فعالیت شوراها و پاسخ به یک نیاز اجتماعی
احمد دنیامالی رئیسکمیسیونعمران و حملونقل شورایشهرتهران «فلسفه وجودی شوراها را باید اینطور تعبیر کرد؛ آگاهی یافتن از نظرات گوناگون برای رسیدن به بهترین رأی و نظر که به عبارتی میتوان آن را عمل یا حکمی واجب دانست. » با این پیش فرض میتوان گفت شوراها به عنوان فراگیرترین و گستردهترین زنجیره نهاد مدنی، پاسخ به یک نیاز اجتماعی هستند که در گذشته به شیوههای سنتی و امروزه به شکلی نوین و در قالب بستری مناسب جهت مشارکت مردمی تجلی یافتهاند. بر همین اساس در اصول ششم و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شوراها از ارکان مهم تصمیمگیری و اداره امور کشور قلمداد شده که با اتکا به آرای عمومی از راه انتخابات به نقشآفرینی در بخشهای گوناگون تصمیمگیری، نظارتی و مدیریتی میپردازند.
احمد دنیامالی رئیسکمیسیونعمران و حملونقل شورایشهرتهران «فلسفه وجودی شوراها را باید اینطور تعبیر کرد؛ آگاهی یافتن از نظرات گوناگون برای رسیدن به بهترین رأی و نظر که به عبارتی میتوان آن را عمل یا حکمی واجب دانست.» با این پیش فرض میتوان گفت شوراها به عنوان فراگیرترین و گستردهترین زنجیره نهاد مدنی، پاسخ به یک نیاز اجتماعی هستند که در گذشته به شیوههای سنتی و امروزه به شکلی نوین و در قالب بستری مناسب جهت مشارکت مردمی تجلی یافتهاند. بر همین اساس در اصول ششم و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شوراها از ارکان مهم تصمیمگیری و اداره امور کشور قلمداد شده که با اتکا به آرای عمومی از راه انتخابات به نقشآفرینی در بخشهای گوناگون تصمیمگیری، نظارتی و مدیریتی میپردازند. شورا به عنوان یک نهاد مردمی با بهرهگیری از آرای صاحبنظران و نخبگان فکری در عرصههای متنوع، امتیازات و تاثیرات اجتماعی مثبتی مانند پرکردن خلأ مدیریتی، انتقال تصدی دولت به مردم، اجرای سیاست عدم تمرکز، تسریع در جریان کارها و امور مردم، رفع تبعیض، نظارت اجتماعی، آگاهیبخشی عمومی، ارتقای مشارکت، نیروسازی و رشد استعدادهای مردمی را به
همراه خواهد داشت ضمن آنکه در تعامل با سایر نهادها، اتکا به قانونگرایی، عرصه تجربهآموزی در مدیریت شهری، حسن اعتماد و وفاق و همدلی بین اقشار مردم و اجرای پروژههای فرهنگی و اجتماعی، میتواند تاثیرگذار باشد. تصمیمگیری و مدیریتی که اصولا در کلانشهرها و بنا به وسعت و پهنه شهرها حدود اختیارات و تاثیرگذاری متفاوتی دارند.
بهسازی زندگی اجتماعی
در نظامهای مدرن، اداره جامعه براساس یک توافق جمعی شکل میگیرد. تبعیت با رضایت جامعه انسانی از ساختار قدرت که براساس قرارداد اجتماعی شهروندان ملزم به رعایت قوانین مطروحه هستند و به زبانی سادهتر تمامی شهروندان خود را در تصمیمگیری و تصمیمسازی سهیم میدانند و تبعات آن را میپذیرند. با رشد شهرنشینی و متراکم شدن نیازهای انسانی و بهویژه تقسیم کار در جامعه انسانی و تخصصی شدن امور، اندیشمندان جوامع انسانی برای تسهیل در امور شهرنشینی بر آن شدند که مشارکت اجتماعی را تعمیم دهند؛ زیرا احساس میشد قوانین دستوری به راحتی از سوی شهروندان قابل اجرا نیست و برای توسعه شهری لازم است تمامی افراد جامعه در آن مشارکت داشته و بهترین روش، انتخاب افراد بر اساس حق مساوی برای انتخاب شدن و انتخاب کردن است. به عبارتی دیگر با رشد و توسعه جامعه انسانی و رشد روزافزون نیازهای شهرنشینی و بروز مشکلات آن همچون تراکم، حاشیهنشینی، بیکاری، فقر، نوسازی، اشتغال و...، نیاز به تشکیل کانون اندیشهورزانی بود که با هماندیشی و مساعدت همگانی، راههای برونرفت از معضلات اجتماعی را یافته و با برنامهریزی دقیق، آن را هموار سازند. و به این ترتیب شوراهای شهر و روستا بستری بود که میتوانست این گره را با تعامل گشوده و در جهت بهسازی زندگی اجتماعی گام بردارد.
