قسمت سیو ششم
شبهجزیره اسرارآمیز - ۶ آبان ۹۵
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
بخش دوم
اقتصاد کرهشمالی: کولیما، طرحهای ضربتی، فروپاشی و قحطی
سبک اقتصادی پیونگ یانگ: کنترل و فرماندهی
۱۵ سال گذشته تاریخ سیاسی- اقتصادی کرهشمالی را میتوان در مورد امکانپذیری پرسترویکا و فقدان گلاسنوست ارزیابی کرد. یعنی نشانههایی از بازگشایی بالقوه یا آزادسازی اندک اقتصادی را میتوان دید اما هیچ نشانهای از آزادسازی نظام سیاسی وجود ندارد و این نظام همچون همیشه سخت و غیرقابل انعطاف باقی مانده است. نشانههای زیادی وجود دارد که کرهشمالی احتمالا در جستوجوی مسیر اصلاحات اقتصادی شبیه به مسیر چین در دوره دنگ شیائوپینگ در اوایل دهه ۸۰ است. تئوری دنگ این بود: «یک مرکز و دو پایگاه»؛ مرکز یعنی ساختوساز اقتصادی و دو پایگاه یعنی پایبندی به سوسیالیسم (به معنای حکومت تک حزبی از سوی حزب کمونیست چین) و پیشبرد اصلاحات اقتصادی. این اساسا متفاوت از مسیری است که از سوی شوروی در دوران گورباچف دنبال شد؛ مسیری که تلاش میکرد هم جامعه و هم اقتصاد را به صورت همزمان آزاد کند. این دو مسیر متفاوت میان دو ابرقدرت سوسیالیست، در کرهشمالی کاملا روشن است. پیونگ یانگ آشکارا مسیر اصلاحات شوروی را رد کرد و اعتقاد داشت که آن مسیر در نهایت به فروپاشی و جدایی حزب کمونیست اتحاد شوروی از قدرت منجر شد. درحالیکه پیونگ یانگ اغلب منتقد بازاری شدن در چین است اما اقرار میکند که این کشور به لحاظ اقتصادی موفق بوده و حزب قدرت را همچنان در دست داشته است.
تا امروز کرهشمالی یک اقتصاد برنامهریزی شده متمرکز و سخت داشته است (یا همان «اقتصاد دستوری» یا «اقتصاد دولتی») که زندگی اقتصادی را از بالا به پایین هدایت میکند. این اقتصاد بهطور مداوم بازارها و کسب درآمد را سرکوب کرده و نظام سهمیهبندی جامعی که «نظام توزیع عمومی» (PDS) نامیده میشود و کنترل دولتی بر تولید صنعتی و کشاورزی را ترجیح میدهد، دارد. برنامهریزی مرکزی [متمرکز] در ماده ۳۴ قانون اساسی کرهشمالی مندرج است:«دولت باید برنامههای یکپارچه و مفصلی را تدوین و نرخ بالای رشد تولید و توسعه متعادل اقتصاد ملی را تضمین کند». قدرت و کنترل توزیع مهمتر از پول تلقی میشود، ارزش پول غیرقابل تبدیل میماند و تمام جوانب زندگی اقتصادی رسمی از سوی دولت- حزب کنترل میشود. پیونگ یانگ آزمایش چین در اصلاحات اقتصادی را مورد مطالعه قرار داده است. در واقع، مجبور به انجام این کار شده چرا که چینیها به کیم جونگ ایل و مقامهای ارشد این کشور اصرار میکردند تا دست به آزادسازی زده و مناطق اقتصادی موفق مانند شانگهای را در نظر داشته باشند. تصاویر کیم جونگ ایل که در اطراف شانگهای حرکت میکرد بهطور گستردهای در تلویزیون چین نشان داده شد: منظره مردی با نگاهی ابهام آلود با کُتی که از پوست حیوانات بر تن دارد و از سوی چندین مقام برجسته نزدیک یک کارخانه ماشین سازی فوق مدرن که با سرمایهگذاری خارجی ساخته شده اسکورت میشود؛ مشاهده این صحنه عجیب بود. در واقع، کیم شاهد سخنرانی رهبری چین در مورد مزایای اصلاحات اقتصادی بود. پکن این سخنرانیها را برای هیات بازدید کننده کرهشمالی تا مدتی ادامه داد. در اواخر دهه ۸۰، دنگ به یک هیات بازدید کننده از مقامهای نظامی کرهشمالی گفت که «ما [چین] چارهای نداریم جز انجام اصلاح قیمتی و باید این کار را با وجود تمام خطرات و دشواریها انجام بدهیم». کرهایها- با شنیدن این و سپس شنیدن یک سخنرانی در مورد قانون ارزشی مارکسیست- ظاهرا «به فکر فرو رفته بودند».
مقصر دانستن ضعف ایدئولوژی سیاسی در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا حد زیادی بهانهای بود برای پنهان کردن تناقضات سیستم برنامهریزی به سبک شوروی که کرهشمالی اندکی پس از تشکیل خود آن را برقرار کرده بود. اوایل زندگی کیم ایل سونگ، تجارب چریکی و وفاداری کمونیستی تا حد زیادی تحت تاثیر شوروی بود و تعجبآور نیست که در اقتصاد دستوری استالینیستی دهه ۳۰، و سپس دوباره بعد از جنگ جهانی دوم، کیم شاهد یک الگوی اقتصادی مناسب، قابل اجرا و قابل انتقال بود که به کرهشمالی اجازه میداد به سرعت یک اقتصاد صنعتی خودکفا با یک پایگاه نظامی قوی بسازد. درسی که آموخته شد این بود که اقتصاد دستوری استالین موجب صنعتیسازی سریع شوروی در دهه ۳۰ شد و همین، به نوبه خود، به این کشور اجازه داد که در برابر هیتلر مقاومت کند و او را شکست دهد درحالیکه صنعتیسازی سریع دوم این کشور بار دیگر- پس از ویرانی جنگ جهانی دوم- در چارچوب اقتصادی دستوری انجام شد و به شوروی اجازه داد تا در محیط خصمانه جنگ سرد بهعنوان سدی در برابر قدرت جهانی آمریکا زنده بماند. با وجود پذیرش اصول مختلف مائوئیسم و کنفوسیوسیسم، در چارچوب جوچه، سیستم اقتصادی کرهشمالی بیشتر شبیه به سیستم اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی است تا نسخه مائوییستی.
ارسال نظر