علی شریعتی؛ معلم تاریخساز
رضا سلیمان نوری
کارشناسارشد ایرانشناسی و خراسانپژوه
بدون هیچ اغراقی یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین ایرانیان نیمقرن اخیر، دکتر علی شریعتى مزینانی است. مردی که در دوم آذر سال ۱۳۱۲ در خانوادهاى مذهبى در روستای کوچک و کویری کاهک از توابع مزینان سبزوار زاده شد. پدرش استاد محمدتقى شریعتى مردى پاک، پارسا و عالم به علوم نقلى و عقلى، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و موسس کانون نشر حقایق اسلام و مادرش زهرا امینی، زنی روستایی، متواضع و حساس بود.
رضا سلیمان نوری
کارشناسارشد ایرانشناسی و خراسانپژوه
بدون هیچ اغراقی یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین ایرانیان نیمقرن اخیر، دکتر علی شریعتى مزینانی است. مردی که در دوم آذر سال ۱۳۱۲ در خانوادهاى مذهبى در روستای کوچک و کویری کاهک از توابع مزینان سبزوار زاده شد. پدرش استاد محمدتقى شریعتى مردى پاک، پارسا و عالم به علوم نقلى و عقلى، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و موسس کانون نشر حقایق اسلام و مادرش زهرا امینی، زنی روستایی، متواضع و حساس بود. پدر پدر بزرگ علی، ملاقربانعلی، معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده ملاهادی سبزواری محسوب میشد. شریعتی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان ابنیمین در مشهد در سال ۱۳۱۹ آغاز کرد و به دنبال آن در سال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی شد. او پس از اتمام سیکل اول دبیرستان در سن ۱۶ سالگی با هدف ادامه تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شد. البته علی همزمان و علاوه بر خواندن دروس دانشسرا در کلاسهاى پدرش به کسب علم مىپرداخت. معلم شهید پس از پایان تحصیلات در دانشسرا به آموزگارى پرداخت و کارى را شروع کرد که در تمامى دوران زندگى کوتاهش سخت به آن شوق داشت و با ایمانى خالص با تمامى وجود آنرا دنبال کرد.
شریعتى در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسى را برگزید. در همین سال على با یکى از همکلاسان خود بنام پوران شریعترضوى ازدواج میکند. وجود تفکر خلاق باعث شد که معلم شهید در طول دوران تحصیل در دانشکده ادبیات آثارى چون ترجمه ابوذر غفارى و ترجمه نیایش اثر الکسیس کارل را منتشر کند. معلم انقلاب در سال ۱۳۳۷ پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسى بهعلت شاگرد اول شدنش براى ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد. وى در آنجا به تحصیل علومى چون جامعهشناسى، مبانى علم تاریخ و تاریخ و فرهنگ اسلامى پرداخت و با اساتید بزرگى چون ماسینیون، گورویچ و سارتر و ... آشنا شد و از علم آنان بهرههاى بسیار برد.
پیوستن به سازمان آزادیبخش الجزایر
دوران تحصیل شریعتى همزمان با جریان نهضت ملى ایران به رهبرى مصدق بود که او نیز با قلم و بیان خود و نوشتههاى محکم و مستدل از این حرکت دفاع میکرد. وى پس از سالها تحصیل با مدرک دکترا در رشتههاى جامعهشناسى و تاریخ ادیان به ایران بازگشت. در همان دوران نیز فعالیتهاى بسیارى در زمینههاى سیاسى، مبارزاتى و اجتماعى داشت.او در سال ۱۹۵۹ میلادى به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست. در سال ۱۹۶۰ میلادى مقالهاى تحت عنوان «به کجا تکیه کنیم» را در یکى از نشریات فرانسه چاپ کرد و سال بعد هم مقاله «شعر چیست؟» سارتر را ترجمه و در پاریس منتشر کرد. سال ۱۹۶۱ مقالهاى تحت عنوان «مرگ فرانتس فانون» را منتشر کرد و در همان زمان بهعلت فعالیت در سازمان آزادیبخش الجزایر گرفتار شد و مورد ضرب و شتم پلیس فرانسه قرار گرفت و روانه بیمارستان و سپس زندان شد. در زندان پاریس با «گیوز» مصاحبهاى کرد که در سال ۱۹۶۵ در توگو چاپ شد.علی شریعتی سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت اما در مرز ترکیه و ایران توقیف و به زندان قزلقلعه تحویل داده شد. او بعد از چند ماه از زندان آزاد و به خراسان زادگاهش رفت. مدتى بیکار بود تا اینکه در سال ۱۳۴۴، اداره فرهنگ مشهد، استاد جامعهشناسى و فارغالتحصیل دانشگاه سوربن را بهعنوان دبیر انشاء کلاس چهارم دبیرستان در یکى از روستاهاى مشهد استخدام کرد و سپس در دبیرستان به تدریس پرداخت و سرانجام بهعنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد شد.
علی شریعتی در سال ۱۳۴۸ به حسینیه ارشاد دعوت شد و بهزودى مسئولیت امور فرهنگى حسینیه را برعهده گرفت و به تدریس جامعهشناسى مذهبى، تاریخ شیعه و معارف اسلامى پرداخت. او در این محل با قدرت و نیرویی کمنظیر، چهرههاى مقدس و شخصیتهاى بزرگ اسلام را به قشر جوان آن زمان معرفى کرد. استحکام کلام، بافت منطقى جملات با اتکاء به پشتوانه فنى و عمیق فکری شریعتی در این دوران، هر شنوندهاى را در کوتاهترین مدت سراپا گوش میساخت و در نیمراه گفتار تحتتاثیر قرار میداد و سپس به هیجان مىآورد. همین امر از عوامل عمدهای بود که رژیم پهلوی دیگر ادامه فعالیت حسینیه ارشاد را صلاح ندانست و در سال ۱۳۵۲، این مکان را که پایگاه هدایت و ارشاد مردم بود تعطیل و معلم مبارز را به مدت ۱۸ ماه روانه زندان کرد. على پس از آزادی تا سال ۱۳۵۶ و هجرت، زندگى سختى را پشت سرگذاشت. ساواک نقشه داشت که دکتر را به هر صورت ممکن از پا درآورد، ولى شریعتى که از این برنامه آگاه بود آن را لوث کرد. در این زمان استاد محمدتقى شریعتى را دستگیر و تحت فشار و شکنجه قرار دادند تا پسرش را تکذیب و محکوم کند اما این مسلمان راستین سرباز زد.
هجرت و مرگ ناگهانی
دکتر شریعتی سرانجام در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۶ تهران را به سوى اروپا ترک گفت تا دورانى جدید را با مطالعه و مبارزه آغاز کند. دورانی که متاسفانه دیری نپایید و در روز یکشنبه ۲۹ خرداد ماه ۱۳۵۶ با مرگ ناگهانیاش در ساوتهمپتون که سکته قلبی عامل آن اعلام شد، به پایان رسید. دکتر شریعتی وصیت کرده بود که وی را در حسینیه ارشاد دفن کنند اما بهدلیل شرایط خاص آن زمان و تلاش رژیم وقت برای سوءاستفاده از پیکر بیجان وی مقرر شد تا در قبرستانی کنار آرامگاه حضرت زینب(س) در شهر دمشق بهصورت امانت به خاک سپرده شود تا در روزگاری با شرایط مناسب به وصیتش عمل شود. گفتنی است نماز میّت این مرد مبارز را امام موسی صدر قرائت کرد.
ارسال نظر