آرنولد چلنجر!
همه می‌دانند این شورولت کوروت بود که سبک جدیدی را در دنیای خودروهای آمریکایی باب کرد؛‌ سبکی موسوم به عضلانی‌ها یا ماسل‌ها. بعد از او، کامارو بود که سبک منحصر به فردی را آورد؛ ماسل‌های اسپرت. سپس نوبت به فورد موستانگ رسید که برای خودش پونی‌کارها (همان عضلانی‌هایی که انتهایی کوچک و سری بزرگ داشتند) را ابداع کرد. پونتیاک کسی بود که پایه‌گذار عضلانی‌های مسابقه‌ای شد. نکته مشترک درباره همه اینها، ادعای عضلانی بودنشان است. چیزی که در واقع فقط معطوف به یک کاپوت بزرگ و گلگیرهایی برآمده می‌شد. باید اعتراف کرد که اولین و آخرین عضلانی واقعا درشت‌اندام آمریکایی، چلنجر است؛ دوج چلنجر. پدیده‌ای که این ویژگی خود را بعد از نزدیک به 6 دهه همچنان حفظ کرده است. او هنوز هم با آن هیبت مثال‌زدنی‌اش یک سر و چند گردن از همه بالاتر است. چلنجر هیچ‌گاه وارد بازی لفاظی بقیه نشد. نه ادعایی کرد و نه دعوایی. فقط می‌آمد، رقبا را بیچاره می‌کرد و می‌رفت. حالا دوج، برای نسخه 2016 این پهن‌پیکر سراغ همان کیت رویایی اس.آر. تی هلکات رفته است. این یعنی نصب مرگبارترین جنگ‌افزارها روی آن. این یک زنگ خطر برای موستانگ‌ها، کاماروها و کوروت‌ها نیست، این یک هشدار برای تانک‌های نظامی است! از کجا شروع شد؟
اولین‌باری که دوج خودرویی به اسم چلنجر را تولید کرد، سال ۱۹۵۸ بود. یک سدان سایز بزرگ که اصلا رنگ و بویی از وقار و ابهت نبرده بود. این خودرو را می‌شد نسخه لوکس‌تر و قوی‌تر نسل چهارم کورونت نامید. چهره‌اش با همان ساختار متعارف دهه ۵۰ طراحی شده بود. چیزی که نمونه عالی‌اش را روی کادیلاک الدورادو دیده بودیم. شاید فروش به نسبت خوبی را تجربه کرد ولی هرگز نتوانست به‌عنوان یک خودروی محبوب خودش را در دل مشتری بگنجاند. شاید به همین خاطر بود که ساخت آن حدود یک سال بعد از رونمایی متوقف شد. حقیقت آن است که داستان چلنجرهای واقعی از سال ۱۹۷۰ شروع می‌شود. خودرویی که با اضافه شدن به بازی کامارو و موستانگ، مثلث عضلانی‌های آمریکایی را تکمیل می‌کرد؛ اما چلنجر یک تفاوت بزرگ با آنها داشت؛ بزرگ بود. خیلی بزرگ‌تر بود. حتی بزرگ‌تر از پلایموث باراکودا که در زمان خودش به کِشتی چرخ‌دار معروف شده بود و این نقطه‌ای بود که باعث محبوبیت شدید این خودرو شد. همان ابتدا با پیشرانه‌های حجیمی که تولید کرد، دل همه را برد. پیشرانه‌هایی که در مدل پایه ۲/ ۵ لیتری هشت سیلندر V شکل و در مدل نهایی به حجم باورنکردنی ۲/ ۷ لیتری با همان آرایش رسیده بودند. همان سال اول عرضه، نزدیک به ۸۰ هزار دستگاه از آن فروخته شد. رکوردی بی‌نظیر برای خودرویی که هرگز تصور نمی‌شود بتواند مشتریان شورولت کامارو و فورد موستانگ را به سمت خودش بکشد. یک سال بعد حضور تیپ R/ T‌ این خودرو در فیلم «ونیشینگ پوینت» شخصیت سینمایی‌اش را هم نشان داد. کاپوت کشیده به همراه چراغ جلوهای گرد دوبل، کل ظاهر چلنجر را تعریف می‌کرد. در ایامی که بازار عضلانی آمریکایی مملو از محصولات با جعبه‌دنده اتوماتیک بودند، کرایسلر (مالک برند دوج) ریسک بزرگی کرد و از گیربکس‌های جدید دستی خود پرده‌برداری کرد. گیربکس‌هایی که البته ساده هم نبودند.
