مدیریت اقتصادی گمشده خانواده‌های ایرانی

مهدی عبداللهی
کارشناس ارشد برنامه‌ریزی و فعال رسانه

بحث درباره اقتصاد و مدیریت اقتصادی همیشه جذاب و پرتنش بوده و مخاطبان پرطرفداری دارد. این بحث زمانی جذاب‌تر می‌شود که مدیریت اقتصادی در بین خانواده‌های ایرانی مطرح شود. ساده‌ترین و کامل‌ترین تعریف برای واژه‌های اقتصاد خانواده و مدیریت اقتصادی «چگونگی سازمان‌دهی و مدیریت منابع خانه» است. شیوه مدیریت اقتصادی خانواده‌ها، امروزه بخش عمده‌ای از هویت آن‌ها را تشکیل داده است و موفقیت در این عرصه، رونق و شکوفایی اقتصادی و رشد و ترقی خانواده را در پی خواهد داشت. خانواده‌ها در بخش اقتصادی همیشه در وضعیت انتخاب قرار دارند، به‌طور مثال اینکه چه و چقدر مصرف کنیم، چه کسی کار کند، چند ساعت کار کند، در کجای شهر زندگی کنیم، آپارتمان داشته باشیم با چند اتاق و... پرسش‌هایی است که هر روز در خانواده‌ها در زمینه مسائل اقتصادی مطرح است. پاسخ به همه پرسش‌های بالا مستلزم داشتن مدیریت و فهم صحیح اقتصادی است.

وضعیت مدیریت اقتصادی در خانواده‌های ایرانی ازآنجا با اهمیت تلقی می‌شود که فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی تاکیدات فراوانی بر آن داشته است. فرهنگ اصیل ایرانی ما با واژه‌هایی چون دین و مذهب (تأکید بر صرفه‌جویی، قناعت و...)، جست‌وجوی انسان کامل، پیوستگی با معنویات، علم و هنر و برخورد اخلاقی با جامعه و انسان عجین شده است. هرکدام از این کلیدواژه‌های فرهنگ ایرانی-اسلامی در مورد اقتصاد خانواده و چگونگی مدیریت بر آن به نکات مهمی اشاره‌کرده‌اند. بااین‌همه، شاهد هستیم اغلب خانواده‌های ایرانی در نوع مصرف خود نسبت به گذشته تغییرات عمده به وجود آورده‌اند که شاید یکی از دلایل مهم آن فهم ناقص ادبیات توسعه‌یافتگی و اعتقاد به حرکت در مسیر جهانی‌شدن با فراموشی فرهنگ غنی بومی باشد. توسعه‌یافتگی و جهانی‌شدن با همه نکات و تبعات مثبتی که می‌تواند برای جوامع در پی داشته باشد، برای جامعه ما پیامدهای منفی زیادی ازجمله تغییر در روند و سبک زندگی، تغییر در طرز فکر، تغییر در نوع مصرف‌گرایی، تغییر در تعاملات اجتماعی، تغییر در روند رو به رشد جمعیتی، تغییر در ساختار سیستم‌های اجتماعی و... در پی داشته است که قریب به اتفاق این موضوعات به فهم و انتقال ناقص ادبیات توسعه و توسعه‌یافتگی در فضای برنامه‌ریزی کشور برمی‌گردد.

بر این اساس بر آن شدیم مسائل اقتصادی در بین خانواده‌های ایرانی را مورد کند و کاو قرار دهیم و نگاه ویژه‌ای به مدیریت اقتصادی خانواده‌ها داشته باشیم تا از این طریق ابتدا بگوییم اقتصاد خانواده تنها محدود به خانواده‌های مرفه و ثروتمند نیست، این علم برای اقشار کم‌درآمد که اتفاقاً دخل‌وخرجشان همخوانی ندارد کاربردهای بیشتری خواهد داشت، دوم بگوییم در اقتصاد خانواده، افزایش درآمد لزوما به معنی بهبود معاش خانواده نیست بلکه افزایش درآمد، افزایش هزینه‌ها را در پی خواهد داشت و این مدیریت هزینه‌هاست که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار می‌کند، سوم بگوییم برای داشتن یک زندگی خوب و آرام باید ابتدا درک درستی از اقتصاد خانواده داشته باشیم و در ادامه با فراگیری مهارت‌های مدیریتی در حل مسائل اقتصادی خانواده و سعی در الگو بودن و آموزش دادن برای سایر اعضای خانواده، در رفع مشکلات اقتصادی مؤثر عمل کنیم. درنهایت تاکید ما بر آن است که ادبیات مدیریت اقتصادی در فرهنگ دینی و بومی ما بیان شده است و زمان آن است که برنامه‌ریزان و مدیران کشور، فهم ناقص از ادبیات توسعه‌یافتگی را با تجربه‌های موفق جهانی اصلاح کرده و با تاکید بر فرهنگ بومی، مدیریت اقتصادی خانواده‌های ایرانی را از بحران فعلی نجات دهند.