از پیامک سه میلیونی برای هادی نوروزی تا سونامی نظرسنجیها در صداوسیما
«نود» سنجی!
بهروز رسایلی
از گذشته های دور عقیده و نظر مردم همواره برای مسوولان و دستاندرکاران حوزههای مختلف حائز اهمیت به شمار میآمده است.
بهویژه در رشتهای مثل فوتبال که در ارتباط مستقیم با تعلقات خاطر توده مردم است، این آگاهی از نظر عامه اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. با این وجود تا همین چند سال قبل به ندرت میشد متر و معیار دقیقی برای سنجش افکار هواداران فوتبال پیدا کرد و به همین جهت، خیلی از مواقع مسائلی به مردم و علاقه آنها نسبت داده میشد که شاید کوچکترین تناسبی با واقعیت نداشت.
از گذشته های دور عقیده و نظر مردم همواره برای مسوولان و دستاندرکاران حوزههای مختلف حائز اهمیت به شمار میآمده است.
بهویژه در رشتهای مثل فوتبال که در ارتباط مستقیم با تعلقات خاطر توده مردم است، این آگاهی از نظر عامه اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. با این وجود تا همین چند سال قبل به ندرت میشد متر و معیار دقیقی برای سنجش افکار هواداران فوتبال پیدا کرد و به همین جهت، خیلی از مواقع مسائلی به مردم و علاقه آنها نسبت داده میشد که شاید کوچکترین تناسبی با واقعیت نداشت.
بهروز رسایلی
از گذشته های دور عقیده و نظر مردم همواره برای مسوولان و دستاندرکاران حوزههای مختلف حائز اهمیت به شمار میآمده است.
بهویژه در رشتهای مثل فوتبال که در ارتباط مستقیم با تعلقات خاطر توده مردم است، این آگاهی از نظر عامه اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. با این وجود تا همین چند سال قبل به ندرت میشد متر و معیار دقیقی برای سنجش افکار هواداران فوتبال پیدا کرد و به همین جهت، خیلی از مواقع مسائلی به مردم و علاقه آنها نسبت داده میشد که شاید کوچکترین تناسبی با واقعیت نداشت.
در این شرایط ابداع تکنولوژی تلفن همراه و گسترش حیرتانگیز استفاده از آن، بهویژه در کنار یک سرویس جادویی مثل «پیام کوتاه» باعث شد تا همه چیز زیر و رو شود و پژوهشهایی که گمان میشد انجامش در تیراژ محدود هم به ماهها زمان و کلی هزینه نیاز دارد، تنها ظرف چند ساعت با بهایی کمتر از ۲۰۰ ریال انجام بگیرند! بهطور مثال، تا یک دهه قبل هیچکس نمیتوانست حدس بزند که روزی این معمای تاریخی که پرسپولیسیها بیشترند یا استقلالیها حل شود، اما حالا سالی چند بار این سوال از مردم پرسیده میشود و آنها هم در مقیاس میلیونی نظرشان را میگویند. با این مقدمه، قصد داریم سراغ تب برگزاری نظرسنجی در رسانههای ورزشی کشورمان برویم و نگاهی بیندازیم بر کم و کاستیها، نقاط قوت و نیز ابعاد جالبی که متوجه هرکدام از این افکارسنجیها است.
تاریخی که به دو قسمت تقسیم میشود
بیتردید تاریخ برنامه نود را میتوان به دو قسمت قبل و بعد از افزوده شدن بخش نظرسنجی تقسیم کرد. اکنون در حالی که حدود ۷ سال از حیات این بخش در برنامه نود میگذرد که حتی حالا تصور روی آنتن رفتن این برنامه بدون یک سوال پیام کوتاه هم غیرممکن به نظر میرسد. حالا مردم عادت کردهاند که هر دوشنبهشب، به پرسشی در مورد یکی از مسائل روز فوتبال ایران جواب بدهند. نظرسنجیهای برگزار شده در برنامه نود تا به حال جنجالهای فراوانی به پا کرده است. از جمله مهیجترین مسابقات این برنامه، میتوان به مواردی از قبیل سوال در مورد محبوبترین تیم ایران، محبوبترین بازیکن تاریخ فوتبال کشورمان، انتخاب سرمربی داخلی یا خارجی برای تیم ملی و صعود یا عدم صعود به جام جهانی با دایی و کیروش اشاره کرد. بزرگترین امتیاز نظرسنجی فردوسیپور نسبت به موارد مشابه، آن است که تمام مراحل مسابقههای او بهطور مکانیزه و شفاف برگزار میشوند و از دریافت پیامکها تا قرعه کشی آنها، همه چیز درست در مقابل چشم مردم است.
