مدیرکل امورحمایتی وزارت تعاون درباره چالشهای حوزه سالمندان عنوان کرد
لزوم تدوین سیاستهای پیشگیرانه
روز یکشنبه پنجم مهرماه، اولین جلسه شورای ملی سالمندان در ساختمان وزارت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد. در این نشست که با حضور مسوولان، کارشناسان و خبرنگاران برگزار شد، علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با ایراد سخنانی ضمن ترسیم آینده جمعیتی کشور در حرکت به سمت سالمندی، بر لزوم مهیاسازی ساختارهای جامعه برای پذیرش این تغییر تاکید کرد و از تدوین سند جامع سالمندی در دو ماه آینده خبر داد. وی همچنین افزود که در برنامه ششم توسعه، بخشی مختص به سالمندی گنجانده خواهد شد. به همین مناسبت، «دنیای اقتصاد» در گفتوگویی با پرویز زارعی، مدیرکل امور حمایتی و توانمندسازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، رویکردها و برنامههای این وزارتخانه را در ارتباط با موضوع سالمندی مورد پرسش قرار داده است.
روز یکشنبه پنجم مهرماه، اولین جلسه شورای ملی سالمندان در ساختمان وزارت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد. در این نشست که با حضور مسوولان، کارشناسان و خبرنگاران برگزار شد، علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با ایراد سخنانی ضمن ترسیم آینده جمعیتی کشور در حرکت به سمت سالمندی، بر لزوم مهیاسازی ساختارهای جامعه برای پذیرش این تغییر تاکید کرد و از تدوین سند جامع سالمندی در دو ماه آینده خبر داد. وی همچنین افزود که در برنامه ششم توسعه، بخشی مختص به سالمندی گنجانده خواهد شد. به همین مناسبت، «دنیای اقتصاد» در گفتوگویی با پرویز زارعی، مدیرکل امور حمایتی و توانمندسازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، رویکردها و برنامههای این وزارتخانه را در ارتباط با موضوع سالمندی مورد پرسش قرار داده است.
جناب زارعی در ابتدا، سالمندی را تعریف کنید و پس از آن در مورد ترکیب جمعیتی ایران و آمار مربوط به سالمندان کشور توضیح بفرمایید؟
براساس تعریف WHO، به هر فرد بالای ۶۰ سال، سالمند گفته میشود و زمانیکه ۸ درصد جمعیت را افراد ۶۵ سال و بالاتر یا ۱۲درصد جمعیت را افراد ۶۰ سال و بالاتر تشکیل دهند؛ پدیده سالمندی در جمعیت استقرار مییابد. سالمندی ناشی از موفقیت فرآیند توسعه است که از یک طرف افزایش طول عمر و از طرف دیگر مشارکت در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط جمعیت سالمند برخوردار از امنیت، سلامت و دارای فعالیت اجتماعی- اقتصادی است. در وضعیت کنونی، جمعیت ایران از نظر ساختاری سالخورده نیست ولی با توجه به کاهش رشد جمعیت طی دهه گذشته به نظر میرسد که در آینده این نوع ساختار جمعیتی را تجربه خواهد کرد.
با توجه به آخرین سرشماری نفوس مسکن در سال 1390، از جمعیت 75 میلیون نفری ایران، 7/5درصد جمعیت 65 سال و بالاتر یا به عبارت دیگر 8.2درصد جمعیت 60 سال و بالاتر دارند. در طول بیست سال آینده، متولدین سالهای 1355 تا 1370 تا سال 1420 به سن سالمندی رسیده و جامعه ایران با پدیده انفجار عمودی سالخوردگان( پیشی گرفتن سرعت رشد تعداد سالمندان از رشد کل جمعیت) روبهرو خواهد شد.
براساس آمار طی سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰، جمعیت بالای ۶۰ سال در ایران از ۳/۵درصد به ۱/۸ درصد افزایش یافته است. از ۱/۶ میلیون نفر جمعیت بالای ۶۰ سال، ۴.۲ میلیون نفر در شهرها و ۱.۹ میلیون نفر در روستاها زندگی میکنند. نرخ رشد جمعیت ۶۰ ساله و بالاتر در مناطق شهری طی سالهای ۶۵ تا ۹۰ برابر با ۴.۶ و در مناطق روستایی ۱.۶ بوده است. میزان باسوادی سالمندان تقریبا پایین است(۷/۳۵ درصد) و این نرخ در زنان سالمند (۲۴ درصد) پایینتر از مردان (۴۸ درصد) میباشد. کمترین میزان باسوادی برای مردان در استان سیستان و بلوچستان و برای زنان در استان کهکیلویه و بویراحمد است. در برخی استانها میزان باسوادی زنان باسواد کمتر از ۵ درصد است. بیشترین درصد سالمندان در استان گیلان(۵/۱۱ درصد)و کمترین درصد سالمندان در استان سیستان و بلوچستان (۷/۴ درصد) زندگی میکنند.
