کاهش رقابتی ارز چطور جهانی شد؟
پول به مثابه اسلحه
حسین موسوی
عضو گروه بینالملل
مجله فوربس در گزارشی پیشبینی کرده که سال ۲۰۱۶ سال جنگ ارزی است؛ نخستین نشانههای این جنگ نیز در میانههای سال ۲۰۱۵ دیده میشود. چین دو هفته پیش در دو روز ارزش پولی خود را حدود ۳ درصد پایین آورد و واکنش ایالات متحده را باعث شد، اما داستان جنگ ارزی سیاستمداران سالها پیش شروع شده است.
ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ با ۱۲۷ کشور دنیا مبادلات تجاری داشت که چین در این میان در رتبه ۷۰ قرار گرفت اما از سال ۲۰۱۲ به این سو، چین اصلیترین شریک این کشور شده است، لذا حساسیت این کشور نسبت به سیاستهای ارزی و پولی پکن بیش از پیش شده است.
عضو گروه بینالملل
مجله فوربس در گزارشی پیشبینی کرده که سال ۲۰۱۶ سال جنگ ارزی است؛ نخستین نشانههای این جنگ نیز در میانههای سال ۲۰۱۵ دیده میشود. چین دو هفته پیش در دو روز ارزش پولی خود را حدود ۳ درصد پایین آورد و واکنش ایالات متحده را باعث شد، اما داستان جنگ ارزی سیاستمداران سالها پیش شروع شده است.
ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ با ۱۲۷ کشور دنیا مبادلات تجاری داشت که چین در این میان در رتبه ۷۰ قرار گرفت اما از سال ۲۰۱۲ به این سو، چین اصلیترین شریک این کشور شده است، لذا حساسیت این کشور نسبت به سیاستهای ارزی و پولی پکن بیش از پیش شده است.
حسین موسوی
عضو گروه بینالملل
مجله فوربس در گزارشی پیشبینی کرده که سال ۲۰۱۶ سال جنگ ارزی است؛ نخستین نشانههای این جنگ نیز در میانههای سال ۲۰۱۵ دیده میشود. چین دو هفته پیش در دو روز ارزش پولی خود را حدود ۳ درصد پایین آورد و واکنش ایالات متحده را باعث شد، اما داستان جنگ ارزی سیاستمداران سالها پیش شروع شده است.
ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ با ۱۲۷ کشور دنیا مبادلات تجاری داشت که چین در این میان در رتبه ۷۰ قرار گرفت اما از سال ۲۰۱۲ به این سو، چین اصلیترین شریک این کشور شده است، لذا حساسیت این کشور نسبت به سیاستهای ارزی و پولی پکن بیش از پیش شده است.
این موضوع تاکنون واکنشهای فراوانی در میان سیاستمداران آمریکا، هم در کنگره و هم در کاخ سفید داشته است. اوباما، رئیسجمهوری ایالات متحده نسبت به کنگرهنشینان محتاطتر در این خصوص برخورد کرده و از چین خواسته دست از بیارزش کردن عمدی پول خود بردارد،اما یکی از همحزبیهای او در کنگره به نام «باب کیسی» در کمیته امور مالی سنا از اوباما خواسته است چین را بهطور رسمی بهعنوان یک «متقلب اقتصادی و ارزی» معرفی کند. باراک اوباما پیشتر در دوره ریاستجمهوری هوجین تائو نیز دردسر مشابهی را تجربه کرده بود. اوباما در آن زمان نیز از چین به دلیل دستکاری در ارزش ارز خود گله کرده بود. اما جنگ ارزی بزرگ در حال حاضر تنها به دو ابرقدرت اقتصادی دنیا مربوط نمیشود.
در میان کشورهایی که به اقتصادهای نوظهور معروفند هم برندهها و بازندگانی در میدان جنگ ارزی وجود دارد. در سال 2010 برزیل هم معترض ایالات متحده شد و این کشور را متهم به تحریک جنگ ارزی کرد. لوییس ایناسیو داسیلوا، رئیسجمهوری سابق برزیل در آن زمان ضمن انتقاد از رویهای که واشنگتن اتخاذ کرده بود گفت که آمریکا به دنبال یک جنگ ارزی است. مان موهان سینگ نیز جزو رهبرانی است که در باب جنگ ارزی انتقاد داشته است. او نیز همچون رئیسجمهوری سابق برزیل اعتقاد داشت که ایالات متحده و چین در پی کاهش ارزش ارزهای خود هستند.
از سوی دیگر، کشورهای صنعتی هم در این نمایش، بازیگرانی عمده بودند. برای مثال ژاپن نیز کشوری است که از سیاستهای رایج در جنگ ارزی غفلت نکرده است. در سال 2008، نخستوزیر وقت ژاپن با کمکردن ارزش پولی این کشور به مقدار 28 درصد توانست تکانی به اقتصاد سرزمین آفتاب تابان بدهد تا شرکتهایی مانند تویوتا از این رهگذر سود فراوانی بهدست آورند. چند سال بعد اما نخستوزیر ژاپن، چین را متهم به همین موضوع کرد. این در حالی است که در چند سال اخیر «جنگ ارزی» به تعبیر سایت خبری بلومبرگ تبدیل به «جنگ جهانی ارزی» شده است.
