در بیست و پنجمین سمینار حیات وحش با موضوع«پلنگ های ماهواره ای ایران» مطرح شد:
دانش، مهم ترین ابزار حفاظت از پلنگ ایرانی
آناهیتا جمشیدنژاد
پلنگ ایرانی یکی از بزرگترین زیرگونههای پلنگ و یکی از جذابترین گونههای حیاتوحش در فهرست جانوران، در معرض خطر انقراض قرار دارد. بالای ۸۰ درصد محدودهای که از وجود پلنگ در آن ها مطمئن هستیم و دو سوم پلنگ خاورمیانه در ایران است؛ اما متاسفانه فعالیتهای چندانی برای حفاظت پلنگ در ایران نشده است. در این میان سوال اصلی این است که آیا ایران در مورد این گونه بی نظیرجانوری درست اندیشیده است؟ یکی از پروژههای بزرگی که برای حفاظت از پلنگ انجام شده پروژه پلنگ شمال شرق ایران است که به سرپرستی محمدصادق فرهادینیا در تابستان ۱۳۹۲ شروع شد.
پلنگ ایرانی یکی از بزرگترین زیرگونههای پلنگ و یکی از جذابترین گونههای حیاتوحش در فهرست جانوران، در معرض خطر انقراض قرار دارد. بالای ۸۰ درصد محدودهای که از وجود پلنگ در آن ها مطمئن هستیم و دو سوم پلنگ خاورمیانه در ایران است؛ اما متاسفانه فعالیتهای چندانی برای حفاظت پلنگ در ایران نشده است. در این میان سوال اصلی این است که آیا ایران در مورد این گونه بی نظیرجانوری درست اندیشیده است؟ یکی از پروژههای بزرگی که برای حفاظت از پلنگ انجام شده پروژه پلنگ شمال شرق ایران است که به سرپرستی محمدصادق فرهادینیا در تابستان ۱۳۹۲ شروع شد.
آناهیتا جمشیدنژاد
پلنگ ایرانی یکی از بزرگترین زیرگونههای پلنگ و یکی از جذابترین گونههای حیاتوحش در فهرست جانوران، در معرض خطر انقراض قرار دارد. بالای ۸۰ درصد محدودهای که از وجود پلنگ در آن ها مطمئن هستیم و دو سوم پلنگ خاورمیانه در ایران است؛ اما متاسفانه فعالیتهای چندانی برای حفاظت پلنگ در ایران نشده است. در این میان سوال اصلی این است که آیا ایران در مورد این گونه بی نظیرجانوری درست اندیشیده است؟ یکی از پروژههای بزرگی که برای حفاظت از پلنگ انجام شده پروژه پلنگ شمال شرق ایران است که به سرپرستی محمدصادق فرهادینیا در تابستان ۱۳۹۲ شروع شد. افراد این پروژه در پارکهای ملی سالوک، ساریگل و تندوره، که گونه غالب پلنگ در این مناطق وجود دارد، تلاش خود را برای زندهگیری و نصب گردنبندهای ماهوارهای پلنگ ایرانی بهکار بسته اند. در بیست و پنجمین سمینار حیاتوحش که هفته گذشته برگزار شد، محمدصادق فرهادینیا بهعنوان مسوول پروژه و دکتر ایمان معماریان بهعنوان سرپرست تیم دامپزشکی، چگونگی انجام پروژه و و روند آن را به تفصیل و طی اسلایدهای مختلف توضیح دادند که در ذیل میخوانید.
