شبهجزیره اسرارآمیز(بخش پنجم)
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمه ای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کره شمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمده باشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کره شمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
دمدمی مزاجی و هوسهای زودگذر در مورد شعارها میآید و میرود: «زنده باد حکومت انقلابی کارگران و کشاورزان به رهبری کیم جونگ ایل» و «همه باید در تحکیم پایههای حکومت انقلابی مشارکت کنند» دو شعار سنتی است که تا کنون دوام آورده است. «زنده باد ژنرال کیم جونگ اون، فرزند تابان کرهشمالی» به تازگی در زمره شعارهای جدید قرار گرفته و نشانی است از قصد رژیم برای تداوم کیش شخصیت در عصر «کیم سوم.» در فضای سیاسی فعلی شعارهایی که ارتش را تشویق و آمریکا را محکوم میکند هچنان مد روز است. در روز انتخابات فعالیتهای بیشتری هست، بهطور مثال، تیمی از محافظان جوان که میخوانند و سنج میزنند همراه با گروهی که «رقص سوسیالیستی» اجرا میکند؛ رقصی که شبیه به «پولکا» است. در روز انتخابات، رای دادن اجباری است؛ بنابراین، تقریبا رای 100 درصدی و نرخ پذیرش 100 درصدی وجود دارد. انتخاب دوباره کیم جونگ ایل با حمایت 100 درصدی در سپتامبر 2003 بارها شاهد مناظری از رقص زنان خانهدار و سربازان وفاداری بود «که به شدت کف میزدند و هورا میکشیدند» در حالی که «زنان با لباسهای رنگارنگ و کودکانی که روسری قرمز سر کرده بودند و آواز میخواندند و در خیابانهایی که مزین به پرچم و گل بود میرقصیدند.» در واقع، غایبانی وجود داشتند اما مقامها این غایبان را افرادی اعلام کردند که یا در آن سوی آبها بودند یا مریض یا در حال ماهیگیری بودند.
در جستوجوی ساعات شلوغی
پیونگ یانگ ترافیک دارد و برخی با ماشین سر کار میروند؛ اما ازدحام و شلوغی مشکلی بزرگ نیست. با وجود فقدان نسبی خودرو اما پلیس قواعد مربوط به رانندگی را به شدت اِعمال و جریمه صادر میکند. جریمهها میتواند برابر با حقوق دو هفته باشد. بسیاری از خودروها به سازمانهای دولتی تعلق دارند؛ هرچند اگر به شخص تعلق داشته باشد اغلب بهندرت استفاده میشوند. تمام وسایل نقلیهای که به پیونگ یانگ وارد میشوند باید پاکیزه باشند؛ مالکان خودروهای کثیف جریمه میشوند، طی روز، ماشینهای بزرگ از ورود به مراکز شهری ممنوع هستند«اسم شب» در فاصله ۱۰ شب تا ۵ صبح الزامی است. آنهایی که میخواهند به خارج از پیونگ یانگ بروند باید «مجوز سفر» داشته باشند. قواعد راهنمایی و رانندگی اندکی وجود دارد. در سر بالاییها، خودروهای شخضی حق دارند مسافر سوار کنند اما کامیونها تحت هیچ شرایطی نمیتوانند خودروهای عبوری را بِکشند. رانندگی در حال مستی مجازاتش کار سخت است. یک ویژگی عجیب برای سالهای مدید این بود که کرهشمالی در داشتن چراغهای رانندگی چهار رنگه منحصربهفرد بود (چراغ چهارم برای به سمت راست چرخیدن بود). با این حال، وقتی چراغها برای ذخیره کردن برق قطع میشود، بسیاری از ترافیکها از سوی افسران زن رتق و فتق میشود (این افسران از سوی کیم جونگ- ایل به خاطر زیباییشان دستچین شدهاند). هنوز میتوان «خیش»هایی را مشاهده کرد که از سوی گاوها در حومه پیونگ یانگ کشیده میشود.
