آزادسازی، اصلی‎ترین راه نجات اقتصاد

دنیای اقتصاد، رها بخشایش- اولین نشست از سلسله نشست‌های «مانیفست ما» به همت حزب کارگزاران سازندگی خراسان رضوی با عنوان «اقتصاد ایران در گذار به سوی بازار آزاد» برگزار شد و سعید لیلاز، استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو شورای مرکزی این حزب مهمان این نشست بود. لیلاز سخنان خود را در این نشست با توضیحاتی در خصوص مانیفست حزب کارگزاران سازندگی ایران و ارتباط آن با واقعیت‎های اقتصاد ایران شروع کرد و گفت: تئوری‎های حزبی که واقعیت‌های عینی اقتصاد را در نظر نگیرد، ارزش نخواهد داشت؛ اینکه می‎گویند حزب کارگزاران بدون توجه به مسأله عدالت اجتماعی و توزیع ثروت به اقتصاد آزاد فکر می‎کند، یک اتهام بی‏پایه است زیرا اگر یک تشکیلات سیاسی در افکار اقتصادی خود به شکل‎بندی‎های اجتماعی توجه نکند، اساسا حزبی نیست که بخواهد به دنبال قدرت به شیوه‎‏های دموکراتیک باشد؛ حزب کارگزاران قبل از هر ایدئولوژی اقتصادی، یک حزب دموکراتیک و آزادی‎خواه است. وی با تأکید بر لزوم توجه به واقعیت‎های عینی اقتصاد کشور و شکاف طبقاتی عمیق ایجاد شده برای برنامه‎ریزی در حوزه اقتصاد، اظهار کرد: اندیشه‎های اقتصادی به خودی خود اصالت ندارند؛ این اندیشه‌ها بازتاب مناقشات و رخدادهایی است که در قعر مناسبات سیاسی اتفاق می‎افتد.

نفت عامل گذار از اقتصاد باز به اقتصاد بسته

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه در ۱۰۰ سال گذشته از اقتصاد باز و آزاد به سمت اقتصاد بسته حرکت کرده‎ایم، خاطرنشان کرد: علت این امر درآمدهای نفتی است؛ دولت‏ها در اقتصاد ایران به دلیل درآمدهای نفتی خود را از بخش خصوصی بی‎نیاز می‎دانند و این امر منجر به نادیده گرفتن بخش خصوصی و مردم در اقتصاد می‎شود که در نتیجه به دلیل بی‎نیازی دولت از دریافت مالیات، دولت به مردم پاسخگو نیست و مردم هم دولت را به حال خود رها می‎کنند؛ در واقع طلاق عاطفی بین دولت و ملت در شرایط وفور نفتی اتفاق می‎افتد. لیلاز با اشاره به اینکه دولتی شدن اقتصاد ایران به صورت سازمان یافته همزمان با افزایش تدریجی درآمدهای نفتی در دوره رضاشاه اتفاق افتاد، تصریح کرد: بعد از جنگ جهانی دوم و ملی شدن نفت ایران و به تبع آن افزایش درآمدهای نفتی کشور، این دخالت سازمان یافته در اقتصاد به جایی می‎رسد که شاه در اواخر دهه ۱۳۴۰ خورشیدی به دنبال دخالت بیشتر در اقتصاد بوده و حتی درصدد ملی کردن صنعت فرش برآمده که این امر بازتاب پولداری دولت است؛ در آن زمان این کار با صنعت برق انجام شد در حالی که تا سال ۱۳۴۶ صنعت برق در ایران دولتی نبود و اکنون ما به دنبال خصوصی‎سازی این صنعت هستیم اما توفیقی نداشته‎ایم و آماری که اعلام می‎شود، بازی با اعداد است.

خصوصی‎سازی با انتقال رانت به طبقات خاص!

استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: گسترده‎ترین موج مصادره و ملی شدن اموال در تاریخ ایران مربوط به قانون مصوب ۱۳۵۸ بود که بر اساس آن تمام بانک‎ها و حدود ۸۰ درصد صنایع بخش خصوصی یک باره ملی اعلام شد؛ در آن زمان دولت بازرگان بزرگترین موج دولتی کردن را به دلیل مقتضیات زمان و فشارهای بیرونی سازمان‎دهی کرد؛ آن زمان تمام بانک‎ها متعلق به خانواده‎هایی بود که صاحبان صنایع هم بودند و این بانک‎ها از پول مردم وام‎هایی به این خانواده‎ها پرداخت کرده بودند که این پول‎ها به خارج از کشور منتقل شده و دولت بازرگان در معرض این بود که یا به یک فروپاشی بزرگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... تن دهد یا اینکه این مسائل را سازمان‎دهی و کشور را اداره کند.

