روند مخالفت کنگره با توافق هستهای ایران و ۱+۵
عزم جزم جمهوریخواهان
کامران کرمی
همپا و همگام با مخالفتهای اسرائیل و عربستان سعودی از روند مذاکرات و توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵؛ اما مخالفتهای جمهوریخواهان مجالس سنا و نمایندگان آمریکا که در ترکیب با یکدیگر کنگره را تشکیل میدهند، داستان متفاوت و واقعیتری از نمایش و پردهدریهای بنیامین نتانیاهو در بعد منطقهای است.
مخالفتهایی که تا امروز یعنی چند روز مانده به تصویب یا رد توافق هستهای در کنگره آمریکا با فراز و فرودها و کشوقوسهای فراوان ادامه پیدا کرده است. اگرچه دموکراتها و در راس آنها رئیسجمهور دموکرات نیز کوتاه نیامده و تاکنون توانسه است آرای لازم برای وتوی خود را تضمین کند، اما به بیان دیگر باید گفت که هزینههایی که او برای راضی کردن دلبرکان دموکرات و عشوهگران جمهوریخواه متحمل شده، کم از باجهای برخی حکام عرب و آیپک برای به شکست کشاندن مذاکرات نبوده است.
همپا و همگام با مخالفتهای اسرائیل و عربستان سعودی از روند مذاکرات و توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵؛ اما مخالفتهای جمهوریخواهان مجالس سنا و نمایندگان آمریکا که در ترکیب با یکدیگر کنگره را تشکیل میدهند، داستان متفاوت و واقعیتری از نمایش و پردهدریهای بنیامین نتانیاهو در بعد منطقهای است.
مخالفتهایی که تا امروز یعنی چند روز مانده به تصویب یا رد توافق هستهای در کنگره آمریکا با فراز و فرودها و کشوقوسهای فراوان ادامه پیدا کرده است. اگرچه دموکراتها و در راس آنها رئیسجمهور دموکرات نیز کوتاه نیامده و تاکنون توانسه است آرای لازم برای وتوی خود را تضمین کند، اما به بیان دیگر باید گفت که هزینههایی که او برای راضی کردن دلبرکان دموکرات و عشوهگران جمهوریخواه متحمل شده، کم از باجهای برخی حکام عرب و آیپک برای به شکست کشاندن مذاکرات نبوده است.
کامران کرمی
همپا و همگام با مخالفتهای اسرائیل و عربستان سعودی از روند مذاکرات و توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵؛ اما مخالفتهای جمهوریخواهان مجالس سنا و نمایندگان آمریکا که در ترکیب با یکدیگر کنگره را تشکیل میدهند، داستان متفاوت و واقعیتری از نمایش و پردهدریهای بنیامین نتانیاهو در بعد منطقهای است.
مخالفتهایی که تا امروز یعنی چند روز مانده به تصویب یا رد توافق هستهای در کنگره آمریکا با فراز و فرودها و کشوقوسهای فراوان ادامه پیدا کرده است. اگرچه دموکراتها و در راس آنها رئیسجمهور دموکرات نیز کوتاه نیامده و تاکنون توانسه است آرای لازم برای وتوی خود را تضمین کند، اما به بیان دیگر باید گفت که هزینههایی که او برای راضی کردن دلبرکان دموکرات و عشوهگران جمهوریخواه متحمل شده، کم از باجهای برخی حکام عرب و آیپک برای به شکست کشاندن مذاکرات نبوده است. مروری بر ۲ سال مخالفت و انتقاد جمهوریخواهان شاید زوایای گویاتری را برایمان به تصویب بکشد.
آغاز مذاکرات
نطفه شکلگیری مذاکرات هستهای در اواخر شهریورماه ۱۳۹۲ (سپتامبر ۲۰۱۳) را باید در روی کارآمدن نخبگان جدید سیاست خارجی ایران و همچنین راهبرد چندجانبهگرایانه باراک اوباما و تصمیمگیرندگان آمریکایی مورد ارزیابی قرار داد. چه اگر این دو ضلع با یکدیگر تلاقی نمیکردند، همچنان باید شاهد مذاکرات بینتیجه آلماتی تا استانبول میبودیم.
