آسیبشناسی مشکلات باشگاههای خصوصی اصفهان در گفتوگو با محمد سلطانحسینی
باشگاهها به متخصصان اقتصاد ورزش نیاز دارند
دنیای اقتصاد: امروز اقتصاد ورزش به عنوان یکی از موضوعات مهم و تأثیرگذار در اقتصاد کشور، از سوی چهرههای ورزشی و البته صاحبنظران علم اقتصاد مطرح میشود و توجه به این موضوع، به عنوان یکی از بخشهای اقتصاد مقاومتی، مد نظر قرار گرفته است. بیتوجهی به ورود بخش خصوصی به عرصه سرمایهگذاری ورزشی، سودمند نبودن فعالیتهای ورزش کشور و البته تیمداری بیرویه بخش خصوصی در این زمینه، چالشهای بسیاری به وجود آورده است. محمد سلطانحسینی، مدیرکل ورزش و جوانان استان اصفهان در گفتوگو با خبرنگار دنیای اقتصاد، به وضعیت اقتصاد ورزش و تیمداری در این حوزه اشاره کرد.
دنیای اقتصاد: امروز اقتصاد ورزش به عنوان یکی از موضوعات مهم و تأثیرگذار در اقتصاد کشور، از سوی چهرههای ورزشی و البته صاحبنظران علم اقتصاد مطرح میشود و توجه به این موضوع، به عنوان یکی از بخشهای اقتصاد مقاومتی، مد نظر قرار گرفته است. بیتوجهی به ورود بخش خصوصی به عرصه سرمایهگذاری ورزشی، سودمند نبودن فعالیتهای ورزش کشور و البته تیمداری بیرویه بخش خصوصی در این زمینه، چالشهای بسیاری به وجود آورده است. محمد سلطانحسینی، مدیرکل ورزش و جوانان استان اصفهان در گفتوگو با خبرنگار دنیای اقتصاد، به وضعیت اقتصاد ورزش و تیمداری در این حوزه اشاره کرد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دنیای اقتصاد: امروز موضوع اقتصاد ورزش به عنوان یکی از مهمترین جنبههای تیمداری بخش خصوصی مطرح است. از نگاه شما تا چه حد به این حوزه به صورت کاربردی نگاه شده است؟!
معمولاً تیمهایی که به سمت ورزش میآیند، باید سودی به ورزش برسانند و خودشان نیز سودی کسب کنند؛ آنها در راستای توسعه برند خود و توسعه ارزش اجتماعی برند خود اقدام میکنند و در این راستا، تیمداری در حوزههای مختلف را مّد نظر قرار میدهند. متأسفانه تیمهای بخش خصوصی سرمایهگذاریهای بسیار خوبی میکنند اما این سرمایهگذاری منجر به توسعه منابع مالی برای شرکت نمیشود، به همین دلیل، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود میآید.
دنیای اقتصاد: آیا به نظر شما تیمها و باشگاههای مختلف به این سمت حرکت کردهاند؟
در کل جهان، امروز اسپانسرهای مختلفی وارد تیمداری در عرصههای ورزش میشوند و دغدغه این اسپانسرها، آن است که چگونه این حمایت مالی باعث توسعه کسب و کار آنها شود. بدون شک در جهان به این موضوع رسیدگی شده و در کشور ما، برای این منظور به متخصصانی نیاز داریم که در بحث اقتصاد ورزش از نظر علمی توانمند باشند. متأسفانه در ورزش و در ردههای مختلف سازمانی، برای انتصاب افراد در پستهای مختلف نظیر سرپرست، مدیرعامل، مربی، مدیر تیم و در بقیه پستها از پیشکسوتان و بازیکنان قدیمی بهره میبریم و اگرچه این اتفاق، خوب است اما آن در شرایطی است که افراد در جایگاه خودشان به کار فنی بپردازند.نباید فراموش کرد همانطور که یک متخصص علم اقتصاد اطلاعی از سیستم فوتبال ندارد، یک متخصص ورزش هم مهارتهای فنی لازم را برای توسعه برند یک کارخانه و باشگاه ندارد.