در حال حاضر میانگین شرکتکنندگان در نظرسنجیهای نود، بین یک و نیم تا دومیلیون نفر است، اما در پرمشارکتترین مسابقه این برنامه بیش از پنج میلیون پیامک به سامانه ۲۰۰۰۹۰ ارسال شده است. عادل سوالات پیام کوتاهش را با دقت خاصی طراحی میکند و معمولا تنظیم آنها طوری است که در نهایت موید افکار این مجری تلویزیونی از کار دربیاید. فردوسیپور برای گرفتن رأیی همسو و هماهنگ با نظرات خودش از مردم، ترفندهای خاصی دارد؛ مثلا اگر روند پاسخ دادن مخاطبان مطلوب او باشد، حداقل ۵۰ دقیقه تا یک ساعت طول میکشد تا او نظر مردم را اعلام کند، اما اگر مغایرتی بین پیامکهای ارسالی بینندگان با تفکرات خودش حس کند، ظرف کمتر از نیم ساعت نتایج را اعلام میکند تا علاوهبر فضاسازی در طول برنامه برای دریافت نظرات مساعد، از تمایل ذاتی ایرانیان برای پیوستن به جمع غالب هم استفاده کند و یک اکثریت قابل توجه در جهت افکار خودش تشکیل بدهد. استفاده از این تکنیکها البته ابدا غیرحرفهای یا دلیل بیصداقتی او نیست. همه رسانهها برای خودشان چنین ترفندهایی دارند و البته مهم این است که عادل، غالبا صلاح فوتبال ایران را میخواهد.
عددی که زیاد بود، اما کم بود!
بخش قابل توجهی از برنامه این هفته نود، مطابق انتظار به موضوع درگذشت هادی نوروزی اختصاص پیدا کرد. در این بین عادل فردوسیپور سوال نظرسنجی برنامهاش را هم به کاپیتان فقید پرسپولیس اختصاص داد و از مردم خواست برای تسلای خانواده او، عدد ۲۴ را به سامانه پیامکی این برنامه ارسال کنند. در نهایت بعد از پایان این برنامه، کمی بیشتر از ۳ میلیون پیام کوتاه جمعآوری شد؛ عددی که اگرچه دو برابر بیشتر از متوسط حجم پیامکهای نود در طول این ماهها به حساب میآمد، اما در نهایت نتوانست انتظارات مجری این برنامه را برآورده کند. مدتهاست که حرفوحدیثهای زیادی در مورد ریزش بینندگان برنامه نود مطرح میشود. میگویند حالا دیگر دنبال کردن این شوی فوتبالی، دغدغه جدی دوشنبهشبها نیست و خیلیها بدون تماشای برنامه عادل به رختخواب میروند. حالا اتفاقی که این هفته در یادبود هادی نوروزی رخ داد، گمانهزنیهای مزبور را به شکل جدی تقویت میکند. کافی است به یاد بیاوریم در برنامه دوم خرداد ۹۰ که به مناسبت درگذشت ناصر حجازی و با سوال پیامکی مشابه روی آنتن رفت، چیزی حدود چهار و نیم میلیون مسیج با محتوای عدد یک به سامانه ۲۰۰۰۹۰ ارسال شده بود؛ یعنی یکونیم برابر بیشتر از پیامکهای برنامه هادی. آیا این، گواهی دیگر بر کاهش محبوبیت برنامه نود و سقوط ستاره بیهمتای عادل در تلویزیون است؟
اعتماد با چشمان بسته؟
طی سالهای اخیر برگزاری نظرسنجی در دیگر برنامههای تلویزیون هم گسترش قابل توجهی داشته است، به طوری که حتی برنامههای سیاسی، اجتماعی و هنری هم مثل نود بینندگان خودشان را در مقابل سوالات مربوط به این حوزهها قرار دادهاند. با این وجود تفاوت عمده این قبیل برنامهها با نود، آن است که تهیهکنندگان آنها حال و حوصله تهیه تجهیزات مدرن و شفاف سازی روند دریافت آرا را ندارند و معمولا نتایج نهایی را روی یک تکه کاغذ مینویسند و به مجری میدهند تا از رویش بخواند! جالب اینکه معمولا در مورد سوال و جوابهای این قبیل برنامهها، شبهات زیادی هم در بدنه جامعه به وجود میآید. برای نمونه یکی، دو سال پیش وقتی شهیدیفر در برنامه پارک ملت تصمیم گرفت در اقدامی عجیب از مردم بپرسد فرهاد مجیدی خوش اخلاقتر است یا علی کریمی و البته کاپیتان استقلال رای آورد، بسیاری از ناظران به این موضوع اعتراض کردند و آن را در جهت مشکلات برخی از اهالی صداوسیما با کریمی ارزیابی کردند. این شبهات پیشتر در مورد برنامههایی مثل هفت و ورزش از نگاه دو هم کموبیش وجود داشته است. به هرحال تا زمانی که دستاندرکاران این قبیل برنامهها تن بهکار و سرمایهگذاری ندهند و سیستمهای دیجیتالی دریافت آرا را مقابل دیدگان مردم نگذارند، اعتماد به آنها کمی سخت خواهد بود.