استراس کان، رئیس سابق صندوق بینالمللی پول در سال 2010، در زمانی که کشورها همدیگر را به جنگ ارزی متهم میکردند، گفت: «کشورها از ارزهایشان به جای سلاح استفاده میکنند. این سلاحها راه حل نیستند بلکه کشورها را به یک موقعیت بدتر هدایت میکنند. هیچ راه حل داخلی را نمیتوان برای مشکلات جهانی پیدا کرد.»
اما در همان سال (2010)، بریتانیا خود را یک قربانی تمامعیار در جنگ ارزی میدانست. دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا در اجلاس 20 که در آن سال در سئول برگزار شد در این خصوص گفته بود: «هیچ راه حلی ارائه نشده است و کشورها همچنان پنهان و آشکار برای حل مشکلات آنی خود، سیاستهایی از این دست را بهکار میگیرند». دیوید کامرون حتی در حاشیه این اجلاس، بهطور تلویحی آمریکا را به پایین نگه داشتن ارزش پولی خود متهم کرده بود. دومینیک استراس کان، رئیس وقت صندوق بینالمللی پول نیز که امیدوار بود این اجلاس، بتواند آتشبسی موقت در سیاستهای پولی و مالی کشورهای دنیا بهوجود آورد اما در نهایت با تاسف گفت: «در اجلاس گروه 20، بیشتر از اینکه نتیجهای حاصل شود، فقط بحث و جدل مشاهده شد.»
با این وجود نبرد ارزی، اخیرا در اوایل سال ۲۰۱۵ جان دوبارهای گرفته است،
زمانی که چندین کشور نرخ بهره را در ماه ژانویه کاهش دادند و بانک مرکزی اروپا از یک برنامه خرید اوراق قرضه رونمایی کرد. «لارس رود»، رئیس بانک مرکزی دانمارک پس از کاهش نرخ سپرده برای چهارمینبار در سال جاری، مطابق با نرخهای معیار سوئیس (منهای ۷۵/ ۰ درصد)، در مصاحبهای اظهار کرد برای جلوگیری از نتایج «غیرقابل تصور» از میزان برابری کرون به یورو، آماده است اقدامات لازم را اتخاذ کند.
به گفته لارس رود، هیچ محدودیتی برای چگونگی کاهش نرخ ارز داخلی و میزان افزایش ذخایر ارز خارجی وجود ندارد. پیام لارس رود این است که اگر این کاهش نرخ کافی نباشد دانمارک بازهم وارد عمل خواهد شد. گفته میشود همزمان با کاهش ارزش یوآن، ژاپن و کرهجنوبی نیز به اقدام پیشگیرانه وادار خواهند شد. مقامات بانکوک، هانوی، جاکارتا، مانیل، تایپه و حتی آمریکای لاتین ممکن است برای محافظت از رقابت اقتصاد داخلی خود، چنین روشهایی را مدنظر قرار دهند. آنها در واقع پیش از این در همین مسیر گام برداشتهاند. اخیرا «راجان»، رئیس بانک مرکزی هند در این مورد گفته است: «اگر شما موفق به افزایش فعالیتهای داخلی نشدهاید، با کاهش نرخ ارز خود، میتوانید تقاضا را از بقیه جهان ممکن بسازید.»
عضو گروه بینالملل
مجله فوربس در گزارشی پیشبینی کرده که سال ۲۰۱۶ سال جنگ ارزی است؛ نخستین نشانههای این جنگ نیز در میانههای سال ۲۰۱۵ دیده میشود. چین دو هفته پیش در دو روز ارزش پولی خود را حدود ۳ درصد پایین آورد و واکنش ایالات متحده را باعث شد، اما داستان جنگ ارزی سیاستمداران سالها پیش شروع شده است.
ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ با ۱۲۷ کشور دنیا مبادلات تجاری داشت که چین در این میان در رتبه ۷۰ قرار گرفت اما از سال ۲۰۱۲ به این سو، چین اصلیترین شریک این کشور شده است، لذا حساسیت این کشور نسبت به سیاستهای ارزی و پولی پکن بیش از پیش شده است.
این موضوع تاکنون واکنشهای فراوانی در میان سیاستمداران آمریکا، هم در کنگره و هم در کاخ سفید داشته است. اوباما، رئیسجمهوری ایالات متحده نسبت به کنگرهنشینان محتاطتر در این خصوص برخورد کرده و از چین خواسته دست از بیارزش کردن عمدی پول خود بردارد،اما یکی از همحزبیهای او در کنگره به نام «باب کیسی» در کمیته امور مالی سنا از اوباما خواسته است چین را بهطور رسمی بهعنوان یک «متقلب اقتصادی و ارزی» معرفی کند. باراک اوباما پیشتر در دوره ریاستجمهوری هوجین تائو نیز دردسر مشابهی را تجربه کرده بود. اوباما در آن زمان نیز از چین به دلیل دستکاری در ارزش ارز خود گله کرده بود. اما جنگ ارزی بزرگ در حال حاضر تنها به دو ابرقدرت اقتصادی دنیا مربوط نمیشود.