دنیای اقتصاد: یعنی از نظر شما مشکلات باشگاههای بخش خصوصی به دلیل نبود متخصص ورزشی در آنها است؟
در کشور ما باشگاههای مختلف یک سال هزینههای مختلف انجام داده و بسیار با قدرت ظاهر میشوند اما این تجربه در نهایت به شکست منجر میشود. البته با حضور گودرزی در وزارت ورزش و جوانان، در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، اتفاق خوبی صورت گرفت. در سالهای گذشته، این دو تیم، سالانه دهها میلیارد تومان از بودجه دولتی دریافت میکردند و نتایج مطلوبی نیز کسب نمیکردند اما با حضور وزیر جدید ورزش، هیچ بودجهای به تیمها داده نمیشود و مدیران آشنا به بازاریابی ورزش به این تیمها وارد شدند و از توانمندیهای موجود، هزینههای دو تیم را پرداخت میکنند و این موضوع باید در تمام رشتههای ورزشی اتفاق افتد.باشگاههای رئال مادرید و بارسلونا، رونالدو و مسی را میخرند تا بازی را به عنوان کالای خود با کیفیت بالاتر به مشتری ارائه دهند. محصول ورزش، ارائه یک بازی زیبا است و خدمات مختلف است. اگر کیفیت خدمات که شامل ورزشگاه، ارتباط با هواداران، بازی خوب و تماشاگرپسند و مسائل دیگر باشد، هواداران بیشتری به سمت تیم میآیند و برند این باشگاه توسعه پیدا کرده است.
دنیای اقتصاد: این اتفاق درباشگاههای اصفهانی نیز امکانپذیر است؟
زمانی که در اصفهان یک میلیون هوادار باتعصب برای این باشگاهها داشته باشیم، هر فروشگاهی حاضر است که برند باشگاه سپاهان و ذوبآهن را بر روی مغازه خود نصب کرده و بابت آن پول دریافت کند. متأسفانه ما کیفیت را به خوبی ارائه نکردهایم و بازیهای تیمهای مختلف نسبت به ده سال گذشته تفاوت چندانی نکردهاند بنابراین باید در درجه نخست به دنبال کیفیتبخشی به محصولات خود باشیم.مسئله دیگر در تیمهای بزرگ جهان امروز، توجه به جذب بازیکنان مختلف از ملیتهای مختلف است. اگر نگاه کنید، بارسلونا مسی از آرژانتین، نیمار از بزریل و سوارز را از کشور دیگری میخرد و بعد از امضای قرارداد با این بازیکنان، آنها را ملزم به رعایت مسائل حرفهای میکند و در نهایت کل آمریکای لاتین را به خود اختصاص میدهد و کاری میکند که کشورهای مختلف حق پخش بازیهای این تیم را خریداری کنند.متأسفانه امروز کیفیت بازی تیمهای مختلف در سطح قابل قبولی قرار ندارد و وظیفه افراد به عنوان رئیس فدراسیون، رئیس هیات و دیگر مسئولان است که بازیکنان خود را به هر نحو شده، حفظ کنند. در حال حاضر سپاهان، ذوبآهن، پیکان، سایپا، گسترش فولاد، تراکتورسازی و دیگر تیمها، تیمهایی هستند که یا حامی مالی قدرتمندی پشت سر آنهاست و یا به نوعی مستقیم یا غیر مستقیم دولتی هستند. باشگاههایی نظیر فولاد مبارکه و دیگر باشگاهها با سرمایهگذاری در ورزش، به دنبال توسعه اجتماعی برند خود هستند و از این طریق، شرکت یا کارخانه بین مردم شهر و استان خود مقبولیت پیدا کنند. سرمایهگذاری در مترو، مصلی، جادهسازی و دیگر موارد باعث افزایش مقبولیت شرکتی چون فولاد مبارکه شده اما در حال حاضر مشکلات بسیاری در باشگاههای دیگر ما وجود دارد.