مطالعه در مورد پلنگ
تا سال ۲۰۰۲ مطالعات خاصی در مورد پلنگ در ایران صورت نگرفته بود. هماکنون ۱۰ پایاننامه در این حوزه طی یک دهه گذشته داریم و در کل خاورمیانه نیز ۵۰ پایاننامه در این خصوص نوشته شده است که ۳۰ درصد آن در ژورنالهای علمی منتشر شده و بهعنوان منبع علمی درمورد پلنگ در غرب آسیا محسوب میشود. از فعالیتهای صورتگرفته درباره پلنگ در ایران، میتوان به طرح خجیر و سرخه حصار اشاره کرد که مجری این طرح دکتر مختوم بود و یک ساختار موزاییک مانند اجتماعی برای پلنگها چیده شد. اینکه این ساختار درست هست یا نه، در خلال این پروژه به آن پاسخ داده شد. همچنین سوالاتی مانند تعداد طعمه موردنیاز پلنگ در ایران و ظرفیت برد هر منطقه برای پلنگها، سوالاتی بودند که باز در خلال این پروژه مشخص شد.
درسآموختههای این پروژه
با این روند تلفات پلنگ، آیا آینده پلنگ در ایران مطمئن است؟
تراکم پلنگ در دنیا از ۱/ ۰ قلاده در بوتسوانا تا ۹/ ۳۰ قلاده در ۱۰۰ کیلومتر مربع در هندوستان است. در ایران نیز تا چندی پیش تعداد پلنگ بین ۲۰۰ تا ۴۰۰۰ گزارش میشد، اما امروزه تعداد ۵۰۰ تا ۸۰۰ مورد قابلپذیرش است. خراسان شمالی، البرز و زاگرس، زیستگاه جمعیت اصلی در ایران است. در خراسان حدود ۸۵ قلاده و در البرز و زاگرس ۱۳۴ قلاده پلنگ وجود دارد، اما تقریبا ۹۰ درصد تلفات پلنگ ناشی از تمرکز جمعیت انسان رخ میدهد؛ بهطوریکه آمارها نشان میدهد در ایران هفتهای یک پلنگ کشته میشود. آمار تلفات نشان میدهد در خراسان هیچ نوزاد پلنگی تلف نشده و بخش عمدهای از تلفات مربوط به پلنگهای نر است، اما در زاگرس و البرز تعداد تلفات بیشتر مربوط به مادههاست. طبق مقالهای که دکتر کیایی و همکاران در سال ۲۰۰۲ منتشر کردهاند با فرض وجود ۵۵۰ تا ۸۵۰ پلنگ در کشور، در ۱۰۰ سال آینده احتمال انقراض جمعیت پلنگ در خراسان کمتر از البرز و زاگرس است.
وضعیت پلنگ در شمال شرق ایران
تصور قبلی درمورد جمعیت پلنگ در سالوک ۳/ ۹ تا ۷/ ۱۲ و در ساریگل ۵/ ۴ تا ۶/ ۶ بود؛ اما در پروژه ما جمعیت پلنگ بزرگتر از تصور قبلی برآورد شد. ۲۰۰ کیلومتر با اسب و پیاده کوهپیمایی کردیم و شبکههای ۵ در ۵ کیلومتر درست کردیم. اگر در شبکه اول آثار پلنگ را مشاهده میکردیم، شبکه بعدی را پوشش میدادیم تا در نهایت کل منطقه تحت پوشش قرار گرفت. هیچ آثاری از پلنگ در منطقه حیدری پیدا نکردیم. در نتیجه این منطقه را از بررسی خود حذف کردیم. کاوشهای ما نشان داد که نر جوان در سالوک وضعیت مناسبی دارد. با بررسی جمعیت قوچ و میش بهعنوان طعمه، دادههای ردیابی ما نشان داد ۳۵ تا ۴۰ طعمه نیاز است و بر اساس دادههای یافتههای جدید و محاسبات انجام شده میزان زادآوری طعمهها با طعمهخواری پلنگ همخوانی داشت.