دولت محله
مدیریت کلانشهری را میتوان یکی از مهمترین مسائل نوین علوم سیاسی و مدیریت در چارچوب مفاهیمی نظیر تمرکززدایی و حکومتهای محلی دانست. هر چند از زمان پیدایش دموکراسیهای غربی بحث تمرکززدایی و محلهگرایی به نوعی مطرح بوده است اما در کشور ما مساله تمرکززدایی و مدیریت شهری مفهوم نوینی است که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و مطرح شدن شوراها در ذیل اصل هفتم قانون اساسی وارد گفتمان سیاسی و اجتماعی جامعه مدنی ایران شد. بنیانگذاران قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدا اصل شوراهای شهر و روستا را به مثابه یکی از اصول جمهوری اسلامی در ذیل فصل هفتم قانون اساسی آورده تا با مشارکت دادن شهروندان در اداره امور مربوط به خودشان، زمینه رشد و شکوفایی شهرها را فراهم آورند اما متاسفانه در طول سالهای گذشته از ظرفیتهای قانون اساسی و شوراهای شهر به خوبی استفاده نشده و تصور عمومی، نقش شوراهای شهر را تا حد یک ناظر شهرداری پایین آورده است. تصور عمومی و باور غلطی که از مساله مدیریت شهری در ایران وجود دارد آن را محدود به مدیریت شهرداری کرده است در حالی که مساله مدیریت شهری مسالهای فراتر از امور شهرداری و شامل کلیه مسائل مربوط به یک شهر اعم از گسترش کالبدی، توسعه فضای سبز، امکانات رفاهی و تفریحی و سایر موارد مربوط به یک شهر میشود.
یک شهر و توسعه ملی
امروزه شهرها به عنوان مرکز تجمع خیل عظیمی از مردم و به عنوان عمدهترین مرکز بازیگران اقتصاد ملی، نیازمند برنامهریزی دقیق و بهبود مدیریت شهری به منظور تثبیت رشد اقتصادی، ثبات سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان و حل بیکاری، فقرزدایی و جلوگیری از تخریب محیط زیست در جهت افزایش رضایتمندی شهروندان است. یکی از مهمترین عناصری که میتواند نقش مهمی در بهبود مدیریت عملکرد شهری داشته باشد شورای شهر است. امروزه یک مدیر شهری باید بتواند نقاط قوت و ضعف شهر خود را بشناسد و در صدد تقویت مزایای رقابتی آن بر آید؛ از این رهگذر است که شهر میتواند نقطه قابل اتکایی در شبکه اقتصادی کشور بیابد و نقش خود را در جهت توسعه ملی بهبود بخشد. بنابراین نتیجه میگیریم که مدیریت شهری با مدیر و ناظر شهرداری تفاوتهای بسیاری دارد، اولی مسوول ارتقای قابلیتها و توانمندیهای شهر و شهرنشینان است در حالی که دومی بیشتر مجری برنامههای مدیران شهری است و پاسخگویی و مسوولیت آن محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدهای آن. شوراهای اسلامی شهر به عنوان هدایتکننده اصلی فعالیتهای شهری برای تحقق مدیریت واحد شهری تعریف میشوند و باید بسیاری از این امور در این پارلمان محلی هماهنگ شوند. یکی از مشکلات عمدهای که شوراها با آن روبهرو هستند، نارسا بودن قانون و اجرای ناقص آن است. بدون شک نارسا بودن و ابهامات قانونی شورا میتواند در روابط بین شوراها و شهرداریها تاثیرگذار باشد، که درمجموع میتوان مشکلات قانون شوراها را در دو بخش محتوایی و اجرایی بررسی کرد. وظیفه اصلی و مهم شورای اسلامی شهر در جریان صحیح قرار دادن امور شهری است.