لیلاز در بخش دیگری از سخنان خود مهم‎ترین و اصلی‎ترین راه نجات اقتصاد را در وضعیت فعلی آزادسازی اقتصادی دانست و گفت: نه به عنوان یک ره‎یافت ایدئولوژیک یا مانیفست سیاسی بلکه به عنوان یک یک راه‏حل کارشناسی به این راهکار رسیده‎ایم. وی اضافه کرد: فراموش نکرده‎ایم که دولتی که موصوم به عدالت‎گراترین و مهرورزترین دولت‎ها در تاریخ معاصر ایران بود در همین اواخر بزرگترین موج غارت سازمان یافته تاریخ کشور را شکل داد که فساد حاصل از آن اساسا با فساد قبل از انقلاب هم حتی قابل مقایسه نبود زیرا مجموع درآمدهای ارزی برنامه پنجم عمرانی شاه حدود ۹۰ میلیارد دلار بود که این عدد در ۶ سال اول دولت قبل به حدود ۹ برابر افزایش پیدا می‎کند؛ بنابراین به دلیل افزایش منابع، موج غارت هم سازمان‎یافته‌تر بوده که این امر ناشی از افزایش دخالت دولت در اقتصاد است.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در خصوص چگونگی حرکت برای رسیدن به اقتصاد آزاد در کشور هم اینطور عنوان کرد: معتقدم این امر با برنامه‎ریزی و باید صرف اتفاق نمی‎افتد؛ در ایران اراده رسمی خصوصی‎سازی از سال ۶۸ آغاز شده و تقریبا تمام دولت‎ها هم به آن وفادار بوده‏اند اما میزان دولتی شدن اقتصاد ایران به مراتب بیش از خصوصی‎سازی بوده است، از سویی به دلیل فقدان شفافیت و آنچه خصوصی‎سازی شده در واقع انتقال رانت به طبقات خاص بوده است. لیلاز خاطرنشان کرد: این روند مخلوق دولت خاصی نیست؛ زمانی که این موج و دزدی شدیدتر می‎شده، رانت هم افزایش می‎یافته است؛ در دولت‎های قبل حرکت با روند کندتری بوده و در نتیجه رانت کمتری هم منتقل شده است و این رانت‏ها اصلا قابل مقایسه با رانتی که در هشت سال دولت قبل صورت گرفت، نیست. این امر نشان می‎دهد زمانی که خصوصی‎سازی به عنوان یک «ژست» انجام می‎شود نه به عنوان یک «باید تاریخی» که مسأله مرگ و زندگی یک ملت است، چنین اتفاقاتی رخ می‎دهد.

فساد اصلی‎ترین چالش اقتصاد ایران

لیلاز با بیان اینکه در حال حاضر ایران با سه چالش بزرگ در حوزه اقتصاد مواجه است، افزود: فساد اولین و مهم‎ترین چالش اقتصاد ایران است که این فساد اساسا از دولتی‎گری پدید می‌آید؛ به عبارت دیگر اتکای دولت‎ها به درآمد نفت باعث بزرگ شدن آن‎ها می‎شوند و در نتیجه میزها پدید می‎آید و پشت هر میز یک لانه فساد ایجاد می‎شود؛ در کشور ما نسبت به مقدار حقوق مدیران حساسیت وجود دارد اما به میزان ثروت آن‏ها توجه نمی‎شود و این امر نشان‌دهنده این است که کسی کاری به تخلفات یواشکی ندارد و این امر به دلیل تسلط دولت و حکومت بر اقتصاد است. وی با اشاره به اینکه فساد در ایران به بدترین مراحل تاریخی رسیده، اظهار کرد: مدت‎هاست از فساد سیستماتیک در کشور عبور کرده‎ایم؛ فساد سیستماتیک به این معناست که دستگاه‎های مسئول رسیدگی به فساد خودشان تا بُن دندان فاسد هستند.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه این فساد اساسا از بسته بودن اقتصاد حاصل می‎شود، گفت: بسته بودن اقتصاد به بسته بودن سیاست هم می‎انجامد و بسته بودن سیاست باعث از بین رفتن آزادی سیاسی می‎شود زیرا رابطه محکمی بین آزادی سیاسی و مبارزه با فساد وجود دارد. لیلاز با طرح این سؤال که «چرا ما از موضوع افشای فیش‎های حقوقی در دولت یازدهم استقبال می‎کنیم؟»، خاطرنشان کرد: اینکه دولت‏های اصلاح‎طلب از دولت‎ها رادیکال یا محافظه‎کارتر سالم تر‎ هستند، تصادفی نیست؛ زمانی که ساختار اقتصادی متکی به دولت و تسلط دولت بر اقتصاد باشد بدیهی است که این اتفاق می‎افتد.