توانمندی یک تیم ایرانی در زندهگیری، بیهوشی و ردیابی پلنگ در طبیعت
روشهای مختلفی برای گرفتن پلنگ وجود دارد. در این پروژه از روش foot snare trap برای زندهگیری پلنگ استفاده شد که مطمئنترین روش برای زندهگیری پلنگ است. با خرید بهترین گردنبند موجود و انداختن آن به دور گردن پلنگهای زندهگیری شده، توانستیم اطلاعات را از طریق ماهواره دریافت کنیم. برای بیهوشی پلنگ نیز از گزینههای مختلفی استفاده کردیم و در کل زمان بیهوشی دمای بدن، تنفس و ضربان قلب بررسی شد. ابتدا فقط برای یک لحظه به پلنگ نزدیک میشدیم و در همان یک لحظه باید وضعیت کلی حیوان را حدس میزدیم تا در صورت نیاز از داروهای خاصی استفاده کنیم و خوشبختانه هیچ آسیبی به این حیوان وارد نشد. ما از دوربین تلهای استفاده کردیم. دوربینهایی که عکسهای بسیاری در اختیار ما میگذارند. ما این دوربینها را زیر لاشهها و یا در مسیر قرار میدادیم که هر ۲ ساعت یک بار با آنتنهایی که روی تله نصب است چک میشد. تصور پیشین این بود که برای گرفتن پلنگ باید لاشه را داخل گونی بگذاریم و با این کار پلنگ به سراغ آن میآید اما در این کار آموختیم که این تصور غلط است؛ چرا که پلنگ به بینایی بیشتر از بویایی اهمیت میدهد. در دوره زندهگیری اول هفت بار به تندوره رفتیم. در اولین سفر در شهریور و مهر ۹۳ پلنگ نخست «برنا» را در شب چهارم به دام انداختیم. چهار شب بعد پلنگ دوم «بردیا» را گرفتیم. در دوره زندهگیری دوم در آبان ۹۳ در محدوده بسیار سخت بندک نتوانستیم هیچ پلنگی را به دام بیندازیم. در بهمن ۹۳ دوره زندهگیری سوم ما شروع شد که در این دوره پلنگ سوم «برزو» را گرفتیم. برزو پلنگ پیری بود که اطلاعات ارزشمندی به ما داد. در شهریور همان سال با کمک یک دامپزشک هلندی و بعد از ۱۲ روز موفق به زندهگیری نر جوان «کاوه» شدیم و در آذر ماه نیز پلنگ ماده «ایران» را زندهگیری کردیم. سن برنا ۴ تا ۶ سال، بردیا ۸ تا ۱۰ سال، کاوه ۲ تا ۳ سال و برزو بالای ۱۰ سال تخمین زده شد. نکته مهم این است که در کل پروسه زندهگیری دندانهای پلنگ سالم ماند.
الگوی جابهجایی و قلمروطلبی پلنگها
در مورد قلمروطلبی این پلنگها باید بگوییم که با مطالعه گسترده بومشناسی مکانی پلنگها، به این نتیجه رسیدیم که قلمروطلبی پلنگها تحت تاثیر این عوامل است: فراوانی طعمه، بارندگی بهصورت غیرمستقیم، خلا به دلیل عوامل انسانی، فصل (برخی فصلها جابهجایی پلنگها کم و زیاد میشد) و حضور انسان.نتایج ما نشان داد که گستره خانگی پلنگهای ایران بسیار کوچک و حدود ۵۰ تا ۱۲۰ کیلومترمربع است که بیانگر وجود علفزارهای خوب در تندوره است.
الگوی طعمهخواری پلنگها
بررسیهای ما در ۱۵۰ نقطه نشان میدهد که برنا به شکار قوچ علاقه دارد، بردیا به شکار کل، برزو به شکار سگ وکاوه همه این طعمهها را میخورد.
جابهجای فرامرزی پلنگها در میان سکونت گاههای انسانی
با مشاهده تصاویر ماهوارهای دریافتیم که پلنگ در یک مسیر در رفت و آمد است؛ برنا مسیر قوچان و درگز را ۴ بار در یک روز رفت و در نهایت به ترکمنستان رفت.
