بدون نفت می‌توان زندگی کرد  بدون آب هرگز
حجت‌الاسلام محمد‌رضا امیری کهنوج نماینده‌مردم‌کهنوج‌- عضو‌کمیسیون‌کشاورزی،‌آب‌و‌منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی در شرایطی به استقبال سال ۱۳۹۴ می‌رویم که این سال را با عنوان «بحران آب» نام می‌بریم. قرار است ستادهای بحران آب در استان‌ها به ویژه استان‌های بحرانی تشکیل شود. در چنین شرایطی صرف سخن گفتن از «صرفه‌جویی» دردی را دوا نمی‌کند.
ما بیش از آنکه بخواهیم به موضوع «بحران آب» بپردازیم باید راهکارهای اساسی را عملیاتی کنیم. روش‌های غلط را متوقف کنیم و جلوی بسیاری سوءمدیریت‌ها را بگیریم. حفر چاه‌های غیر مجاز و تغییر روش‌های آبیاری در کشاورزی مواردی قابل توجه در این عرصه است. ناگفته نماند که سال‌ها طول خواهد کشید که آبیاری سنتی به صنعتی تبدیل شود. باید گفت از ۸ میلیون هکتار که باید آبیاری قطره‌ای شوند، فقط ۱.۵ میلیارد آن به شکل آبیاری قطره‌ای انجام می‌شود. این موضوع ناشی از اعتبار کم در این خصوص است. گرچه تسهیلاتی برای این کار درنظر گرفته شده است اما جوابگو نیست. با محاسبه‌ای ساده می‌توان تخمین زد حدود ۱۰ الی ۱۵ سال با همین بودجه فعلی زمان می‌برد که بتوان آبیاری سنتی را به آبیاری قطره‌ای
تبدیل کرد.
گرچه درظاهر این زمان طولانی است، اما زمانی واقعی است که اگر این زمان وقت صرف شود، نتیجه خوبی خواهد داد. اگر ما آبیاری سنتی را به صنعتی، تحت فشار و قطره‌ای تبدیل کنیم، کار عظیمی را در ذخیره‌سازی آب انجام داده‌ایم. بدیهی است اگر بخواهیم این زمان ۱۵ ساله را کاهش دهیم باید اعتبار بیشتر و برنامه‌ریزی بهتری انجام دهیم و بسیج قابل توجهی در حرکت اجرایی انجام گیرد. به عبارت دیگر باید یک حرکت جهادی انجام گیرد.
از سوی دیگر باید در آب شرب و مصرفی نیز صرفه جویی انجام شود. آب‌های سطحی نیاز به جمع‌آوری دارد. موضوع قابل تامل، هزینه‌ای است که برای مدیریت و بحران آب نیاز است. حفظ و ارزش آب موضوعی است که ارزش آن از نفت نیز بیشتر است. بدون نفت می‌توان زندگی کرد، بدون آب هرگز نمی‌توان زندگی کرد. خیلی از کشورهای اروپایی امروز، وضعیت اقتصادی خوبی را بدون داشتن نفت تجربه می‌کنند. چرا که آنها از منابع و سرمایه‌های موجود در کشورشان بهره و استفاده کافی را می‌برند.
از نگاه یک نماینده مجلس و عضوی از قوه مقننه باید تاکید کنم که مجلس بر این موضوع تاکید دارد که وزارت نیرو باید سدسازی‌ها را متوقف کند. گاه ساخت برخی سدها باعث آسیب به منطقه شده ‌است. این سدها با ذخیره آب در پشت آنها و تبخیر آن تا حدودی به جای کمک به کمبود آب منطقه منجر به بی‌آبی منطقه شده‌است.
حقآبه را به مردم تخصیص دادن، کار دیگری است که می‌توان برای مواجهه با بحران آب انجام داد.بارور کردن ابرها موضوع دیگری است که درباره آن کار شده است. در واقع ما به جای توسعه کمی کشاورزی، باید به فکر توسعه کیفی کشاورزی باشیم.