فارغ از برخی مسائل همچون تحریمهای کمرشکن که در ورود ایران به گفتوگو بر سر بحران ۱۲ سال هستهای موثر بود، اما به گفته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران حل یک بحران ساختگی شاید مهمترین هدف برای دولت تعاملگرای حسن روحانی در عرصه سیاست خارجی بود. در مقابل هم ارزیابیهای اطلاعاتی امنیتی آمریکاییها از پیشرفت توانمندیهای هستهای ایران و کماثر بودن تحریمهای چندجانبه اقتصادی-مالی-بانکی و نفتی بر گرده ایران باعث شد تا ذهنیت تصمیمگیرندگان تهران و واشنگتن همزمان به سمت فرآیندهای تعامل بخشی در چارچوب بازی برد-برد حرکت کند.
تعامل برد-برد خیلی زود و پس از چند ماه گفتوگو در ژنو 2،1 و 3 نتیجه داد و برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به توافق ژنو در 3 آذر 92 (24 نوامبر 2013) در هتل اینترکنتیننتال سوئیس به بار نشست. از این تاریخ است که شاهد شکلگیری مخالفتهای جدی جمهوریخواهان در داخل آمریکا هستیم. مخالفان و همزمان منتقدانی که معتقد بودند دولت باراک اوباما با تن دادن به گفتوگوها، عملا آثار تحریمهایی را که میرفت ایران را وادار به تسلیم کند، از بین برد و یا تن دادن به مذاکره با یک قدرت منطقهای عملا مشروعیت آن را به رسمیت شناخت.
در آغاز دستیابی به برنامه جامع اقدام مشترک، آنها از وقوع یک فاجعه خبر میدادند. در سال 2013، اولی هاینونن، معاون سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد ایران تنها دو هفته با ساخت یک بمب هستهای فاصله دارد. لندسی گراهام، سناتور آمریکایی با انتقاد از توافق موقت هستهای آن را امتیاز برای ایران توصیف کرد. به همین ترتیب، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز آن را توافق قرن برای ایران نامید.
در حال حاضر همین افرادی که درباره توافق موقت هستهای ابراز نگرانی میکردند، به اندازه روزهای نخست خشمگین نیستند. ایران به مدت 10 سال نمیتواند بنا به ادعای آنها بمب هستهای دست یابد و این موضوع کماهمیتی برای آنها نیست. هر چند در بحبوحه توافق هستهای، لیندسی گراهام به نوبه خود معتقد بود که برنامه جامع اقدام مشترک باید تمدید شود؛ زیرا این برنامه به چارچوب توافق گروه 1+5 ارجحیت دارد.
بسیاری از تندروهای آمریکایی اظهار میکردند که اساسا با دستیابی به توافق هستهای با ایران مخالفند. همانگونه که یووال اشتاینیتز، وزیر امور راهبردی اسرائیل بارها تاکید کرده در اصل با دستیابی به هر گونه توافقی مخالفیم، به همین ترتیب سناتور تام کانن، نویسنده نامه سناتورها با هدف اخلال در روند دستیابی به توافق هستهای - قبل از نوشتن این نامه در بنیاد هریتبج اذعان کرد: پایان این مذاکرات نتایج ناخواستهای برای کنگره ندارد، بلکه پیامدهای آن کاملا مشخص و تعیینشده است.
جِرِمی شاپیرو از کارشناسان موسسه بروکینگز بر این باور است که برنامه هستهای ایران در واقع همان چیزی نیست که موافقان و مخالفان توافق اخیر درباره آن سخن میگویند. شاپیرو معتقد است سوال مهمتر این است که در ارتباط با چالش ایران برای مقامات آمریکایی در کشورهای همسایه ایران چه کاری باید انجام داد و اینکه وارد کردن ایران به نظم منطقهای چه پیامدهایی خواهد داشت؟
براساس سخنان شاپیرو، حامیان توافق هستهای ایران فکر میکنند این توافق به تغییر اهداف ایران کمک خواهد کرد و این در حالی است که مخالفان توافق هستهای ایران خواهان تحتفشار قرار دادن ایران تا جای ممکن و همچنین در سریعترین زمان ممکن هستند.
از این رو، با وجود اعتراضات و در عین حال تلاشهای ادعایی آنها برای دستیابی به یک «توافق بهتر» هدف اصلی آنها کاملا مشخص است: آنها با دستیابی به هرگونه توافقی مخالف هستند. مکس فیشر، از کارشناسان موسسه ووکس اعلام کرد: دلیل مخالفت تندروهای آمریکایی به سبب تمایل واقعی آنها برای تغییر حکومت ایران از طریق توسل به زور است و دستیابی به توافقی دیپلماتیک احتمال چنین اقدامی را کاهش میدهد.
