چرا مخاطبهای ماه عسل،خندوانه نگاه میکنند؟
رقابت جوانانه!
وقتی رامبد جوان چند روز مانده به ماه مبارک رمضان ساعتهای جدید برنامه اش را در این ماه اعلام کرد و معلوم شد یک بخش به ساعتهای پخش «خندوانه»اضافه شده است، مخاطبان تلویزیون متوجه شدند این بخش اضافه دقیقا در زمانی است که تلویزیون هر سال در ماه رمضان برنامه «ماه عسل» را روی آنتن میبرد. «ماه عسل» با روند ثابت هرساله اش مخاطبهای زیادی را برای خود جمع کرده بود و این تداخل زمانی ممکن بود باعث ریزش مخاطب برنامه احسان علیخانی شود و او قافیه را به رامبد جوان ببازد. این ماجرا زمانی بیشتر مطرح شد که دو روز مانده به ماه مبارک رمضان رامبد جوان تندیس بهترین چهره تلویزیونی در پانزدهمین جشن حافظ را برای سری اول خندوانه که سال گذشته روی آنتن رفت از آن خود کرد و این در حالی بود که احسان علیخانی هم در بین نامزدها حضور داشت،اما دست خالی از این مراسم برگشت.
وقتی رامبد جوان چند روز مانده به ماه مبارک رمضان ساعتهای جدید برنامه اش را در این ماه اعلام کرد و معلوم شد یک بخش به ساعتهای پخش «خندوانه»اضافه شده است، مخاطبان تلویزیون متوجه شدند این بخش اضافه دقیقا در زمانی است که تلویزیون هر سال در ماه رمضان برنامه «ماه عسل» را روی آنتن میبرد. «ماه عسل» با روند ثابت هرساله اش مخاطبهای زیادی را برای خود جمع کرده بود و این تداخل زمانی ممکن بود باعث ریزش مخاطب برنامه احسان علیخانی شود و او قافیه را به رامبد جوان ببازد.این ماجرا زمانی بیشتر مطرح شد که دو روز مانده به ماه مبارک رمضان رامبد جوان تندیس بهترین چهره تلویزیونی در پانزدهمین جشن حافظ را برای سری اول خندوانه که سال گذشته روی آنتن رفت از آن خود کرد و این در حالی بود که احسان علیخانی هم در بین نامزدها حضور داشت،اما دست خالی از این مراسم برگشت.
ماه رمضان آغاز شد و به تبع آن دو برنامه پرمخاطب تلویزیون روی آنتن رفت.هرکدام با شیوه و روش خود و مخاطبان خاصشان.یکی در هر برنامه اش از درد و رنج مردم میگفت و قصههایش را بر اساس حاشیههای زندگی مردمی بنا کرده بود که در بیشتر اوقات آنقدر محترمند و ماخوذ به حیا که رویشان نمیشود برای خانواده شان دردشان را بگویند. از سر و همسر دردشان را پنهان میکنند تا آبرویشان حفظ شود.اما اینجا میآیند جلوی مخاطب میلیونی قبل از افطار،می گویند که چرا این بلاها سرشان نازل شده است. نمونهاش اواسط همین هفته بود که مرد و زنی در این برنامه از ورشکستگی و تحقیر و زیر صفر رفتن حرف زدند و این را هم گفتند که مرد وقتی ورشکست شد چهار ماه به خانهاش سر نزد از شرم همسری که پایش ایستاده بود.عمده سوژههای «ماه عسل» دوروبر همین ماجراها و قصهها است.حالا ممکن است چند سوژه دیگر هم دستمایه احسان علیخانی در این سری از برنامهاش باشد، اما «ماه عسل» نانش را از همین نوع قصهها میخورد. در سوی دیگر رقیب «ماه عسل» روش خودش را میرود. پایه «خندوانه» از ابتدا بر شاد کردن مردم استوار بود و همین رویه را در این ماه هم پی گرفت. به علاوه اینکه یک عروسک جذاب هم به این سری اضافه شده بود که تماشاگران برنامه را هر چه بیشتر به منش برنامه علاقهمند میکرد و لاجرم گوی سبقت را از مخاطبان «ماه عسل» در همزمانی پخش برنامه ربود. این روش آشنای کمدین محبوب در سالهای حضورش در سینما و تلویزیون ایران بوده است. رامبد جوان از همان ابتدا حتی زمانی که فقط بازیگر فیلمهای کمدی بود هم با فلسفه خنداندن تماشاگر آشنا بود و این مسیر را تا «خندوانه» آورد. نکته دیگری که جوان در سری اول برنامه به شدت به آن پایبند بود حضور همه قشرها در برنامه اش در جهت شاد کردن مردم بود. اصولی که تاکنون - البته به جز چند برنامهای که شبههدار به نظر میرسید-به آن مصر است. خودش درباره این روش میگوید: «برنامه در انحصار هیچ فرد یا جناحی نیست از نظر ما جای خیلیها در برنامه خالی است، از خیلیها برای حضور در این برنامه دعوت کردهایم. برخی جواب صریح دادهاند که میآییم برخی هم به همین صراحت اعلام کردند که نمیآییم و برخی فعلا جوابی به ما ندادهاند. حرف ما با مسوولان این است: بینندههای ما دوست دارند شما به برنامه مورد علاقهشان بیایید و از خودتان و برنامههایتان بگویید.»
