اهمیت بنگاه‌های صنعتی و سنت کارآفرینی

محسن خلیلی

رئیس هیات مدیره انجمن مدیران صنایع

کارخانه «ارج»، متعلق به دوره‌ای از اقتصاد کشورمان است (دهه سی و چهل) که پاگیری بنگاه‌های صنعتی را در آن شاهد هستیم. نسلی از بنگاه‌های صنعتی و شروع سنت کارآفرینی که دوران مدرن صنعتی شدن میهن‌مان را شکل می‌دهد. ارزش و جایگاه «بنگاه‌های صنعتی» در کشورمان کمتر شناخته شده است و تاثیر آنها در روند توسعه اقتصادی کشور نادیده گرفته می‌شود. این در حالی است که اقتصاد کشورها در دوران معاصر جزو تاریخ بنگاه‌های صنعتی آنها نیست. چنانکه مایکل پورتر اقتصاددان برجسته آمریکایی عنوان می‌کند که توان رقابتی یک کشور بستگی دارد به توان و ظرفیت نوآوری در بنگاه‌های صنعتی آن کشور و این بنگاهها هستند که در صنایع جهانی با هم رقابت می‌کنند و نه کشورها. چنین است اهمیت کارآفرینان در جهان امروز؛ چرا که این کارآفرینانند که با تلفیقی از خلاقیت، نوآوری، علم و هنر مبارزه، سخت‌کوشی، ریسک پذیری و شناخت خواسته‌ها و نیازهای اقتصادی پنهان و جدید مردم و تامین آن طی یک فرآیند خلاقانه، موجب می شوند که امکانات بالقوه اقتصادی جامعه به فعل درآید، فرصت‌های اقتصادی در کشور شناسایی شده و با رشد کسب و کارها اشتغال و درآمد پایدار برای افراد واجد شرایط فراهم شود. کارخانه «ارج» از جمله بنگاه های مهم صنعتی دارای ویژگی‌های فوق بوده است که توانست در حد خویش خدمتی را به صنعت لوازم خانگی کشورمان ارائه کند. اما اینک سرنوشت ناگوار «ارج» در صورت عدم شناسایی علل بروز این وضعیت تلخ می‌تواند سبب تسری به صنایع مشابه و از جمله صنایع لوازم خانگی شود.

لذا از دست اندر کاران وزارت صنعت، معدن و تجارت انتظار می‌رود به آسیب شناسی این وضعیت اهتمام ورزند و نتیجه تحقیقات و بررسی‌های خود را در اختیار صنعت و سیاست‌گذاران صنعتی قرار دهند تا مشکلات وارد شده بر این کارخانه در سایر صنایع اشاعه و عمومیت نیابد. امروز صنعت لوازم خانگی با مسائل و مشکلات وسیعی همچون مشکلات نقدینگی و سرمایه درگردش، واردات قاچاق و واردات رسمی و شبه رسمی گسترده، کاهش قدرت خرید مردم و عدم دسترسی به بازارهای خارجی برای تامین مالی یا واردات قطعات و ماشین‌آلات و تجهیزات به واسطه تاثیر بقایای تحریم های بین المللی- که البته بخش عمده ای از آن توسط دولت با توافق برجام رفع شده است- دست به گریبان است و اکثر سازندگان لوازم خانگی از اشباع انبارهای خود از محصولاتشان بسیار گلایه‌مندند. آنچه اما به نظر نگارنده به‌عنوان کسی که سابقه بیش از ۶ دهه کار صنعتی و از جمله حضور در صنعت لوازم خانگی را دارم، در این میان مهم است و بس اساسی و در گفتار مایکل پورتر نیز ذکر آن آمده بود، «رقابت پذیری» محصولات صنعتی است. یعنی آنکه اگر بنگاه صنعتی به امر تحقیق و توسعه بپردازد و در این مسیر و دستیابی به دانش روز در عرصه تکنولوژی و مدیریت هزینه کند و دولت‌ها نیز فضای رقابتی را از جهت فضای اقتصاد کلان و حضور در بازارهای جهانی فراهم آورند، سایر مشکلات قابل حل است.

این موضوع را اخیرا از زبان دکتر مسعود نیلی نیز خواندم که گفته بودند رشدهای بالای اقتصادی تنها در بنگاه‌های اقتصادی واقع می شود و این بنگاه‌ها نیز برای رشد در درجه اول باید بتوانند محصول خود را تولید کنند و دوم باید بتوانند محصول تولیدی خود را به فروش برسانند. وقتی متاثر از رکود، قدرت خرید عمومی پایین آمده، تولیدکننده باید بتواند محصول تولیدی خود را در بازارهای جهانی عرضه کرده و به فروش برساند. لذا باید صادرات داشته باشیم و برای حضور در بازارهای صادراتی «نشان تجاری» لازم است که در این مسیر تعاملات بین المللی بسیـار اهمیت می یابد. امروز جامعه ایران با ۳ میلیـون بیکار و ورود ۵/ ۴ میلیـون فارغ‌التحصیل مواجه است که به زودی وارد بازار کار می‌شوند. اشتغال برای این خیل عظیم جز از طریق رشدهای بالای اقتصادی محقق نمی‌شود که به غیر ازگذر از مسیر توسعه صنعتی، ممکن نیست. در این میان صنایع لوازم خانگی بی شک از صنایع پیشران برای تحقق این ضرورت ملی‌اند. تجربه کارخانه «ارج» که به روایت نویسندگان کتاب «پنجاه کنشگر اقتصادی» در دوران طلایی خود توانست چند هزار اشتغال پایدار و جذب نخبگان صنعتی را فراهم آورد و محصولاتی در اندازه‌های قابل اعتنا و مورد رضایت مردم میهن‌مان تولید کند، می‌تواند درس‌های زیادی برای آموختن در اختیارمان نهد. باشد که درس گیریم و ضمن احیای دوباره «ارج»، سقوط «ارج» های دیگر را مانع شویم.