در میان سالمندان، 1/49درصد زن مجرد و 6/8 درصد مرد مجرد وجود دارد که با توجه به کاهش نسبت جنسی سالمندان از نسلی به نسل دیگر شاهد پدیده سالخوردگی زنانه خواهیم بود.
باتوجه به تغییرات و تحولات به خصوص باروری و سن ازدواج، نسبت سالمندانی که تنها زندگی میکنند در حال افزایش است و طی آمار در سال ۱۳۵۵، ۵/۸ درصد از جمعیت سالمند تنها زندگی میکردند که این آمار در سال ۱۳۸۸ به ۲/۱۵درصد رسیده است. نسبت زنانی که تنها زندگی میکنند بیشتر از مردان است و این امر به علت عدم ازدواج مجدد زنان بعد از فوت یا طلاق از همسر است که این موضوع منجر به زنانه شدن سبک زندگی شده است که شرایط زندگی را برای زنان دشوارتر خواهد کرد. ۵/۲۰درصد از زنان سالمند در مقابل ۸/۵ درصد از مردان سالمند تنها زندگی میکنند لذا با توجه به اهمیت جنس سالمند در وضعیت و کیفیت زندگی لازم است برنامههایی به تفکیک و بهویژه به تفکیک جنس تدوین شود. مثلا توانایی اقتصادی زنان و مردان متفاوت است و زنان معمولا با از دست دادن همسر خود شرایط سختی دارند و محدودیتهای اجتماعی آنان را آسیبپذیرتر میکند لذا باید عوامل آسیبزا را شناسایی کرد و زنان سالمند را در اولویت برنامههای رفاه اجتماعی و بهخصوص سلامت در نظر گرفت.
براساس آمار سال 1391 سازمان بهزیستی تعداد 13788 سالمند از خدمات مراکز شبانهروزی و 4379 سالمند از خدمات مراکز روزانه و 5204 سالمند از خدمت در منزل استفاده مینمایند. در کل کشور تعداد 242 مرکز نگهداری از سالمندان به صورت شبانهروزی و 87 مرکز نگهداری روزانه و 116 مرکز خدمت در منزل وجود دارد.
با توجه به اینکه احترام به بزرگترها در فرهنگ دینی و ملی ما ارزشی والا به شمار میرود، تا چه اندازه این نگاه ارزشی میتواند دربرخورد با پدیده سالمندی انعکاس یابد؟ همینطور اینکه تغییر سبک زندگی در سالهای اخیر تا چه میزان توانسته برخورد با این دوره از زندگی و با افراد سالمند را تحت تاثیر قرار دهد؟
با توجه به شرایط نسل کنونی سالمندان از ظرفیت بالایی از حمایت اجتماعی غیررسمی و خویشاوندی برخوردارند و همچنان شبکه خویشاوندی نسبت به شبکههای همسایگی، دوستان و همکاران نقش برجستهای را ایفا میکند اما تحت تاثیر شرایط نوسازی و شهرنشینی فرزندان گرایش به زندگی مستقل دارند و در واقع روابط اجتماعی سالمندان بر اصل استقلال والدین- فرزندان استوار است و وجود یا فقدان همسر نقش مهمی در شبکه روابط اجتماعی دارد لذا این نگرانی وجود دارد که ظرفیت حمایتهای خویشاوندی و غیررسمی در کشور بهویژه در مناطق روستایی کاهش یافته و همزمان با کاهش سیستم حمایت خویشاوندی تعداد کودکان به دلیل کاهش باروری، کاسته شود و در آینده با حجم گستردهای از سالمندان متقاضی استفاده از خدمات مراکز نگهداری از سالمندان باشیم که این امر هزینههای زیادی را به دولت و جامعه تحمیل میکند. از اینروی برای ارتقای کیفیت زندگی این گروه از سالمندان توسعه سیستمهای حمایت اجتماعی رسمی و نهادها و موسسات نگهداری از سالمندان با توجه به تجارب کشورهای پیشرفته و تدوین برنامههایی متنوع مرتبط با سالمندان و استانداردسازی خدمات و مراقبتهای سالمندی در مراکز نگهداری سالمندان ضروری است.
