ریسکها و فرصتهای آتی بورس
بورس تهران از ابتدای سالجاری دو دوره رونق و یک دوره رکود را تجربه کرده است. دوره اول رونق معاملات سهام، از ابتدای فروردینماه آغاز شد و تا ۳ خرداد، دقیقا روزهای نخست اعلام نتایج ریاستجمهوری، ادامه داشت. در این بازه زمانی رشد قیمت سهام بیشتر تحتتاثیر خوشبینیهای سیاسی نسبت به انتحاب مجدد حسن روحانی شکل گرفت. در این برهه نقدینگی معاملهگران راه نمادهای کوچک را گرفتند و صنایع بورسی کوچک پیشتاز پربازدهترین گروههای بورسی بودند. در ادامه اما با انتخاب حسن روحانی، هیجانها فروکش کرد. بسیاری از افراد که در دو ماه نخست سال سود کسب کردند، در مرحله شناسایی سود قرار گرفتند و در بازار فروشنده شدند.
بورس تهران از ابتدای سالجاری دو دوره رونق و یک دوره رکود را تجربه کرده است. دوره اول رونق معاملات سهام، از ابتدای فروردینماه آغاز شد و تا ۳ خرداد، دقیقا روزهای نخست اعلام نتایج ریاستجمهوری، ادامه داشت. در این بازه زمانی رشد قیمت سهام بیشتر تحتتاثیر خوشبینیهای سیاسی نسبت به انتحاب مجدد حسن روحانی شکل گرفت. در این برهه نقدینگی معاملهگران راه نمادهای کوچک را گرفتند و صنایع بورسی کوچک پیشتاز پربازدهترین گروههای بورسی بودند. در ادامه اما با انتخاب حسن روحانی، هیجانها فروکش کرد. بسیاری از افراد که در دو ماه نخست سال سود کسب کردند، در مرحله شناسایی سود قرار گرفتند و در بازار فروشنده شدند. نتیجه این موضوع بازگشت غالب قیمت سهمها به سطوح روزهای نخست سال بود.
پس از آن یک دوره رکود در معاملات سهام کشور حکمفرما شد. از نیمههای تیرماه سالجاری، بهبود قیمتها در بازارهای جهانی به خصوص در حوزه فلزات پایه و سنگآهن توجه سهامداران را به نمادهای زیرمجموعه این صنایع که اتفاقا جزو نمادهای بزرگ بورس هستند، جلب کرد. علاوهبر این شرکتها در گزارشهای فصلی خود وضعیت مناسبی از عملکرد خود در فصل بهار منتشر کردند. در مجامع نیز اخبار زیادی پیرامون برنامههای توسعهای شرکتها منتشر شد. امری که یک بار دیگر موجب رشد عمومی قیمتها در بازار سهام شد. این رونق بهطور میانگین رشد بیش از ۷/ ۳ درصدی از ۱۳ تیرماه تا پایان معاملات ۹ مرداد را بهدنبال داشت. واضح است که رشد قیمتها در دوره دوم پشتوانه بنیادی داشته است. در دوره اول اما تنها خوشبینی نسبت به انتخابات و هیجان ناشی از این موضوع بود که بورس را با رشد مواجه کرد. تفاوت ماهیت این دوره به احتمال زیاد روند آتی متفاوتی نیز رقم خواهد زد. رونق بورس در دوره دوم سال ۹۶ بیشتر تحتتاثیر متغیرهای واقعی صورت گرفته است. موضوعی که در سالهای اخیر کمتر در معاملات سهام مشاهده شد. در سالهای اخیر دوران رونق معاملات سهام بیشتر به مواردی همچون نرخ ارز و تورم برمیگشت. بهعبارت دقیقتر سودآوری بازار سهام در آن سالها اسمی بوده و به معنای واقعی موجب بهبود درآمد سرمایهگذاران نشده است.