حالا واقعا قرمزید یا آبی؟
تب برگزاری نظرسنجیها میلیونی، مدتها است که به برنامههای مربوط به پخش زنده فوتبالهای داخلی و خارجی هم تسری پیدا کرده است. برنامه فوتبال برتر که اختصاص به پوشش بازیهای ایرانی دارد، در حالی اغلب از بینندگانش میخواهد نتایج بازیهای مربوطه را پیشبینی کنند که گاهی برای این کار تا دقیقه ۷۵ مسابقات به آنها فرصت میدهد! این موضوع به وضوح نشاندهنده رقابت برنامههای مختلف سیما برای جذب پیامکهای بیشتر است. دیگر حاشیه جالب مسابقات پیامکی برنامه فوتبال برتر به سوال تکراری و همیشگی آنها قبل از داربیهای تهران مربوط میشود؛ آنجا که مسوولان این برنامه مرتبا از بینندهها میپرسند که هوادار پرسپولیس هستند یا استقلال! رکورد ارسال پیامک به یک برنامه تلویزیونی اما، در حین برگزاری مسابقات جام جهانی آفریقای جنوبی شکست. دستاندرکاران ویژه برنامه مربوط با پخش این بازیها توانستند ظرف چند روز باقی مانده به بازی فینال، حدود ۶ میلیون پیام کوتاه در مورد پیشبینی نتیجه مسابقه هلند و اسپانیا جذب کنند که در نوع خودش اتفاق جالب توجهی بود.
وقتی صدای اعتراض گزارشگران هم بلند میشود
این روزها وجه مشترک بسیاری از برنامههای ورزشی تلویزیون، برگزاری مسابقات پیام کوتاه است. اوضاع در این مورد طوری شده که انگار هیچ برنامهای را نمیتوان بدون چنین مسابقاتی روی آنتن برد. این موضوع هم در شبکه ورزش و هم در شبکه سوم سیما بهطور وسیع دیده میشود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که تکرار چندین باره سوالات پیامکی در قالب زیرنویس، تمرکزتان را در حین تماشای یک مسابقه فوتبال به هم زده باشد. جالب اینجا است که دستهای از این مسابقات در بازههای زمانی چند روزه برگزار میشود؛ یعنی مخاطب این فرصت را دارد که طی چند روز با ارسال پیامک به شماره مورد نظر، در مسابقه شرکت کند و البته در تمام طول این مدت هم در زمان پخش مسابقات فوتبال، زیرنویس مربوطه مدام پخش میشود. گذشته از اینکه اساسا جذب پیامکهای بیشتر نوعی نماد مقبولیت برای برنامههای مختلف محسوب میشود، برگزاری این مسابقات برای تهیهکنندگان سود مالی هم دارد و شاید همین انگیزه است که باعث میشود سوالاتی بسیار آسان با قابلیت ترغیب مخاطبان برای شرکت در مسابقه طراحی شود. تصورش را بکنید؛ بازی ایران و گوام در دقایق پایانی پنج بر صفر به سود تیم کشورمان دنبال میشود، بعد مدام سوال پیامکی را تکرار میکنند که برنده این مسابقه کدام تیم است! موضوع گاهی چنان لوث میشود که مثل همین مسابقه مورد اشاره، صدای اعتراض گزارشگر بازی را هم بلند میکند، اما ظاهرا زور معادلات مالی و اقتصادی بیشتر است و باعث میشود برگزاری چنین مسابقاتی همچنان ادامه داشته باشد.