با توجه به اینکه در حال حاضر سیستم حمایت اجتماعی رسمی و موسسات و نهادها به قدر کافی و متناسب با افزایش جمعیت سالمندان توسعه نیافتهاند لازم است دولت ازطریق کمک به فرزندان برای حمایت از والدین سالمندشان حمایت کند و برنامههایی را جهت مراقبت از سالمندان در منزل پیش بینی کند. همچنین حمایت اجتماعی از سالمندان آسیبپذیر مانند سالمندان کهنسال با توجه به نیاز بیشتر به مراقبتهای طولانی مدت، زنان سالمند، سالمندانی که تنها زندگی میکنند، سالمندان فقیر بهویژه بدون همسر یا دارای همسر بدون فرزند، سالمندان مبتلا به بیماریهای خاص و پرهزینه از سوی دولت ضروری است.
برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندی و توانمند سازی این قشر از جامعه و کاهش هزینههای درمانی و خدماتی،چه راهکارهایی وجود دارد؟
در بین افراد ۷۹-۶۰ ساله بیشترین علت مرگ ناشی از بیماریهای مزمن و غیرواگیر، ناتوانی و اختلالات روانی است.
لذا ارتقای سلامت و رفتار سالم در تمام سنین برای جلوگیری یا به تاخیر انداختن پیشرفت بیماریهای مزمن، به حداقل رساندن عواقب ناشی از بیماریهای مزمن در مراحل اولیه و بالابردن کیفیت خدمات، ایجاد محیطهای فیزیکی و اجتماعی که سلامت و مشارکت سالمندان را تقویت نمایند همچنین تغییر نگرشهای اجتماعی به سمت تشویق هر چه بیشتر سالمندان میتواند در کاهش بیماریهای روانی و افزایش سلامت جسمی آنان تاثیرگذار باشد ضمن اینکه از کارافتادگی میتواند نیاز به دریافت کمک در منزل، بستری شدن، خدمات پرستاری در منزل را افزایش دهد و از لحاظ اقتصادی هزینه بالایی را به جامعه تحمیل کند.
از آنجا که مساله سلامت سالمندان منحصر به مساله سلامت جسمی نیست و موضوعی اجتماعی- اقتصادی است چرا که در شرایط فعلی مراقبتهای اولیه سلامت بیشتر در ارتباط با سلامت جسمی است در حالیکه درخصوص سالمندان مسائل روانی و اجتماعی را نیز باید در نظر گرفت. در بیشتر کشورهای دنیا انواع خدمات، مراقبتها، داروها وسایل کمکی و آزمایشهای کلینیکی و پاراکلینیکی مورد نیاز سالمند تحت پوشش نظام بیمه است که متاسفانه این اتفاق هنوز در کشور رخ نداده است. مهمترین مانع ایجاد و گسترش خدمات و مراقبتهای سالمندی عدم نگاه علمی به نظام پرداخت بیمهای سالمندی است. حرکت جهانی در راستای تغییر جهت مراقبتهای بیمارستانی به سمت مراقبت در منزل است و باید نظام سلامت را درخصوص سالمندی تغییر دهیم. آموزش به پزشکان عمومی جهت مراقبتهای ویژه از سالمندان، مناسبسازی و رعایت استاندارهای فیزیکی، فضاها، اماکن و مراکز نگهداری از سالمندان و آموزشهای مراقبت از سالمندان در منزل میتواند مشارکت اجتماعی و اقتصادی آنان را افزایش دهد.
تاکنون چه اقدامات دولتی درخصوص سالمندان صورت گرفته است؟
در این راستا اقدامات خوبی صورت گرفته که من به ترتیب آنها را توضیح خواهم داد:
1- تشکیل شورای ملی سالمندان: این شورا با هدف فراهم کردن امکان تداوم حضور سالمند در جامعه، تاکید بر حفظ موقعیت و جایگاه سالمند در خانواده، تامین حداقل نیازهای اساسی سالمندان نیازمند در کشور، تاکید بر حفظ احترام شأن و حرمت سالمند و فراهم کردن امکان مشارکت مردم، انجمنها و موسسات غیردولتی تشکیل شد. در آییننامه اجرایی که در اردیبهشت ماه سال 83 به تصویب رسید و ابلاغ شد سیاستگذاری در جهت تامین سلامت و رفاه سالمندان کشور، تصویب برنامههای مربوط به سالمندان در دستگاههای اجرایی و هماهنگی بین دستگاههای اجرایی برای سازماندهی امور سالمندان و اجرای برنامههای مصوب شورا بهعنوان وظایف شورای ملی سالمندان در نظر گرفته شد. همچنین سازمان بهزیستی کشور بهعنوان دبیرخانه این شورا مکلف به تدوین سیاستها و برنامههای مرتبط با سلامت و رفاه سالمندان، تعیین دستور جلسات شورا و برگزاری جلسات و دعوت از اعضا، پیگیری اجرای تصمیمات شورا و دریافت گزارش عملکرد از دستگاههای ذیربط، تهیه گزارش پیشرفت برنامهها و تخلفات دستگاهها از اجرای تصمیمات و تهیه بانک اطلاعات سالمندان کشور با همکاری دستگاههای ذیربط شد. هم اکنون نیز طرح تدوین سند جامع سالمندی با هدف مهیاسازی زیرساختها برای آمادگی کشور جهت پذیرش جمعیت رو به رشد سالمند کشور در دست اقدام است که امیدواریم با اختصاص بخش مختص به سالمندان در برنامه ششم توسعه، این اهداف محقق شود.
