دنیا چگونه با چالش خشکی دریاچهها مبارزه میکند؟
تجربه ۴ دریاچه مهم در حال خشک شدن
گرمایش زمین، دخالتهای بشر در طبیعت، کاهش مقادیر بارش در سطح جهان و برخی موارد دیگر منجر به خشک شدن برخی از دریاچههای جهان شده است. این منابع آبی برای کشاورزی، اکوسیستم و برخی موارد دیگر بسیار مفید هستند و از دست رفتن آنها میتواند منجر به نقصانهایی در چرخههای زیستی منطقههای مختلف شود. به این منظور سازمانهای زیستمحیطی مختلف از مدتها پیش در تلاش بودهاند تا از خشک شدن آنها به طرق مختلف جلوگیری کنند. در ادامه به ۴ دریاچه مهم جهان که درحال خشک شدن هستند و اقداماتی که از سوی سازمانهای مختلف برای ممانعت از این موضوع انجام شده است، اشاره میکنیم.
گرمایش زمین، دخالتهای بشر در طبیعت، کاهش مقادیر بارش در سطح جهان و برخی موارد دیگر منجر به خشک شدن برخی از دریاچههای جهان شده است. این منابع آبی برای کشاورزی، اکوسیستم و برخی موارد دیگر بسیار مفید هستند و از دست رفتن آنها میتواند منجر به نقصانهایی در چرخههای زیستی منطقههای مختلف شود. به این منظور سازمانهای زیستمحیطی مختلف از مدتها پیش در تلاش بودهاند تا از خشک شدن آنها به طرق مختلف جلوگیری کنند. در ادامه به ۴ دریاچه مهم جهان که درحال خشک شدن هستند و اقداماتی که از سوی سازمانهای مختلف برای ممانعت از این موضوع انجام شده است، اشاره میکنیم. هرچند متاسفانه در برخی موارد این اقدامات دیگر نمیتوانند ثمربخش باشند.
دریاچه پوپو
این دریاچه روزگاری یکی از بزرگترین دریاچههای بولیوی بود اما امروز تقریبا خشک شده است. برخی از عکسهای گرفته شده از این دریاچه حاکی از این است که هنوز هم مقداری آب در آن باقی مانده. خشکسالی، تغییرات آب و هوایی و انتقال آب از منبع اصلی آب دریاچه عمدهترین دلایل خشک شدن آن بوده است. از آب دریاچه پوپو تنها ۹ فوت (۷/ ۲ متر) عمق باقی مانده و این درحالی است که این دریاچه نقش مهمی در زندگی بومی و حیات وحش منطقه داشت. علاوه بر این دو سوم از ۵۰۰ خانوار اطراف این منطقه که با ماهیگیری از آن امرار معاش میکردند، اکنون مجبور به ترک منطقه شدهاند. همراه با این خشکی بسیاری از پرندگان و ماهیها نیز از بین رفتهاند. بهنظر برخی از دانشمندان بازگشت این دریاچه به شرایط قبلی خود امکانپذیر نیست. با این وجود برخی دیگر نیز بر این باورند که امکان دارد با بهبود بارش این دریاچه احیا شود. البته در کنار آن باید طرح مدیریتی برای آن در نظر گرفته شود. دریاچه پوپو بیشتر آب خود را از رودخانه دزاگوآردو تامین میکند که از دریاچه تیتیکاکا (بزرگترین دریاچه بولیوی) جاری میشود. براساس طرحهای ارائهشده مدیریتی، مدیران آب باید اجازه بدهند آب از این رودخانه به پوپو جاری شود. این رویداد اخیرا کند شده بود. به گفته کارشناسان، مشکل کمبود آب تیتیکاکا نیست، بلکه بخشی از این آب به فعالیتهای کشاورزی و معادن هدایت میشوند.
