تبلیغات تلویزیونی؛ راه گریز از فیلمهای ناشناخته
امیر عزیزی کارگردانفیلم«موقت» یکی از راههای تبلیغ برای سینما، رسانه ملی است. رسانهای که همیشه برای تیزر فیلمهای سینمایی دست به انتخاب میزند و تنها تیزر چند فیلم در این رسانه به معرض تماشا گذاشته میشود. اولا روند تبلیغاتی کارهای هنری در ایران، روند خیلی کندی است. زمان زیادی از تاسیس گروه هنر و تجربه نمیگذرد. در این دوره هم دستاندرکاران این گروه زحمت زیادی کشیدند. به نظر من وقت آن رسیده است که مسوولان سینما نگاه ویژهای به این گروه و تبلیغات آن داشته باشند، قطعا در آینده اتفاقات خوشایندتری برای اکران فیلمها خواهد افتاد.
امیر عزیزی کارگردانفیلم«موقت» یکی از راههای تبلیغ برای سینما، رسانه ملی است. رسانهای که همیشه برای تیزر فیلمهای سینمایی دست به انتخاب میزند و تنها تیزر چند فیلم در این رسانه به معرض تماشا گذاشته میشود. اولا روند تبلیغاتی کارهای هنری در ایران، روند خیلی کندی است. زمان زیادی از تاسیس گروه هنر و تجربه نمیگذرد. در این دوره هم دستاندرکاران این گروه زحمت زیادی کشیدند. به نظر من وقت آن رسیده است که مسوولان سینما نگاه ویژهای به این گروه و تبلیغات آن داشته باشند، قطعا در آینده اتفاقات خوشایندتری برای اکران فیلمها خواهد افتاد. در دورهای هنر سینما مظلوم واقع شد و از گوشه و کنار وضعیت سینما محدود شد. بخش هنر و تجربه تلاش کرد تا محدودیت اکران فیلمها را به حداقل برساند.در واقع بین بخشهای هنر و تجربه، نگاه نو و سودای سیمرغ فیلمها تفکیک شده است. اگر بخش سودای سیمرغ بهعنوان بخش اصلی انتخاب میشد و بعد فیلمهای اول و نگاه نو زیرمجموعه این بخش قرار میگرفت، بهتر بود. در فستیوالهای سینمایی خارج از کشور بخش «نگاه نو» یک نگاه تازهای به فیلمهای سینمایی را شامل میشود.
من معتقدم چه مسوولان و چه غیرمسوولان سینما همه باید نگاه مثبت و دقیقی به راهاندازی گروه اکران داشته باشند. نباید اکران فیلمهای خاص به مرور زمان از چرخه سینما خارج شود. در شرایط فعلی بنده بهعنوان یک فیلمساز جوان و کمتجربه دوست دارم زمانی فیلمم ساخته شود و به اکران عمومی دربیاید که بعضی از مشکلات با اندیشیدن کامل حل شود. همیشه به این فکر میکنم که در کدام زمانه بهتری میتوانستم فیلمم را بسازم. آیا آن دوره انرژی و ذوقم در زمینه فیلمسازی هدر نمیرفت و دلم میخواست برای هدفم کمتر مبارزه کنم. در این دوره و با ساخت فیلمهایمان به سمتی میرویم که به ذائقه بیننده بگوییم فیلمهای ما همین است، یا مخاطب سینمای امروز واقعا سینما را فقط و فقط بهعنوان یک تفریح پذیرفته است؟ امروزه ۹۰ درصد مردم، سینما را نوعی تفریح میدانند و کسی کمتر به فیلمها نگاه تخصصی دارد، چرا که خیلی از این فیلمها برای ذهن مخاطب خود هم ارزشی قائل نیستند. دو تا سه سال پیش در دولت پیشین درخواست پروانه ساخت این فیلم را دادم که پروانه ساخت برای این فیلم صادر نشد و با صبر و حوصله سال گذشته بهمن ماه پروانه ساخت فیلمم را دریافت کردم. وقتی مسوولی بعد از دو سال پروانه ساخت فیلمهای امثال بنده را صادر میکند، در همان ابتدای راه با این مشکلات روبهرو هستیم، اما من معتقدم اگر ۵ سال دیگر این اتفاقات برای من نوعی بیافتد، مطمئنا آنقدر از این نامهربانیها دیدهایم که برایمان عادی خواهد شد، اما این روزهای تلخ از یاد ما نخواهد رفت. همه ما که کار هنر میکنیم ، ذهن تصویری خوبی هم داریم، پس این اتفاقات ناخوشایند در ذهن من حک خواهد شد. امان از روزی که یک هنرمند دچار روزمرگی شود. امسال به فیلمهای اول زیادی هم پروانه ساخت دادند اما همه این فیلمها اکران عمومی خواهند شد؟
به نظر من سلیقه در هنر و جامعه ما گریبان همه را گرفته است، اما خوشبختانه در این یکی دوسال اخیر نگاه سلیقهای مدیران برای نمایش فیلمها کمرنگتر شده است. به نوعی میخواهند نگاه ویژهای به سینما داشته باشند. شرایط سختی در سینمای ما حاکم است چند روز پیش یکی از دوستان سینماییام میگفت شاید ما صبر و تحمل کیانوش عیاری را در سینما و در مقابل مشکلات فیلمسازیمان نداشته باشیم. من هم با این صحبتها احساس خمودگی کردم و امیدوارم بتوانم فیلمهای بعدیام را با همه این مشکلات بسازم. باز هم میگویم تبلیغات در سینمای ما همچنان ضعیف است. یکی از راههای تبلیغ برای سینما، رسانه ملی است.