سه انگیره مخالفت
«نشنال اینترست» در مقالهای به قلم پل پیلار، عضو ارشد مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون و عضو ارشد موسسه بروکینگز نوشت: «نقاط عطف در تاریخ روابط خارجی ایالاتمتحده آمریکا گاهی اوقات با حرکات جدید و راههای جدید مشخص شده است؛ اما ممکن است به جای وجود فرصتهایی برای راههای جدید و بهتر، آسیب قابلتوجه ناشی از شکست، منجر به ایجاد چنین فضایی شود؛ اما ممکن است نزدیک به نوع دوم نقاط عطف قرار گرفته باشیم، یعنی خطر قابلتوجه مخالفان توافق هستهای با ایران که میتوانند در به شکست کشاندن توافق موفق باشند.»
از نظر این نوشته، بزرگترین شانس تخریب توافق در کنگره ایالاتمتحده وجود دارد که ممکن است در کار دیپلماتها خرابکاری کنند. انرژی کنگره برای تخریب توافق همانند همیشه نشأتگرفته از سه منبع است.
1) نیاز کلی به یک دشمن خارجی و عادت به دیدن نقش آمریکا در مواجهه با دشمنان از طریق راههای نظامی و غیرقابلانعطاف بود. این عادت و احساس نیاز به آن، ریشه در برخی از نگرشهای آمریکایی دارد، اما بیشتر در میان نئومحافظهکاران آمریکایی دیده میشود. ایران توانسته در بعضی از اوقات این نقش را ایفا کند.
۲) مخالفت شدید جناح راست رژیم اسرائیل با هر گونه توافق هستهای با ایران، دلیل این مخالفت در راستای اهداف اسرائیل است که همیشه مشکلات منطقه را بر گردن شخص دیگری میاندازد. وجود چنین دشمنی ظاهرا مبنای همکاریهای استراتژیک ایالاتمتحده و اسرائیل است و منجر به منحرف کردن توجه جامعه بینالمللی از مشکلاتی است که اسرائیل مسبب آنها بوده است.
۳) دلیل سوم مربوط به تبدیل مذاکرات ایران به یک اقدام برجسته در سیاست خارجی اوباما است. به همین دلیل جمهوریخواهان با هر چیزی که اوباما مایل به انجام آن است، مخالف و بهدنبال از بین بردن دستاوردهای او هستند. ناراحتی جمهوریخواهان از اقدامات رئیسجمهور در قبال بحث مهاجرت موجب شده است تا قدرت اجرایی رئیسجمهور اهمیت بیشتری پیدا کند. در میانه بحث تعطیلی دولت و متوقف کردن فرآیند تایید صلاحیت نامزدهای پستهای دولتی، میتواند منجر به لغو توافق شود.
جمعبندی
با توجه به اینکه توافق هستهای با وتوی اوباما تصویب خواهد شد و بعدها که به قانون تبدیل شود، بحث اصلی آمریکا و اسرائیل این خواهد بود که گام بعدی چیست؟ واشنگتن برای کاهش به اصطلاح خطر ایران و قوت قلب دادن به جمهوریخواهان، اسرائیل و دیگر متحدان خود در منطقه چه خواهد کرد؟
اولین اقدام باراک اوباما ارائه مجموعه برنامهای برای ارتقای امنیت خواهد بود. از جمله این اقدامات افزایش کمکهای دفاعی به اسرائیل در یک دهه آینده، گسترش حضور نیروهای ارتش ایالاتمتحده در خاورمیانه، اصرار بر ادامه تحریمهای غیرهستهای ایران، تلاش برای بازداشتن ایران از اقدامات مخرب در منطقه و افزایش همکاری در زمینه دفاع موشکی خواهد بود.
یک مقام ارشد ایالاتمتحده به خبرگزاری یهودی (JTA) گفت: «مادامی که تحریمهای وابسته به برنامه هستهای ایران لغو شود، واشنگتن روی دیگر تحریمها تمرکز خواهد کرد؛ بهویژه تحریمهایی که بهدلیل حمایت از تروریسم علیه ایران اعمال شده است. ما منابع و نیروهای بسیاری داریم که میتوانیم به اعمال تحریمهای ویژه علیه ایران (و نه تنها ایران) اختصاص دهیم.»
