کارشناسان اقتصادی بر این باورند که پرداخت یارانه در این سطح وسیع و به شکل کنونی آن، فاقد توجیه اقتصادی و حتی رفاهی بلندمدت برای جامعه است و تنها افرادی باید مشمول دریافت آن باشند که جزو گروه‌های آسیب‌پذیرند.اما اینکه این یارانه باید به‌صورت نقدی یا کالایی به خانوارها داده شود، همچنان محل اختلاف است. با این همه، چندماه پیش خبر توزیع بسته‌های امنیت غذایی با هدف تامین امنیت غذایی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی از سوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد و به دنبال آن مرحلهنخست این طرح اجرایی شد.در واقع، برطرف شدن نیازهای غذایی به‌عنوان ابتدایی‌ترین حق هر شهروند و به دنبال آن تامین سلامت ذهنی و جسمی این افراد، این امکان را فراهم خواهد کرد که کودکان اقشار ضعیف بتوانند سطح درآمدی و تحصیلی خود را در آینده ارتقا بخشند و به این ترتیب جریان تسلسلی به ارث رسیدن فقر شکسته شود.در ادامه، دو پژوهشگر اقتصادی، با طرح نظرات خود به بررسی چند و چون این طرح پرداخته‌اند.


سپیده کاوه
پژوهشگر اقتصادی
حرف آخر را اول می‌گویم که با ارائه بسته امنیت غذایی به دهک‌های آسیب‌پذیر و واقعا نیازمند، موافقم! مبارزه با فقر و تلاش برای کاهش آن دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی مختلفی است. از برخی آنها به‌عنوان راهکارهای زمانبر می‌توان نام برد. اینکه مشکل اشتغال حل شود و درصد بیکاری جامعه ایرانی که از بالاترین درصد‌ها در دنیاست، کاهش یابد راه‌حل اساسی و زمانبری است و در گرو بهبود کلی وضع اقتصاد است. (۵/۱۳ درصد و رتبه سی‌وپنجم دنیا به لحاظ بزرگی مقدار عددی طبق آخرین گزارش HDR). مسائل دیگر از قبیل افزایش قدرت خرید مردم، کاهش تورم و... نیز از این دست راهکارهاست. ولی باید توجه داشت پرداختن همزمان به راهکارهای درمانی کوتاه‌مدت به همان میزان دارای اهمیت و حیاتی است.این واقعیت که درصد بالایی از جمعیت کشور دچار سوءتغذیه، فقر غذایی، کمبود مصرف مواد پروتئینی و... هستند، واقعیات تلخ جامعه کنونی ایرانی است.
باارائه بسته غذایی حمایتی می‌توان با درصد بالاتری اطمینان پیدا کرد که کودکان کار، بهتر قادر به تامین حداقل کالری مورد نیاز روزانه خود باشند (4/11 درصد کودکان ٥ تا ١١ سال و رتبه پنجاه و چهارم دنیا که در قیاس با کشورهای دارای درآمد سرانه مشابه ایران بسیار بالاست).نگاهی به ترکیب و وضعیت خانوارهای فقیر در ایران متاسفانه بیانگر درصد بالاتری از اعتیاد و بزهکاری والدین نسبت به سایر دهک‌هاست و کمک نقدی قطعا کارآیی لازمه را نخواهد داشت و به مصرف تامین بیشتر نیازهای تغذیه‌ای خانوار منتج نمی‌شود.
در این بین بحث شناسایی جامعه هدف مطرح است که به نظر این جانب از نیازمندترین گروه‌ها آغاز و به‌تدریج سایر افراد واقعا نیازمند به لیست اضافه شوند. نه اینکه در ابتدا گروه بزرگی را انتخاب کرده و همان مشکل یارانه‌های نقدی تکرار شود. خوشبختانه با توجه به آمار مناسب ثبت تولد در ایران، تقریبا همه افراد قابل شناسایی هستند و تکمیل بانک‌های اطلاعاتی امری دور از دسترس نیست.
بسیاری از افراد از تناقض طرح با شأن و منزلت انسانی سخن می‌گویند. در پاسخ علاوه‌بر عدم کارآیی پرداخت نقدی به دلایل مطرح شده در بالا، باید گفت که نگاهی به سایر کشورهای موفق در مبارزه با فقر که بعضا در برخی از آنها وعده غذای گرم نیز توسط دولت توزیع شده، بیانگر این مطلب است که وقتی بدانیم هدف چیست، راه رسیدن به آن را درست‌تر پیدا می‌کنیم. هدف اطمینان از کاهش فقر غذایی است و در این میان اهمیت بیشتر به میزان کالری مصرفی به ازای هر فرد داده می‌شود تا بحث قدرت انتخاب افراد! و مطابق با استدلال‌های مطروحه با راهکار کاهش ٢٠ درصدی ارزش ریالی و توانایی نقدی کردن حمایت مربوطه، موافق نیستم. باید دانست در صورت وجود این راه جایگزین، والدین معتاد و بی‌مسوولیتی که یارانه نقدی‌شان را نیز صرف هزینه‌های خانوار خود نمی‌کنند، دارای منابع مالی بیشتری جهت رفع نیاز شخصی خود خواهند شد.نکته دیگری که می‌توان مطرح کرد اشاره به ضریب نابرابری انسانی (coefficient human inequality) در ایران است.
