هادی عیار
روزنامه‌نگار

هفته گذشته تصاویری از حضور رضا کیانیان در چهارراه‌های تهران دیدم که با گروهی از بازیگران تئاتری داشت لزوم پایبندی به قوانین راهنمایی و رانندگی را به شهروندان سواره و پیاده یادآوری می‌کرد. البته رضا کیانیان مورد مشخص و متفاوتی است. او در چند سال اخیر همواره در کمپین‌های اجتماعی حضور داشته و تلاش کرده است تا از توانایی و محبوبیتش در این راه استفاده کند. سال گذشته او تلاش زیادی برای جلب توجه مسوولان به وضعیت دریاچه ارومیه انجام داد و سرانجام نیز توانست موفقیت‌های بزرگی در این باره به دست بیاورد.

اما پرسشی که با این مقدمه مطرح می‌شود، غیبت بسیاری دیگر از چهره‌های محبوب در این کمپین‌هاست. واقعیت این است که کمپین‌های اجتماعی عمدتا در شبکه‌های اجتماعی آغاز می‌شوند و نقطه شروع آنها از سوی کاربران صفحات پرمخاطب است. این درحالی است که می‌دانیم پرمخاطب‌ترین صفحات شبکه‌های اجتماعی عمدتا مربوط به سلبریتی‌ها است. باتوجه به اثرگذاری این شبکه‌ها و این صفحه‌ها، آیا می‌توان انتظار داشت که سلبریتی‌های پرمخاطب به کمپین‌های اجتماعی بپیوندند؟ البته بسیاری از این سلبریتی‌ها با انتشار مطالبی که هشتگ‌های مختلفی دارند در کمپین‌های اجتماعی شرکت می‌کنند اما کمپین‌هایی که قرار است تغییراتی در جهان واقعی ایجاد کنند، نیازمند حضور و فعالیت افراد در جهان واقعی هم هستند. البته بدیهی است که مشارکت در کمپین‌های اجتماعی متضمن هیچ الزامی نیست و یک امر کاملا خودبسنده و شخصی به‌شمار می‌‌آید.

اما زمانی که اصلاح برخی از رفتارها و هنجارهای شکل گرفته در جامعه نیازمند تلاش و همت جمعی است، این انتظار وجود دارد که سلبریتی‌ها نیز به کمپین‌های عمومی بپیوندند. واقعیت این است که زمانی که چندین چهره محبوب ورزشی، فرهنگی، ‌اجتماعی، سیاسی و... در خیابان‌های شهرها حضور پیدا کنند و با تعامل با شهروندان، رفتارهای صحیح شهروندی را به آنها یادآوری کنند، امکان اصلاح برخی از رفتارهای نادرست نیز بیشتر می‌شود. حضور رضا کیانیان در کمپین‌های اجتماعی نمونه قابل‌توجهی است. باید یادآوری کنم که وضعیت قانون‌گریزی به‌ویژه در فرهنگ ترافیکی ما، وضعیت بغرنجی است و نیازمند پیوستن چهره‌های محبوب و اقناع‌گر در کمپین‌های اجتماعی است. چراغ اول را کیانیان روشن کرده است،‌ آیا باید منتظر چراغی دیگر باشیم؟