روزنامه مرجع در حوزه اقتصاد
امیرحسین علم الهدی - مدیر گروه اکران هنرو تجربه سازمان سینمایی با توجه به اینکه پیگیر روزنامه هستم، نکتهای که بسیار قابل توجه است این است که در حوزه اقتصاد تنها روزنامهای است که بهعنوان یک رسانه مرجع میشود به آن مراجعه کرد. در میان روزنامههای اقتصادی، تحلیلهای دنیای اقتصاد تحلیلهای علمی است و نه سلیقهای. در اینجا میتوان گستره فعالیتهای اقتصادی در حوزههای خدماتی، صنعتی و فرهنگی را دید که البته بخش اقتصاد فرهنگ آن میشود بیشتر باشد؛ اما با این اوصاف دنیای اقتصاد رسانه مرجع حوزه اقتصاد کشور است.
امیرحسین علم الهدی - مدیر گروه اکران هنرو تجربه سازمان سینمایی با توجه به اینکه پیگیر روزنامه هستم، نکتهای که بسیار قابل توجه است این است که در حوزه اقتصاد تنها روزنامهای است که بهعنوان یک رسانه مرجع میشود به آن مراجعه کرد. در میان روزنامههای اقتصادی، تحلیلهای دنیای اقتصاد تحلیلهای علمی است و نه سلیقهای. در اینجا میتوان گستره فعالیتهای اقتصادی در حوزههای خدماتی، صنعتی و فرهنگی را دید که البته بخش اقتصاد فرهنگ آن میشود بیشتر باشد؛ اما با این اوصاف دنیای اقتصاد رسانه مرجع حوزه اقتصاد کشور است. هشت سال قبلی که بر دنیای اقتصاد گذشت، زمانی بود که مسوولان کشور نگاه علمی به حوزه اقتصاد نداشتند و دولتی را شاهد بودیم که براساس سلیقه چند نفر، اقتصاد کشور را مدیریت کرد و در نتیجه کشور به این وضعیت بحرانی رسید. با این شرایطی که بر اقتصاد رفت، دنیای اقتصاد محفلی شده بود برای نگاههای علمی فارغ از رویه دولت وقت. در آن زمان این رسانه به سمت اطلاعرسانی و بالا بردن اطلاعات خوانندهها کمک میکرد و بالطبع نمیتوانست بهعنوان بازویی برای اثرگذاری سیاستهای دولتی باشد. در این دوره بخش خصوصی بهرهبرداری بیشتری از
رویکرد روزنامه کرد تا مدیران دولتی که سیاستهای اقتصادی را پایه میگذاشتند. از این به بعد است که این روزنامه میتواند با رویکردهای علمیای که در مقالات و مطالبش به تیم اقتصادی دولت یازدهم که نگاه علمیتری به اقتصاد دارد، کمک کند. در شاخصهای این یک سال و نیم گذشته از عمر دولت، عملا در بحث توسعه اقتصادی آمارها رو به افزایش است و در بحث تورم، آمارها و نمودارها رو به کاهش است. البته یادمان باشد که مردم باید شرایط خوب اقتصادی را لمس کنند و به نظرم هنوز تا لمس شرایط خوب اقتصادی این دولت زمان زیادی پیش رو دارد؛ اتفاقی که برای افزایش نرخ نان افتاد گویا اجتنابناپذیر بود. قرار نیست در طول یک سال و نیم این اتفاق بیفتد. ما به این مثال باور داریم که میشود جایی را یک شبه خراب کرد؛ اما همان جا را اگر بخواهیم درست کنیم، باید سالها خون دل بخوریم برای ساختنش.در هشت سال گذشته خرابکاریها آنقدر زیاد بودند که نمیشود انتظار داشت که ظرف یک سال و نیم همه چیز سرو سامان بگیر و مردم به رفاه حداقلی دست پیدا کنند.
ارسال نظر