همنشینی صداهای متضاد
فرهاد فرجاد نیو ایج سبکی از موسیقی مدرن و الکترونیک، با ضرب‌آهنگی آرام است که عمدتا قصد دارد فضایی دور از تنش، آرام‌بخش و معنوی ایجاد کند. هارمونی‌ها در این ژانر، عموما مُدال، پیوسته و برخوردار از باس یکنواخت هستند. گاه در ملودی‌های نیو ایج از صداهای موجود در طبیعت برای فضاسازی پس زمینه استفاده می‌شود. طیفی از هنرمندان مختلف، از فولک نوازهایی مثل «جان فی» گرفته تا مینی مالیست‌هایی مثل فیلیپ گلس و جازیست‌هایی مثل کیت جارت، در شکل‌گیری ژانر نیو ایج تاثیرگذار بوده‌اند. ژانر نیو ایج، بیشتر با تاثیر و حسی که ایجاد می‌کند تعریف می‌شود، نه با سازهایی که در خلق آن نقش داشته‌اند. موسیقی نیوایج می‌تواند الکترونیک، آکوستیک و یا تلفیقی از هر دوی آنها باشد.
در ژانر نیوایج معمولا خبری از خواننده نیست و عرصه منحصرا در اختیار نوازنده قرار دارد؛ اما در سال‌های اخیر، تنظیم‌های مبتنی بر صدای خواننده در این سبک رایج شده است. نغمه‌های تاثیر گرفته از فرهنگ و زبان سرخ‌پوست‌های آمریکا، سانسکریت و تبت یا ترانه‌هایی که مبتنی بر اسطوره‌شناسی است، به طور ویژه در آثار جدید سبک نیو ایج با استقبال روبه‌رو شده است.
فضای جهان شمول حاکم بر نیو ایج باعث شده تا این سبک از موسیقی، فارغ از اختلافات فرهنگی و سلایق موسیقایی، به گوش شنونده‌های آن در اقصی نقاط جهان، خوش بنشیند.
یکی از هنرمندان پیشگام این سبک، کیتارو است. کیتارو که برای اغلب علاقه‌مندان ایرانی با موسیقی سریال تلویزیونی «جاده ابریشم» شناخته شده است، ۱۵ بار نامزد دریافت جایزه گرمی در بخش «بهترین آلبوم نیو ایج» شده و یک بار نیز این جایزه را به خاطر آلبوم «در فکر تو» (سال ۲۰۰۱) دریافت کرده است.
وی همچنین در سال 1993 جایزه بهترین موسیقی فیلم گلدن گلوب را به خاطر موسیقی فیلم «آسمان و زمین» اثر الیور استون دریافت کرده است.اگرچه کیتارو به لحاظ رتبه و درجه و سبک، در کنار نام‌هایی مثل ونجلیس و یانی می‌ایستد، اما یکسری ویژگی‌های خاص، کار او را از هنرمندان غربی سبک نیو ایج متمایز می‌کند.
این موزیسین ۶۱ ساله ژاپنی، علاوه بر کیبورد و سینتی سایزر، به سازهای گیتار، گیتار باس، انواع فلوت‌های ژاپنی، درامز و پرکاشن مسلط است. آمیزش صداهای کوبه‌ای، زهی، بادی و الکترونیک، تعلق به فرهنگ شرق و الهام از طبیعت، خروجی و محصول کار کیتارو را خاص و منحصربه‌فرد می‌سازد. کیتارو در آثار خود از سازهایی استفاده می‌کند که تقریبا صداهایی متضاد با یکدیگر دارند. این تضاد صوتی، نکته‌ای است که در ارکسترهای سمفونیک از آن پرهیز می‌شود، اما کیتارو که از یکسو در موسیقی خود بر پیوند فرهنگ متضاد شرق و غرب تاکید دارد، و از سوی دیگر الزامی به رعایت تجانس اصوات در نیو ایج متکی بر فضاسازی‌های الکترونیک نمی‌بیند، با دستی باز این همنشینی نامتعارف را تجربه کرده است.
یکی دیگر از نکات قابل توجه درباره کیتارو این است که وی به هنگام برگزاری کنسرت در کشورهای مختلف، برای انطباق فضای موسیقی خود با فرهنگ و ذائقه مخاطبان، بعضی از آثارش را مجددا تنظیم می‌کند. درواقع او از نوعی دیپلماسی موسیقایی بهره می‌برد تا موسیقی خود را در هر کشور، با زبان و سلیقه و فرهنگ مردمان همان کشور سازگار کند.نگاه کیتارو به موسیقی یک طرفه نیست. او خود را خالق و ساز را وسیله نمی‌داند. گاه این سازها هستند که نقش خالق را ایفا می‌کنند و او را تحت نفوذ خود می‌گیرند. کیتارو در مصاحبه با مجله «نیو ایج موزیک ورلد» می‌گوید: «من به کشورهای زیادی سفر کرده‌ام و مجموعه بزرگی از سازهای سنتی را از گوشه و کنار دنیا جمع‌آوری کرده‌ام. یکی از کارهای روزمره من، نواختن این سازها و تلاش برای استخراج صداهای دلنشین از آنها است. هر یک از این سازها تاثیر فرهنگی عمیقی در کشورهای خود داشته‌اند. تاثیرپذیری از این سازها برای من یک روند بی‌پایان است. من در عین حال تلاش می‌کنم فراتر از این صداها و سازها را هم ببینم. این برای من تجربه‌ای است تا فرهنگ‌های مختلف را درک کنم.»
در کارهای کیتارو، سازهای کوبه‌ای جایگاه ویژه‌ای دارند. او می‌گوید: «ریتم و ضرباهنگ، مثل نبض و خون می‌مانند. من هیچ گاه نواختن درامز را یاد نگرفته‌ام اما همه ما می‌توانیم تا حدی طبل بزنیم، زیرا این کار به‌رغم سادگی، برای ما بسیار عمیق و ریشه‌دار است، گویی داریم ضربان قلب خود را دنبال می‌کنیم.»
کیتارو طی 26 سال گذشته، هر سال عازم کوه فوجی می‌شود تا در یک جشنواره سنتی، طبل بنوازد. این جشنواره که «تایکو-درام» نام دارد، در واقع با هدف قدردانی از طبیعت زمین و تلاش برای برقراری ارتباط با طبیعت از طریق نواختن طبل برگزار می‌شود.