شکار توسط همنوعان بهعنوان یکی از عوامل عمده تلفات پلنگها
کشته شدن «ایران» پلنگ مادهای که به قلاده مجهز بود پرسشهای فراوانی را درباره آن ایجاد کرد و موجب شد ما برای اولین بار یک حیوان را کالبدشکافی کنیم. بدون شک اولین باری که در ایران کالبدشکافی دقیق انجام شد در مورد «ایران» بود. در نهایت دریافتیم که «ایران» در جدال با پلنگ نر بر سر یک طعمه کشته شده است. بررسی علت مرگ پلنگها در دنیا سابقه زیادی ندارد؛ بنابراین نمیتوان بهدرستی میزان بقای پلنگها را در طبیعت محاسبه کرد. تا امروز تنها دو مورد مطالعه در دنیا موفق به محاسبه نرخ بقای پلنگها در طبیعت و تعیین علت دقیق مرگ پلنگها شده است که در این دو مطالعه انجام شده در جنوب آفریقا درباره ۱۶۲ پلنگ که به ردیاب مجهز بودند، نشان داده شد که ۴۳ درصد مرگ مادههای بالغ توسط پلنگهای دیگر صورت گفته و این آمار در مرگ نوجوانها ۷۶ درصد بوده است. مرگ و میر در میان نرهای بالغ باعث افزایش مرگ مادهها توسط سایر پلنگها بهواسطه به هم خوردن روابط اجتماعی طولانیمدت میان پلنگها میشود. در واقع با ترک قلمرو توسط نرها، کشتن مادهها موجب کنترل جمعیت آنها در محدوده زندگیشان میشود. بدین جهت مرگ «ایران» نیز یک اتفاق طبیعی بود. «ایران» در زمان مرگ ۸۳کیلو بوده و ۲۲۰ سانتیمتر طول داشت که نشاندهنده بالغ بودن اوست.
تلاش برای همزیستی انسان و پلنگ
سالیانه ۱۰ سگ توسط پلنگهای پیرامون پارک تندوره کشته میشوند. بهطوری که طبق بررسیهای صورت گرفته با استفاده از ردیابهای ماهوارهای، برزو به تنهایی حداقل ۲ سگ را طی ۶ ماه کشت. حمله پلنگ به گربه بهصورت فزایندهای در شمال شرقی ایران در جریان است. اما مساله این است که آیا این سگها موجب انتقال بیماری به پلنگها میشوند؟ ۱۵ سال پیش تصور میشد بیماری جزوی از حیات وحش است، اما وجود دامها و سگهای اهلی میتواند بیماریهایی را ایجاد کند که نیازمند تفکر در مورد آنهاست. هاری خاموش نمونهای از این بیماری هاست که میتواند موجب مرگ و میر در گربهسانان بزرگ شود. بیماریهایی که میتوانند مستقیما پلنگ را تحتتاثیر قرار دهند، تب برفکی و سل هستند. جالب است که بیماری از دام اهلی به حیوان وحشی منتقل شده است و تنها راه درمان، کنترل ورود دام اهلی و کنترل واکسیناسیون آنهاست که با مذاکرات صورت گرفته توانستیم نظر مسوولان را برای واکسیناسیون کل دامهای پارک ملی جلب کنیم.
تشکیل تیم امداد و نجات پلنگ
پلنگها زمانی که در تله و آغل میافتند، برای دفاع از جان خود بسیار خطرناک میشوند. از مرداد ۹۳ پانزده سگ توسط پلنگها کشته شدهاند و دو مورد حمله به شهر را داشتهایم. تشکیل تیم امداد و نجات پلنگ، از دستاوردهای این پروژه بود که برای زندهگیری به مناطق گوناگون اعزام شدند و تلاش کردند تا از آسیب رساندن به این حیوان جلوگیری کنند.
جلب مشارکت عمومی و حمایت اجتماعی
ما میتوانستیم بهطور مخفیانه و بدون هیچ گزارشی پیش برویم یا اینکه همه مراحل را به اشتراک بگذاریم. ما روش دوم را انتخاب کردیم. فضای مجازی، روزنامهها، انتشار گزارشهای سالانه پروژه، برگزاری نشستهای علمی برای اشتراکگذاری یافتهها و تعامل با روستاییان، از جمله اقداماتی بود که در راستای شفافیت پروژه انجام دادیم.