شورای اسلامی شهر در واقع مرجع تصمیمگیری و وضع مقررات شهری است و البته شهردار مامور اجرای صحیح آن مقررات است، شورا موظف است شهردار را انتخاب کند، بودجه شهرداری و سایر مقررات و ضوابط شهری را تصویب کند و بر اجرای صحیح و کامل آن مصوبات و همه خدماتی که بر عهده شهرداری است، نظارت داشته باشد.
سلاحی به نام برنامهریزی شهری
در قرن بیست و یکم و همزمان با آغاز هزاره سوم بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و شهرنشینی با گامهای بلندی به سمت جلو حرکت میکند. در کشورهای در حال توسعه، رشد سریع جمعیت و تمرکز فعالیت اقتصادی بر گرد شهرهای بزرگ، باعث نابودی بخش کشاورزی در روستاها شده که منجر به مهاجرت گروهی و گسترده به شهرها شده است. شهرنشینی انفجارآمیز، قسمت اصلی شهرها را از بین برده و زاغهها و حلبیآبادها و احداث مسکنهای غیرقانونی چون قارچ از زمین روییده و میرویند. حال سوال این است که با شهرنشینی و شهروندان چگونه باید برخورد کرد تا محیط شهر به یک محیط سالم همراه با آرامش و اطمینان خاطر تبدیل شود؟ به نظر میرسد زمان آن رسیده که با برنامهریزی مدون و اصولی و منطبق با شرایط زمانی به سوی توسعه شهرها برویم. آنچه مسلم است توسعه چشمگیر شهرها از نظر جمعیت و مساحت، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری را به دنبال داشته که این دگرگونیها مشکلات عدیدهای را برای شهرهای بزرگ ایجاد کرده است، از جمله مشکل ترافیک و حمل و نقل درونشهری، مسکن، آلودگی هوا، تراکم بیش از اندازه، فشارهای عصبی، کمبود وسایل تفریحی و فضای سبز، کمبود مراکز اجتماعی و فرهنگی، مشکلات اجتماعی فرهنگی، آلودگی زیست محیطی، دفع پسماند خانگی و بیمارستانی و دهها مورد دیگر که شهرنشینان امروزی با آن مواجه هستند. پس باید با سلاح برنامهریزی شهری به حل این مشکلات رفت و از تکنولوژی برای بهبود هر چه بیشتر و بهتر زندگی شهری سود برد. البته برای توسعه و اعمال مدیریت شهری باید پذیرش متقابل حقوقی میان شهروندان و شهر وجود داشته باشد تا شهر به مکانی دلپذیر برای زندگی تبدیل شود. بررسیهای تاریخی نشان میدهد سابقه مدنیت و شهرنشینی در ایران یکی از طولانیترین سوابق شهرنشینی در جهان است و این بیانگر قدمت دانش و تجربه مدیریت شهری در سرزمین کهن ایران است.
و شوراها...
شوراها به تدریج باید بتوانند برای جلوگیری از روند روزمرگی، به تدوین برنامههای بنیادیتری دست بزنند. طراحی سیستم نظارتی هر یک از کمیسیونهای شورا میتواند یکی از این برنامهها باشد. شوراها با تدوین برنامههای درازمدت، میتوانند سیاستهای کلی شهر را مشخص کنند و ازاین طریق به تدریج در موقع سیاستگذاری و برنامهریزی قرار گیرند و باید این نظریه علمی را بپذیریم که در عصر کنونی برای رسیدن به موفقیت باید به سمت مدیریت یکپارچه و واحد شهری حرکت کرد تا فرآیند منطقی، اصولی و علمی را در روند مدیریت شهری و تاثیری که شوراها میتوانند در اداره شهرها و به خصوص کلانشهرها داشته باشند به خوبی درک کنیم.
