راهکارهایی برای درمان بیماری مهرطلبی (۲)
من به خودم احترام میگذارم
نویسنده: میترا فرینژاد فتحی (دریا حقی)
Farinezhad_mitra@yahoo. com
این هفته میخواهیم تمرین سختی را به مهرطلبهای نازنینمان بدهیم! تمرینی که به شهامت، تفکر و دقت نیاز دارد. فهمیدیم که مهرطلبی یک نوع بیماری است؛ بیماریای که خصوصیات آن نه تنها از سجایای اخلاقی محسوب نمیشود بلکه ما، روابط ما و دوستان ما را نیز تخریب میکند.
مهرطلبی بیماریای است که بسیاری از روابط ما را بیمار کرده و بسیاری از مشکلات زندگی ما ناشی از آن است. امروز زمانی است که بهتر است به خود آییم و با این بیماری که یکی از ریشههای محکم بیماری افسردگی است مواجه شده، آن را بپذیریم و برای درمان آن اقدام کنیم.
Farinezhad_mitra@yahoo. com
این هفته میخواهیم تمرین سختی را به مهرطلبهای نازنینمان بدهیم! تمرینی که به شهامت، تفکر و دقت نیاز دارد. فهمیدیم که مهرطلبی یک نوع بیماری است؛ بیماریای که خصوصیات آن نه تنها از سجایای اخلاقی محسوب نمیشود بلکه ما، روابط ما و دوستان ما را نیز تخریب میکند.
مهرطلبی بیماریای است که بسیاری از روابط ما را بیمار کرده و بسیاری از مشکلات زندگی ما ناشی از آن است. امروز زمانی است که بهتر است به خود آییم و با این بیماری که یکی از ریشههای محکم بیماری افسردگی است مواجه شده، آن را بپذیریم و برای درمان آن اقدام کنیم.
نویسنده: میترا فرینژاد فتحی (دریا حقی)
Farinezhad_mitra@yahoo.com
این هفته میخواهیم تمرین سختی را به مهرطلبهای نازنینمان بدهیم! تمرینی که به شهامت، تفکر و دقت نیاز دارد. فهمیدیم که مهرطلبی یک نوع بیماری است؛ بیماریای که خصوصیات آن نه تنها از سجایای اخلاقی محسوب نمیشود بلکه ما، روابط ما و دوستان ما را نیز تخریب میکند.
مهرطلبی بیماریای است که بسیاری از روابط ما را بیمار کرده و بسیاری از مشکلات زندگی ما ناشی از آن است. امروز زمانی است که بهتر است به خود آییم و با این بیماری که یکی از ریشههای محکم بیماری افسردگی است مواجه شده، آن را بپذیریم و برای درمان آن اقدام کنیم. یک کاغذ و قلم بردارید. قلم و کاغذ خود را عاشقانه انتخاب کنید. از خودتان بپرسید که: «آیا میپذیرم که به مهرطلبی دچار هستم و این یک بیماری و ریشه بسیاری از مشکلات و آسیبها در زندگیام است؟ آیا میخواهم با آن آشتی کنم و بر آن تسلط پیدا کنم؟». جواب «بله» شما اگر با تزلزل باشد به درد نمیخورد! آنقدر این سوالات را از خود بپرسید و پاسخ بگویید تا سرانجام یک «بله» قاطع و محکم و پر شور بدهید. حالا زمان ادامه است.
(نکته: از آنجا که فرهنگ ما فرهنگ تقویتکننده مهرطلبی است اکثریت مردم جامعه به آن دچار هستند، اما در میان افراد شدت و ضعف دارد. ممکن است که برخی شخصیت برتریطلب یا عزلتطلب درونشان قویتر باشد. بنابراین لطفا هر کسی که با توجه به توضیحات در مقالات پیشین به این نتیجه رسیده است که مهرطلب است این تمرینها را انجام دهد.)
راهکار دوم:
ده تا بیست جمله از بایدها و نبایدهایتان را بنویسید (اگر بیشتر شد، چه بهتر!).بهعنوان مثال:
همیشه باید دیگران را راضی نگه دارم.