همه با هم پای صندوق مجازی
این سالها اما گونه دیگری از نظرسنجیهای اینترنتی پدید آمدهاند که عدهای سعی میکنند به آنها رنگ ملی بدهند و با تهییج مردم، بکوشند آنان را برای رای دادن به نمایندههای ایران متقاعد کنند. در این قبیل نظرسنجیهای بینالمللی، معمولا از مخاطبان خواسته میشود بهترین ورزشکار یا بهترین اتفاق ورزشی را تعیین کنند. در این میان اگر پای نمایندهای از کشورمان در میان باشد، خیلی از هواداران یا حتی رسانهها و مسوولان از مردم تقاضا میکنند به گزینه ایرانی رای بدهند. نتیجه این رویکرد احساسی و غیرمنطقی هم مثلا این میشود که در انتخابات چند سال پیش محبوبترین بازیکنان جهان، فرهاد مجیدی اول شد و کریم باقری هم دوم؛ یعنی دو بازیکن ما به ترتیب هفت و هشت پله بالاتر از لیونل مسی بهعنوان پرهوادارترین ستارههای دنیا انتخاب شدند!
هیجان و فقط همین!
اگرچه افکارسنجی و پرسیدن نظر مردم در مورد مسائل مختلف میتواند ارزشمند و موثر باشد، اما این رویکرد زمانی مفیدتر است که عقاید و تمایلات افکار عمومی بهطور تخصصی و در بزنگاههای مناسب مورد ارزیابی قرار بگیرد. در همین حوزه ورزش، به عنوان مثال بعد از ناکامی یک تیم فوتبال، نظرسنجی برنامه نود با محور بررسی دلایل ناکامی این تیم برگزار میشود و چندصدهزار نفر هم در آن شرکت میکنند، اما سوالاتی از این جنس هرگز کمکی به حل مشکلات نکردهاند. به نظر میرسد در چنین مقاطعی، صرفا «هیجان» بر رفتار آدمها غالب است و این کمکی به حل مشکلات نمیکند. نظر مردم بعد از عبور از فیلترهای تخصصی و متناسب، باید در زمان برنامهریزی و اتخاذ تصمیمات اعمال شود تا جلوی اتفاقات ناخوشایند را بگیرد وگرنه بعد از شکست و ناکامی، پرسیدن نظر آنها صرفا واگذار کردن یک تریبون برای غرولند مجانی و بیهوده خواهد بود مشارکتهایی از این جنس، چندان معنای احترام به افکار عمومی و دخیل کردن آنها در سیاستگذاریها را ندارند و بیشتر نوعی شوی دموکراتیک با رگههایی از انگیزه درآمدزایی و پولسازی به شمار میآیند.
از گذشته های دور عقیده و نظر مردم همواره برای مسوولان و دستاندرکاران حوزههای مختلف حائز اهمیت به شمار میآمده است.
بهویژه در رشتهای مثل فوتبال که در ارتباط مستقیم با تعلقات خاطر توده مردم است، این آگاهی از نظر عامه اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. با این وجود تا همین چند سال قبل به ندرت میشد متر و معیار دقیقی برای سنجش افکار هواداران فوتبال پیدا کرد و به همین جهت، خیلی از مواقع مسائلی به مردم و علاقه آنها نسبت داده میشد که شاید کوچکترین تناسبی با واقعیت نداشت.
در این شرایط ابداع تکنولوژی تلفن همراه و گسترش حیرتانگیز استفاده از آن، بهویژه در کنار یک سرویس جادویی مثل «پیام کوتاه» باعث شد تا همه چیز زیر و رو شود و پژوهشهایی که گمان میشد انجامش در تیراژ محدود هم به ماهها زمان و کلی هزینه نیاز دارد، تنها ظرف چند ساعت با بهایی کمتر از ۲۰۰ ریال انجام بگیرند! بهطور مثال، تا یک دهه قبل هیچکس نمیتوانست حدس بزند که روزی این معمای تاریخی که پرسپولیسیها بیشترند یا استقلالیها حل شود، اما حالا سالی چند بار این سوال از مردم پرسیده میشود و آنها هم در مقیاس میلیونی نظرشان را میگویند. با این مقدمه، قصد داریم سراغ تب برگزاری نظرسنجی در رسانههای ورزشی کشورمان برویم و نگاهی بیندازیم بر کم و کاستیها، نقاط قوت و نیز ابعاد جالبی که متوجه هرکدام از این افکارسنجیها است.