اما بعضی مقامات اسرائیلی وعدههای ایالاتمتحده برای ارتقای امنیت اسرائیل بعد از پذیرفتهشدن توافق را ناکافی میدانند. کمیته روابط عمومی اسرائیل در آمریکا اخیرا در یادداشتی با عنوان «وعده دادن یک توافق بد را درست نمیکند.» تلاش آمریکا برای تامین امنیت یا فشار به اجرای تعهدات از سوی ایران را ناکافی دانسته و ابراز داشته هیچ کدام از این راهکارها این توافق کشنده را اصلاح نخواهد کرد و به ایران مشروعیت خواهد بخشید تا به فاصله 15سال به سلاح هستهای دست یابد. این موضع در میان جمهوریخواهان نیز طرفداران پروپاقرص دارد، فارغ از حمایتهای جمهوریخواهان از مواضع اسرائیل در طول 2 سال مذاکرات هستهای، باید گفت که منافع حزبی، حوزههای انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی از دیگر دلایل مخالفت آنها با این توافق است که ضمن کاستن از دستاوردهای باراک اوباما و دموکراتها، نقش خود را در آستانه رقابتهای ریاستجمهوری پیش از پیش برجسته سازند.
همپا و همگام با مخالفتهای اسرائیل و عربستان سعودی از روند مذاکرات و توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵؛ اما مخالفتهای جمهوریخواهان مجالس سنا و نمایندگان آمریکا که در ترکیب با یکدیگر کنگره را تشکیل میدهند، داستان متفاوت و واقعیتری از نمایش و پردهدریهای بنیامین نتانیاهو در بعد منطقهای است.
مخالفتهایی که تا امروز یعنی چند روز مانده به تصویب یا رد توافق هستهای در کنگره آمریکا با فراز و فرودها و کشوقوسهای فراوان ادامه پیدا کرده است. اگرچه دموکراتها و در راس آنها رئیسجمهور دموکرات نیز کوتاه نیامده و تاکنون توانسه است آرای لازم برای وتوی خود را تضمین کند، اما به بیان دیگر باید گفت که هزینههایی که او برای راضی کردن دلبرکان دموکرات و عشوهگران جمهوریخواه متحمل شده، کم از باجهای برخی حکام عرب و آیپک برای به شکست کشاندن مذاکرات نبوده است. مروری بر ۲ سال مخالفت و انتقاد جمهوریخواهان شاید زوایای گویاتری را برایمان به تصویب بکشد.
آغاز مذاکرات
نطفه شکلگیری مذاکرات هستهای در اواخر شهریورماه ۱۳۹۲ (سپتامبر ۲۰۱۳) را باید در روی کارآمدن نخبگان جدید سیاست خارجی ایران و همچنین راهبرد چندجانبهگرایانه باراک اوباما و تصمیمگیرندگان آمریکایی مورد ارزیابی قرار داد. چه اگر این دو ضلع با یکدیگر تلاقی نمیکردند، همچنان باید شاهد مذاکرات بینتیجه آلماتی تا استانبول میبودیم.
فارغ از برخی مسائل همچون تحریمهای کمرشکن که در ورود ایران به گفتوگو بر سر بحران ۱۲ سال هستهای موثر بود، اما به گفته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران حل یک بحران ساختگی شاید مهمترین هدف برای دولت تعاملگرای حسن روحانی در عرصه سیاست خارجی بود. در مقابل هم ارزیابیهای اطلاعاتی امنیتی آمریکاییها از پیشرفت توانمندیهای هستهای ایران و کماثر بودن تحریمهای چندجانبه اقتصادی-مالی-بانکی و نفتی بر گرده ایران باعث شد تا ذهنیت تصمیمگیرندگان تهران و واشنگتن همزمان به سمت فرآیندهای تعامل بخشی در چارچوب بازی برد-برد حرکت کند.
تعامل برد-برد خیلی زود و پس از چند ماه گفتوگو در ژنو 2،1 و 3 نتیجه داد و برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به توافق ژنو در 3 آذر 92 (24 نوامبر 2013) در هتل اینترکنتیننتال سوئیس به بار نشست. از این تاریخ است که شاهد شکلگیری مخالفتهای جدی جمهوریخواهان در داخل آمریکا هستیم. مخالفان و همزمان منتقدانی که معتقد بودند دولت باراک اوباما با تن دادن به گفتوگوها، عملا آثار تحریمهایی را که میرفت ایران را وادار به تسلیم کند، از بین برد و یا تن دادن به مذاکره با یک قدرت منطقهای عملا مشروعیت آن را به رسمیت شناخت.