هیچوقت نباید کاری کنم که کسی از من خشمگین شود.
هیچوقت نباید حرفی خلاف نظر و خواست دیگران بزنم.
هیچوقت نباید کاری کنم که مورد انتقاد قرار بگیرم.
همیشه باید خوب و مهربان و شاد باشم تا همه من را بپذیرند.
همیشه باید کارهایم را خودم انجام دهم و نباید از کسی کمک بگیرم.
هیچوقت نباید به کسی درد دل خود را بگویم.
و...
سعی کنید تا آنجا که امکان دارد تمام بایدها و نبایدهای ذهن خود را پیدا کرده و بنویسید. هر چه بیشتر بنویسید بیشتر به خود کمک میکنید. بعد از آنکه تمام جملات را نوشتید شروع کنید به نوشتن بینشهای صحیح در مقابل این بینشهای مهرطلبانه. (در این رابطه میتوانید چند نمونه را برای نویسنده مقالات به آدرس ایمیل ارائه شده بفرستید تا به شما کمک کند.) بهعنوان مثال:
غلط: همیشه باید دیگران را راضی نگه دارم.
صحیح: هر کاری هم که انجام دهم باز هم همیشه نمیتوانم همه مردم را راضی نگه دارم. همیشه عدهای هستند که با من اختلافنظر دارند و این طبیعی است.
غلط: هیچوقت نباید کاری کنم که کسی از من خشمگین شود.
صحیح: گاهی ممکن است ناخواسته کاری کنم که برخلاف میل و سلیقه دیگران باشد و آنها از من خشمگین شوند. در هر صورت من به دنیا نیامدهام که همیشه به میل و سلیقه دیگران زندگی کنم.
غلط: هیچوقت نباید حرفی خلاف خواست و نظر دیگران بزنم.
صحیح: مجبور نیستم که همیشه خواسته و نظر دیگران را بر خواسته و نظر خود تحمیل کنم. از امروز میآموزم و تمرین میکنم که به نظر، خواسته و سلیقه خود نیز احترام بگذارم و هر جا لازم بود نظر خود را بیان کنم به این معنا که «من هم هستم و حضور دارم.»
غلط: همیشه باید خوب و مهربان و شاد باشم تا همه من را بپذیرند.
صحیح: مجبور نیستم که همیشه تظاهر کنم و چیزی که نیستم را به دیگران نشان دهم. اگر خوشحال نیستم، خود را خوشحال نشان نمیدهم و در عوض به احساسات خود توجه میکنم و در عین حال آنها را کنترل میکنم تا به خودم و به دیگران آسیبی نزنم. گاهی حوصله دیگران را ندارم، و این خیلی خوب است(لبخند) !
نکته: افراد مهرطلب در ابتدای دوره درمان ممکن است کمی به ظاهر دچار خودخواهی شوند، به این معنی که بهطور ناشیانهای نسبت به خود توجه کرده و نسبت به دیگران کمی خشم و خودخواهی به خرج دهند. این مساله نه نگرانکننده است و نه غیرطبیعی. بنابراین دلیلی برای نگرانی اطرافیان آنها وجود ندارد. آنها ناشیانه پیش میروند و به در و دیوار بهبودی میخورند، سپس پس از مدتی با مسیر جدید آشنا شده و به تعادل میرسند. اما مهرطلبها باید این را بدانند که دوره درمان باید توسط و همراه با یک مشاور کاردان و بهصورت هدفمند انجام گیرد تا بتوانند جهت مناسب را پیدا کنند.
پس از آنکه بینشهای صحیح را در مقابل بینشهای غلط و بیمارگونه نوشتید، حالا زمانی است که باید بینشهای صحیح را آرام، با تامل و با صدای بلند یک بار برای خود بخوانید؛ سپس، تا شصت روز هر روز به مدت سی ثانیه، هر یک از این بینشهای صحیح را برای خود بخوانید و در طول شبانهروز هوشیار باشید که در وقت مناسب مطابق با بینش اصلاحی خود عمل کنید. پیشنهاد میکنیم که هرکدام از بینشهای صحیح را روی یک تکه کاغذ نوشته و به دیوار اتاقتان، میز محل کارتان، یخچال و کابینت آشپرخانه و هر جایی که در معرض دیدتان قرار میگیرد، بچسبانید تا در شبانهروز چندین بار چشم شما آن را ببیند.