من معتقدم چه مسوولان و چه غیرمسوولان سینما همه باید نگاه مثبت و دقیقی به راهاندازی گروه اکران داشته باشند. نباید اکران فیلمهای خاص به مرور زمان از چرخه سینما خارج شود. در شرایط فعلی بنده بهعنوان یک فیلمساز جوان و کمتجربه دوست دارم زمانی فیلمم ساخته شود و به اکران عمومی دربیاید که بعضی از مشکلات با اندیشیدن کامل حل شود. همیشه به این فکر میکنم که در کدام زمانه بهتری میتوانستم فیلمم را بسازم. آیا آن دوره انرژی و ذوقم در زمینه فیلمسازی هدر نمیرفت و دلم میخواست برای هدفم کمتر مبارزه کنم. در این دوره و با ساخت فیلمهایمان به سمتی میرویم که به ذائقه بیننده بگوییم فیلمهای ما همین است، یا مخاطب سینمای امروز واقعا سینما را فقط و فقط بهعنوان یک تفریح پذیرفته است؟ امروزه ۹۰ درصد مردم، سینما را نوعی تفریح میدانند و کسی کمتر به فیلمها نگاه تخصصی دارد، چرا که خیلی از این فیلمها برای ذهن مخاطب خود هم ارزشی قائل نیستند. دو تا سه سال پیش در دولت پیشین درخواست پروانه ساخت این فیلم را دادم که پروانه ساخت برای این فیلم صادر نشد و با صبر و حوصله سال گذشته بهمن ماه پروانه ساخت فیلمم را دریافت کردم. وقتی مسوولی بعد از دو سال پروانه ساخت فیلمهای امثال بنده را صادر میکند، در همان ابتدای راه با این مشکلات روبهرو هستیم، اما من معتقدم اگر ۵ سال دیگر این اتفاقات برای من نوعی بیافتد، مطمئنا آنقدر از این نامهربانیها دیدهایم که برایمان عادی خواهد شد، اما این روزهای تلخ از یاد ما نخواهد رفت. همه ما که کار هنر میکنیم ، ذهن تصویری خوبی هم داریم، پس این اتفاقات ناخوشایند در ذهن من حک خواهد شد. امان از روزی که یک هنرمند دچار روزمرگی شود. امسال به فیلمهای اول زیادی هم پروانه ساخت دادند اما همه این فیلمها اکران عمومی خواهند شد؟
به نظر من سلیقه در هنر و جامعه ما گریبان همه را گرفته است، اما خوشبختانه در این یکی دوسال اخیر نگاه سلیقهای مدیران برای نمایش فیلمها کمرنگتر شده است. به نوعی میخواهند نگاه ویژهای به سینما داشته باشند. شرایط سختی در سینمای ما حاکم است چند روز پیش یکی از دوستان سینماییام میگفت شاید ما صبر و تحمل کیانوش عیاری را در سینما و در مقابل مشکلات فیلمسازیمان نداشته باشیم. من هم با این صحبتها احساس خمودگی کردم و امیدوارم بتوانم فیلمهای بعدیام را با همه این مشکلات بسازم. باز هم میگویم تبلیغات در سینمای ما همچنان ضعیف است. یکی از راههای تبلیغ برای سینما، رسانه ملی است.
ارسال نظر