تحول اقتصادی از مسیر ترانزیت
مجتبی بهاروند*
ایران، کشوری است که در شاهراه ترانزیتی دنیا قرار داشته و به بیش از ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی دسترسی دارد اما کمترین درآمد را از این محل دریافت کرده و صرفاً به درآمدهای نفتی که منابعی متناهی و در نوسان است وابسته است؛ موقعیتی خدادادی که بهرهگیری از آن نه تنها به اتمام منابع طبیعی ختم نمیشود بلکه منبعی لایتناهی است که درآمد و منافع بسیاری را به کشور وارد خواهد کرد اما این راه نجات بخش اقتصاد کشور قربانی نگاه ستیزهجویانه ای شده که یکی از عوامل آن قاچاق است و در نابسامانی ناشی از نبود یک متولی مشخص و یک دپارتمان ویژه به سر میبرد.
مجتبی بهاروند*
ایران، کشوری است که در شاهراه ترانزیتی دنیا قرار داشته و به بیش از ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی دسترسی دارد اما کمترین درآمد را از این محل دریافت کرده و صرفاً به درآمدهای نفتی که منابعی متناهی و در نوسان است وابسته است؛ موقعیتی خدادادی که بهرهگیری از آن نه تنها به اتمام منابع طبیعی ختم نمیشود بلکه منبعی لایتناهی است که درآمد و منافع بسیاری را به کشور وارد خواهد کرد اما این راه نجات بخش اقتصاد کشور قربانی نگاه ستیزهجویانه ای شده که یکی از عوامل آن قاچاق است و در نابسامانی ناشی از نبود یک متولی مشخص و یک دپارتمان ویژه به سر میبرد. بنا بر بیانات مقام معظم رهبری «در جغرافیای منطقه و جهان، ما نقطه اتصال شمال به جنوب و شرق به غرب هستیم که این برای مسأله ترانزیت، برای حملو نقل انرژی، کالا و غیره دارای اهمیت فوقالعادهای دارد؛ همسایگی با پانزده کشور با ۳۷۰ میلیون جمعیت، یعنی یک بازار دمدست، بدون نیاز به طی راههای طولانی. طبق آمارهای رسمی جهانی، رتبه بیستم در اقتصاد دنیا متعلق به جمهوری اسلامی است؛ ما در رتبهی بیستم قرار داریم و ظرفیت لازم برای رسیدن به رتبهی دوازدهم را هم داریم، چون هنوز ظرفیتهای استفادهنشده در کشور زیاد است؛»
باید اینگونه شود اما به راستی چقدر در این زمینه موفق بودهایم؟ چقدر در تحقق این آرزوی رهبری گام برداشتهایم؟ و دولت چقدر تلاش کرده تا در این راستا گام بردارد؟ در حال حاضر تنها در خراسان رضوی ۲۳۰ شرکت حملونقل فعال برای حدود ۴۰۰۰ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم اشتغال ایجاد کردهاند اما متأسفانه مشکلات و سنگاندازیهای موجود بر سر راه این صنعت تا حدی است که بر اساس آمار ارائه شده از سوی شورای عالی هماهنگی ترابری کشور علاوه بر کاهش ۳۹ درصدی حجم ترانزیت کالا در بهار امسال نسبت به سال گذشته تعداد زیادی از شرکتهای حملونقل بینالمللی نیز به مرز تعطیلی رسیدهاند. تنها راه نجات اقتصاد کشور از وابستگی به درآمدهای بیثبات نفتی و ایجاد اشتغال برای میلیون ها جوان بیکار جویای کار، توجه ویژه به صنعت حملونقل کشور و باز کردن درهای گمرک به روی ترانزیت، به عنوان منبعی جاودانه و نامتناهی است. در ادامه به تحلیلی که دکتر رازلین کیلاش، ایرانشناس و از اساتید اقتصاد برجسته دنیا درباره ظرفیتهای اشتغال کشور ما داشته است، اشاره میکنم:
« اگر به گردشگری به عنوان پتانسیل برای اشتغال نگاه کنیم، گردشگری ایران به دلیل دیدگاهها و قوانین خاص حکومت و محدودیتها در خوشبینانهترین حالت ۲۰ درصد رشد خواهد کرد و شاید دو میلیون شغل را ایجاد کند؛ هر شغل جدید در صنعت گردشگری ایران ۱۰۰ هزار دلار آمریکا هزینه خواهد داشت؛ پتروشیمی ایران هم راه درازی در پیش دارد؛ ایجاد شغل برای هر ایرانی در صنعت پتروشیمی ۷۰۰ هزار دلار آمریکا هزینه برای دولت دارد و زمانبر هم هست. تمام این برنامهها اگر محقق شود حداکثر سالیانه دو میلیون شغل ایجاد میشود و هنوز ٣٨ میلیون نفر بی کار خواهند بود! با این حال باید توجه داشت که ایران گسترده، متنوع و امن است و سرتاسر آن جادههای مطلوب دارد ولی تنها ۲۰۰ هزار کامیون مطلوب دارد! ایران نیاز به دو میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاه انواع کامیون و کشنده دارد در حالی که فقط سالیانه ۱۲هزار دستگاه تولید میکند؛ دولت ایران باید در را باز کند، تعرفه و سود کوتاه مدت را بردارد و اجازه دهد کامیونهای بهروز تا سه سال کارکرد به ایران وارد شوند؛ به جای اشخاص و رانندههای کمدرآمد، شرکتهای حمل زمینی را تقویت کرده و یارانه و معافیت بیمه و مالیاتی اعطا کند.»
