گفت وگو با دکتر تقی آزاد ارمکی استاد تمام جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی دانشگاه تهران
اعاده حیثیت از شوخیهای تلگرامی
استاد دکتر تقی آزاد ارمکی از مشهورترین و نام آور ترین جامعه شناسان ایرانی است که در خارج از مرزهای کشور هم در جوامع علمی و آکادمیک جهان شناخته شده است. او دانشنامه دکتری خود را در دانشگاه مریلند و زیر نظر یکی از برجسته ترین جامعه شناسان معاصر جهان، جرج ریترز دریافت کرده است. ارمکی از آن زمان تاکنون در رشته جامعهشناسی به تدریس و تحقیق پرداخته و در بعضی از شرایط و موقعیتها بهعنوان مدیر گروه و رئیس دانشکده در حوزه علوم اجتماعی و جامعهشناسی فعال بوده است. در طول کار و تلاش ۲۴ کتاب در این رشته و مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران تالیف کرده و بیش از ۱۰۰مقاله و گزارش تحقیقی نوشته که بیشتر آنها به چاپ رسیده است.
استاد دکتر تقی آزاد ارمکی از مشهورترین و نام آور ترین جامعه شناسان ایرانی است که در خارج از مرزهای کشور هم در جوامع علمی و آکادمیک جهان شناخته شده است. او دانشنامه دکتری خود را در دانشگاه مریلند و زیر نظر یکی از برجسته ترین جامعه شناسان معاصر جهان، جرج ریترز دریافت کرده است. ارمکی از آن زمان تاکنون در رشته جامعهشناسی به تدریس و تحقیق پرداخته و در بعضی از شرایط و موقعیتها بهعنوان مدیر گروه و رئیس دانشکده در حوزه علوم اجتماعی و جامعهشناسی فعال بوده است. در طول کار و تلاش 24 کتاب در این رشته و مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران تالیف کرده و بیش از 100مقاله و گزارش تحقیقی نوشته که بیشتر آنها به چاپ رسیده است. وی در طول دوران تدریسش در دانشگاه تهران و سایر دانشگاه های معتبر کشور دوره های مطالعاتی گسترده ای را نیز گذرانده است. نگاه دکتر آزاد به مسائل و موضوعات جامعه ایرانی عموما متکی بر فهم مطالعات فرهنگی است. مطالعات فرهنگی عمدتا نگاهی پذیرنده به تغییرها و تفاوتهای فرهنگی دارد. در این گفتوگو نظرات متفاوت دکتر آزاد را درباره نقش تلگرام در گسترش شوخیها و مطایبههای شهروندان ایرانی میخوانید. اگر فکر میکنید
تلگرام بهعنوان یک رسانه موبایلی، آثار سوئی در زندگی و فرهنگ ایرانیان داشته حتما این گفتوگو را از دست ندهید چون ممکن است نظرتان را عوض کند. آقای دکتر شوخی و تمایل به مطایبه معمولا بهعنوان یک ویژگی بارز ایرانیان شناخته میشود، میخواهم با این مقدمه اتفاقاتی را که در جریان انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی افتاد مرور کنیم. شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین ویژگیهای مواجهه مردم با انتخابات در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی، نگاه شوخطبعانه به آن بود.
من با بخش اول سوالتان مخالفم اما در ادامه بحث دربارهاش بیشتر با هم حرف میزنیم. اما با بخش دوم سوال در واقع این که مواجهه مردم با انتخابات در تلگرام و فیس بوک و... شوخطبعانه بود موافقم و برای آن دلیل دارم. اصولا مردم ما تا زمانی که رقابتهای انتخاباتی جدی نشود و به اصطلاح بازارش داغ نشود، آن را جدی نمیگیرند. تقریبا در همه دورههای برگزاری انتخابات در ایران مردم تا یک هفته قبل از انتخابات بیش از هر چیز رقبا و رقابتها و... را به شوخی میگیرند. در واقع پیش از این یک هفته، فضایی گفتمانی در مواجهه حداقل دو گفتمان رقیب شکل میگیرد و با توجه به این که در این فضا امکان برشمردن کمبودها، نقصها و مشکلات بیشتر فراهم میشود، مردم هم بیشتر با مشکلات، شعارهای انتخاباتی و... شوخی میکنند. در واقع مردم ابزار دیگری برای فوکوس کردن روی مشکلاتشان ندارند. آنها سعی میکنند از هر چیزی که ظرفیت به شوخی کشانده شدن داشته باشد، شوخی کنند و جوک بسازند. برای مثال از سیاستمداران در انتخابهای سیاسی، شخصیتهای کمیک میسازند. تمایل فزاینده و طولانیمدت برخی سیاستمداران را به قدرت مسخره میکنند، از گرانیها و مشکلات اقتصادی جوک میسازند و در واقع با این شیوه نقصها و نگرانیهای اجتماعی را دوباره برجسته میکنند. بدیهی است که شیوه این برجسته سازی آگاهانه نیست، یعنی مردم ناگهان تصمیم نمیگیرند که حالا مشکلات را به زبان طنز بازگو کنیم تا آنها را برطرف کنند. همانطور که گفتم در فضای گفتمانی ایجاد شده در زمان انتخابات، به واسطه ایجاد رقابت میان دست کم دو گفتمان رقیب در انتخابات و به این علت که معمولا فضای بازتری در جامعه ایجاد میشود، این امکان بیش از پیش برای مردم فراهم است تا با مشکلات و موضوعهای مورد توجهشان شوخی کنند.