تاریخی که به دو قسمت تقسیم میشود
بیتردید تاریخ برنامه نود را میتوان به دو قسمت قبل و بعد از افزوده شدن بخش نظرسنجی تقسیم کرد. اکنون در حالی که حدود ۷ سال از حیات این بخش در برنامه نود میگذرد که حتی حالا تصور روی آنتن رفتن این برنامه بدون یک سوال پیام کوتاه هم غیرممکن به نظر میرسد. حالا مردم عادت کردهاند که هر دوشنبهشب، به پرسشی در مورد یکی از مسائل روز فوتبال ایران جواب بدهند. نظرسنجیهای برگزار شده در برنامه نود تا به حال جنجالهای فراوانی به پا کرده است. از جمله مهیجترین مسابقات این برنامه، میتوان به مواردی از قبیل سوال در مورد محبوبترین تیم ایران، محبوبترین بازیکن تاریخ فوتبال کشورمان، انتخاب سرمربی داخلی یا خارجی برای تیم ملی و صعود یا عدم صعود به جام جهانی با دایی و کیروش اشاره کرد. بزرگترین امتیاز نظرسنجی فردوسیپور نسبت به موارد مشابه، آن است که تمام مراحل مسابقههای او بهطور مکانیزه و شفاف برگزار میشوند و از دریافت پیامکها تا قرعه کشی آنها، همه چیز درست در مقابل چشم مردم است.
در حال حاضر میانگین شرکتکنندگان در نظرسنجیهای نود، بین یک و نیم تا دومیلیون نفر است، اما در پرمشارکتترین مسابقه این برنامه بیش از پنج میلیون پیامک به سامانه ۲۰۰۰۹۰ ارسال شده است. عادل سوالات پیام کوتاهش را با دقت خاصی طراحی میکند و معمولا تنظیم آنها طوری است که در نهایت موید افکار این مجری تلویزیونی از کار دربیاید. فردوسیپور برای گرفتن رأیی همسو و هماهنگ با نظرات خودش از مردم، ترفندهای خاصی دارد؛ مثلا اگر روند پاسخ دادن مخاطبان مطلوب او باشد، حداقل ۵۰ دقیقه تا یک ساعت طول میکشد تا او نظر مردم را اعلام کند، اما اگر مغایرتی بین پیامکهای ارسالی بینندگان با تفکرات خودش حس کند، ظرف کمتر از نیم ساعت نتایج را اعلام میکند تا علاوهبر فضاسازی در طول برنامه برای دریافت نظرات مساعد، از تمایل ذاتی ایرانیان برای پیوستن به جمع غالب هم استفاده کند و یک اکثریت قابل توجه در جهت افکار خودش تشکیل بدهد. استفاده از این تکنیکها البته ابدا غیرحرفهای یا دلیل بیصداقتی او نیست. همه رسانهها برای خودشان چنین ترفندهایی دارند و البته مهم این است که عادل، غالبا صلاح فوتبال ایران را میخواهد.
عددی که زیاد بود، اما کم بود!