دنیای اقتصاد: این نگاه در سایر رشتهها هم وجود دارد. راهحل آن را چه میدانید؟
بسیاری از مدیران با تفکرات خیرانه خود وارد تیمداری میشوند اما متأسفانه بعد از یکی دو فصل، از عرصه تیمداری کنار میروند. از سوی دیگر، متأسفانه در رشتههای مختلف، قیمت بازیکنان به میزان قابل توجهی در حال بالا رفتن بوده و این اتفاقات، بسیار نامیمون است.باید با تأسف عنوان کرد به دلیل رشد بیاندازه مبالغ قراردادها در رشتههایی مثل والیبال، بازیکنان ایتالیایی حاضر به حضور در کشور ایران و بازی کردن در تیمهای ایرانی شدهاند. تیمهای بسکتبال و والیبال هر سال به نوعی عوض میشوند و هر سال نامهای جدیدی وارد عرصه تیمداری میشوند که در نهایت نمیتوانند به کار خود ادامه دهند. این در حالی است که به عنوان مثال در رشته ووشو، ما میتوانیم تیمی با حضور چندین قهرمان جهان را با هزینهای بالغ بر ۱۵۰ میلیون تومان ببندیم تا قهرمانی جهان را ازآن خود کند و این رقم به اندازه یک پنجم رقم قرارداد یک بازیکن جوان در فوتبال است. متأسفانه استراتژیهای موجود در کشور چندان صحیح نیست. به عنوان مثال اگر در تیم تکواندویی مردانی حضور داشته باشد هنگامی که قهرمان المپیک میشوند، با لباس آن تیم به میدان بروند، این موضوع به میزان قابل توجهی باعث توسعه برند آن تیم و باشگاه مورد نظر میشود اما متخصصان ورزشی مورد استفاده باشگاهها قرا ر نمیگیرند تا این موضوع را به باشگاهها یادآوری کنند.
دنیای اقتصاد: از نگاه شما چه کسی باید این موضوع را به باشگاهها تکلیف کند؟ به نظرتان مقصر نبود این متخصصان اقتصادی چه کسی است؟
تلاش ما بر این است که این اتفاق صورت گیرد اما در بسیاری مواقع آنها از کانالهایی وارد میشوند که چندان مناسب نیست. از سوی دیگر فدراسیونها برنامهریزی لازم را به گونهای انجام نمیدهند که این تیمها از شرکت در لیگ منتفع شوند.یک مربی لیگ برتری باید درجه مربیگری خاصی را داشته باشد اما متأسفانه این موضوع دیده نشده که یک متخصص بازاریاب ورزشی در تیمها و فدراسیونهای مختلف حضور داشته باشد و تیمهای مختلف هنوز ضرورت بازاریابی را احساس نکردهاند اما جرقههایی در این زمینه خورده شده است؛ از سوی دیگر به دلیل وضعیت اقتصادی نامناسب کشور، امسال اتفاقات ناگواری در کشور صورت گرفته است.
دنیای اقتصاد: با شرایط کنونی، آینده تیمداری بخش خصوصی در ورزش استان اصفهان را چگونه میبینید؟ آیا به آن خوشبین هستید؟
برای دیدن آینده تیمهای ورزشی باید منتظر زمان شویم، هرچند که تلاش ما این است که با برخی باشگاهها تعامل صورت دهیم و در باشگاههای مختلف مدیران باید به علم ورزش آگاهتر شوند و به دنبال آن هستند که با هزینهکرد مناسب، در عرصه تیمداری دهها تیم مناسب حضور داشته باشند.اگر تیمهای دیگری را مقایسه کنیم، متوجه میشویم که افرادی که با تفکرات علمی در ورزش حضور پیدا میکنند، کاهش هزینه سنگینی صورت میگیرد و میتوان با عملکرد مناسب، نتایج بهتری در عرصههای مختلفی کسب کرد.
دنیای اقتصاد: امروز موضوع اقتصاد ورزش به عنوان یکی از مهمترین جنبههای تیمداری بخش خصوصی مطرح است. از نگاه شما تا چه حد به این حوزه به صورت کاربردی نگاه شده است؟!
معمولاً تیمهایی که به سمت ورزش میآیند، باید سودی به ورزش برسانند و خودشان نیز سودی کسب کنند؛ آنها در راستای توسعه برند خود و توسعه ارزش اجتماعی برند خود اقدام میکنند و در این راستا، تیمداری در حوزههای مختلف را مّد نظر قرار میدهند. متأسفانه تیمهای بخش خصوصی سرمایهگذاریهای بسیار خوبی میکنند اما این سرمایهگذاری منجر به توسعه منابع مالی برای شرکت نمیشود، به همین دلیل، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود میآید.