شوک خبر مرگ «ایران»
برخوردهایی که با مرگ «ایران» شد، انرژی زیادی از تیم گرفت و آن را تا حدودی متوقف کرد.قطعا اطلاعرسانی سریع، عدم ورود به جدالها و کشمکشهای فضای مجازی، کالبدشکافی سریع توسط تیم مورد اعتماد همه و انتشار گزارش کالبدگشایی از جمله کارهایی است که در این گونه شرایط باید انجام داد. کسب حمایت اجتماعی گسترده و فرهنگسازی مناسب، تنها چیزی است که پلنگ را نجات میدهد. بزرگترین درسی که پروژه پلنگ ایرانی در شمال شرقی ایران به ما داد، این بود که دانش میتواند به حفاظت از پلنگ کمک کند.
پلنگ ایرانی یکی از بزرگترین زیرگونههای پلنگ و یکی از جذابترین گونههای حیاتوحش در فهرست جانوران، در معرض خطر انقراض قرار دارد. بالای ۸۰ درصد محدودهای که از وجود پلنگ در آن ها مطمئن هستیم و دو سوم پلنگ خاورمیانه در ایران است؛ اما متاسفانه فعالیتهای چندانی برای حفاظت پلنگ در ایران نشده است. در این میان سوال اصلی این است که آیا ایران در مورد این گونه بی نظیرجانوری درست اندیشیده است؟ یکی از پروژههای بزرگی که برای حفاظت از پلنگ انجام شده پروژه پلنگ شمال شرق ایران است که به سرپرستی محمدصادق فرهادینیا در تابستان ۱۳۹۲ شروع شد. افراد این پروژه در پارکهای ملی سالوک، ساریگل و تندوره، که گونه غالب پلنگ در این مناطق وجود دارد، تلاش خود را برای زندهگیری و نصب گردنبندهای ماهوارهای پلنگ ایرانی بهکار بسته اند. در بیست و پنجمین سمینار حیاتوحش که هفته گذشته برگزار شد، محمدصادق فرهادینیا بهعنوان مسوول پروژه و دکتر ایمان معماریان بهعنوان سرپرست تیم دامپزشکی، چگونگی انجام پروژه و و روند آن را به تفصیل و طی اسلایدهای مختلف توضیح دادند که در ذیل میخوانید.
مطالعه در مورد پلنگ
تا سال ۲۰۰۲ مطالعات خاصی در مورد پلنگ در ایران صورت نگرفته بود. هماکنون ۱۰ پایاننامه در این حوزه طی یک دهه گذشته داریم و در کل خاورمیانه نیز ۵۰ پایاننامه در این خصوص نوشته شده است که ۳۰ درصد آن در ژورنالهای علمی منتشر شده و بهعنوان منبع علمی درمورد پلنگ در غرب آسیا محسوب میشود. از فعالیتهای صورتگرفته درباره پلنگ در ایران، میتوان به طرح خجیر و سرخه حصار اشاره کرد که مجری این طرح دکتر مختوم بود و یک ساختار موزاییک مانند اجتماعی برای پلنگها چیده شد. اینکه این ساختار درست هست یا نه، در خلال این پروژه به آن پاسخ داده شد. همچنین سوالاتی مانند تعداد طعمه موردنیاز پلنگ در ایران و ظرفیت برد هر منطقه برای پلنگها، سوالاتی بودند که باز در خلال این پروژه مشخص شد.
