گفتوگو با علیرضا شفایی به بهانه انتشار آلبوم «خیال آمدنت»
علاقهای به خودسانسوری ندارم
آلبوم «خیال آمدنت» هفته گذشته با فرید سعادتمند و پیمان خازنی و آهنگسازی علیرضا شفایی منتشر شد و در مراسم رونمایی آن چهرههای سرشناس موسیقی ایران حضور داشتند و درباره ویژگیهای این آلبوم حرف زدند. در این مراسم علیرضا شفایی، خواننده آلبوم گفت: «سه سال طول کشید که «خیال آمدنت» را تولید کنیم. سعی کردم که از فضای بازار کنونی موسیقی دور باشم و خواستم اسپانسر یا تهیهکنندهای را وارد بازار کنم اما دیدم که تهیهکنندگان به فکر بازار هستند، به همین دلیل کار را خودم برعهده گرفتم تا آنچه که خودم میخواهم را بخوانم.
آلبوم «خیال آمدنت» هفته گذشته با فرید سعادتمند و پیمان خازنی و آهنگسازی علیرضا شفایی منتشر شد و در مراسم رونمایی آن چهرههای سرشناس موسیقی ایران حضور داشتند و درباره ویژگیهای این آلبوم حرف زدند. در این مراسم علیرضا شفایی، خواننده آلبوم گفت: «سه سال طول کشید که «خیال آمدنت» را تولید کنیم. سعی کردم که از فضای بازار کنونی موسیقی دور باشم و خواستم اسپانسر یا تهیهکنندهای را وارد بازار کنم اما دیدم که تهیهکنندگان به فکر بازار هستند، به همین دلیل کار را خودم برعهده گرفتم تا آنچه که خودم میخواهم را بخوانم.»آنچه میخوانید گفتوگو با این خواننده به بهانه انتشار این آلبوم است.
آنطور که شنیدیم خیلی سخت اولین آلبومتان را منتشر کردید. اگر ممکن است از تجربه اولین اثرتان بگویید.
این آلبوم اولین تجربه من در دنیای موسیقی حرفهای بود، بدون هیچ راهنما و بلد راهی. در دنیای موسیقی ناآشنا و غریب بودم و چارهای نداشتم، جز آزمون و خطا. تنها آشنایان من در این حرفه استادانی بودند که برای فراگیری موسیقی به محضرشان میرفتم من در این تصمیم اصلا برایم قابلقبول نبود که خودم را سانسور کنم و تبدیل به نسخه کپی استادان عزیزم شوم، پس تنها راهم این بود که خطر کنم و با آزمون و خطا راهم را پیدا کنم. در این میان با نفرات زیادی آشنا شدم و کارهای متعددی را تجربه کردم وبه نتیجه دلخواهم نرسیدم. ضررهای زیادی به لحاظ عاطفی و مالی متحمل شدم تا بالاخره با این سه بزرگوار به نتیجه رسیدم.
البته پیمان خازنی را از مدتها قبلتر که نزد استاد رستمیان مشق آواز میکردم مدنظر داشتم، به هر ترتیب با فرید سعادتمند و پیمان خازنی به نتیجه خوبی رسیدم و علت اینکه با این دو عزیز بیشتر از معین کوهی ضبط داشتم، این است که اشتراکات روحی و فکری من با پیمان و فرید بیشتر بوده و دنیاهایمان، ایدهآلهایمان و سلیقه موسیقاییمان فوقالعاده به هم نزدیک بود، اما با معین کمی کمتر. تعداد قطعات ضبط شده من بیش از هفت قطعه برای آلبوم بود که نهایتا با توجه به وسواس و سختپسندی من و عدم هماهنگی با این هفت قطعه و به جهت احترام به مخاطب، آنها را از این اثر حذف کرده و فقط این هفت قطعه را که مورد پسندم بودند، منتشر کردم.
شما از کارهای شاعران معاصر در آلبوم «خیال» آمدنت استفاده کردید. چطور شد این اتفاق افتاد؟
موسیقی امروز ما نیاز به حرفی از جنس امروز دارد، اگرچه حرف غالب تمام شعرا و ترانهسراها از دیرباز تا به امروز پیرامون عشق زمینی و آسمانی بوده و هست و غالب موسیقی ما بر محور این اساس و موضوع است، اما نیاز بر این بود، جنس نگارش، جنس معاصر باشد. در ضمن این نکته را نباید فراموش کرد که شعرایی که در این مجموعه از کلامشان بهره بردهایم، صاحب آثاری فاخر و مبتنی بر ادبیات غنی و اصیل هستند.