مکانیزم آنها افزایش ناگهانی گشتاور بود. اواسط دهه 70 میلادی، دوج از پیشرانه‌های پرقدرت «مگنوم» رونمایی کرد. قوای محرکه‌ای که به زعم آنها هم قابلیت‌های شهری داشت و هم مسابقه‌ای. با اقبال چشمگیری که از این بلوک موتور به عمل آمد،‌ ویرایش فوق‌العاده HEMI نیز وارد خط تولید شد. حالا دیگر چلنجر یکی از معدود خودروهای آمریکایی است که می‌تواند به سرعت 240 کیلومتر در ساعت برسد. شاید تولید چلنجر به خاطر حضور کامارو و موستانگ بوده باشد ولی شورولت و فورد به خاطر عرضه نسخه‌های تقویت‌شده این خودرو بود که دست به کار شدند و کامارو Z28 و موستانگ باس 302 را تولید کردند. روال موفقیت‌آمیز چلنجر با عرضه نسل 2 در سال 1978 ناگهان متوقف شد. دوج محصولی را معرفی کرد که اصلا در حد و اندازه‌های مدل قبلی نبود. شرکت بنا به دلایل مالی مجبور بود که بخشی از کار را با میتسوبیشی ژاپن شریک شود و چلنجر نسل دوم را روی پلت‌فرم گالانت بسازد. البته این پروسه خیلی زود فیصله پیدا کرد و دنیا خودش را برای عرضه نسل 3 آماده کرد. سال 2008 همان شوکی که چلنجر با نسل اولش به دنیا وارد کرده بود،‌ با نسخه جدید واردش شد. چهره چلنجر نسل جدید فوق‌العاده گیراتر شده بود. تزریق ویژگی‌های مدرن به ظاهر و تلفیق آن با ذات کلاسیک، معجون خیره‌کننده‌ای از آن ساخت. به خصوص وقتی برای اولین‌بار در سال 2015 شرکت از ویرایش HellCat پرده‌برداری کرد. نسخه‌ای که شامل یکی از قوی‌ترین تولیدات تمام تاریخ چلنجرها می‌شد. این خودرو علاوه بر جادوگری قسمت فنی که بعدا به آن اشاره خواهیم کرد، هلکات از نظر ظاهری نیز یکی از درخشان‌ترین تولیدات دوج به حساب می‌آید.
درست مانند چلنجرهای ۱۹۷۰،‌ روی کاپوت این خودرو نیز یک هواکش برجسته تعبیه شده است. نه از آنهایی که فقط محض زیبایی گذاشته می‌شوند. چیزی که واقعا در گردش جریان هوا به زیر کاپوت موثر است. نسخه هلکات با جلوپنجره‌ای مشابه با دیگر نمونه‌ها تولید خواهد شد. تنها تفاوتش این است که زیر سپر یک اسپلیتر (جداکننده هوا) از جنس فیبر کربن تعبیه شده که علاوه بر افزایش قابلیت‌های آیرودینامیک، به زیبایی آن نیز افزوده است. چلنجرهای جدید با رینگ‌های فرورفته، حس و حال جت‌های مخصوص درگ را می‌دهد. چراغ‌های جلویی درست مانند لوله تانک قلب حریف را نشانه رفته‌اند. اصرار شدید دوج به حفظ سنت طراحی را بیش از هرجایی دیگر، در قسمت عقب خودرو می‌بینیم. جایی‌که همان چراغ‌های کشیده و یکدست قرمز را مشاهده می‌کنیم. اگزوزها گویی با فرم کلی خودرو همخوانی دارند. ساده و شکیل. این همان چیزی است که در سراسر قسمت‌های بیرون چلنجر می‌توان دید. یک بال عقب ساده، شاید در عمل به نظر کارآ نباشد ولی واقعیت آن است که در سرعت‌های بالا همین بال عقب ساده،‌ نیروی شدید پایین‌برنده را به چرخ‌های عقب منتقل می‌کند.
اوضاع در داخل کابین تغییر می‌کند. از آنجا که چشمان مالک در اغلب مواقع داخل خودرو را می‌بیند، کمی به هیجان درونی آن افزوده شده است. حضور نمایشگرهای مدرن برای خودرویی که سال‌ها است رنگ دیجیتال را به خود ندیده، جالب و غافلگیرکننده است. عریض بودن چلنجر این امکان را برایش به ارمغان آورده که از صندلی‌های بزرگ و راحت بهره بگیرد. دسته‌دنده، یکی از بهترین ریزه‌کاری‌های این دوج محسوب می‌شود. ساختاری که تصور نمی‌شود دیگر بتوان در زیبایی آن تغییری اعمال کرد.


