فرهاد گوران

مدت‌ها پیش از اینکه اسناد دخالت «سیا» در براندازی دولت مصدق رسما منتشر شود، ریچارد کاتم، مورخ و مامور آن سازمان مخوف نوشته بود: «ما توانستیم در خاورمیانه بر دو چیز غلبه کنیم، دولت مصدق و جنبش‌های دموکراتیک. ما برای تامین منافع خود در این منطقه به کودتا نیاز داشتیم.»این سخن کاتم با توجه به اینکه او زیر و زبر تاریخ خاورمیانه را می‌دانسته و روش‌شناسی اش را به دقت تعیین کرده، سخت تامل برانگیز است. او در یک عبارت از مصدق و «خاورمیانه» سخن گفته چون این دو در آن دوره به‌نوعی مکمل یک جنبش جهانی بودند، ضداستعمارگرایی یا «آنتی کولونیالیسم.»

این همان جنبشی بود که حتی پس از دفع سایه به زعم آن‌ها خطرناک مصدق در خاورمیانه ادامه یافت و تا مصر کشیده شد. اکنون انتشار اسناد جدید مرتبط با نقش سازمان «سیا» در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ از دو منظر مورد توجه مورخان و سیاستمداران قرار گرفته است؛ اول اینکه این اسناد چه چیزی به دانسته‌های پیشین مورخان اضافه می‌کند و به اصطلاح آیا نوری تازه بر آن گذشته مبهم می‌تاباند؟ دوم، چرا این اسناد در این مقطع از زمان منتشر شده به‌رغم اینکه از سال‌ها پیش تنظیم و تدوین شده و آماده انتشار بوده است. در واقع از این منظر دوم بیشتر ساز و کار سیاست و دیپلماسی مطرح می‌شود و نه ارزش تاریخی اسناد. کودتای ۲۸ مرداد در دوره ریاست‌جمهوری آیزنهاور و قدرت‌گیری جمهوری‌خواهان اتفاق افتاده و اینک در دوره تجدید قوای آنها به این صورت منتشر می‌شود.

همین تناظر تاریخمند برخی مفسران را بر آن داشته که پیام این کتابچه اسرارآمیز را هم در نظر آورند آن هم در دوره‌ای که ائتلاف تحت رهبری آمریکا، خاورمیانه را به عرصه یک نبرد نمادین با نتایج واقعی تبدیل کرده است. قرارداد چند صد میلیارد دلاری «تاجر کاخ سفید» با عربستان کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد که آنها همچنان به «کودتا» نیاز دارند، دامن زدن به تروریسم و ساختن «داعش» و اقمار آن، نام دیگر دیپلماسی فعال آنها در دنیای امروز است. روشن است که عربستان تسلیحات خریداری شده از آمریکا را در بیابان دفن نخواهد کرد. واردات هدفمند جنگ‌افزار باید به کاری بیاید و داعش به همین منظور ساخته و پرداخته شده است.

کاتم یک دهه پس از کودتا در ایران طی مقاله‎‌ای با اشاره به «استراتژی مهار شوروی» تصریح کرده است: «آمریکا از دو نوع سیاست متفاوت در قبال ایران و اعراب بهره می‌برد؛ چراکه «سیا» به این نتیجه رسیده بود که جنبش‌های اجتماعی در ایران را نمی‌توان کنترل کرد، اما در کشورهای عربی وضع فرق می‌کند.» از این رو الگوی رفتاری آمریکا در مواجهه با دولت ملی مصدق به دیگر کشورهای خاورمیانه هم سرایت می‌کند و «ثبات ساختاری» موردنظر «سیا» در خاورمیانه دست‌کم برای دو دهه تضمین می‌شود. اکنون چنانکه محققان می‌گویند اسناد تازه وزارت امور خارجه آمریکا تاثیر چندانی بر مطالعات استنادی تاریخی ندارد، اما در این مقطع می‌تواند یادآور «دکترین آیزنهاور» باشد.