البته نکته دیگری هم به نظرم در این مورد اهمیت دارد، حضور پر رنگ شعر و ادبیات و... در نظام اجتماعی ما است. در واقع این اتفاق باعث میشود تا بیش از آن که مواجهه ما با مسائل، منطقی و استدلالی باشد یک مواجهه احساسی و هیجانی با مسائل پیرامون خود داشته باشیم. از آنجا که در ایران گروهها و احزاب جدی وجود ندارند، بازیگران اصلی در انتخابات معمولا گروههای متکثر اجتماعی هستند نه گروههای منتخب و زبده. همانطور که گفتم احزاب و گروههای سیاسی از آنجا که هدف و اولویتهای مشخصی برای تشکیل گروه وفعالیت دارند و از آنجا که ایده و ایدئولوژی خاصی دارند، مواجهه عقلانیتری با موضوعات پیرامونی نیز دارند. اما زمانی که این مواجهه با محوریت گروههای اجتماعی متکثر شکل بگیرد، از آن رو که دستمایه اصلی این گروهها عمدتا شعر و ضرب المثل و... است، طبیعی است که امکان بروز شوخ طبعی و طنز و کنایه در این مواقع بیشتر از مواجهه عقلانی باشد. این نتیجه غیبت گروهها و احزاب تشکلیافته و هدفمند در جامعه است.
در انتخابات اخیر این اتفاقات در بستر تلگرام افتاد، به نظرتان نقش پیامرسان تلگرام در این اتفاق چیست؟
ببینید تلگرام در دسترس گروهها و تعداد افراد بسیار پرشماری است. روزانه هزاران هزار پیام نوشته و ارسال میشود. در واقع تلگرام باعث شده است که امکان دسترسی به دیگران برای افراد جامعه تسهیل شود. امکان بازانتشار پیامهای تلگرامی با یک کلیک فراهم است. طبیعی است که وقتی متون بسیاری تولید و بازتولید شوند و به انتشار و بازانتشار برسند، امکان بیشتری برای شکلگیری یک فضای حسی مشترک و طبیعتا افزایش شوخیها فراهم میشود. در واقع در این بخش تلگرام بهعنوان یک رسانه توانسته است حجم و گستردگی این شوخیها را به میزان بسیار قابل توجهی ارتقا بدهد.
همزمان برخی هم اعتقاد دارند تلگرام دامنه شوخیها را بسیار گسترش داده و این را بهعنوان یک تهدید تعریف میکنند.
نه اصلا اینطور نیست، اتفاقا تلگرام بسیار خوب توانسته فضای خشک و عبوس در جامعه واقعی ما را تلطیف کند. به نظرم الان زمان مناسبی است که به بخش اول سوال اولت برگردم. چه کسی گفته ما ایرانیها شوخطبعیم؟ اتفاقا ما شوخی بلد نیستیم و قدرت شوخی را نمیشناسیم. در واقع قدرت شوخی کردن را از ما گرفتهاند. اگر به دورههای قبل نگاه کنید منظورم دوران قاجار و مشروطه است، ما در آن دوره به خوبی از زبان طنز و قدرت شوخی استفاده کردهایم. قدرت هجو و کنایه در ادبیات طنز را در این دوره میتوان بررسی کرد. نقدهای اجتماعی با شیوههای قدرتمند کنایی و هجو گفته میشد. از آن به بعد تجربه این اتفاق بهصورت گسترده نیفتاده است. در یک دوره در زمان دولت اصلاحات این اتفاق افتاده اما با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد هرچه در این مدت رشته بودیم، پنبه شد. نقدها عریان شد، زبان خشک و گزنده و صریح، ادبیات طنز را در برگرفت و قدرت شوخی و کنایه از دست رفت. البته در انتخاباتی که هفته گذشته انجام شد، شوخیهای نرم و کنایی توانست بر زبان گزنده طنزهای عریان چیره شود. این خیلی اتفاق خوبی بود. در اینباره هم باید نقش مناسب رسانهای مثل تلگرام را برجسته دید.
