گذار از دیپلماسی پوپولیستی به دیپلماسی اقتصادی

هادی اعلمی فریمان
کارشناس مسائل آمریکای لاتین

وزیر امور خارجه دولت یازدهم که سفرهای چند روزه به نقاط مختلف جهان را در دستور کار قرار داده است اوایل هفته گذشته راهی برخی کشورهای آمریکای لاتین شامل کوبا، اکوادور، نیکاراگوئه، شیلی، ونزوئلا و بولیوی شد. به نظر می‌رسد که دستگاه وزارت خارجه استفاده حداکثری از فضای پسابرجام را در دستور کار قرار داده است و سیاست جدید وزارت امور خارجه به سمت توجه و اعتنا به مباحث کارشناسی رفته است؛ این مساله بسیار حائز اهمیت است، چراکه دیپلماسی کشور در برخی ادوار گذشته بر پایه احساسات، تصمیم‌گیری شخصی و علایق خاص مبتنی بر دیدگاه‌های پوپولیستی مشترک پیش می‌رفت و انتقاد بسیار زیادی در داخل کشور ایجاد می‌کرد، ضمن آنکه چندان منافعی هم حاصل نمی‌شد.

در حال حاضر تعابیر و نوع گفتمان وزارت خارجه تغییر کرده است و ما شاهد چرخش جدیدی در روند این سیاست در معادلات درروابط با دیگر کشورها هستیم و آن هم استفاده از دیپلماسی اقتصادی است که از دستاوردهای پسابرجام محسوب می‌شود. البته برای استفاده از فضای پسابرجام قطعا به مجموعه‌ای از مولفه‌های جدید نیاز خواهیم داشت. من برای اولین بار در بحث اپوزیسیون و قطب‌بندی سیاسی در ونزوئلا از تخت روانچی در مورد این کشور شنیدم که گفت: «با طرف‌های دیگر هم وارد مذاکره خواهیم شد.» عبارتی که از سوی معاون آقای ظریف به کار برده شده جدید است؛ چراکه در جایی دیگر اقای تخت روانچی گفتند: «اگر حکومت‌های این کشورها به اصطلاح 180 درجه تغییر کنند روابط ما با آنها براساس اصولی است که مورد احترام جوامع بشری است و در روابط بین‌الملل، ما با اعتقاد به عدم مداخله در امور داخلی کشورها از موضعی برابر مذاکره خواهیم کرد و رابطه خواهیم داشت.»

در این میان بعضی کشورها در حوزه آمریکای جنوبی بسیار حائز اهمیت هستند، مانند شیلی، کلمبیا و تا حدودی برزیل که روابط گسترده‌ای حتی در حوزه تکنولوژیک با آمریکا دارند. من این تجدید روابط به خصوص با کشور شیلی را دستاورد مهم پسابرجام قلمداد می‌کنم. البته کشور شیلی قبلا هم اعلام کرده بود که خواهان روابط دوجانبه با ایران است. شیلی کشوری خاص و ویژه است، در واقع موفق‌ترین کشور در حوزه آمریکای لاتین است، در زمینه اقتصادی تجربیات خوبی دارد و در مسائل بانکی خیلی پیشرفته است. از سوی دیگر در رابطه با این مساله که برخی این منطقه را حیاط خلوت آمریکا تعبیر می‌کنند باید گفت که این تعبیر در گذشته به کار می‌رفت و در فضای فعلی معنی ندارد. چراکه حساسیت آمریکا بیشتر روی مسائل رقابتی و ایدئولوژیک بوده است. در حال حاضر این تعبیر را نمی‌توانیم زیاد به کار ببریم؛ زیرا چینی‌ها جدیدا و اروپایی‌ها خیلی بی‌سر و صدا و بدون تبلیغات، آمریکای مرکزی و جنوبی را فتح کرده یا در حال کار دراین حوزه‌اند. به‌نظرم تازمانی که بر موضوع برجام در کشور به‌عنوان یک فرصت مانور متمرکز شویم و اهداف ایران در این حوزه شفاف شود، بعید می‌دانم که مشکل خاصی داشته باشیم؛ زیرا جمهوری اسلامی ایران می‌تواند باهمه کشورها و در مقولات متعدد وارد یک‌سری مذاکرات شود.

از این نظر تجربه مفیدی برای ایران است که در همه حوزه‌ها و کشورها وارد بحث و گفت‌وگو شود. حوزه‌هایی که آمریکا در آنها به‌شدت احساس خطر می‌کند آنجایی است که احساس کند رقابت خشن سیاسی و ایدئولوژیک صورت گرفته است. اما در حوزه‌های اقتصادی احساس خطر نمی‌کند و بعید می‌دانم که حساسیتی باشد چراکه اگرحساسیتی وجود داشت نسبت به چینی‌ها هم عمل می‌شد. چین اکنون بیشترین همکاری‌ها را با پاناما و با حوزه آمریکای مرکزی دارد. تا به حال این بحث پیش نیامده است که چین آنجا را فتح کرده است یا اعتراضی به این کشور داشته باشند، بیشتر حوزه‌هایی که ایالات‌متحده درباره آن حساس است مسائل عقیدتی، ایدئولوژیک سیاسی و رقابتی است، مسائلی که عمدتا ناشی از فرهنگ جنگ سرد است و برای آنها حساسیت‌برانگیز است؛ بنابراین من بعید می‌دانم در مسائل اقتصادی حساسیتی وجود داشته باشد کما اینکه در حال حاضر آمریکا با سیاست باراک اوباما در خیلی از حوزه‌های آمریکای‌جنوبی باب مذاکره داشت مانند کوبا و ما شاهد این مساله بودیم که آمریکایی‌ها خیلی در این مورد انعطاف به خرج دادند، بحث روابط دوجانبه هم 50 درصد انعطاف از آمریکا و 50 درصد از سوی کوبا بود. در نهایت با توجه به اینکه حدود 80 نفر از تجار و بازرگانان همراه دکتر ظریف به این کشورها رفته‌اند، بعید به نظر می‌رسد که مانند سابق روابط با آن حوزه درحالت و فضای ایدئولوژیک سیاسی شکل پیدا کند.

جمهوری اسلامی ایران با ونزوئلا بحث همکاری در زمینه اوپک را دارد و در بحث ریاست جنبش غیرمتعهدها در جزیره مارگاریتا در اواخر شهریور رفت و آمد خواهد داشت و ضمنا این کشور شریک ما در نفت اوپک است، به این خاطر ناچار هستیم این روابط را که تا حدودی به نفع ماست ادامه دهیم، ولی این ساختار قطعا به شکل سابق نخواهد بود؛ چراکه اولویت‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای رابطه با همسایگان اصلی خودش پایه‌گذاری شده است؛ یعنی آنها در دولت دکترحسن روحانی اولویت اول هستند. یک نکته مهم برای همه کسانی که نگرانی مسائل سیاسی و ایدئولوژیک را دارند این است که ما در آینده باید بیاموزیم که در تجارت و بازرگانی به همه دنیا نگاه سیاسی؛تهدید،جنگ و خصومت و دشمنی پاسخ نمی‌دهد، بلکه اخلاق انسانی در تعامل با ملت‌هاست که فرهنگ و مدنیت ما را بارز و شکوفا می‌کند؛ بنابراین لازم است از فضای بازرگانی سیاست‌زدایی کنیم و اخلاق را به‌جای آن بنشانیم.