هر بار که مطابق بینش اصلاحی عمل میکنید، حتما برای خود جایزهای در نظر بگیرید و بهعنوان هدیه، کاری که فقط خود شما را خوشحال میکند برای خود انجام دهید، مثلا چیزی که دوست دارید را برای خود خریده و به خود هدیه دهید، جایی که دوست دارید، بروید و از همنشینی با خود لذت ببرید و.... میتوانید از همین امروز این تمرین را شروع کرده و پس از اتمام آن، یعنی پس از 60 روز تمرین، نتیجه را برای نویسنده مقالات بفرستید.
Farinezhad_mitra@yahoo.com
این هفته میخواهیم تمرین سختی را به مهرطلبهای نازنینمان بدهیم! تمرینی که به شهامت، تفکر و دقت نیاز دارد. فهمیدیم که مهرطلبی یک نوع بیماری است؛ بیماریای که خصوصیات آن نه تنها از سجایای اخلاقی محسوب نمیشود بلکه ما، روابط ما و دوستان ما را نیز تخریب میکند.
مهرطلبی بیماریای است که بسیاری از روابط ما را بیمار کرده و بسیاری از مشکلات زندگی ما ناشی از آن است. امروز زمانی است که بهتر است به خود آییم و با این بیماری که یکی از ریشههای محکم بیماری افسردگی است مواجه شده، آن را بپذیریم و برای درمان آن اقدام کنیم. یک کاغذ و قلم بردارید. قلم و کاغذ خود را عاشقانه انتخاب کنید. از خودتان بپرسید که: «آیا میپذیرم که به مهرطلبی دچار هستم و این یک بیماری و ریشه بسیاری از مشکلات و آسیبها در زندگیام است؟ آیا میخواهم با آن آشتی کنم و بر آن تسلط پیدا کنم؟». جواب «بله» شما اگر با تزلزل باشد به درد نمیخورد! آنقدر این سوالات را از خود بپرسید و پاسخ بگویید تا سرانجام یک «بله» قاطع و محکم و پر شور بدهید. حالا زمان ادامه است.
(نکته: از آنجا که فرهنگ ما فرهنگ تقویتکننده مهرطلبی است اکثریت مردم جامعه به آن دچار هستند، اما در میان افراد شدت و ضعف دارد. ممکن است که برخی شخصیت برتریطلب یا عزلتطلب درونشان قویتر باشد. بنابراین لطفا هر کسی که با توجه به توضیحات در مقالات پیشین به این نتیجه رسیده است که مهرطلب است این تمرینها را انجام دهد.)
راهکار دوم:
ده تا بیست جمله از بایدها و نبایدهایتان را بنویسید (اگر بیشتر شد، چه بهتر!).بهعنوان مثال:
همیشه باید دیگران را راضی نگه دارم.
هیچوقت نباید کاری کنم که کسی از من خشمگین شود.
هیچوقت نباید حرفی خلاف نظر و خواست دیگران بزنم.
هیچوقت نباید کاری کنم که مورد انتقاد قرار بگیرم.
همیشه باید خوب و مهربان و شاد باشم تا همه من را بپذیرند.
همیشه باید کارهایم را خودم انجام دهم و نباید از کسی کمک بگیرم.
هیچوقت نباید به کسی درد دل خود را بگویم.
و...
سعی کنید تا آنجا که امکان دارد تمام بایدها و نبایدهای ذهن خود را پیدا کرده و بنویسید. هر چه بیشتر بنویسید بیشتر به خود کمک میکنید. بعد از آنکه تمام جملات را نوشتید شروع کنید به نوشتن بینشهای صحیح در مقابل این بینشهای مهرطلبانه. (در این رابطه میتوانید چند نمونه را برای نویسنده مقالات به آدرس ایمیل ارائه شده بفرستید تا به شما کمک کند.) بهعنوان مثال:
غلط: همیشه باید دیگران را راضی نگه دارم.