دنیای اقتصاد: آیا به نظر شما تیمها و باشگاههای مختلف به این سمت حرکت کردهاند؟
در کل جهان، امروز اسپانسرهای مختلفی وارد تیمداری در عرصههای ورزش میشوند و دغدغه این اسپانسرها، آن است که چگونه این حمایت مالی باعث توسعه کسب و کار آنها شود. بدون شک در جهان به این موضوع رسیدگی شده و در کشور ما، برای این منظور به متخصصانی نیاز داریم که در بحث اقتصاد ورزش از نظر علمی توانمند باشند. متأسفانه در ورزش و در ردههای مختلف سازمانی، برای انتصاب افراد در پستهای مختلف نظیر سرپرست، مدیرعامل، مربی، مدیر تیم و در بقیه پستها از پیشکسوتان و بازیکنان قدیمی بهره میبریم و اگرچه این اتفاق، خوب است اما آن در شرایطی است که افراد در جایگاه خودشان به کار فنی بپردازند.نباید فراموش کرد همانطور که یک متخصص علم اقتصاد اطلاعی از سیستم فوتبال ندارد، یک متخصص ورزش هم مهارتهای فنی لازم را برای توسعه برند یک کارخانه و باشگاه ندارد.
دنیای اقتصاد: یعنی از نظر شما مشکلات باشگاههای بخش خصوصی به دلیل نبود متخصص ورزشی در آنها است؟
در کشور ما باشگاههای مختلف یک سال هزینههای مختلف انجام داده و بسیار با قدرت ظاهر میشوند اما این تجربه در نهایت به شکست منجر میشود. البته با حضور گودرزی در وزارت ورزش و جوانان، در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، اتفاق خوبی صورت گرفت. در سالهای گذشته، این دو تیم، سالانه دهها میلیارد تومان از بودجه دولتی دریافت میکردند و نتایج مطلوبی نیز کسب نمیکردند اما با حضور وزیر جدید ورزش، هیچ بودجهای به تیمها داده نمیشود و مدیران آشنا به بازاریابی ورزش به این تیمها وارد شدند و از توانمندیهای موجود، هزینههای دو تیم را پرداخت میکنند و این موضوع باید در تمام رشتههای ورزشی اتفاق افتد.باشگاههای رئال مادرید و بارسلونا، رونالدو و مسی را میخرند تا بازی را به عنوان کالای خود با کیفیت بالاتر به مشتری ارائه دهند. محصول ورزش، ارائه یک بازی زیبا است و خدمات مختلف است. اگر کیفیت خدمات که شامل ورزشگاه، ارتباط با هواداران، بازی خوب و تماشاگرپسند و مسائل دیگر باشد، هواداران بیشتری به سمت تیم میآیند و برند این باشگاه توسعه پیدا کرده است.
دنیای اقتصاد: این اتفاق درباشگاههای اصفهانی نیز امکانپذیر است؟
زمانی که در اصفهان یک میلیون هوادار باتعصب برای این باشگاهها داشته باشیم، هر فروشگاهی حاضر است که برند باشگاه سپاهان و ذوبآهن را بر روی مغازه خود نصب کرده و بابت آن پول دریافت کند. متأسفانه ما کیفیت را به خوبی ارائه نکردهایم و بازیهای تیمهای مختلف نسبت به ده سال گذشته تفاوت چندانی نکردهاند بنابراین باید در درجه نخست به دنبال کیفیتبخشی به محصولات خود باشیم.مسئله دیگر در تیمهای بزرگ جهان امروز، توجه به جذب بازیکنان مختلف از ملیتهای مختلف است. اگر نگاه کنید، بارسلونا مسی از آرژانتین، نیمار از بزریل و سوارز را از کشور دیگری میخرد و بعد از امضای قرارداد با این بازیکنان، آنها را ملزم به رعایت مسائل حرفهای میکند و در نهایت کل آمریکای لاتین را به خود اختصاص میدهد و کاری میکند که کشورهای مختلف حق پخش بازیهای این تیم را خریداری کنند.متأسفانه امروز کیفیت بازی تیمهای مختلف در سطح قابل قبولی قرار ندارد و وظیفه افراد به عنوان رئیس فدراسیون، رئیس هیات و دیگر مسئولان است که بازیکنان خود را به هر نحو شده، حفظ کنند. در حال حاضر سپاهان، ذوبآهن، پیکان، سایپا، گسترش فولاد، تراکتورسازی و دیگر تیمها، تیمهایی هستند که یا حامی مالی قدرتمندی پشت سر آنهاست و یا به نوعی مستقیم یا غیر مستقیم دولتی هستند. باشگاههایی نظیر فولاد مبارکه و دیگر باشگاهها با سرمایهگذاری در ورزش، به دنبال توسعه اجتماعی برند خود هستند و از این طریق، شرکت یا کارخانه بین مردم شهر و استان خود مقبولیت پیدا کنند. سرمایهگذاری در مترو، مصلی، جادهسازی و دیگر موارد باعث افزایش مقبولیت شرکتی چون فولاد مبارکه شده اما در حال حاضر مشکلات بسیاری در باشگاههای دیگر ما وجود دارد.