در آغاز دستیابی به برنامه جامع اقدام مشترک، آنها از وقوع یک فاجعه خبر میدادند. در سال 2013، اولی هاینونن، معاون سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد ایران تنها دو هفته با ساخت یک بمب هستهای فاصله دارد. لندسی گراهام، سناتور آمریکایی با انتقاد از توافق موقت هستهای آن را امتیاز برای ایران توصیف کرد. به همین ترتیب، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز آن را توافق قرن برای ایران نامید.
در حال حاضر همین افرادی که درباره توافق موقت هستهای ابراز نگرانی میکردند، به اندازه روزهای نخست خشمگین نیستند. ایران به مدت 10 سال نمیتواند بنا به ادعای آنها بمب هستهای دست یابد و این موضوع کماهمیتی برای آنها نیست. هر چند در بحبوحه توافق هستهای، لیندسی گراهام به نوبه خود معتقد بود که برنامه جامع اقدام مشترک باید تمدید شود؛ زیرا این برنامه به چارچوب توافق گروه 1+5 ارجحیت دارد.
بسیاری از تندروهای آمریکایی اظهار میکردند که اساسا با دستیابی به توافق هستهای با ایران مخالفند. همانگونه که یووال اشتاینیتز، وزیر امور راهبردی اسرائیل بارها تاکید کرده در اصل با دستیابی به هر گونه توافقی مخالفیم، به همین ترتیب سناتور تام کانن، نویسنده نامه سناتورها با هدف اخلال در روند دستیابی به توافق هستهای - قبل از نوشتن این نامه در بنیاد هریتبج اذعان کرد: پایان این مذاکرات نتایج ناخواستهای برای کنگره ندارد، بلکه پیامدهای آن کاملا مشخص و تعیینشده است.
جِرِمی شاپیرو از کارشناسان موسسه بروکینگز بر این باور است که برنامه هستهای ایران در واقع همان چیزی نیست که موافقان و مخالفان توافق اخیر درباره آن سخن میگویند. شاپیرو معتقد است سوال مهمتر این است که در ارتباط با چالش ایران برای مقامات آمریکایی در کشورهای همسایه ایران چه کاری باید انجام داد و اینکه وارد کردن ایران به نظم منطقهای چه پیامدهایی خواهد داشت؟
براساس سخنان شاپیرو، حامیان توافق هستهای ایران فکر میکنند این توافق به تغییر اهداف ایران کمک خواهد کرد و این در حالی است که مخالفان توافق هستهای ایران خواهان تحتفشار قرار دادن ایران تا جای ممکن و همچنین در سریعترین زمان ممکن هستند.
از این رو، با وجود اعتراضات و در عین حال تلاشهای ادعایی آنها برای دستیابی به یک «توافق بهتر» هدف اصلی آنها کاملا مشخص است: آنها با دستیابی به هرگونه توافقی مخالف هستند. مکس فیشر، از کارشناسان موسسه ووکس اعلام کرد: دلیل مخالفت تندروهای آمریکایی به سبب تمایل واقعی آنها برای تغییر حکومت ایران از طریق توسل به زور است و دستیابی به توافقی دیپلماتیک احتمال چنین اقدامی را کاهش میدهد.
سه انگیره مخالفت
«نشنال اینترست» در مقالهای به قلم پل پیلار، عضو ارشد مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون و عضو ارشد موسسه بروکینگز نوشت: «نقاط عطف در تاریخ روابط خارجی ایالاتمتحده آمریکا گاهی اوقات با حرکات جدید و راههای جدید مشخص شده است؛ اما ممکن است به جای وجود فرصتهایی برای راههای جدید و بهتر، آسیب قابلتوجه ناشی از شکست، منجر به ایجاد چنین فضایی شود؛ اما ممکن است نزدیک به نوع دوم نقاط عطف قرار گرفته باشیم، یعنی خطر قابلتوجه مخالفان توافق هستهای با ایران که میتوانند در به شکست کشاندن توافق موفق باشند.»
از نظر این نوشته، بزرگترین شانس تخریب توافق در کنگره ایالاتمتحده وجود دارد که ممکن است در کار دیپلماتها خرابکاری کنند. انرژی کنگره برای تخریب توافق همانند همیشه نشأتگرفته از سه منبع است.