درسآموختههای این پروژه
با این روند تلفات پلنگ، آیا آینده پلنگ در ایران مطمئن است؟
تراکم پلنگ در دنیا از ۱/ ۰ قلاده در بوتسوانا تا ۹/ ۳۰ قلاده در ۱۰۰ کیلومتر مربع در هندوستان است. در ایران نیز تا چندی پیش تعداد پلنگ بین ۲۰۰ تا ۴۰۰۰ گزارش میشد، اما امروزه تعداد ۵۰۰ تا ۸۰۰ مورد قابلپذیرش است. خراسان شمالی، البرز و زاگرس، زیستگاه جمعیت اصلی در ایران است. در خراسان حدود ۸۵ قلاده و در البرز و زاگرس ۱۳۴ قلاده پلنگ وجود دارد، اما تقریبا ۹۰ درصد تلفات پلنگ ناشی از تمرکز جمعیت انسان رخ میدهد؛ بهطوریکه آمارها نشان میدهد در ایران هفتهای یک پلنگ کشته میشود. آمار تلفات نشان میدهد در خراسان هیچ نوزاد پلنگی تلف نشده و بخش عمدهای از تلفات مربوط به پلنگهای نر است، اما در زاگرس و البرز تعداد تلفات بیشتر مربوط به مادههاست. طبق مقالهای که دکتر کیایی و همکاران در سال ۲۰۰۲ منتشر کردهاند با فرض وجود ۵۵۰ تا ۸۵۰ پلنگ در کشور، در ۱۰۰ سال آینده احتمال انقراض جمعیت پلنگ در خراسان کمتر از البرز و زاگرس است.
وضعیت پلنگ در شمال شرق ایران
تصور قبلی درمورد جمعیت پلنگ در سالوک ۳/ ۹ تا ۷/ ۱۲ و در ساریگل ۵/ ۴ تا ۶/ ۶ بود؛ اما در پروژه ما جمعیت پلنگ بزرگتر از تصور قبلی برآورد شد. ۲۰۰ کیلومتر با اسب و پیاده کوهپیمایی کردیم و شبکههای ۵ در ۵ کیلومتر درست کردیم. اگر در شبکه اول آثار پلنگ را مشاهده میکردیم، شبکه بعدی را پوشش میدادیم تا در نهایت کل منطقه تحت پوشش قرار گرفت. هیچ آثاری از پلنگ در منطقه حیدری پیدا نکردیم. در نتیجه این منطقه را از بررسی خود حذف کردیم. کاوشهای ما نشان داد که نر جوان در سالوک وضعیت مناسبی دارد. با بررسی جمعیت قوچ و میش بهعنوان طعمه، دادههای ردیابی ما نشان داد ۳۵ تا ۴۰ طعمه نیاز است و بر اساس دادههای یافتههای جدید و محاسبات انجام شده میزان زادآوری طعمهها با طعمهخواری پلنگ همخوانی داشت.
توانمندی یک تیم ایرانی در زندهگیری، بیهوشی و ردیابی پلنگ در طبیعت
روشهای مختلفی برای گرفتن پلنگ وجود دارد. در این پروژه از روش foot snare trap برای زندهگیری پلنگ استفاده شد که مطمئنترین روش برای زندهگیری پلنگ است. با خرید بهترین گردنبند موجود و انداختن آن به دور گردن پلنگهای زندهگیری شده، توانستیم اطلاعات را از طریق ماهواره دریافت کنیم. برای بیهوشی پلنگ نیز از گزینههای مختلفی استفاده کردیم و در کل زمان بیهوشی دمای بدن، تنفس و ضربان قلب بررسی شد. ابتدا فقط برای یک لحظه به پلنگ نزدیک میشدیم و در همان یک لحظه باید وضعیت کلی حیوان را حدس میزدیم تا در صورت نیاز از داروهای خاصی استفاده کنیم و خوشبختانه هیچ آسیبی به این حیوان وارد نشد. ما از دوربین تلهای استفاده کردیم. دوربینهایی که عکسهای بسیاری در اختیار ما میگذارند. ما این دوربینها را زیر لاشهها و یا در مسیر قرار میدادیم که هر ۲ ساعت یک بار با آنتنهایی که روی تله نصب است چک میشد. تصور پیشین این بود که برای گرفتن پلنگ باید لاشه را داخل گونی بگذاریم و با این کار پلنگ به سراغ آن میآید اما در این کار آموختیم که این تصور غلط است؛ چرا که پلنگ به بینایی بیشتر از بویایی اهمیت میدهد. در