البته وقتی نقدها را درباره استفاده از تلگرام در جامعه ایرانی میخوانیم معمولا نکاتی وجود دارد که شاید در تضاد با گفتههای شماست. در واقع برخی از اساتید حوزه زبان و ادبیات فارسی معتقدند رسانههای جدید باعث شدهاند تا طراوت و انعطاف زبان فارسی کم کم از دست برود. این موضوع باعث شده تا آن وجه قدرتمند زبان فارسی در هجو و کنایه نیز خدشهدار شود.
نه! آنها که از این دست حرفها میزنند عموما نگاهشان به زبان فارسی درست نیست. بالاخره زبان در یک فرآیندی شکل گرفته و در طول تاریخ همیشه در معرض تغییر و پویایی است. اتفاقاتی که امروزه رخ میدهد چون سرعت زیادی دارد و برخی نمیتوانند خود را با سرعت تغییرات وفق دهند، بار این عدم انطباق را بر شانه زبان و... میگذارند. زبان متکی به یک زمان خاص نیست. پویا و زاینده است و تا وقتی با آن حرف زده میشود، اندیشیده میشود و... رشد میکند و تغییر میکند. اما نکته مهمی که میخواهم به آن اشاره کنم چیز دیگری است. تلگرام در زندگی اجتماعی ما باعث گشادگی در گفت وگو شده است. مردمی که حرف نمیزنند و تا دو کلمه با هم رد و بدل میکنند در خیابان، بیمارستان و هرجای دیگری ممکن است کارشان به دعوا بکشد الان با تلگرام با همدیگر شوخی میکنند. همدیگر را میخندانند. برای همدیگر گل میفرستند و لبخندهای تصویری را به تیراژ بسیار بالایی تکثیر میکنند. اتفاقا تلگرام در جامعه امروز ما بسیار محمل مناسبی برای باز تولدیافتن گفت وگو است. منکر این نیستم که این سیستم ضعفهایی هم دارد اما اصولا باید نگاه ایجابی به تغییرات جهان داشت. درباره موضوع زبان که گفتی به نظرم بد نیست به این موضوع هم اشاره کنم که تلگرام در واقع یک زبان ترکیبی از زبان عامیانه، زبان نوشتاری و زبان تصویری ایجاد کرده است. مردم ما با این زبان ترکیبی بسیار بهتر با هم گفتوگو میکنند. یکدیگر را بیشتر میپذیرند. امکان تعامل و همگرایی بیشتری با این زبان ترکیبی فراهم شده است. چرا نمیگوییم این اتفاق از خشونت ذهنی مردم کاسته است، چرا نمیگوییم که تلگرام باعث شده تا در یک فرآیند زمانی، شوخیها و طنزهای لخت و عریان و گزنده در جامعه ما جایشان را به مطایبه و ادبیات کنایی برای بیان نقصها و نقدهای اجتماعی بدهد. اتفاقا به نظر بیشتر از این که لازم باشد زبانشناسها درباره تلگرام صحبت کنند، شایسته است که جامعهشناسها در اینباره حرف بزنند.