کشتی‌گیر یا رنجر؟
این یک چلنجر عادی نیست. نباید هم باشد. پیشرانه این خودرو با حجم ۶.۲ لیتر و آرایش همیشگی هشت سیلندر V شکل به سیلندرهایی ۱۰۴ میلی‌متری مجهز شده است. به لطف حضور یک سوپرشارژ عظیم‌الجثه، خروجی این هلکات به عدد وحشتناک ۷۰۷ اسب‌بخار در دور موتور ۶۰۰۰ رسیده است. گشتاور آن نیز با عبور از مرز ۸۸۰ نیوتن‌متر خون شما را به جوش می‌آورد. حداکثر دور موتوری که بلوک این پیشرانه می‌تواند تحمل کند ۸۲۰۰ دور در دقیقه است. وقتی می‌گوییم چلنجر واقعا بزرگ است،‌ دلیل دارد. این خودرو با طول ۵ متری، عرض ۲ و ارتفاع ۵/ ۱متری یکی از پهناورترین خودروهای موجود در دنیا است.

البته همین ساختار درشت‌اندام وزنش را هم تا حد ۲۰۱۸ کیلوگرم بالا برده است. با در نظر گرفتن آن قدرت و این سنگینی، متوقف کردن چلنجر چالش بزرگی برای خودش محسوب می‌شود. دوج برای رفع این مشکل از دیسک ترمزهای دوبل ۳۹۰ میلی‌متری برای چرخ‌های جلو و دیسک‌های ۳۵۰ میلی‌متری سوراخ‌دار خنک‌شونده برای چرخ‌های عقب استفاده کرده است. در ضمن تایرهای ۲۰ اینچی ۴۰/ ۲۷۵ میلی‌متری آن هم چسبندگی بی‌نظیری را فراهم می‌کند. تمام توانمندی این خودرو در شتابش خلاصه شده است. جایی‌که نقش اصلی آن را جعبه‌دنده ضریب کوتاه ۶ سرعته دستی بازی می‌کند. کمتر کسی باور می‌کند که این آهن‌پاره ۲ تُنی بتواند صفر تا صد را زیر ۴ ثانیه بپیماید. درست مانند سوپراسپرت‌های سایز کوچک دو توربو. شتاب صفر تا ۱۶۰ آن نیز ۱/ ۸ ثانیه خواهد بود. صفر تا ۲۰۰ آن ۱۲ ثانیه طول می‌کشد. صفر تا ۲۵۰ کیلومتر در ساعتش ۲/ ۲۱ ثانیه و دست آخر شتاب صفر تا ۳۰۰ چلنجر هلکات ۵۲ ثانیه ثبت شده است.
از آنجا که دوج ادعا می‌کند این خودرو برای حضور در رقابت‌های درگ نیز مناسب است، باید دید در این قسمت چه می‌کند. راستش را بخواهید نتیجه‌ای که حاصل می‌شود بیش از حد توان اوست. با چلنجر فوق می‌توان یک‌چهارم مایل یا 402 متر را که مسافت استاندارد برای رقابت درگ است در 9/ 11 ثانیه‌ای با سرعت 200 کیلومتر در ساعت پیمود. برای ابرخودروها ثبت زمان زیر 12 ثانیه فوق‌العاده اهمیت دارد. این هیولای آمریکایی یک مسیر یک کیلومتری را طی 2/ 21 ثانیه می‌پیماید. با احتساب مصرف سوخت 5/ 17 لیتر در صد کیلومترش، با یک باک پُر می‌توان چیزی حدود 330 کیلومتر با آن پیمایش داشت.