این ضریب با توجه به نابرابری‌ها در سه بعد سلامت، آموزش و درآمد محاسبه می‌شود. این ضریب در ایران بسیار بالاست (رتبه ١١٩جهانی). این شاخص در قیاس با وضعیت کلی شاخص توسعه انسانی (رتبه ٧٥ جهانی)، لزوم اجرای برنامه‌های فقرزدایی را در ایران بیان می‌کند.



بسته امنیت غذایی؛ مقدمه تحقق نظام جامع تامین اجتماعی
یاسر ملایی
پژوهشگر اقتصادی
این حقیقت که عموما، سازوکار بازار به تخصیص بهینه منابع در جامعه منجر می‌شود،‌ نافی وظیفه دولت برای مداخله در حوزه‌های شکست بازار نیست. یکی از حوزه‌هایی که گریزی از مداخله دولت در آن نیست، مبارزه با فقر است. «تله فقر»، عنوانی است که کارشناسان برای پویایی این پدیده برگزیده‌اند. زیرا که فقر، فقر را بازتولید می‌کند. فرزندانی که در خانواده‌های فقیر به دنیا می‌آیند و رشد می‌کنند، به طور طبیعی در معرض سوء تغذیه، فقر بهداشتی، فقر آموزشی، فقر فرهنگی و کلیه عواملی هستند که منجر به فقیر ماندن آ‌نان در طول دوره‌ زندگی می‌شود. بنابراین، جامعه و دولت موظف هستند نقش خود را ایفا کرده و از هر طریق ممکن، هم به خودکفایی و توانمندسازی خانواده‌های فقیر، و هم به آموزش،‌ تغذیه و بهداشت کودکانشان اهتمام ورزند. طرح تازه دولت برای توزیع «بسته امنیت غذایی» نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است. توزیع بن غذا در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز مرسوم است و از این جهت، تجارب جهانی در اختیار مجریان این طرح قرار دارد.
مرحله قبلی توزیع سبد کالا،‌ از ابعاد مختلف فاقد کارشناسی کافی بود و تبعات مختلفی را برای دولت و مردم به همراه داشت. یکی از اشکالات این طرح،‌ اشتباه در شناسایی گروه‌های هدف بود. در این مرحله، دولت با انتخاب خانواده‌های تحت پوشش کمیته‌ امداد و بهزیستی، سعی در رفع این نقیصه داشته است. واقعیت آن است که اجرای هر طرح و برنامه‌ای، بدون محوریت نهادهای تخصصی نمی‌تواند موفق باشد. کمیته امداد و سازمان بهزیستی، قوی‌ترین سازمان‌هایی هستند که در سطح ملی، قادر به شناسایی و حمایت عالمانه و هدفمند از خانواده‌های فقیر جامعه می‌باشند. به نظر من، سایر سازمان‌های مردم‌نهاد حمایتی نیز برای افزایش کارآیی و هم‌افزایی تلاش‌های خود، باید از سازمان‌دهی و تقسیم کار متمرکز، با محوریت کمیته امداد و سازمان بهزیستی برخوردار شوند. اینکه پرداخت نقدی موثرتر است یا بسته امنیت غذایی، باید گفت که در صورت پرداخت نقدی، احتمال سوءاستفاده والدین و عدم هزینه این کمک‌ها در محل مورد نظر دولت بیشتر خواهد بود.
وقتی هدف، رساندن مواد غذایی مورد نیاز به کودکان و والدین است،‌ بهتر است تا جای ممکن، سبد غذایی به طور مستقیم در اختیار خانواده‌ها، به ویژه مادران قرار گیرد. البته،‌ در طراحی شیوه اجرا، باید از تجارب جهانی به خوبی بهره‌برداری شود. ایجاد شبکه توزیع موازی در کنار شبکه توزیع جاری کشور، کار درستی نیست. دولت باید به دنبال سازوکارهایی باشد که توزیع کمک‌ها از طریق شبکه توزیع موجود کشور صورت گیرد. برای این منظور،‌ فن‌آوری‌های جدید می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند.همچنین، با توجه به هشدارهای نظام سلامت در مورد افت سرانه مصرف شیر و لبنیات در کشور، به نظر می‌رسد که اعطای یارانه به این بخش با هدف رساندن سرانه مصرف لبنیات به سطح استاندارد جهانی بدون ایجاد اختلال قیمتی، باید به طور جدی مورد توجه مجریان این طرح قرار گیرد.
به هر حال، برای پیشبرد برنامه‌های اصلاحات ساختاری در اقتصاد ملی و قرار گرفتن کشور در مسیر رشد و بالندگی، چاره‌ای جز گسترش همزمان نظام جامع تامین اجتماعی وجود ندارد. هرچقدر که از راهکارهای غیرهدفمندی مانند یارانه نقدی سراسری فاصله بگیریم و به طرح‌هایی چون بسته امنیت غذایی نزدیک‌تر شویم، به این هدف نزدیک‌تر خواهیم شد.