شما بر خلاف همنسلانتان از تقلید فاصله گرفتهاید و بهنظر میآید که مسیری شخصی را طی میکنید.
کپی همیشه کپی است و فاقد ارزش، حتی اگر با بالاترین کیفیت شبیه به اصل باشد، حتی اگر مهر برابر اصل خورده باشد بازهم ارزشی ندارد و هیچگاه اصالت و جایگاه نخواهد داشت.
شما ردیفها و مکتبها را آموزش دیدهاید ولی تمایل به رفتاری مردمی و عاطفی با آواز دارید. چرا؟
ردیفها هیچ منافاتی با عواطف و احساسات ندارند و برعکس پر از احساس هستند. مگر میشود آواز را بیاحساس خواند؟ مگر میشود با آواز بدون احساس رفتار کرد، اصلا آواز ایرانی اوج احساس است. آواز اصفهان را محال است بشود بدون احساس خواند، یا همایون را. لطافت ماهور مثالزدنی است، عین بهار لطیف است، شک ندارم آواز ایرانی حاصل جوششهای عاشقانه عاشقترین مردم تاریخ است. اما در جواب اینکه چرا برخوردی عاطفی با آواز دارم: در موسیقی با کلام، فرمان با کلام و شعر است و کلام به ما خط میدهد. وقتی ترانه آواز مملو از احساس است، خواننده نیز باید در اوج احساس بخواند. در موسیقی با کلام وظیفه خواننده به تصویر کشیدن حالات شاعر در لحظه خلق شعر یا ترانه است. اگر شعر عاشقانه باشد باید موسیقی و خواننده که جزئی از آن است فضای عاشقانه برای مخاطب تداعی کند و اگر حماسی باشد فضای حماسی و جدای از همه اینها بهطور کلی شخصیت و کاراکتر من عاشقانه است
هنرمند بدون ایده ماندگار نخواهد شد و همانگونه که میبینیم جامعه ایران از خوانندگان متعدد بهره میبرد. برای ماندن در این بازار چه ایدهای دارید؟
این اولین اثر من بود و به دلیل محدودیتهای زیادی که داشتم و همچنین مقداری سردرگمی نتوانستم اثر را بهطور کامل به ایدهآلم برسانم. ایدههای زیادی دارم که امیدوارم با حرکت رو به جلو و کاهش محدودیتها بتوانم به مرحله اجرا برسانم. بهعنوان مثال یکی از ایدههایم تولید آثار موضوعمحور و داستانمحور است که ایدههای زیادی برایش دارم.
قدم بعدی شما چیست؟ آلبوم یا کنسرت؟
هردو برایم جذاب است و برای هر دو در حال برنامهریزی هستم، قطعا به کنسرت فکر میکنم زیرا به عقیده من خواننده واقعی، خوانندهای است که هنرش را به روی صحنه ببرد، تا حقیقی یا مجازی بودن تواناییاش در حضور مخاطب محک بخورد.
شما راه سختی را در سبک ارائه موسیقی انتخاب کردید. چرا همچون برخی از همنسلهایتان راه میانبر یعنی موسیقی الکترونیک را انتخاب نکردید؟
علاقه به خودسانسوری ندارم. علاقه من این سبک از موسیقی است.اگر سبک دیگری را بخوانم دیگر من، من نیستم. دوست ندارم به احساسم خیانت کنم. دوست ندارم برای مارکت و یا شهرت و یا هر چیز دیگری به احساساتم، به علائقم و به درونیاتم خیانت کنم.
کدام یک از آهنگهای آلبوم خیال آمدنت به سلیقه شما نزدیکتر است؟
تو کیستی، تنها شدی دلا، مادر و خیال آمدنت را بیشتر از بقیه دوست دارم.
توصیه شما به جوانانی که علاقهمند به فعالیت حرفهای در زمینه خوانندگی هستند، چیست؟
صبور باشند، عجله را کنار بگذارند، به احساسات و علایقشان وفادار باشند، از آموزش صحیح بهره ببرند، استوار و مصمم باشند. پشتکار و حوصله به خرج بدهند و به چیزی فراتر از مارکت فکر کنند. هنر زمانبر است و کار خوب ارزش صبوری و تحمل را دارد. درگیر وسوسههای که میخواهند شما را به دستگاه چاپ اسکناس تبدیل کنند، نشوید. اگر از راهتان مطمئن هستید پایش بایستید.
ارسال نظر