از منفی دو تا همکف
محمدرضا لطفی منتقد و کارگردان فیلم جدولبندی نمایش آثار، تعیین سانس و روز نمایش در برج میلاد از آن دست مواردی است که همواره عدهای راضی و تعدادی گلایهمند را به همراه دارد. گاهی این اعتراضها در حد و شکلی ملایم صورت میگیرد و گاهی هم به شکل تندی عنوان میشود. امسال جدولی که برای نمایش آثار برج میلاد در نظر گرفته شده است یک تفاوت عمده با سالهای گذشته دارد. برای اینکه این تفاوت را به شکلی ملموس توضیح بدهم اجازه بدهید فلاش بکی به سال گذشته داشته باشیم. در جشنواره سال نود و دو بخشی توسط هیات انتخاب طراحی شد که نام «نوعی تجربه» را به خود گرفت و با استقبال رئیس سازمان سینمایی قرار شد تا تعدادی از آثار متفاوت ارسال شده به دفتر جشنواره فرصت دیده شدن پیدا کنند، اما در عمل طراحی به شکلی پیش رفت که حاصل چیزی جز دلخوری و ناراحتی فیلمسازان نبود.
محمدرضا لطفی منتقد و کارگردان فیلم جدولبندی نمایش آثار، تعیین سانس و روز نمایش در برج میلاد از آن دست مواردی است که همواره عدهای راضی و تعدادی گلایهمند را به همراه دارد. گاهی این اعتراضها در حد و شکلی ملایم صورت میگیرد و گاهی هم به شکل تندی عنوان میشود. امسال جدولی که برای نمایش آثار برج میلاد در نظر گرفته شده است یک تفاوت عمده با سالهای گذشته دارد.برای اینکه این تفاوت را به شکلی ملموس توضیح بدهم اجازه بدهید فلاش بکی به سال گذشته داشته باشیم. در جشنواره سال نود و دو بخشی توسط هیات انتخاب طراحی شد که نام «نوعی تجربه» را به خود گرفت و با استقبال رئیس سازمان سینمایی قرار شد تا تعدادی از آثار متفاوت ارسال شده به دفتر جشنواره فرصت دیده شدن پیدا کنند، اما در عمل طراحی به شکلی پیش رفت که حاصل چیزی جز دلخوری و ناراحتی فیلمسازان نبود. اینکه فیلمهای این بخش حکم فرزند خوانده پدری را پیدا کردند که برای رفع تکلیف به طبقه منفی دو منتقل شده بودند و صدایشان به جایی نمیرسید و در میان هیاهوی فیلمهای سالن اصلی گم شده بودند و صدای بلندگوی مجری که مدعوین را به دیدن فیلمهای بخش سودای سیمرغ دعوت میکرد از صدای باند اصلی
سالنهای زیرزمین بیشتر بودند باعث شد تا هیچ و هیچ و هیچ اتفاقی صورت نگیرد. هرچند که در طول سال نود و سه و با شکلگیری گروه هنر و تجربه این دلخوری تا حد زیادی از بین رفت، اما ماجرا به جایی رسید که دیدیم این معضل قایم کردن فیلمها در طبقه منفی دو که سال گذشته فیلمسازان نوعی تجربه آن را تجربه کرده بودند سالها است که گریبان آثار مستند را گرفته است و عملا هیچ کارکردی جز سرخوردگی برای فیلمسازان و رفع تکلیف برای برگزارکنندگان ندارد. حالا به جشنواره نود و سه بازگردیم. امسال خوشبختانه بالاخره فیلمهای مستند پس از سالها از زیر زمینهای برج بیرون کشیده شدهاند و اجازه تنفس در طبقه همکف را پیدا کردهاند. این اتفاق پس از یک تجربه تلخ یک ساله در مورد آثار هنر و تجربه هم روی داده و به سانس آخر سالن اصلی برج میلاد منتقل شدهاند. هرچند که در طراحی جدول امسال هم به نوعی کم مخاطبترین سانسها به این دو گروه تعلق گرفته است،اما از آنجایی که ما کلا عادت به حداقلها داریم همین حرکت را هم به فال نیک میگیریم و فکر میکنم دیگر زمان آن رسیده است تا به این بیاندیشیم که کارکرد این آثار به راستی برای چیست؟ از جدول منتشر شده و تجربه
این دو روز نمایش اینطور برمی آید که نگاه از سر تکلیف نسبت به این آثار برداشته شده است و تلاش برای دیده شدن است تا جدول پر کردن. امیدوارم که این نگاه مثبت سیر صعودی داشته باشد و باعث شود تا در جشنوارههای آتی سانسهای بهتری در سالن اصلی به این فیلمها اختصاص یابد. فراموش نکنیم که اتفاقا این فیلمها نیاز به حمایت بیشتری دارند، چراکه آثار فیلمسازان مطرح در هر سانس و روزی مخاطب دارد و دیده میشود.
ارسال نظر