بهسازی زندگی اجتماعی
در نظامهای مدرن، اداره جامعه براساس یک توافق جمعی شکل میگیرد. تبعیت با رضایت جامعه انسانی از ساختار قدرت که براساس قرارداد اجتماعی شهروندان ملزم به رعایت قوانین مطروحه هستند و به زبانی سادهتر تمامی شهروندان خود را در تصمیمگیری و تصمیمسازی سهیم میدانند و تبعات آن را میپذیرند. با رشد شهرنشینی و متراکم شدن نیازهای انسانی و بهویژه تقسیم کار در جامعه انسانی و تخصصی شدن امور، اندیشمندان جوامع انسانی برای تسهیل در امور شهرنشینی بر آن شدند که مشارکت اجتماعی را تعمیم دهند؛ زیرا احساس میشد قوانین دستوری به راحتی از سوی شهروندان قابل اجرا نیست و برای توسعه شهری لازم است تمامی افراد جامعه در آن مشارکت داشته و بهترین روش، انتخاب افراد بر اساس حق مساوی برای انتخاب شدن و انتخاب کردن است. به عبارتی دیگر با رشد و توسعه جامعه انسانی و رشد روزافزون نیازهای شهرنشینی و بروز مشکلات آن همچون تراکم، حاشیهنشینی، بیکاری، فقر، نوسازی، اشتغال و...، نیاز به تشکیل کانون اندیشهورزانی بود که با هماندیشی و مساعدت همگانی، راههای برونرفت از معضلات اجتماعی را یافته و با برنامهریزی دقیق، آن را هموار سازند. و به این ترتیب شوراهای شهر و روستا بستری بود که میتوانست این گره را با تعامل گشوده و در جهت بهسازی زندگی اجتماعی گام بردارد.
دولت محله
مدیریت کلانشهری را میتوان یکی از مهمترین مسائل نوین علوم سیاسی و مدیریت در چارچوب مفاهیمی نظیر تمرکززدایی و حکومتهای محلی دانست. هر چند از زمان پیدایش دموکراسیهای غربی بحث تمرکززدایی و محلهگرایی به نوعی مطرح بوده است اما در کشور ما مساله تمرکززدایی و مدیریت شهری مفهوم نوینی است که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و مطرح شدن شوراها در ذیل اصل هفتم قانون اساسی وارد گفتمان سیاسی و اجتماعی جامعه مدنی ایران شد. بنیانگذاران قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدا اصل شوراهای شهر و روستا را به مثابه یکی از اصول جمهوری اسلامی در ذیل فصل هفتم قانون اساسی آورده تا با مشارکت دادن شهروندان در اداره امور مربوط به خودشان، زمینه رشد و شکوفایی شهرها را فراهم آورند اما متاسفانه در طول سالهای گذشته از ظرفیتهای قانون اساسی و شوراهای شهر به خوبی استفاده نشده و تصور عمومی، نقش شوراهای شهر را تا حد یک ناظر شهرداری پایین آورده است. تصور عمومی و باور غلطی که از مساله مدیریت شهری در ایران وجود دارد آن را محدود به مدیریت شهرداری کرده است در حالی که مساله مدیریت شهری مسالهای فراتر از امور شهرداری و شامل کلیه مسائل مربوط به یک شهر اعم از گسترش کالبدی، توسعه فضای سبز، امکانات رفاهی و تفریحی و سایر موارد مربوط به یک شهر میشود.
یک شهر و توسعه ملی
امروزه شهرها به عنوان مرکز تجمع خیل عظیمی از مردم و به عنوان عمدهترین مرکز بازیگران اقتصاد ملی، نیازمند برنامهریزی دقیق و بهبود مدیریت شهری به منظور تثبیت رشد اقتصادی، ثبات سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان و حل بیکاری، فقرزدایی و جلوگیری از تخریب محیط زیست در جهت افزایش رضایتمندی شهروندان است. یکی از مهمترین عناصری که میتواند نقش مهمی در بهبود مدیریت عملکرد شهری داشته باشد شورای شهر است. امروزه یک مدیر شهری باید بتواند نقاط قوت و ضعف شهر خود را بشناسد و در صدد تقویت مزایای رقابتی آن بر آید؛ از این رهگذر است که شهر میتواند نقطه قابل اتکایی در شبکه اقتصادی کشور بیابد و نقش خود را در جهت توسعه ملی بهبود بخشد. بنابراین نتیجه میگیریم که مدیریت شهری با مدیر و ناظر شهرداری تفاوتهای بسیاری دارد، اولی مسوول ارتقای قابلیتها و توانمندیهای شهر و شهرنشینان است در حالی که دومی بیشتر مجری برنامههای مدیران شهری است و پاسخگویی و مسوولیت آن محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدهای آن. شوراهای اسلامی شهر به عنوان هدایتکننده اصلی فعالیتهای شهری برای تحقق مدیریت واحد شهری تعریف میشوند و باید بسیاری از این امور در این پارلمان محلی هماهنگ شوند. یکی از مشکلات عمدهای که شوراها با آن روبهرو هستند، نارسا بودن قانون و اجرای ناقص آن است. بدون شک نارسا بودن و ابهامات قانونی شورا میتواند در روابط بین شوراها و شهرداریها تاثیرگذار باشد، که درمجموع میتوان مشکلات قانون شوراها را در دو بخش محتوایی و اجرایی بررسی کرد. وظیفه اصلی و مهم شورای اسلامی شهر در جریان صحیح قرار دادن امور شهری است.