تخمین زده میشود که تعداد خودروها در کرهشمالی حدود ۳۰۰ هزار دستگاه باشد (درحالیکه در کرهجنوبی این تعداد به بیش از ۱۹ میلیون میرسد). بسیاری از این خودروها تحت کنترل حزب، کمیتههای اجرایی، آژانس امنیت دولت، وزارت امنیت عمومی یا وزارت نیروهای مسلح خلق است. جریمه به ندرت به خودروهای تحت کنترل این سازمانها تعلق میگیرد؛ خودروهایی که عمدتا مدلهای قدیمی مرسدس، ولوو، وُلگاس و زیلهای دوره شوروی است. سیگار کشیدن هنگام رانندگی به این دلیل ممنوع است که راننده سیگاری نمیتواند «بوی» خاصی را در ماشین استشمام کند و این نشان میدهد که اعتماد چندانی به خودروها در کرهشمالی نیست. (برخی رانندگان، چند بطری الکل و چند بسته سیگار را برای پرداخت رشوه در مواقع اضطراری در خودروی خود جاسازی میکنند). سهمیهبندی بنزین و دیزل برقرار است و بسیاری از ایستگاههای سوخت بهدلیل کمبود سوخت بستهاند. سوخت با کوپن و بر اساس میزان سهمیه خریداری میشود؛ بسیاری از آن سوختی که در دسترس است دارای اکتان پایین است.
مردمی که به خارج از پیونگ یانگ میروند معمولا با قطار سفر میکنند و نیازمند گواهی سفر و کارت شناسایی هستند و باید بلیت بخرند. قطارهای سریع السیر که بهعنوان قطارهای درجه یک شناخته میشوند، استانها و شهرهای بزرگ را به هم وصل میکند. غیر از خطوط اصلی، مسیرهای ناهموار و درب و داغان زمان سفر را بهطور چشمگیری افزایش داده؛ برای مثال، سفر ۱۲۰ مایلی میان پیونگ یانگ و کائه سونگ بیش از ۶ ساعت طول میکشد. کمبودِ ریل آهنِ قابل استفاده و فقدان سوخت به این معناست که قطارها عموما خراب هستند و به ناگزیر شلوغ، به استثنای سرویسهای سریعالسیر مهم. پناهجویانِ اخیر گزارش دادهاند که اگر به رانندگان رشوهای پرداخت شود، سفر با محدودیتهای کمتر میسرتر میشود؛ هرچند ایست بازرسیها در خارج از پیونگ یانگ همچنان در طول مسیر برقرار است.
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمه ای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کره شمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمده باشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کره شمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
دمدمی مزاجی و هوسهای زودگذر در مورد شعارها میآید و میرود: «زنده باد حکومت انقلابی کارگران و کشاورزان به رهبری کیم جونگ ایل» و «همه باید در تحکیم پایههای حکومت انقلابی مشارکت کنند» دو شعار سنتی است که تا کنون دوام آورده است. «زنده باد ژنرال کیم جونگ اون، فرزند تابان کرهشمالی» به تازگی در زمره شعارهای جدید قرار گرفته و نشانی است از قصد رژیم برای تداوم کیش شخصیت در عصر «کیم سوم.» در فضای سیاسی فعلی شعارهایی که ارتش را تشویق و آمریکا را محکوم میکند هچنان مد روز است. در روز انتخابات فعالیتهای بیشتری هست، بهطور مثال، تیمی از محافظان جوان که میخوانند و سنج میزنند همراه با گروهی که «رقص سوسیالیستی» اجرا میکند؛ رقصی که شبیه به «پولکا» است. در روز انتخابات، رای دادن اجباری است؛ بنابراین، تقریبا رای 100 درصدی و نرخ پذیرش 100 درصدی وجود دارد. انتخاب دوباره کیم جونگ ایل با حمایت 100 درصدی در سپتامبر 2003 بارها شاهد مناظری از رقص زنان خانهدار و سربازان وفاداری بود «که به شدت کف میزدند و هورا میکشیدند» در حالی که «زنان با لباسهای رنگارنگ و کودکانی که روسری قرمز سر کرده بودند و آواز میخواندند و در خیابانهایی که مزین به پرچم و گل بود میرقصیدند.» در واقع، غایبانی وجود داشتند اما مقامها این غایبان را افرادی اعلام کردند که یا در آن سوی آبها بودند یا مریض یا در حال ماهیگیری بودند.