بخش قابل توجهی از برنامه این هفته نود، مطابق انتظار به موضوع درگذشت هادی نوروزی اختصاص پیدا کرد. در این بین عادل فردوسیپور سوال نظرسنجی برنامهاش را هم به کاپیتان فقید پرسپولیس اختصاص داد و از مردم خواست برای تسلای خانواده او، عدد ۲۴ را به سامانه پیامکی این برنامه ارسال کنند. در نهایت بعد از پایان این برنامه، کمی بیشتر از ۳ میلیون پیام کوتاه جمعآوری شد؛ عددی که اگرچه دو برابر بیشتر از متوسط حجم پیامکهای نود در طول این ماهها به حساب میآمد، اما در نهایت نتوانست انتظارات مجری این برنامه را برآورده کند. مدتهاست که حرفوحدیثهای زیادی در مورد ریزش بینندگان برنامه نود مطرح میشود. میگویند حالا دیگر دنبال کردن این شوی فوتبالی، دغدغه جدی دوشنبهشبها نیست و خیلیها بدون تماشای برنامه عادل به رختخواب میروند. حالا اتفاقی که این هفته در یادبود هادی نوروزی رخ داد، گمانهزنیهای مزبور را به شکل جدی تقویت میکند. کافی است به یاد بیاوریم در برنامه دوم خرداد ۹۰ که به مناسبت درگذشت ناصر حجازی و با سوال پیامکی مشابه روی آنتن رفت، چیزی حدود چهار و نیم میلیون مسیج با محتوای عدد یک به سامانه ۲۰۰۰۹۰ ارسال شده بود؛ یعنی یکونیم برابر بیشتر از پیامکهای برنامه هادی. آیا این، گواهی دیگر بر کاهش محبوبیت برنامه نود و سقوط ستاره بیهمتای عادل در تلویزیون است؟
اعتماد با چشمان بسته؟
طی سالهای اخیر برگزاری نظرسنجی در دیگر برنامههای تلویزیون هم گسترش قابل توجهی داشته است، به طوری که حتی برنامههای سیاسی، اجتماعی و هنری هم مثل نود بینندگان خودشان را در مقابل سوالات مربوط به این حوزهها قرار دادهاند. با این وجود تفاوت عمده این قبیل برنامهها با نود، آن است که تهیهکنندگان آنها حال و حوصله تهیه تجهیزات مدرن و شفاف سازی روند دریافت آرا را ندارند و معمولا نتایج نهایی را روی یک تکه کاغذ مینویسند و به مجری میدهند تا از رویش بخواند! جالب اینکه معمولا در مورد سوال و جوابهای این قبیل برنامهها، شبهات زیادی هم در بدنه جامعه به وجود میآید. برای نمونه یکی، دو سال پیش وقتی شهیدیفر در برنامه پارک ملت تصمیم گرفت در اقدامی عجیب از مردم بپرسد فرهاد مجیدی خوش اخلاقتر است یا علی کریمی و البته کاپیتان استقلال رای آورد، بسیاری از ناظران به این موضوع اعتراض کردند و آن را در جهت مشکلات برخی از اهالی صداوسیما با کریمی ارزیابی کردند. این شبهات پیشتر در مورد برنامههایی مثل هفت و ورزش از نگاه دو هم کموبیش وجود داشته است. به هرحال تا زمانی که دستاندرکاران این قبیل برنامهها تن بهکار و سرمایهگذاری ندهند و سیستمهای دیجیتالی دریافت آرا را مقابل دیدگان مردم نگذارند، اعتماد به آنها کمی سخت خواهد بود.
حالا واقعا قرمزید یا آبی؟
تب برگزاری نظرسنجیها میلیونی، مدتها است که به برنامههای مربوط به پخش زنده فوتبالهای داخلی و خارجی هم تسری پیدا کرده است. برنامه فوتبال برتر که اختصاص به پوشش بازیهای ایرانی دارد، در حالی اغلب از بینندگانش میخواهد نتایج بازیهای مربوطه را پیشبینی کنند که گاهی برای این کار تا دقیقه ۷۵ مسابقات به آنها فرصت میدهد! این موضوع به وضوح نشاندهنده رقابت برنامههای مختلف سیما برای جذب پیامکهای بیشتر است. دیگر حاشیه جالب مسابقات پیامکی برنامه فوتبال برتر به سوال تکراری و همیشگی آنها قبل از داربیهای تهران مربوط میشود؛ آنجا که مسوولان این برنامه مرتبا از بینندهها میپرسند که هوادار پرسپولیس هستند یا استقلال! رکورد ارسال پیامک به یک برنامه تلویزیونی اما، در حین برگزاری مسابقات جام جهانی آفریقای جنوبی شکست. دستاندرکاران ویژه برنامه مربوط با پخش این بازیها توانستند ظرف چند روز باقی مانده به بازی فینال، حدود ۶ میلیون پیام کوتاه در مورد پیشبینی نتیجه مسابقه هلند و اسپانیا جذب کنند که در نوع خودش اتفاق جالب توجهی بود.