دوره زندهگیری اول هفت بار به تندوره رفتیم. در اولین سفر در شهریور و مهر ۹۳ پلنگ نخست «برنا» را در شب چهارم به دام انداختیم. چهار شب بعد پلنگ دوم «بردیا» را گرفتیم. در دوره زندهگیری دوم در آبان ۹۳ در محدوده بسیار سخت بندک نتوانستیم هیچ پلنگی را به دام بیندازیم. در بهمن ۹۳ دوره زندهگیری سوم ما شروع شد که در این دوره پلنگ سوم «برزو» را گرفتیم. برزو پلنگ پیری بود که اطلاعات ارزشمندی به ما داد. در شهریور همان سال با کمک یک دامپزشک هلندی و بعد از ۱۲ روز موفق به زندهگیری نر جوان «کاوه» شدیم و در آذر ماه نیز پلنگ ماده «ایران» را زندهگیری کردیم. سن برنا ۴ تا ۶ سال، بردیا ۸ تا ۱۰ سال، کاوه ۲ تا ۳ سال و برزو بالای ۱۰ سال تخمین زده شد. نکته مهم این است که در کل پروسه زندهگیری دندانهای پلنگ سالم ماند.
الگوی جابهجایی و قلمروطلبی پلنگها
در مورد قلمروطلبی این پلنگها باید بگوییم که با مطالعه گسترده بومشناسی مکانی پلنگها، به این نتیجه رسیدیم که قلمروطلبی پلنگها تحت تاثیر این عوامل است: فراوانی طعمه، بارندگی بهصورت غیرمستقیم، خلا به دلیل عوامل انسانی، فصل (برخی فصلها جابهجایی پلنگها کم و زیاد میشد) و حضور انسان.نتایج ما نشان داد که گستره خانگی پلنگهای ایران بسیار کوچک و حدود ۵۰ تا ۱۲۰ کیلومترمربع است که بیانگر وجود علفزارهای خوب در تندوره است.
الگوی طعمهخواری پلنگها
بررسیهای ما در ۱۵۰ نقطه نشان میدهد که برنا به شکار قوچ علاقه دارد، بردیا به شکار کل، برزو به شکار سگ وکاوه همه این طعمهها را میخورد.
جابهجای فرامرزی پلنگها در میان سکونت گاههای انسانی
با مشاهده تصاویر ماهوارهای دریافتیم که پلنگ در یک مسیر در رفت و آمد است؛ برنا مسیر قوچان و درگز را ۴ بار در یک روز رفت و در نهایت به ترکمنستان رفت.
شکار توسط همنوعان بهعنوان یکی از عوامل عمده تلفات پلنگها
کشته شدن «ایران» پلنگ مادهای که به قلاده مجهز بود پرسشهای فراوانی را درباره آن ایجاد کرد و موجب شد ما برای اولین بار یک حیوان را کالبدشکافی کنیم. بدون شک اولین باری که در ایران کالبدشکافی دقیق انجام شد در مورد «ایران» بود. در نهایت دریافتیم که «ایران» در جدال با پلنگ نر بر سر یک طعمه کشته شده است. بررسی علت مرگ پلنگها در دنیا سابقه زیادی ندارد؛ بنابراین نمیتوان بهدرستی میزان بقای پلنگها را در طبیعت محاسبه کرد. تا امروز تنها دو مورد مطالعه در دنیا موفق به محاسبه نرخ بقای پلنگها در طبیعت و تعیین علت دقیق مرگ پلنگها شده است که در این دو مطالعه انجام شده در جنوب آفریقا درباره ۱۶۲ پلنگ که به ردیاب مجهز بودند، نشان داده شد که ۴۳ درصد مرگ مادههای بالغ توسط پلنگهای دیگر صورت گفته و این آمار در مرگ نوجوانها ۷۶ درصد بوده است. مرگ و میر در میان نرهای بالغ باعث افزایش مرگ مادهها توسط سایر پلنگها بهواسطه به هم خوردن روابط اجتماعی طولانیمدت میان پلنگها میشود. در واقع با ترک قلمرو توسط نرها، کشتن مادهها موجب کنترل جمعیت آنها در محدوده زندگیشان میشود. بدین جهت مرگ «ایران» نیز یک اتفاق طبیعی بود. «ایران» در زمان مرگ ۸۳کیلو بوده و ۲۲۰ سانتیمتر طول داشت که نشاندهنده بالغ بودن اوست.