نظر دیگران
مجله «اتومبیل مگ» دوج چلنجر با ویرایش هلکات را این‌طور معرفی می‌کند: اگر شما آلمان بودید با این پول تنها می‌توانستید یک دوچرخه برقی بخرید. یا برعکس، در آلمان خودرویی که این همه قدرت و آپشن داشته باشد، معادل آن می‌توانید بخش عمده‌ای از سهام کرایسلر (مالک برند دوج) در آمریکا را بخرید. واقعا معرکه است. دوج همیشه با چلنجرهایش غوغا می‌کند. مخصوصا وقتی می‌بینیم روی آن یک کوله‌پشتی پر از مواد محترقه نصب است. اینکه چطور دوج توانسته آن پیشرانه عظیم‌الجثه را درون سینه این سازه غول‌آسا بگنجاند ولی توزیع وزنش از حالت تعادل خارج نشود،‌ بزرگ‌ترین مزیت آن است. هفته‌نامه خودرویی «اتوویک» نیز چلنجر جدید با پکیج تقویتی را این‌گونه توصیف می‌کند: اگر می‌خواهید یک هلکات بخرید، اول از همه از سلامت قلبتان مطمئن باشید. این خودرو آنقدرها هم که فکر می‌کنید گوش به فرمانتان نیست. اساسا همین رام‌نشدن و آشوبگری‌اش است که جذابش می‌کند. شما هرچقدر هم که بزرگ باشید باز هم در کابین آن گم می‌شوید و این یعنی یک عضلانی اصیل. چیزی که سال‌ها پیش فقط با شِوی (شورولت) بلیزر حس می‌شد. برخلاف سوپراسپرت‌های اروپایی، نوع رانندگی با این خودرو شامل چند حالت اسپرت، شهری و مسابقه‌ای نمی‌شود. چلنجر هلکات فقط یک جور راه می‌رود؛ با وحشی‌گری. مجله «کار‌ اند درایور» که همیشه این خودرو را یکی از محبوب‌ترین‌هایش معرفی کرده، در مقاله آزمون فنی آن می‌آورد: در ایامی که فورد و جنرال‌موتورز با طراحی محصولات جدیدشان همه را ناامید کرده‌اند،‌ این کرایسلر است که همچنان با همان ظاهر ساده ولی باوقار خود اصالت را حفظ می‌کند. دوج مدل چلنجر با موتور هِمی آن هم نسخه هلکات،‌ از این بهتر نمی‌شود. با دور موتور زیر ۲۰۰۰ rpm گویی سوار یک آسیایی هیبریدی شده‌اید؛ اما با عبور پیشرانه از این دور موتور، ناگهان ورق برمی‌گردد و آن روی ترسناک چلنجر خود را نمایان می‌کند. شک نکنید حتی اگر یک ماسل‌سوار حرفه‌ای هم باشید ولی حداقل برای اولین‌باری که پشت فرمان چلنجر قرار می‌گیرید غیرممکن است که هرزگردی تایرها را تجربه نکنید. مجله «رود‌اند ترک» یکی از اولین نشریاتی که توانست با ویرایش ۲۰۱۶ این خودرو ملاقات داشته باشد، در مطلبی با عنوان بازگشت دوج به دنیای درگ نوشت: دوج در سال‌های اخیر حسابی باب میل مشتری‌اش کار کرده بود.

تولید چارجر با چهره خشن و کارآیی محافظه‌کار از یکسو و تولید انواع و اقسام پیکاپ رَم، مشتری بی‌روح امروزی را قانع کرد. حالا وقت آن شده که کمی به خودش برسد. دوج با پکیج تقویتی که روی چلنجرش نصب کرده، بازگشتی توفانی به دنیای مسابقه درگ داشته است. یک عضلانی اسپرت که هرکسی نمی‌تواند از پس تعادل بین آن قدرت و این جعبه‌دنده دستی‌ بربیاید. دست آخر نگاهی می‌اندازیم به مجله «تاپ گیر» که همیشه با ادبیاتی طنز، انتقادات سختی به خودروها و شرکت‌های معروف وارد می‌کند. در مطلبی که درباره این دوج نوشته شده، می‌خوانیم: باز هم یکی از همان دستگاه‌های دودزا و پر سر و صدای آمریکایی آمد. توصیه می‌شود هیچ‌گاه این چلنجر را در گاراژ منزلتان روشن نکنید چون قطعا موقع حرکت مدام به درب و دیوار یا ماشین‌های بغلی‌‌تان می‌خورید. البته این در حالی است که باید ببینید اصلا این خودرو در پارکینگتان جا می‌شود یا خیر؟ کرایسلر عملا با این دوج یک دهن‌کجی واضح به سبک نوین خودروسازی کرده است. چیزی که اروپایی‌ها به آن بهینه‌سازی مصرف سوخت و کاهش آلایندگی می‌گویند. هلکات در ایامی وارد بازار می‌شود که نسل جدید راننده‌های جوان و نوجوان اصلا با چیزی به اسم گیربکس دستی آشنایی ندارند. مهم این است که پس از سال‌ها شاهد خودرویی هستیم که مفهوم اسب‌بخار را به معنی واقعی برای شما به تصویر می‌کشد.