صحیح: هر کاری هم که انجام دهم باز هم همیشه نمیتوانم همه مردم را راضی نگه دارم. همیشه عدهای هستند که با من اختلافنظر دارند و این طبیعی است.
غلط: هیچوقت نباید کاری کنم که کسی از من خشمگین شود.
صحیح: گاهی ممکن است ناخواسته کاری کنم که برخلاف میل و سلیقه دیگران باشد و آنها از من خشمگین شوند. در هر صورت من به دنیا نیامدهام که همیشه به میل و سلیقه دیگران زندگی کنم.
غلط: هیچوقت نباید حرفی خلاف خواست و نظر دیگران بزنم.
صحیح: مجبور نیستم که همیشه خواسته و نظر دیگران را بر خواسته و نظر خود تحمیل کنم. از امروز میآموزم و تمرین میکنم که به نظر، خواسته و سلیقه خود نیز احترام بگذارم و هر جا لازم بود نظر خود را بیان کنم به این معنا که «من هم هستم و حضور دارم.»
غلط: همیشه باید خوب و مهربان و شاد باشم تا همه من را بپذیرند.
صحیح: مجبور نیستم که همیشه تظاهر کنم و چیزی که نیستم را به دیگران نشان دهم. اگر خوشحال نیستم، خود را خوشحال نشان نمیدهم و در عوض به احساسات خود توجه میکنم و در عین حال آنها را کنترل میکنم تا به خودم و به دیگران آسیبی نزنم. گاهی حوصله دیگران را ندارم، و این خیلی خوب است(لبخند) !
نکته: افراد مهرطلب در ابتدای دوره درمان ممکن است کمی به ظاهر دچار خودخواهی شوند، به این معنی که بهطور ناشیانهای نسبت به خود توجه کرده و نسبت به دیگران کمی خشم و خودخواهی به خرج دهند. این مساله نه نگرانکننده است و نه غیرطبیعی. بنابراین دلیلی برای نگرانی اطرافیان آنها وجود ندارد. آنها ناشیانه پیش میروند و به در و دیوار بهبودی میخورند، سپس پس از مدتی با مسیر جدید آشنا شده و به تعادل میرسند. اما مهرطلبها باید این را بدانند که دوره درمان باید توسط و همراه با یک مشاور کاردان و بهصورت هدفمند انجام گیرد تا بتوانند جهت مناسب را پیدا کنند.
پس از آنکه بینشهای صحیح را در مقابل بینشهای غلط و بیمارگونه نوشتید، حالا زمانی است که باید بینشهای صحیح را آرام، با تامل و با صدای بلند یک بار برای خود بخوانید؛ سپس، تا شصت روز هر روز به مدت سی ثانیه، هر یک از این بینشهای صحیح را برای خود بخوانید و در طول شبانهروز هوشیار باشید که در وقت مناسب مطابق با بینش اصلاحی خود عمل کنید. پیشنهاد میکنیم که هرکدام از بینشهای صحیح را روی یک تکه کاغذ نوشته و به دیوار اتاقتان، میز محل کارتان، یخچال و کابینت آشپرخانه و هر جایی که در معرض دیدتان قرار میگیرد، بچسبانید تا در شبانهروز چندین بار چشم شما آن را ببیند.
هر بار که مطابق بینش اصلاحی عمل میکنید، حتما برای خود جایزهای در نظر بگیرید و بهعنوان هدیه، کاری که فقط خود شما را خوشحال میکند برای خود انجام دهید، مثلا چیزی که دوست دارید را برای خود خریده و به خود هدیه دهید، جایی که دوست دارید، بروید و از همنشینی با خود لذت ببرید و.... میتوانید از همین امروز این تمرین را شروع کرده و پس از اتمام آن، یعنی پس از 60 روز تمرین، نتیجه را برای نویسنده مقالات بفرستید.
ارسال نظر