بهره‌وری؛ دومین چالش

استاد دانشگاه شهید بهشتی پایین بودن بهره‎وری را دومین چالش اقتصاد ایران برشمرد و تصریح کرد: این چالش بسیار نگران‎کننده است؛ بر اساس آمارهای رسمی متوسط سهم بهره‎وری در رشد اقتصادی آمریکا در بازه زمانی ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۰ میلادی ۳۹ درصد و در چین ۳۱ درصد بوده اما این رقم در کشور ما در همین بازه زمانی تنها ۹ درصد است؛ قرار بود در سند چشم‎انداز ایران این سهم در رشد اقتصادی ایران ۳۵ درصد باشد؛ اکنون در برنامه ششم توسعه پیش‎بینی شده است ۲.۵ درصد از رشد اقتصادی هشت درصدی در سال از رشد بهره‎وری به دست بیاید در حالی که در ۱۰ سال گذشته منفی بوده است. ژلیلاز با بیان اینکه افزایش دخالت دولت در اقتصاد و خروج بخش خصوصی از اقتصاد ایران باعث کاهش بهره‎وری شده است، عنوان کرد: افزایش بهره‌وری هم تابع آزادسازی اقتصاد ایران است. وی بر این نکته نیز تأکید کرد که آزادسازی اقتصادی با خصوصی‎سازی متفاوت است و افزود: در وضعیت فعلی با خصوصی‎سازی در اقتصاد ایران مخالف هستم زیرا معتقدم خصوصی‌سازی تنها به رانت‎خواری می‎انجامد.

چالش سرمایه‎گذاری

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران چالش سوم اقتصاد ایران را سرمایه‎گذاری دانست و گفت: در ۱۰ سال گذشته حدود ۴۰۰ میلیارد دلار کسری تشکیل سرمایه در اقتصاد ایران داشته‎ایم که تنها حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلار آن در صنعت نفت اتفاق افتاده است؛ اجلاس اخیر اوپک به صورت غیررسمی به نتیجه رسید زیرا ایران بیش از این قدرتی برای افزایش تولید خود ندارد و افزایش قدرت تولید ایران در زمینه نفت از این به بعد به سرمایه‎گذاری و تکنولوژی نیاز دارد اما در زمینه این صنعت سرمایه‎گذاری نکرده‎ایم.

لیلاز با تأکید بر اینکه آزادسازی با مرگ و زندگی اقتصاد ایران مرتبط است، اظهار کرد: آزادسازی یک راه‎حل کارشناسی است؛ در برنامه ششم توسعه برای رسیدن به رشد اقتصادی هشت درصدی سالانه به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‎گذاری نیاز داریم؛ هیچ‏گاه در تاریخ ایران حتی در بهترن دوره‎ها جذب سرمایه سالانه بیش از ۱۳۰ میلیارد دلار نبوده است. وی اضافه کرد: برای بهبود این روند دو بخش دولتی و خصوصی را داریم که بخش دولتی با روند کنونی توزیع یارانه‎های نقدی امکان سرمایه‎گذاری در اقتصاد را ندارد؛ بر اساس آمارهای گذشته تنها ۳۰ میلیارد دلار از همان ۱۳۰ میلیارد دلار سرمایه‎گذاری توسط دولت صورت گرفته و بقیه را بخش خصوصی انجام داده است.

