اما و اگرهای گردشگری سلامت و ظرفیت برد محیطی
مژگان ثابت تیموری
عضو هیأت علمی گروه مدیریت و برنامه‏ ریزی گردشگری، پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی
ظرفیت برد محیطی یکی از شاخص‎هایی است که بر اساس ویژگی‎های محیطی یک فضای مورد بهره‏برداری توسط انسان، تعداد افرادی را که بدون مزاحمت برای سایر بهره‎برداران و با کمترین میزان آلاینده وارد شده به محیط را محاسبه کرده و اعلام می‌دارد در یک زمان مشخص و واحد مکانی با ویژگی‏های اعلام شده، قابلیت بهره‏برداری برای چند نفر دارد که بتوانند به اهداف خود که در بسیاری مواقع دریافت آرامش روحی و روانی و یا سلامت تن و جان است، برسند.
حال در گردشگری سلامت از نوع بهره‏برداری از چشمه‎های آب گرم و معدنی و نیز غارهای نمک یا سایر مکان‌های پیشنهادی مثل حوضچه‎های نمک، لجن یا ماسه، مراجعان و بهره‌برداران معمولا برای رفع بیماری‌ها به ویژه بیماری‌های پوستی مراجعه می‎کنند. آنچه مسلم است آب منبع پاکی و سلامت است اما آیا تعداد ورودی افرادی با بیماری‎های مختلف که احتمال واگیردار بودن آن‌ها نیز کم نیست، در یک مکان محدود و نیز در زمانی واحد می‌تواند درمانگر باشد یا اینکه بر بیماری فعلی فرد نیز می‎افزاید؟ اینجاست که باید تعیین ظرفیت برد محیطی و به ویژه ظرفیت برد فیزیکی برای انواع کارکردهای درمانی یک منبع طبیعی انجام شود و برنامه زمان‌بندی برای استفاده از این فضا روی تابلوها یا سایت‌های اطلاع‎رسانی ارائه شود تا بهترین کارایی از این فضا حاصل شود. آنچه مسلم است فاصله بین بهره‌برداری مجدد از یک فضای مشترک است به عنوان مثال تعداد 20 نفر نیازمند به درمان دردهای مفصلی و آرتروز در یک حوضچه آب گرم و معدنی به حجم 10 متر مکعب بدون هیچ گونه تداخلی از فضا بهره‎مند می‏شوند و مشکل ورود عوامل آلاینده خاص و بیماری‎زا را نیز ندارند شاید این فضا که برای حرکت و راه رفتن در آن نیز باید امکان‎سنجی صورت گرفته باشد نیاز روانی و روحی و نیز نیاز جسمی آن‎ها را تأمین کند لیکن برای همین تعداد فرد با بیماری مثلا پوستی و قارچی که بنا به وجود مثلا عنصر گوگرد به این چشمه آب معدنی مراجعه می‌کنند قطعا در حداقل خواهد بود و بسته به شدت بیماری و نیز مدت زمان ماندگاری فرد در این فضا، باید یک زمان بازیافت و پالایش برای این چشمه یا حوضچه در نظر گرفت چرا که فی‎الفور تمام آن عوامل بیماری‌زای وارده به آب و محیط بهره‎برداری از بین نخواهد رفت و برای ورود افراد جدید باید فاصله زمانی مشخصی وجود داشته باشد تا گروه بعدی نیز سلامتی خود را بدست بیاورند نه اینکه با بیماری جدیدی علاوه بر بیماری خود مواجه شوند.

اینگونه است که برای افرادی که در یک فضا قرار است به آرامش روحی دست یابند مثلا در یک غار نمکی یا گچی برای تمدد اعصاب وارد شوند ولی تعداد آن‎ها به حدی باشد که هوای داخل غار محدود باشد، امکان تبادل و تهویه وجود نداشته باشد بدن این افراد به دلیل نامتناسب بودن فضای مورد بهره‎برداری با هم تماس داشته باشد و در نهایت سر و صدای تعداد زیاد افراد و نارضایتی آن‌ها از وضع موجود به سایران نیز منتقل شده و آن‌ها را به جای آرام کردن دچار ناراحتی بیشتر کند، در مسیرهای کوهپیمایی نیز وضعیت به همین ترتیب است که درصورت عدم رعایت ظرفیت تحمل محیطی، آنچه از فضای طبیعی و مواهب الهی طبیعی به عنوان هدف سفر و تفرج نصیب خواهد شد در کفه سبک ترازو قرار گرفته و مشکلات و ناراحتی‎ها در کفه سنگین‏تر و لذا تکرار سفر برای این عده از افراد غیر بهره‎مند حاصل نخواهد شد.