معیارهای تعیین استراتژی در بازار سهام
با مرور بر وضعیت معاملات سهام در سالهای اخیر و ارائه اطلاعاتی در مورد چگونگی اثرپذیری بورس از مهمترین متغیرهای اقتصادی و سیاسی، میتوان روند آتی معاملات سهام را تا حدودی پیشبینی کرد. با علم بر اینکه بورس تهران از متغیرهایی مثل رشد اقتصادی، افزایش نرخ دلار، افزایش تورم و قیمتها در بازارهای جهانی تاثیر میگیرد، اگر فردی امیدوار به بهبود یکی از موارد مطرحشده در آینده باشد، میتواند وارد معاملات سهام شود اما باید بداند کسب سود از بازار پیچیدهای مثل سهام تنها تحتتاثیر یک متغیر نخواهد بود. علاوهبر آن باید لزوم داشتن دیدگاه و استراتژی بلندمدت را مدنظر قرار دهد. علاوهبر این افراد باید بدانند که بورس بازاری پیشنگر است و همیشه از اتفاقات جلوتر حرکت میکند. در شرایط فعلی بر اساس گزارشهای دریافتی از عملکرد سهماهه شرکتها، بهار ۹۶ پس از سه سال رکود و ضعف سودآوری شرکتهای بورسی، پرقدرتترین فصل به لحاظ تغییرات مساعد سودآوری بوده است. با وجود این نشانهها از بهبود وضعیت شرکتها، برای ادامه مسیر بورس باید به پیشبینی متغیرهای مهم دیگری چون قیمتهای جهانی فلزات پایه، روند نرخ ارز و همچنین وضعیت آتی سیاسی پرداخت.
نشانههای مثبت این روزهای بورس
در مورد مهمترین عامل حمایتی از بورس تهران در بازه زمانی فعلی، یعنی وضعیت بازارهای جهانی فلزات پایه (به خصوص فولاد و مس)، غالب کارشناسان معتقدند، سیاستهای اقتصادی چین در راستای کاهش تولید فولاد در واحدهای کوچک و آلاینده همچنان ادامه داشته باشد. این امر در تداوم رشد قیمتهای فولاد جهانی نمایان خواهد شد. در همین حال روند قیمت جهانی مس هم در اثر تضعیف دلار جهانی و تقاضای مساعد چین، در مسیر رشد ارزیابی میشود. این موارد منجر به تداوم تقاضای سهام در نمادهای فلزی و معدنی خواهد شد. با این حال، باید به تهدید احتمالی کند شدن رشد اقتصاد چین و عدم پایداری روند فعلی نیز توجه داشت.
دیگر متغیر اثرگذار بر بورس یعنی افزایش نرخ ارز، هرچند توامان اثرات مثبت و منفی در تعیین روند عمومی قیمتها در بورس تهران دارد اما بهنظر میرسد وزن اثرپذیری مثبت از افزایش این نرخ در بورس بیشتر باشد. این نرخ در اواخر سال گذشته و از زمان آغاز به کار ترامپ افزایش یافت و به تبع رشد این نرخ اقبالی نیز نسبت به شرکتهایی که از نرخ ارز متاثر میشوند، شکل گرفت. بیشتر شرکتهای فعال در بورس تهران بودجههای خود در سال ۹۶ را روی دلار کمتر از ۳۸۰۰ تومانی بستهاند. از این رو هر گونه تحرک رو به بالا در این نرخ میتواند اقبال به سهام این شرکتها را به وجود آورد. در شرایط کنونی نرخ دلار به بیش از ۳۸۰۰ تومان رسیده است و غالب کارشناسان نرخهای کمتری را برای آن متصور نیستند. از این رو به نظر میرسد این موضوع نیز یک عامل حمایتی از معاملات سهام باشد.
در مورد وضعیت سیاسی باید به مهمترین عامل اثرگذار در شرایط کنونی توجه کرد: برجام! در شرایط کنونی برخی نگرانیهای سیاسی در مورد اتخاذ تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران وجود دارد. هر چند همچنان نسبت به این موضوع ابهاماتی وجود دارد، اما به اعتقاد بیشتر تحلیلگران با وجود همه کارشکنیهای آمریکا، کاخ سفید به سوی نقض برجام حرکت نخواهد کرد. بر اساس این موارد بهنظر میرسد عوامل حمایتی از بورس تهران نسبت به معاملات سه سال اخیر در بورس تهران بیشتر شده است. با این حال مطابق آنچه گفته شد، تاکید میشود که بورس بازاری پیچیده است و بعضا برخی اتفاقات پیشبینینشده میتواند معادلات سهامداران را بر هم بزند. بر همین اساس باید اصل افزایش دانش بورسی و دید بلندمدت برای ورود به معاملات سهام مورد توجه افراد تازهوارد قرار گیرد.
ارسال نظر