شورای اسلامی شهر در واقع مرجع تصمیمگیری و وضع مقررات شهری است و البته شهردار مامور اجرای صحیح آن مقررات است، شورا موظف است شهردار را انتخاب کند، بودجه شهرداری و سایر مقررات و ضوابط شهری را تصویب کند و بر اجرای صحیح و کامل آن مصوبات و همه خدماتی که بر عهده شهرداری است، نظارت داشته باشد.
سلاحی به نام برنامهریزی شهری
در قرن بیست و یکم و همزمان با آغاز هزاره سوم بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و شهرنشینی با گامهای بلندی به سمت جلو حرکت میکند. در کشورهای در حال توسعه، رشد سریع جمعیت و تمرکز فعالیت اقتصادی بر گرد شهرهای بزرگ، باعث نابودی بخش کشاورزی در روستاها شده که منجر به مهاجرت گروهی و گسترده به شهرها شده است. شهرنشینی انفجارآمیز، قسمت اصلی شهرها را از بین برده و زاغهها و حلبیآبادها و احداث مسکنهای غیرقانونی چون قارچ از زمین روییده و میرویند. حال سوال این است که با شهرنشینی و شهروندان چگونه باید برخورد کرد تا محیط شهر به یک محیط سالم همراه با آرامش و اطمینان خاطر تبدیل شود؟ به نظر میرسد زمان آن رسیده که با برنامهریزی مدون و اصولی و منطبق با شرایط زمانی به سوی توسعه شهرها برویم. آنچه مسلم است توسعه چشمگیر شهرها از نظر جمعیت و مساحت، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری را به دنبال داشته که این دگرگونیها مشکلات عدیدهای را برای شهرهای بزرگ ایجاد کرده است، از جمله مشکل ترافیک و حمل و نقل درونشهری، مسکن، آلودگی هوا، تراکم بیش از اندازه، فشارهای عصبی، کمبود وسایل تفریحی و فضای سبز، کمبود مراکز اجتماعی و فرهنگی، مشکلات اجتماعی فرهنگی، آلودگی زیست محیطی، دفع پسماند خانگی و بیمارستانی و دهها مورد دیگر که شهرنشینان امروزی با آن مواجه هستند. پس باید با سلاح برنامهریزی شهری به حل این مشکلات رفت و از تکنولوژی برای بهبود هر چه بیشتر و بهتر زندگی شهری سود برد. البته برای توسعه و اعمال مدیریت شهری باید پذیرش متقابل حقوقی میان شهروندان و شهر وجود داشته باشد تا شهر به مکانی دلپذیر برای زندگی تبدیل شود. بررسیهای تاریخی نشان میدهد سابقه مدنیت و شهرنشینی در ایران یکی از طولانیترین سوابق شهرنشینی در جهان است و این بیانگر قدمت دانش و تجربه مدیریت شهری در سرزمین کهن ایران است.
و شوراها...
شوراها به تدریج باید بتوانند برای جلوگیری از روند روزمرگی، به تدوین برنامههای بنیادیتری دست بزنند. طراحی سیستم نظارتی هر یک از کمیسیونهای شورا میتواند یکی از این برنامهها باشد. شوراها با تدوین برنامههای درازمدت، میتوانند سیاستهای کلی شهر را مشخص کنند و ازاین طریق به تدریج در موقع سیاستگذاری و برنامهریزی قرار گیرند و باید این نظریه علمی را بپذیریم که در عصر کنونی برای رسیدن به موفقیت باید به سمت مدیریت یکپارچه و واحد شهری حرکت کرد تا فرآیند منطقی، اصولی و علمی را در روند مدیریت شهری و تاثیری که شوراها میتوانند در اداره شهرها و به خصوص کلانشهرها داشته باشند به خوبی درک کنیم.
ارسال نظر