پنج عامل مهم نیروی آموزشدیده، زیرساخت، امنیت، سرعت و قیمت مهمترین فاکتورها در زمینه حملونقل هستند؛ در حال حاضر از نظر نیروی آموزشدیده، زیرساخت و امنیت در حوزه حملونقل در شرایط خوبی به سر میبریم که یکی از مزیتها به شمار رفته و نقش ویژهای را ایفا میکند اما یکی از بزرگترین مشکلات ما در بحث سرعت و قیمت است که متأسفانه در این سالها کمتر به آن توجه شده است زیرا بیشتر نگاهها تهدیدآمیز، ستیزهجویانه و امنیتی بوده و کمتر به چشم فرصت به آن نگاه شده است.
متأسفانه نظارت بیش از 20 دستگاه بر حملونقل و عدم وجود هماهنگی میان آنها موجب کندی سرعت حمل شده است؛ از دیگر مشکلاتی که حملونقل و ترانزیت به عنوان یک صنعت با آن دست و پنجه نرم میکند و کاهش سرعت روند کار را به همراه دارد، می توان به بروکراسی حاکم بر فضای اداری اشاره کرد که بلای جان تمام واحدهای اقتصادی شده است.
از همه مهمتر هزینههای دولتی که روزبهروز بیشتر میشود و این بخش خصوصی است که باید خرج و مخارج دولت به شدت فربه را پرداخت کند.
طبق قانون حملونقل بینالمللی، ترانزیت در زمره خدمات صادراتی است و از مالیات معاف است اما طی این سالها به بهانه اینکه پول به دست آمده باید منشأ خارجی داشته و از طریق سیستم بانکی مبادله شود، چهار نوع مالیات اعم از عملکرد، تکلیفی، ارزش افزوده، حقوق و ... از ما گرفته میشود! گویا مسئولان مالیاتی به راستی در این کشور زندگی نمیکنند و رکود حاکم بر فضای اقتصادی کشور را قبول ندارند!
یکی دیگر از مهمترین مشکلاتی که گریبان صنعت حملونقل را گرفته، فرسودگی بیش از حد ناوگان است که عمر متوسط ۲۰ ساله دارد؛ این در حالی است که عمر کارکرد کامیون در دنیا پنج سال است و بعد از پنج سال دستگاه کاملا باید اسقاط شود؛ طرحهای نوسازی ناوگان نیز تاکنون موفق نبودهاند زیرا قیمت کامیون در ایران چهار برابر قیمت جهانی است و تسهیلاتی که ارائه میشود با سود نزدیک به ۳۰ درصد و همراه با اخذ وثایق سنگین است. در حال حاضر بیش از ۱۰ هزار ناوگان خارجی محمولههای صادراتی و ترانزیت ما را حمل و بیش از یک میلیارد دلار ارز از کشور خارج میکنند که البته باید توجه داشت تا نوسازی ناوگان و خودمالک شدن شرکتهای حملونقل، وجود این ناوگان ضروری است.
به گفته کارشناسان اگر به موقعیت جغرافیایی ایران و ظرفیتهای حملونقل آن توجه شود، تنها از محل ترانزیت چیزی حدود 10 میلیارد دلار درآمد پایدار و خالص عاید کشور میشود بنابراین با توجه به پائین آمدن قیمت نفت، به دلیل شرایط اقتصادی دنیا و همچنین بازیهای سیاسی رقبای منطقهای ما، توجه به ترانزیت در حال حاضر ضرورتی ۱۰۰ چندان دارد.
* نایبرئیس کمیسیون حملونقل، لجستیک و گمرک اتاق ایران
ارسال نظر