دریاچه آرال
این دریاچه روزگاری بسیار پرآب بود. اگر به این دریاچه که در مرز بین قزاقستان و ازبکستان قرار دارد، سفر میکردید، مجموعهای از تالابهای کوچک آبی میدیدید که در کل، حجم آب فراوانی را دربرمیگرفت. آب دریاچه آرال از دهه ۱۹۶۰ میلادی به تدریج کاهش یافت و علت آن نیز این بود که شوروی سابق دست به انحراف جریانهایی از آن برای آبیاری و کشاورزی مناطق اطراف کرد. با کاهش حجم آب، صنعت ماهیگیری در آن تضعیف شد و نرخ بیکاری در این منطقه افزایش یافت. در سالهای اخیر تلاشهایی برای احیای این دریاچه صورت گرفته تا آب بیشتری به آن هدایت شود؛ با این حال تقریبا غیرممکن بهنظر میرسد که بتواند به اندازه و وسعت گذشتهاش برسد. این دریاچه یکی از بزرگترین تخریبهای زیستمحیطی ناشی از عملکرد بشر در طول تاریخ است. یکی از مواردی که برای حل چنین معضلاتی وجود دارد این است که معمولا کشورهایی که در بالادست رودخانهها و منابع آبی قرار دارند، بهطور خودخواهانهای صرفنظر از اثر این کار بر کشورهای پاییندست به استفاده از آب دست میزنند؛ مانند آمریکا در برابر مکزیک یا ترکیه در برابر عراق و سوریه. به همین دلیل در مورد دریاچههای مرزی این چنینی و آرال توافق سیاسی بین کشورها یکی از مهمترین مسائل است که در این کشور مد نظر قرار گرفته است. همچنین توجه بیشتری به نحوه مصارف در بخش کشاورزی نیز مورد توجه قرار دارد.
دریاچه چاد
این دریاچه یک دریاچه آبشیرین در غرب آفریقا است که بین چاد، کامرون، نیجریه و نیجر قرار گرفته است. از نظر تاریخی این دریاچه از بزرگترین دریاچههای قاره آفریقا محسوب میشود. براساس گزارشهای سازمان ملل متحد، این دریاچه بیش از ۹۵ درصد از حجم خود را در فاصله سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۹۸ از دست داده است. این دریاچه از تغییر الگوهای بارش، جنگلزدایی و افزایش تقاضای استفاده از آن به دلیل گسترش جمعیت پیرامون، آسیبهای شدیدی دیده است. با این وجود، تاکنون دو بار در سالهای ۱۹۰۸ و ۱۹۸۴ خشک شده است. صرفنظر از اختلالات زیستمحیطی، خشک شدن این دریاچه مشکلات بین دولتهای منطقه را پیرامون جنگ بر سر آبهای در حال کاهش دامن زده است. برای نجات این دریاچه اقدامات زیادی از سوی سازمانهای بینالمللی انجام شده است. براساس مشاهدات و مطالعاتی که از سوی اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) صورت گرفته، ریشه دلایل این مشکلات عدم وجود توسعه پایدار در دستور کار سیاسی سران کشورهای حوزه این دریاچه، سطح آموزشی پایین و آگاهی اندک نسبت به معضلات زیستمحیطی، در کنار فشار جمعیت و فقدان هماهنگی بین نقشآفرینان بوده است.
تمام این مسائل منجر به دسترسی اندک به آب، از بین رفتن محصولات کشاورزی، از دست رفتن تولیدات احشام، ماهیگیری و برخی دیگر از موارد مشابه شده است. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این رویداد، عدم امنیت غذایی و امکان بهخطر افتادن سلامتی افراد بوده است. یکی از مسائلی که برای رفع مشکل خشک شدن این دریاچه پیشنهاد شده است، این بوده که انحصاری را که هر طرف میخواست بر منابع آبی آن داشته باشد، تعدیل کنند. تشکیل کمیسیونی برای بررسی وضعیت دریاچه که نهادی قانونی برای رسیدگی به آن تصور میشود، نیز گامی در این راه بوده است. علاوه بر این، تدوین قوانینی در کشور چاد که منابع آبی آن کشور را بهعنوان یک کالای عمومی و بخشی از دامنه عمومی دولت میداند، در دستور کار قرار گرفته است. همچنین چارچوبهای قانونی برای فراهم آوردن مقدمات حفاظت از حیات زیستی این منطقه انجام شد.
