پیوند فیات با بخش دولتی خودرو در ایران؟
یکی از ملموس‌ترین نتایج برجام شنیدن مجدد نام‌ها و نشانه‌های تجاری معروف برای مشارکت در صنعت خودروسازی ایران است. صنعت خودروی ایران بر اثر تحریم‌های شدید هسته‌ای، تنها به شنیدن نام‌های ناآشنا و بعضا با عمری کمتر از یک دهه چینی خو گرفته بود. نام‌های که یافتن آنها حتی برای بسیاری از متخصصین و کارشناسان در اینترنت هم مقدور نبود به‌عنوان شرکای تجاری صنعت خودروی ایران مطرح می‌شدند. بعضا این شرکت‌ها که عمری بسیار محدود دارند، بازار بزرگ ایران را محلی برای تست عملیاتی محصولات خود می‌یافتند. بازاری با ذائقه و تاریخچه اروپایی که از بسیاری از بازارهای معمول چنین شرکت‌هایی، بسیار سرتر و پیشرفته‌تر بود. هرچند بسیاری از این برندها به‌رغم تحریم‌های شدید و بسته بودن درهای بازار به روی خودروسازان مطرح دنیا در چند سال اخیر موفقیت شایانی هم کسب نکردند که نشان از تمایل شدید مشتری ایرانی به نشان تجاری مطرح دارد.

اما برجام تاثیر شگرفی بر این روند نهاد. برندهای مطرح جهانی برای ورود به بازار بزرگ ایران رقابت خوبی را شروع کرده‌اند که در دراز مدت به انتفاع مشتری ایرانی منتهی خواهد شد. در این بین، برندهای فرانسوی که تامین‌کنندگان سنتی بازار خودروی ایران در چند دهه اخیر بودند، زودتر از بقیه سازندگان به بازار بازگشتند. در این بین خبرهای جسته و گریخته و حتی تاکید مدیر عامل ایران خودرو به ورود فیات به بازار ایران، اهمیت ویژه‌ای دارد. هرچند برخی از مسوولان غیردولتی در خلال سفرهای هیات‌های ایتالیایی از اهداف غیرقابل باور و دست نیافتنی درخصوص برنامه‌های فیات در ایران گمانه‌زنی کرده‌اند،اما ورود فیات به بازار خودروی ایران می‌تواند مهندسی قسمت ارزان قیمت و میانه بازار را به کلی تغییر دهد.

فیات قبل از انقلاب در ایران حضور داشت. برندهای دیگر ایتالیایی مانند آلفا رومئو و لانچیا در قسمت خودروهای لوکس ایران کاملا شناخته شده هستند. فیات با مدل ۱۱۰۰ خود، در ناوگان تاکسیرانی کشور در دهه ۴۰ شرکت ناشناخته‌ای در ایران نبود اما فعالیت چندان گسترده‌ای در قبل از انقلاب نداشت. به‌رغم قیمت ارزان‌تر از سایر مدل‌های زیر شاخه لوکس خود، موفقیت آن در بازار ایران چندان قابل‌توجه نبود. بعد از انقلاب، همکاری با فیات بیشتر در حوزه خودروهای تجاری ادامه داشت. فیات با صادرات شاسی درایو مینی باس در ایران ادامه حیات می‌داد و بعدها با تولید کامیون این ارتباط را حفظ نمود. تمایل فیات به ورود به بازار خودروهای سواری در ایران، ناشی از یک سیاست سنتی در این شرکت برای همکاری با بازارهای با سلطه شدید دولت در بازار خودرو بود. فیات، تامین‌کننده اصلی قطعات خودرو به شوروی سابق بود که با نام لادا عرضه می‌شد و همین رفتار را در بازار بسته آن زمان ترکیه، برزیل و آرژانتین هم دنبال می‌کرد. بازار بسته ایران هم محل جذابی برای خودنمایی فیات به حساب می‌آمد. این تمایل همزمان با جریان نوسازی صنایع خودرو در ایران در سال‌های بعد از جنگ و دولت سازندگی منجر به شروع مذاکرات گسترده با فیات شد. به نقل از خاطرات مدیرعامل وقت ایران خودرو، مذاکرات با فیات با سرعت خوبی پیش می‌رفت و قرارداد فی مابین برای امضا آماده شد. اما در لحظات نهایی، تصمیم کلان برای همکاری با پژوی فرانسه منجر به عقد قرارداد با فیات نشد. پژو مالک تالبوت بود که تامین‌کننده قطعات پیکان بود و شاید به همین دلیل مدیران صنعتی وقت، ایران خودرو را به عقد قرارداد با پژو ترغیب کردند.