در جستوجوی ساعات شلوغی
پیونگ یانگ ترافیک دارد و برخی با ماشین سر کار میروند؛ اما ازدحام و شلوغی مشکلی بزرگ نیست. با وجود فقدان نسبی خودرو اما پلیس قواعد مربوط به رانندگی را به شدت اِعمال و جریمه صادر میکند. جریمهها میتواند برابر با حقوق دو هفته باشد. بسیاری از خودروها به سازمانهای دولتی تعلق دارند؛ هرچند اگر به شخص تعلق داشته باشد اغلب بهندرت استفاده میشوند. تمام وسایل نقلیهای که به پیونگ یانگ وارد میشوند باید پاکیزه باشند؛ مالکان خودروهای کثیف جریمه میشوند، طی روز، ماشینهای بزرگ از ورود به مراکز شهری ممنوع هستند«اسم شب» در فاصله ۱۰ شب تا ۵ صبح الزامی است. آنهایی که میخواهند به خارج از پیونگ یانگ بروند باید «مجوز سفر» داشته باشند. قواعد راهنمایی و رانندگی اندکی وجود دارد. در سر بالاییها، خودروهای شخضی حق دارند مسافر سوار کنند اما کامیونها تحت هیچ شرایطی نمیتوانند خودروهای عبوری را بِکشند. رانندگی در حال مستی مجازاتش کار سخت است. یک ویژگی عجیب برای سالهای مدید این بود که کرهشمالی در داشتن چراغهای رانندگی چهار رنگه منحصربهفرد بود (چراغ چهارم برای به سمت راست چرخیدن بود). با این حال، وقتی چراغها برای ذخیره کردن برق قطع میشود، بسیاری از ترافیکها از سوی افسران زن رتق و فتق میشود (این افسران از سوی کیم جونگ- ایل به خاطر زیباییشان دستچین شدهاند). هنوز میتوان «خیش»هایی را مشاهده کرد که از سوی گاوها در حومه پیونگ یانگ کشیده میشود.
تخمین زده میشود که تعداد خودروها در کرهشمالی حدود ۳۰۰ هزار دستگاه باشد (درحالیکه در کرهجنوبی این تعداد به بیش از ۱۹ میلیون میرسد). بسیاری از این خودروها تحت کنترل حزب، کمیتههای اجرایی، آژانس امنیت دولت، وزارت امنیت عمومی یا وزارت نیروهای مسلح خلق است. جریمه به ندرت به خودروهای تحت کنترل این سازمانها تعلق میگیرد؛ خودروهایی که عمدتا مدلهای قدیمی مرسدس، ولوو، وُلگاس و زیلهای دوره شوروی است. سیگار کشیدن هنگام رانندگی به این دلیل ممنوع است که راننده سیگاری نمیتواند «بوی» خاصی را در ماشین استشمام کند و این نشان میدهد که اعتماد چندانی به خودروها در کرهشمالی نیست. (برخی رانندگان، چند بطری الکل و چند بسته سیگار را برای پرداخت رشوه در مواقع اضطراری در خودروی خود جاسازی میکنند). سهمیهبندی بنزین و دیزل برقرار است و بسیاری از ایستگاههای سوخت بهدلیل کمبود سوخت بستهاند. سوخت با کوپن و بر اساس میزان سهمیه خریداری میشود؛ بسیاری از آن سوختی که در دسترس است دارای اکتان پایین است.
مردمی که به خارج از پیونگ یانگ میروند معمولا با قطار سفر میکنند و نیازمند گواهی سفر و کارت شناسایی هستند و باید بلیت بخرند. قطارهای سریع السیر که بهعنوان قطارهای درجه یک شناخته میشوند، استانها و شهرهای بزرگ را به هم وصل میکند. غیر از خطوط اصلی، مسیرهای ناهموار و درب و داغان زمان سفر را بهطور چشمگیری افزایش داده؛ برای مثال، سفر ۱۲۰ مایلی میان پیونگ یانگ و کائه سونگ بیش از ۶ ساعت طول میکشد. کمبودِ ریل آهنِ قابل استفاده و فقدان سوخت به این معناست که قطارها عموما خراب هستند و به ناگزیر شلوغ، به استثنای سرویسهای سریعالسیر مهم. پناهجویانِ اخیر گزارش دادهاند که اگر به رانندگان رشوهای پرداخت شود، سفر با محدودیتهای کمتر میسرتر میشود؛ هرچند ایست بازرسیها در خارج از پیونگ یانگ همچنان در طول مسیر برقرار است.
ارسال نظر