تلاش برای همزیستی انسان و پلنگ
سالیانه ۱۰ سگ توسط پلنگهای پیرامون پارک تندوره کشته میشوند. بهطوری که طبق بررسیهای صورت گرفته با استفاده از ردیابهای ماهوارهای، برزو به تنهایی حداقل ۲ سگ را طی ۶ ماه کشت. حمله پلنگ به گربه بهصورت فزایندهای در شمال شرقی ایران در جریان است. اما مساله این است که آیا این سگها موجب انتقال بیماری به پلنگها میشوند؟ ۱۵ سال پیش تصور میشد بیماری جزوی از حیات وحش است، اما وجود دامها و سگهای اهلی میتواند بیماریهایی را ایجاد کند که نیازمند تفکر در مورد آنهاست. هاری خاموش نمونهای از این بیماری هاست که میتواند موجب مرگ و میر در گربهسانان بزرگ شود. بیماریهایی که میتوانند مستقیما پلنگ را تحتتاثیر قرار دهند، تب برفکی و سل هستند. جالب است که بیماری از دام اهلی به حیوان وحشی منتقل شده است و تنها راه درمان، کنترل ورود دام اهلی و کنترل واکسیناسیون آنهاست که با مذاکرات صورت گرفته توانستیم نظر مسوولان را برای واکسیناسیون کل دامهای پارک ملی جلب کنیم.
تشکیل تیم امداد و نجات پلنگ
پلنگها زمانی که در تله و آغل میافتند، برای دفاع از جان خود بسیار خطرناک میشوند. از مرداد ۹۳ پانزده سگ توسط پلنگها کشته شدهاند و دو مورد حمله به شهر را داشتهایم. تشکیل تیم امداد و نجات پلنگ، از دستاوردهای این پروژه بود که برای زندهگیری به مناطق گوناگون اعزام شدند و تلاش کردند تا از آسیب رساندن به این حیوان جلوگیری کنند.
جلب مشارکت عمومی و حمایت اجتماعی
ما میتوانستیم بهطور مخفیانه و بدون هیچ گزارشی پیش برویم یا اینکه همه مراحل را به اشتراک بگذاریم. ما روش دوم را انتخاب کردیم. فضای مجازی، روزنامهها، انتشار گزارشهای سالانه پروژه، برگزاری نشستهای علمی برای اشتراکگذاری یافتهها و تعامل با روستاییان، از جمله اقداماتی بود که در راستای شفافیت پروژه انجام دادیم.
شوک خبر مرگ «ایران»
برخوردهایی که با مرگ «ایران» شد، انرژی زیادی از تیم گرفت و آن را تا حدودی متوقف کرد.قطعا اطلاعرسانی سریع، عدم ورود به جدالها و کشمکشهای فضای مجازی، کالبدشکافی سریع توسط تیم مورد اعتماد همه و انتشار گزارش کالبدگشایی از جمله کارهایی است که در این گونه شرایط باید انجام داد. کسب حمایت اجتماعی گسترده و فرهنگسازی مناسب، تنها چیزی است که پلنگ را نجات میدهد. بزرگترین درسی که پروژه پلنگ ایرانی در شمال شرقی ایران به ما داد، این بود که دانش میتواند به حفاظت از پلنگ کمک کند.
ارسال نظر