در میان کشورهایی که به اقتصادهای نوظهور معروفند هم برندهها و بازندگانی در میدان جنگ ارزی وجود دارد. در سال 2010 برزیل هم معترض ایالات متحده شد و این کشور را متهم به تحریک جنگ ارزی کرد. لوییس ایناسیو داسیلوا، رئیسجمهوری سابق برزیل در آن زمان ضمن انتقاد از رویهای که واشنگتن اتخاذ کرده بود گفت که آمریکا به دنبال یک جنگ ارزی است. مان موهان سینگ نیز جزو رهبرانی است که در باب جنگ ارزی انتقاد داشته است. او نیز همچون رئیسجمهوری سابق برزیل اعتقاد داشت که ایالات متحده و چین در پی کاهش ارزش ارزهای خود هستند.
از سوی دیگر، کشورهای صنعتی هم در این نمایش، بازیگرانی عمده بودند. برای مثال ژاپن نیز کشوری است که از سیاستهای رایج در جنگ ارزی غفلت نکرده است. در سال 2008، نخستوزیر وقت ژاپن با کمکردن ارزش پولی این کشور به مقدار 28 درصد توانست تکانی به اقتصاد سرزمین آفتاب تابان بدهد تا شرکتهایی مانند تویوتا از این رهگذر سود فراوانی بهدست آورند. چند سال بعد اما نخستوزیر ژاپن، چین را متهم به همین موضوع کرد. این در حالی است که در چند سال اخیر «جنگ ارزی» به تعبیر سایت خبری بلومبرگ تبدیل به «جنگ جهانی ارزی» شده است.
استراس کان، رئیس سابق صندوق بینالمللی پول در سال 2010، در زمانی که کشورها همدیگر را به جنگ ارزی متهم میکردند، گفت: «کشورها از ارزهایشان به جای سلاح استفاده میکنند. این سلاحها راه حل نیستند بلکه کشورها را به یک موقعیت بدتر هدایت میکنند. هیچ راه حل داخلی را نمیتوان برای مشکلات جهانی پیدا کرد.»
اما در همان سال (2010)، بریتانیا خود را یک قربانی تمامعیار در جنگ ارزی میدانست. دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا در اجلاس 20 که در آن سال در سئول برگزار شد در این خصوص گفته بود: «هیچ راه حلی ارائه نشده است و کشورها همچنان پنهان و آشکار برای حل مشکلات آنی خود، سیاستهایی از این دست را بهکار میگیرند». دیوید کامرون حتی در حاشیه این اجلاس، بهطور تلویحی آمریکا را به پایین نگه داشتن ارزش پولی خود متهم کرده بود. دومینیک استراس کان، رئیس وقت صندوق بینالمللی پول نیز که امیدوار بود این اجلاس، بتواند آتشبسی موقت در سیاستهای پولی و مالی کشورهای دنیا بهوجود آورد اما در نهایت با تاسف گفت: «در اجلاس گروه 20، بیشتر از اینکه نتیجهای حاصل شود، فقط بحث و جدل مشاهده شد.»
با این وجود نبرد ارزی، اخیرا در اوایل سال ۲۰۱۵ جان دوبارهای گرفته است،
زمانی که چندین کشور نرخ بهره را در ماه ژانویه کاهش دادند و بانک مرکزی اروپا از یک برنامه خرید اوراق قرضه رونمایی کرد. «لارس رود»، رئیس بانک مرکزی دانمارک پس از کاهش نرخ سپرده برای چهارمینبار در سال جاری، مطابق با نرخهای معیار سوئیس (منهای ۷۵/ ۰ درصد)، در مصاحبهای اظهار کرد برای جلوگیری از نتایج «غیرقابل تصور» از میزان برابری کرون به یورو، آماده است اقدامات لازم را اتخاذ کند.
به گفته لارس رود، هیچ محدودیتی برای چگونگی کاهش نرخ ارز داخلی و میزان افزایش ذخایر ارز خارجی وجود ندارد. پیام لارس رود این است که اگر این کاهش نرخ کافی نباشد دانمارک بازهم وارد عمل خواهد شد. گفته میشود همزمان با کاهش ارزش یوآن، ژاپن و کرهجنوبی نیز به اقدام پیشگیرانه وادار خواهند شد. مقامات بانکوک، هانوی، جاکارتا، مانیل، تایپه و حتی آمریکای لاتین ممکن است برای محافظت از رقابت اقتصاد داخلی خود، چنین روشهایی را مدنظر قرار دهند. آنها در واقع پیش از این در همین مسیر گام برداشتهاند. اخیرا «راجان»، رئیس بانک مرکزی هند در این مورد گفته است: «اگر شما موفق به افزایش فعالیتهای داخلی نشدهاید، با کاهش نرخ ارز خود، میتوانید تقاضا را از بقیه جهان ممکن بسازید.»
ارسال نظر