من با بخش اول سوالتان مخالفم اما در ادامه بحث دربارهاش بیشتر با هم حرف میزنیم. اما با بخش دوم سوال در واقع این که مواجهه مردم با انتخابات در تلگرام و فیس بوک و... شوخطبعانه بود موافقم و برای آن دلیل دارم. اصولا مردم ما تا زمانی که رقابتهای انتخاباتی جدی نشود و به اصطلاح بازارش داغ نشود، آن را جدی نمیگیرند. تقریبا در همه دورههای برگزاری انتخابات در ایران مردم تا یک هفته قبل از انتخابات بیش از هر چیز رقبا و رقابتها و... را به شوخی میگیرند. در واقع پیش از این یک هفته، فضایی گفتمانی در مواجهه حداقل دو گفتمان رقیب شکل میگیرد و با توجه به این که در این فضا امکان برشمردن کمبودها، نقصها و مشکلات بیشتر فراهم میشود، مردم هم بیشتر با مشکلات، شعارهای انتخاباتی و... شوخی میکنند. در واقع مردم ابزار دیگری برای فوکوس کردن روی مشکلاتشان ندارند. آنها سعی میکنند از هر چیزی که ظرفیت به شوخی کشانده شدن داشته باشد، شوخی کنند و جوک بسازند. برای مثال از سیاستمداران در انتخابهای سیاسی، شخصیتهای کمیک میسازند. تمایل فزاینده و طولانیمدت برخی سیاستمداران را به قدرت مسخره میکنند، از گرانیها و مشکلات اقتصادی جوک میسازند و در واقع با این شیوه نقصها و نگرانیهای اجتماعی را دوباره برجسته میکنند. بدیهی است که شیوه این برجسته سازی آگاهانه نیست، یعنی مردم ناگهان تصمیم نمیگیرند که حالا مشکلات را به زبان طنز بازگو کنیم تا آنها را برطرف کنند. همانطور که گفتم در فضای گفتمانی ایجاد شده در زمان انتخابات، به واسطه ایجاد رقابت میان دست کم دو گفتمان رقیب در انتخابات و به این علت که معمولا فضای بازتری در جامعه ایجاد میشود، این امکان بیش از پیش برای مردم فراهم است تا با مشکلات و موضوعهای مورد توجهشان شوخی کنند.
البته نکته دیگری هم به نظرم در این مورد اهمیت دارد، حضور پر رنگ شعر و ادبیات و... در نظام اجتماعی ما است. در واقع این اتفاق باعث میشود تا بیش از آن که مواجهه ما با مسائل، منطقی و استدلالی باشد یک مواجهه احساسی و هیجانی با مسائل پیرامون خود داشته باشیم. از آنجا که در ایران گروهها و احزاب جدی وجود ندارند، بازیگران اصلی در انتخابات معمولا گروههای متکثر اجتماعی هستند نه گروههای منتخب و زبده. همانطور که گفتم احزاب و گروههای سیاسی از آنجا که هدف و اولویتهای مشخصی برای تشکیل گروه وفعالیت دارند و از آنجا که ایده و ایدئولوژی خاصی دارند، مواجهه عقلانیتری با موضوعات پیرامونی نیز دارند. اما زمانی که این مواجهه با محوریت گروههای اجتماعی متکثر شکل بگیرد، از آن رو که دستمایه اصلی این گروهها عمدتا شعر و ضرب المثل و... است، طبیعی است که امکان بروز شوخ طبعی و طنز و کنایه در این مواقع بیشتر از مواجهه عقلانی باشد. این نتیجه غیبت گروهها و احزاب تشکلیافته و هدفمند در جامعه است.
در انتخابات اخیر این اتفاقات در بستر تلگرام افتاد، به نظرتان نقش پیامرسان تلگرام در این اتفاق چیست؟
ببینید تلگرام در دسترس گروهها و تعداد افراد بسیار پرشماری است. روزانه هزاران هزار پیام نوشته و ارسال میشود. در واقع تلگرام باعث شده است که امکان دسترسی به دیگران برای افراد جامعه تسهیل شود. امکان بازانتشار پیامهای تلگرامی با یک کلیک فراهم است. طبیعی است که وقتی متون بسیاری تولید و بازتولید شوند و به انتشار و بازانتشار برسند، امکان بیشتری برای شکلگیری یک فضای حسی مشترک و طبیعتا افزایش شوخیها فراهم میشود. در واقع در این بخش تلگرام بهعنوان یک رسانه توانسته است حجم و گستردگی این شوخیها را به میزان بسیار قابل توجهی ارتقا بدهد.
همزمان برخی هم اعتقاد دارند تلگرام دامنه شوخیها را بسیار گسترش داده و این را بهعنوان یک تهدید تعریف میکنند.