افزون بر این ناظرانی مسوول نظارت بر بخشهای مختلف مصرف آب در مناطق مختلف این دریاچه شدهاند. علاوه بر این افزایش میزان آگاهی عمومی و مصرفکنندگان این آبها از وضعیت پیش آمده از جمله عواملی است که بهنظر کارشناسان میتواند در بهبود وضعیت این دریاچه کمک کند. از سوی دیگر، برنامه توسعه پایدار و حفاظت از محیطزیست که از سوی وزارتخانههای کشورهای پیرامون این دریاچه پیگیری میشود، تلاشهایی برای احیای جنگلها در این منطقه در قالب برنامهای با عنوان «ساحل سبز» انجام داده است. این کار یکی از واقعگرایانهترین و پایدارترین راهحلها برای مشکلات فزاینده این دریاچه و کاهش منابع آبی آن به شمار میرود. براساس گزارشهای رسمی، وزارت محیطزیست کامرون حدود ۳ میلیون درخت بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ در ۱۸۵۰۰ هکتار از زمینهای پیرامون این دریاچه کاشته است. احیای جنگلها بهطور معناداری به کاهش تبخیر، فرسایش کرانهها و مواردی از این قبیل کمک میکند.
دولت نیجر نیز که یکی از کشورهای اطراف این دریاچه است، وظایفی را بر عهده گرفته؛ از جمله اینکه وضعیت بخشی از زمینهایی را که خشک شدهاند بهبود بخشد، جریان حرکت تپههای شنی را ثابت نگه دارد و از کرانههای رودها حفاظت کند. در نیجریه، طرحهایی برای ایجاد یک مکانیزم هماهنگکننده برای مدیریت منابع آبی در نظر گرفته شده و در کنار آن وجوهی نیز برای رسیدگی به این طرح مدنظر قرار گرفته است. علاوه بر این، حقوق جوامع محلی و مردم بومی در مورد آب به رسمیت شناخته شده است و وظایف هر بخش و هر منطقه به خوبی مشخص شده و تعریف واضح و مشخصی از نقش دولت در مورد بهبود شرایط منابع آبی دریاچه چاد ارائه شده است. کشور چاد نیز در بازیابی و حفاظت از این منطقه نقشی بر عهده گرفته است. پیادهسازی و اجرای موثر فعالیتهایی برای احیای جنگلها و اعمال برخی ممنوعیتها در مورد دریاچه، از مواردی است که از سوی دولت چاد پیگیری شده است. حفظ فضای طبیعی دریاچه چاد اکنون از سوی جمعیت پیرامون آن و هم ازنظر مسوولان و مقامات چاد بهعنوان موضوعی مهم قلمداد میشود.
دریای مرده (بحرالمیت)
بحرالمیت یک دریاچه نمک است که بین فلسطین اشغالی و اردن در جنوب غربی آسیا قرار گرفته است. از آغاز دهه ۱۹۶۰ میلادی، هر دو طرف، جریان رود اردن را که به این دریاچه وارد میشود، به سمت دیگری هدایت کرده و مصرف آب دریاچه را برای بهرهبرداری و مقاصد تجاری افزایش دادهاند. نتیجه این فعالیتها، کاهش سطح آب دریاچه بوده است. به مرور و در طول زمان سطح آب دریاچه از مقادیر پیشین نیز بسیار پایینتر آمده است. حالا مطالعات انجام شده حاکی از آن است که برای حفظ دریاچه باید حفاظت بیشتری از منابع آبی رود اردن به عمل آورد. علاوه بر این، صحبتهایی در مورد اضافه کردن آبهای اضافی با استفاده از آبراهههایی به بحرالمیت انجام شده است. برای مثال، یک طرح که در سال ۲۰۱۵ با موافقت طرفین روبهرو شد، شامل این موضوع است که یک آبراهه از دریای سرخ به این دریاچه کشیده شود. این طرح شامل نیروگاههای هیدروالکتریک (برقآبی) و برخی موارد دیگر در طول آبراه خواهد بود. با این حال چنین پروژههایی با شک همراه بوده و طرفداران محیطزیست در مورد اثرات بالقوه مضر آن پرسشهایی دارند.
ارسال نظر