آزادسازی تدریجی

استاد دانشگاه شهید بهشتی مانیفست اقتصادی حزب کارگزاران را بر مبنای ضرورت دخالت حداقلی دولت در اقتصاد دانست و خاطرنشان کرد: در یک اقتصاد آزاد دولت تنها زمانی در اقتصاد دخالت می‎کند که شکست بازار اتفاق افتاده باشد و این شکست بازار در اقتصاد ایران بسیار زیاد است؛ دخالت حداقلی دولت به معنای دخالت حداقلی در هر شرایط زمانی و مکانی است؛ اکنون دخالت دولت در صنعت خودرو ضرورتی ندارد و نباید یارانه و رانت بدهیم. لیلاز به این نکته هم اشاره کرد که طبق شرایط عینی اقتصاد ایران آزادسازی اقتصاد راهکار کارشناسی برای رفع سه چالش اقتصاد ایران است و افزود: هر حرکتی برای آزادسازی اقتصادی باید به تدریج صورت گیرد و متکی به تحولات عینی اقتصاد ایران باشد.

باید درک کنیم آزادسازی اقتصادی برای ما مسأله مرگ و زندگی است و این امر مستلزم این است که درآمدهای نفتی به حدی کاهش پیدا کند که سهم آن در تولید ناخالص داخلی برای توزیع رانت دولت بین وفاداران خود کفایت نکند؛ از این جنبه احمدی‎نژاد در زمینه توزیع یارانه‎های نقدی خدمت بزرگی به گسترش اقتصاد بازار در ایران کرد زیرا این یارانه نقدی درآمد نفتی را از موضوعیت سلب کرد و اکنون با پرداخت یارانه نقدی، پولی برای دولت باقی نمی‎ماند که بتواند وفاداری گروه‎های خاص اجتماعی را بخرد بنابراین برای حفظ کارآمدی حکومت مجبور به مالیات‎ستانی است اما مالیات‌ستانی هم ظرفیت مشخصی دارد. وی تأکید کرد: آزادسازی نمی‎تواند به صورت شوک‎درمانی در اقتصاد ایران اجرا شود؛ هر کسی حرف از شوک‎درمانی در اقتصاد می‎زند، راه‎حل کارشناسی ارائه نمی‎دهد بلکه این راه‎حل سیاسی است؛ با توجه به اینکه هنوز سالانه حدود 40 میلیارد دلار درآمد نفتی داریم، این امکان را داریم که اگر آرامش فضای سیاسی جامعه تعمیق شود، بتوانیم به سمت آزادسازی اقتصادی به صورت پلکانی حرکت کنیم و این کارآمدی را به اقتصاد ایران برگردانیم.

تبدیل مشهد به پایتخت پولشویی در 8 سال کذایی!

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در بخشی از این نشست در پاسخ به سؤالی در خصوص «چگونگی آزادسازی اقتصادی با توجه به گره‎های اقتصادی در مشهد از قبیل پدیده، میزان و ...» هم اینطور پاسخ داد: اگر آزادسازی را معادل شفاف‌سازی بدانیم مایه تأسف و تعجب است که در آن هشت سال کذایی مشهد به پایتخت پولشویی تبدیل شد؛ این امر به دلیل فقدان شفافیت و فقدان دموکراسی است؛ اگر آن زمانی که کارشناسان دلسوزانه هشدار می‎دادند، راهی که می‎روید به سراشیبی سقوط است، با آن‎ها برخورد نمی‌شد اکنون شاهد این وقایع نبودیم. لیلاز خاطرنشان کرد: در کشوری که راه‎اندازی یک مغازه کوچک با واکنش همراه است، چطور مؤسسات مالی و اعتباری بدون مجوز بانک مرکزی در سراسر کشور تأسیس شد؟

زمانی که به سمت آزادسازی و شفاف‌سازی می‎روید و اجازه می‎دهید این موضوع افشا شود، در واقع آگاه‎سازی صورت گرفته است؛ ارتباط آزادسازی با این پدیده‎ها از جنبه شفاف‎سازی است. وی ادامه داد: گفته می‎شود بخشی از بازار پولی ایران غیرمتشکل است و این امر به این معناست که این بخش خارج از قوانین و نظارت بانک مرکزی فعالیت می‏کنند اما دولت ابزاری برای برخورد با آن‌ها را ندارد و نیروی انتظامی و قوه قضائیه باید این کار را انجام دهند اما چرا این اتفاق نمی‎افتد؛ زمانی که بحران ایجاد و مسأله امنیتی می‎شود، پای همه وسط می‎آید و همه این مسائل ناشی از نبود شفافیت، است که در هشت سال دولت قبل اتفاق افتاد.

آزادسازی، اصلی‎ترین راه نجات اقتصاد