1) نیاز کلی به یک دشمن خارجی و عادت به دیدن نقش آمریکا در مواجهه با دشمنان از طریق راههای نظامی و غیرقابلانعطاف بود. این عادت و احساس نیاز به آن، ریشه در برخی از نگرشهای آمریکایی دارد، اما بیشتر در میان نئومحافظهکاران آمریکایی دیده میشود. ایران توانسته در بعضی از اوقات این نقش را ایفا کند.
۲) مخالفت شدید جناح راست رژیم اسرائیل با هر گونه توافق هستهای با ایران، دلیل این مخالفت در راستای اهداف اسرائیل است که همیشه مشکلات منطقه را بر گردن شخص دیگری میاندازد. وجود چنین دشمنی ظاهرا مبنای همکاریهای استراتژیک ایالاتمتحده و اسرائیل است و منجر به منحرف کردن توجه جامعه بینالمللی از مشکلاتی است که اسرائیل مسبب آنها بوده است.
۳) دلیل سوم مربوط به تبدیل مذاکرات ایران به یک اقدام برجسته در سیاست خارجی اوباما است. به همین دلیل جمهوریخواهان با هر چیزی که اوباما مایل به انجام آن است، مخالف و بهدنبال از بین بردن دستاوردهای او هستند. ناراحتی جمهوریخواهان از اقدامات رئیسجمهور در قبال بحث مهاجرت موجب شده است تا قدرت اجرایی رئیسجمهور اهمیت بیشتری پیدا کند. در میانه بحث تعطیلی دولت و متوقف کردن فرآیند تایید صلاحیت نامزدهای پستهای دولتی، میتواند منجر به لغو توافق شود.
جمعبندی
با توجه به اینکه توافق هستهای با وتوی اوباما تصویب خواهد شد و بعدها که به قانون تبدیل شود، بحث اصلی آمریکا و اسرائیل این خواهد بود که گام بعدی چیست؟ واشنگتن برای کاهش به اصطلاح خطر ایران و قوت قلب دادن به جمهوریخواهان، اسرائیل و دیگر متحدان خود در منطقه چه خواهد کرد؟
اولین اقدام باراک اوباما ارائه مجموعه برنامهای برای ارتقای امنیت خواهد بود. از جمله این اقدامات افزایش کمکهای دفاعی به اسرائیل در یک دهه آینده، گسترش حضور نیروهای ارتش ایالاتمتحده در خاورمیانه، اصرار بر ادامه تحریمهای غیرهستهای ایران، تلاش برای بازداشتن ایران از اقدامات مخرب در منطقه و افزایش همکاری در زمینه دفاع موشکی خواهد بود.
یک مقام ارشد ایالاتمتحده به خبرگزاری یهودی (JTA) گفت: «مادامی که تحریمهای وابسته به برنامه هستهای ایران لغو شود، واشنگتن روی دیگر تحریمها تمرکز خواهد کرد؛ بهویژه تحریمهایی که بهدلیل حمایت از تروریسم علیه ایران اعمال شده است. ما منابع و نیروهای بسیاری داریم که میتوانیم به اعمال تحریمهای ویژه علیه ایران (و نه تنها ایران) اختصاص دهیم.»
اما بعضی مقامات اسرائیلی وعدههای ایالاتمتحده برای ارتقای امنیت اسرائیل بعد از پذیرفتهشدن توافق را ناکافی میدانند. کمیته روابط عمومی اسرائیل در آمریکا اخیرا در یادداشتی با عنوان «وعده دادن یک توافق بد را درست نمیکند.» تلاش آمریکا برای تامین امنیت یا فشار به اجرای تعهدات از سوی ایران را ناکافی دانسته و ابراز داشته هیچ کدام از این راهکارها این توافق کشنده را اصلاح نخواهد کرد و به ایران مشروعیت خواهد بخشید تا به فاصله 15سال به سلاح هستهای دست یابد. این موضع در میان جمهوریخواهان نیز طرفداران پروپاقرص دارد، فارغ از حمایتهای جمهوریخواهان از مواضع اسرائیل در طول 2 سال مذاکرات هستهای، باید گفت که منافع حزبی، حوزههای انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی از دیگر دلایل مخالفت آنها با این توافق است که ضمن کاستن از دستاوردهای باراک اوباما و دموکراتها، نقش خود را در آستانه رقابتهای ریاستجمهوری پیش از پیش برجسته سازند.
ارسال نظر