دنیای اقتصاد: این نگاه در سایر رشتهها هم وجود دارد. راهحل آن را چه میدانید؟
بسیاری از مدیران با تفکرات خیرانه خود وارد تیمداری میشوند اما متأسفانه بعد از یکی دو فصل، از عرصه تیمداری کنار میروند. از سوی دیگر، متأسفانه در رشتههای مختلف، قیمت بازیکنان به میزان قابل توجهی در حال بالا رفتن بوده و این اتفاقات، بسیار نامیمون است.باید با تأسف عنوان کرد به دلیل رشد بیاندازه مبالغ قراردادها در رشتههایی مثل والیبال، بازیکنان ایتالیایی حاضر به حضور در کشور ایران و بازی کردن در تیمهای ایرانی شدهاند. تیمهای بسکتبال و والیبال هر سال به نوعی عوض میشوند و هر سال نامهای جدیدی وارد عرصه تیمداری میشوند که در نهایت نمیتوانند به کار خود ادامه دهند. این در حالی است که به عنوان مثال در رشته ووشو، ما میتوانیم تیمی با حضور چندین قهرمان جهان را با هزینهای بالغ بر ۱۵۰ میلیون تومان ببندیم تا قهرمانی جهان را ازآن خود کند و این رقم به اندازه یک پنجم رقم قرارداد یک بازیکن جوان در فوتبال است. متأسفانه استراتژیهای موجود در کشور چندان صحیح نیست. به عنوان مثال اگر در تیم تکواندویی مردانی حضور داشته باشد هنگامی که قهرمان المپیک میشوند، با لباس آن تیم به میدان بروند، این موضوع به میزان قابل توجهی باعث توسعه برند آن تیم و باشگاه مورد نظر میشود اما متخصصان ورزشی مورد استفاده باشگاهها قرا ر نمیگیرند تا این موضوع را به باشگاهها یادآوری کنند.
دنیای اقتصاد: از نگاه شما چه کسی باید این موضوع را به باشگاهها تکلیف کند؟ به نظرتان مقصر نبود این متخصصان اقتصادی چه کسی است؟
تلاش ما بر این است که این اتفاق صورت گیرد اما در بسیاری مواقع آنها از کانالهایی وارد میشوند که چندان مناسب نیست. از سوی دیگر فدراسیونها برنامهریزی لازم را به گونهای انجام نمیدهند که این تیمها از شرکت در لیگ منتفع شوند.یک مربی لیگ برتری باید درجه مربیگری خاصی را داشته باشد اما متأسفانه این موضوع دیده نشده که یک متخصص بازاریاب ورزشی در تیمها و فدراسیونهای مختلف حضور داشته باشد و تیمهای مختلف هنوز ضرورت بازاریابی را احساس نکردهاند اما جرقههایی در این زمینه خورده شده است؛ از سوی دیگر به دلیل وضعیت اقتصادی نامناسب کشور، امسال اتفاقات ناگواری در کشور صورت گرفته است.
دنیای اقتصاد: با شرایط کنونی، آینده تیمداری بخش خصوصی در ورزش استان اصفهان را چگونه میبینید؟ آیا به آن خوشبین هستید؟
برای دیدن آینده تیمهای ورزشی باید منتظر زمان شویم، هرچند که تلاش ما این است که با برخی باشگاهها تعامل صورت دهیم و در باشگاههای مختلف مدیران باید به علم ورزش آگاهتر شوند و به دنبال آن هستند که با هزینهکرد مناسب، در عرصه تیمداری دهها تیم مناسب حضور داشته باشند.اگر تیمهای دیگری را مقایسه کنیم، متوجه میشویم که افرادی که با تفکرات علمی در ورزش حضور پیدا میکنند، کاهش هزینه سنگینی صورت میگیرد و میتوان با عملکرد مناسب، نتایج بهتری در عرصههای مختلفی کسب کرد.
ارسال نظر