هنوز آمار درستی از میزان مخاطبان دو برنامه اعلام نشده است. اما نکتهای که نگفته پیدا است تفاوت اهداف دو برنامه است. یکی در جهت شادی مردم و دیگری در جهت غم و اندوه و به بیان محافظهکارانهتر تعمق و تفکر مخاطب. آنچه مهم است نیاز مخاطب حال حاضر تلویزیون است که به کدام یک از اینها نیاز دارد. از مردم که بپرسید میگویند شادی و خنده نیاز اصلی جامعه است. برنده این دوئل کسی است که به بالابردن انرژی جامعه کمک کند. رامبد جوان احتمالا در این مورد گوی سبقت را از رقیب باسابقهاش میرباید.
ماه رمضان آغاز شد و به تبع آن دو برنامه پرمخاطب تلویزیون روی آنتن رفت.هرکدام با شیوه و روش خود و مخاطبان خاصشان.یکی در هر برنامه اش از درد و رنج مردم میگفت و قصههایش را بر اساس حاشیههای زندگی مردمی بنا کرده بود که در بیشتر اوقات آنقدر محترمند و ماخوذ به حیا که رویشان نمیشود برای خانواده شان دردشان را بگویند. از سر و همسر دردشان را پنهان میکنند تا آبرویشان حفظ شود.اما اینجا میآیند جلوی مخاطب میلیونی قبل از افطار،می گویند که چرا این بلاها سرشان نازل شده است. نمونهاش اواسط همین هفته بود که مرد و زنی در این برنامه از ورشکستگی و تحقیر و زیر صفر رفتن حرف زدند و این را هم گفتند که مرد وقتی ورشکست شد چهار ماه به خانهاش سر نزد از شرم همسری که پایش ایستاده بود.عمده سوژههای «ماه عسل» دوروبر همین ماجراها و قصهها است.حالا ممکن است چند سوژه دیگر هم دستمایه احسان علیخانی در این سری از برنامهاش باشد، اما «ماه عسل» نانش را از همین نوع قصهها میخورد. در سوی دیگر رقیب «ماه عسل» روش خودش را میرود. پایه «خندوانه» از ابتدا بر شاد کردن مردم استوار بود و همین رویه را در این ماه هم پی گرفت. به علاوه اینکه یک عروسک جذاب هم به این سری اضافه شده بود که تماشاگران برنامه را هر چه بیشتر به منش برنامه علاقهمند میکرد و لاجرم گوی سبقت را از مخاطبان «ماه عسل» در همزمانی پخش برنامه ربود. این روش آشنای کمدین محبوب در سالهای حضورش در سینما و تلویزیون ایران بوده است. رامبد جوان از همان ابتدا حتی زمانی که فقط بازیگر فیلمهای کمدی بود هم با فلسفه خنداندن تماشاگر آشنا بود و این مسیر را تا «خندوانه» آورد. نکته دیگری که جوان در سری اول برنامه به شدت به آن پایبند بود حضور همه قشرها در برنامه اش در جهت شاد کردن مردم بود. اصولی که تاکنون - البته به جز چند برنامهای که شبههدار به نظر میرسید-به آن مصر است. خودش درباره این روش میگوید: «برنامه در انحصار هیچ فرد یا جناحی نیست از نظر ما جای خیلیها در برنامه خالی است، از خیلیها برای حضور در این برنامه دعوت کردهایم. برخی جواب صریح دادهاند که میآییم برخی هم به همین صراحت اعلام کردند که نمیآییم و برخی فعلا جوابی به ما ندادهاند. حرف ما با مسوولان این است: بینندههای ما دوست دارند شما به برنامه مورد علاقهشان بیایید و از خودتان و برنامههایتان بگویید.»
هنوز آمار درستی از میزان مخاطبان دو برنامه اعلام نشده است. اما نکتهای که نگفته پیدا است تفاوت اهداف دو برنامه است. یکی در جهت شادی مردم و دیگری در جهت غم و اندوه و به بیان محافظهکارانهتر تعمق و تفکر مخاطب. آنچه مهم است نیاز مخاطب حال حاضر تلویزیون است که به کدام یک از اینها نیاز دارد. از مردم که بپرسید میگویند شادی و خنده نیاز اصلی جامعه است. برنده این دوئل کسی است که به بالابردن انرژی جامعه کمک کند. رامبد جوان احتمالا در این مورد گوی سبقت را از رقیب باسابقهاش میرباید.
ارسال نظر