نه اصلا اینطور نیست، اتفاقا تلگرام بسیار خوب توانسته فضای خشک و عبوس در جامعه واقعی ما را تلطیف کند. به نظرم الان زمان مناسبی است که به بخش اول سوال اولت برگردم. چه کسی گفته ما ایرانیها شوخطبعیم؟ اتفاقا ما شوخی بلد نیستیم و قدرت شوخی را نمیشناسیم. در واقع قدرت شوخی کردن را از ما گرفتهاند. اگر به دورههای قبل نگاه کنید منظورم دوران قاجار و مشروطه است، ما در آن دوره به خوبی از زبان طنز و قدرت شوخی استفاده کردهایم. قدرت هجو و کنایه در ادبیات طنز را در این دوره میتوان بررسی کرد. نقدهای اجتماعی با شیوههای قدرتمند کنایی و هجو گفته میشد. از آن به بعد تجربه این اتفاق بهصورت گسترده نیفتاده است. در یک دوره در زمان دولت اصلاحات این اتفاق افتاده اما با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد هرچه در این مدت رشته بودیم، پنبه شد. نقدها عریان شد، زبان خشک و گزنده و صریح، ادبیات طنز را در برگرفت و قدرت شوخی و کنایه از دست رفت. البته در انتخاباتی که هفته گذشته انجام شد، شوخیهای نرم و کنایی توانست بر زبان گزنده طنزهای عریان چیره شود. این خیلی اتفاق خوبی بود. در اینباره هم باید نقش مناسب رسانهای مثل تلگرام را برجسته دید.
البته وقتی نقدها را درباره استفاده از تلگرام در جامعه ایرانی میخوانیم معمولا نکاتی وجود دارد که شاید در تضاد با گفتههای شماست. در واقع برخی از اساتید حوزه زبان و ادبیات فارسی معتقدند رسانههای جدید باعث شدهاند تا طراوت و انعطاف زبان فارسی کم کم از دست برود. این موضوع باعث شده تا آن وجه قدرتمند زبان فارسی در هجو و کنایه نیز خدشهدار شود.
نه! آنها که از این دست حرفها میزنند عموما نگاهشان به زبان فارسی درست نیست. بالاخره زبان در یک فرآیندی شکل گرفته و در طول تاریخ همیشه در معرض تغییر و پویایی است. اتفاقاتی که امروزه رخ میدهد چون سرعت زیادی دارد و برخی نمیتوانند خود را با سرعت تغییرات وفق دهند، بار این عدم انطباق را بر شانه زبان و... میگذارند. زبان متکی به یک زمان خاص نیست. پویا و زاینده است و تا وقتی با آن حرف زده میشود، اندیشیده میشود و... رشد میکند و تغییر میکند. اما نکته مهمی که میخواهم به آن اشاره کنم چیز دیگری است. تلگرام در زندگی اجتماعی ما باعث گشادگی در گفت وگو شده است. مردمی که حرف نمیزنند و تا دو کلمه با هم رد و بدل میکنند در خیابان، بیمارستان و هرجای دیگری ممکن است کارشان به دعوا بکشد الان با تلگرام با همدیگر شوخی میکنند. همدیگر را میخندانند. برای همدیگر گل میفرستند و لبخندهای تصویری را به تیراژ بسیار بالایی تکثیر میکنند. اتفاقا تلگرام در جامعه امروز ما بسیار محمل مناسبی برای باز تولدیافتن گفت وگو است. منکر این نیستم که این سیستم ضعفهایی هم دارد اما اصولا باید نگاه ایجابی به تغییرات جهان داشت. درباره موضوع زبان که گفتی به نظرم بد نیست به این موضوع هم اشاره کنم که تلگرام در واقع یک زبان ترکیبی از زبان عامیانه، زبان نوشتاری و زبان تصویری ایجاد کرده است. مردم ما با این زبان ترکیبی بسیار بهتر با هم گفتوگو میکنند. یکدیگر را بیشتر میپذیرند. امکان تعامل و همگرایی بیشتری با این زبان ترکیبی فراهم شده است. چرا نمیگوییم این اتفاق از خشونت ذهنی مردم کاسته است، چرا نمیگوییم که تلگرام باعث شده تا در یک فرآیند زمانی، شوخیها و طنزهای لخت و عریان و گزنده در جامعه ما جایشان را به مطایبه و ادبیات کنایی برای بیان نقصها و نقدهای اجتماعی بدهد. اتفاقا به نظر بیشتر از این که لازم باشد زبانشناسها درباره تلگرام صحبت کنند، شایسته است که جامعهشناسها در اینباره حرف بزنند.
ارسال نظر