رابطه فیات و ایران خودرو با قرارداد پژو قطع نشد. همزمان با عقد قرارداد پژو، مدیرعامل ایران خودرو تغییر کرد و مدیرعامل جدید که سودای توسعه ایران خودرو و تبدیل آن به یک خودروساز با تیراژ بالا را در کنار توسعه یک برند ملی در سر می‌پروراند به رابطه با فیات ادامه داد. مذاکرات ایران خودرو و فیات در این دوره بیشتر حول تولید خودروی فیات دوبلو (یک خودروی چند منظوره MPV) و تامین قوای محرکه برای محصول پیکان جدید بود. مدیر عامل وقت ایران خودرو، گویا نگران از کارشکنی پژو در تامین موتور و گیربکس و سایر قطعات اصلی پلت فرم پیکان جدید بود و تلاش داشت با همکاری یک خودروساز بزرگ دیگر، بالانس قدرت در ایران خودرو ایجاد نماید. مذاکرات برای تامین موتور به بار نشست و تفاهم‌نامه‌ای برای تامین موتور از فیات برای محصول داخلی ایران خودرو امضا شد. این تفاهم‌نامه هرچند مراحل فنی خود را گذراند ولی بنا به دلایلی اجرایی نشد. همزمان اولین محصول ایران خودرو هم بر پایه محصولات پژو ساخته شد و قوای محرکه آن به جای فیات، از پژو قرض گرفته شد. این قطع ارتباط، منجر به تیرگی روابط ایران خودرو و شاخه ترکیه‌ای فیات، شرکت توفاژ شد و حتی بعد‌ها شایعاتی مبنی بر دریافت غرامت و خسارت از فیات منتشر شد.

مدیرعامل مستعفی ایران خودرو که به بخش خصوصی پیوسته بود، این بار با فیات روابط محکم‌تری برقرار کرد و موفق شد قرارداد تولید اولین محصول سواری فیات را در ایران امضا کند. کارخانه فیات در ایران، هرچند به عظمت ایران خودروی بازسازی شده نبود، ولی از امکانات خوبی بهره می‌برد که بالاتر از سطح توان و سلیقه بخش خصوصی ایران بود. اما این کارخانه نسبتا مدرن کوچک، منجر به نقش‌آفرینی مهم فیات در ایران نشد. مشکلات مالی و عدم حمایت دولت جدید از مجموعه خودروسازی خصوصی شریک فیات، عملا کار را متوقف کرد و به‌رغم فروش نسبتا مناسب در شروع کار، فیات مجددا مجبور شد ایران را ترک نماید.

حالا بعد از سال‌ها، صحبت از بازگشت فیات به ایران خودرو به‌عنوان یک شریک تجاری جدی در رسانه‌ها و مصاحبه‌های مدیران ایران خودرو شنیده می‌شود. هرچند فیات در این بازه زمانی تغییرات عمده‌ای کرده است. فیات در این بازه سهام خودروسازی کرایسلر را به‌صورت صد در صد خرید و آن را در مجموعه فیات ادغام کرد. حال فیات از یک شرکت ایتالیایی صرف، به یک شرکت آمریکایی تبدیل شده است که می‌تواند نقش بسیار مهمی در توسعه صنعت خودروی ایران بازی کند. باید ماند و دید آیا فیات نهایتا می‌تواند با بخش دولتی ایران پیوند قابل اطمینانی برقرار کند یا دوباره سراغ بخش خصوصی ایران می‌رود؟ به هرصورت، حرکت به سمت بخش خصوصی با بررسی دقیق‌تر و حساب شده‌تر، در قالب مشارکت در سرمایه‌گذاری و پشتیبانی مالی می‌تواند سهم مستقلی در بازار ایران به فیات اعطا نماید که آن را از خطرات احتمالی اعمال نفوذ خودروسازان فرانسوی در ایران خودرو در امان نگه داشته و به تیراژ تولید بالا دست یابد.