وقتی صدای اعتراض گزارشگران هم بلند میشود
این روزها وجه مشترک بسیاری از برنامههای ورزشی تلویزیون، برگزاری مسابقات پیام کوتاه است. اوضاع در این مورد طوری شده که انگار هیچ برنامهای را نمیتوان بدون چنین مسابقاتی روی آنتن برد. این موضوع هم در شبکه ورزش و هم در شبکه سوم سیما بهطور وسیع دیده میشود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که تکرار چندین باره سوالات پیامکی در قالب زیرنویس، تمرکزتان را در حین تماشای یک مسابقه فوتبال به هم زده باشد. جالب اینجا است که دستهای از این مسابقات در بازههای زمانی چند روزه برگزار میشود؛ یعنی مخاطب این فرصت را دارد که طی چند روز با ارسال پیامک به شماره مورد نظر، در مسابقه شرکت کند و البته در تمام طول این مدت هم در زمان پخش مسابقات فوتبال، زیرنویس مربوطه مدام پخش میشود. گذشته از اینکه اساسا جذب پیامکهای بیشتر نوعی نماد مقبولیت برای برنامههای مختلف محسوب میشود، برگزاری این مسابقات برای تهیهکنندگان سود مالی هم دارد و شاید همین انگیزه است که باعث میشود سوالاتی بسیار آسان با قابلیت ترغیب مخاطبان برای شرکت در مسابقه طراحی شود. تصورش را بکنید؛ بازی ایران و گوام در دقایق پایانی پنج بر صفر به سود تیم کشورمان دنبال میشود، بعد مدام سوال پیامکی را تکرار میکنند که برنده این مسابقه کدام تیم است! موضوع گاهی چنان لوث میشود که مثل همین مسابقه مورد اشاره، صدای اعتراض گزارشگر بازی را هم بلند میکند، اما ظاهرا زور معادلات مالی و اقتصادی بیشتر است و باعث میشود برگزاری چنین مسابقاتی همچنان ادامه داشته باشد.
همه با هم پای صندوق مجازی
این سالها اما گونه دیگری از نظرسنجیهای اینترنتی پدید آمدهاند که عدهای سعی میکنند به آنها رنگ ملی بدهند و با تهییج مردم، بکوشند آنان را برای رای دادن به نمایندههای ایران متقاعد کنند. در این قبیل نظرسنجیهای بینالمللی، معمولا از مخاطبان خواسته میشود بهترین ورزشکار یا بهترین اتفاق ورزشی را تعیین کنند. در این میان اگر پای نمایندهای از کشورمان در میان باشد، خیلی از هواداران یا حتی رسانهها و مسوولان از مردم تقاضا میکنند به گزینه ایرانی رای بدهند. نتیجه این رویکرد احساسی و غیرمنطقی هم مثلا این میشود که در انتخابات چند سال پیش محبوبترین بازیکنان جهان، فرهاد مجیدی اول شد و کریم باقری هم دوم؛ یعنی دو بازیکن ما به ترتیب هفت و هشت پله بالاتر از لیونل مسی بهعنوان پرهوادارترین ستارههای دنیا انتخاب شدند!
هیجان و فقط همین!
اگرچه افکارسنجی و پرسیدن نظر مردم در مورد مسائل مختلف میتواند ارزشمند و موثر باشد، اما این رویکرد زمانی مفیدتر است که عقاید و تمایلات افکار عمومی بهطور تخصصی و در بزنگاههای مناسب مورد ارزیابی قرار بگیرد. در همین حوزه ورزش، به عنوان مثال بعد از ناکامی یک تیم فوتبال، نظرسنجی برنامه نود با محور بررسی دلایل ناکامی این تیم برگزار میشود و چندصدهزار نفر هم در آن شرکت میکنند، اما سوالاتی از این جنس هرگز کمکی به حل مشکلات نکردهاند. به نظر میرسد در چنین مقاطعی، صرفا «هیجان» بر رفتار آدمها غالب است و این کمکی به حل مشکلات نمیکند. نظر مردم بعد از عبور از فیلترهای تخصصی و متناسب، باید در زمان برنامهریزی و اتخاذ تصمیمات اعمال شود تا جلوی اتفاقات ناخوشایند را بگیرد وگرنه بعد از شکست و ناکامی، پرسیدن نظر آنها صرفا واگذار کردن یک تریبون برای غرولند مجانی و بیهوده خواهد بود مشارکتهایی از این جنس، چندان معنای احترام به افکار عمومی و دخیل کردن آنها در سیاستگذاریها را ندارند و بیشتر نوعی شوی دموکراتیک با رگههایی از انگیزه درآمدزایی و پولسازی به شمار میآیند.
ارسال نظر