۲- مراکز نگهداری بهزیستی: براساس آمار سال ۱۳۹۱ سازمان بهزیستی تعداد ۱۳۷۸۸ سالمند در مراکز شبانهروزی و ۴۳۷۹ سالمند از خدمات مراکز روزانه و ۵۲۰۴ سالمند از خدمت در منزل استفاده میکنند. در کل کشور تعداد ۲۴۲ مرکز نگهداری از سالمندان به صورت شبانهروزی و ۸۷ مرکز نگهداری روزانه و ۱۱۶ مرکز خدمت در منزل وجود دارد. pic۱
3- طرح شهید رجایی کمیته امداد: در این طرح از سالمندان روستایی و عشایر نیازمند و افراد تحت تکفل آنها حمایت صورت میگیرد. براساس آمار کمیته امداد امام(ره) در سال 91 تعداد 678 هزار و 587 خانوار که در مجموع 1 میلیون 391 هزار و 214نفر هستند که از خدمات این نهاد حمایت دریافت میکنند.
چه نکاتی را باید در زمینه برنامهریزی در حوزه سالمندان لحاظ کرد؟
همانطور که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مشاهده شده است مهمترین چالش پیش رو در حوزه سالمندان سلامت آنان و بهخصوص بیماریهای غیرواگیر و مزمن است که نیازمند خدمات بهداشتی و سلامتی مستمر و پرهزینه است. از این رو سیاستهای پیشگیری، ارتقای سلامت و درمان زودهنگام سالمندان به جهت صرفه جویی هزینهها در درازمدت از اهمیت زیادی برخوردار است. بررسیها نشان میدهد که سالمندان تنها مشمول یک درصد از مجموع قوانین تصویب شده می شوند که از این مقدار 62 درصد اقتصادی، 22 درصد اجتماعی و 16 درصد رفاهی و بهداشتی است. مجموع یک درصد سهم سالمندان از کل قوانین مصوب، نشان میدهد که این تعداد قوانین نیز اعتنای خاصی به مسائل و ضرورتهای خاص و عمیق سالمندان نداشتهاند. مجموع مطالعات و بررسیها نشان میدهد که سالمندان و سالمندی تعریف روشنی چه در نظام و قانونگذاری و چه در فرهنگ عمومی نیافته است.
با توجه به رشد جمعیت سالمندان در کشور، لزوم حرکت در جهت توانمندسازی جسمی، روحی و معنوی، بهبود وضعیت معیشتی، گسترش فرهنگ تکریم، ایجاد زمینه بهرهگیری از تجارب و ارتقای وضعیت مراقبتهای بهداشت، درمان و توانبخشی سالمندان ازطریق ساز و کارهایی نظیر آموزش سبک زندگی سالم، بهبود وضعیت معیشتی و بیمهای سالمندان و بازنشستگان، توسعه برنامههای غربالگری بیماریها، افتتاح بنیادهای فرزانگان، راهاندازی نهضت ایجاد شهرهای دوستدار سالمند باید در دستورکار قرار گیرد.
جناب زارعی در ابتدا، سالمندی را تعریف کنید و پس از آن در مورد ترکیب جمعیتی ایران و آمار مربوط به سالمندان کشور توضیح بفرمایید؟
براساس تعریف WHO، به هر فرد بالای ۶۰ سال، سالمند گفته میشود و زمانیکه ۸ درصد جمعیت را افراد ۶۵ سال و بالاتر یا ۱۲درصد جمعیت را افراد ۶۰ سال و بالاتر تشکیل دهند؛ پدیده سالمندی در جمعیت استقرار مییابد. سالمندی ناشی از موفقیت فرآیند توسعه است که از یک طرف افزایش طول عمر و از طرف دیگر مشارکت در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط جمعیت سالمند برخوردار از امنیت، سلامت و دارای فعالیت اجتماعی- اقتصادی است. در وضعیت کنونی، جمعیت ایران از نظر ساختاری سالخورده نیست ولی با توجه به کاهش رشد جمعیت طی دهه گذشته به نظر میرسد که در آینده این نوع ساختار جمعیتی را تجربه خواهد کرد.
با توجه به آخرین سرشماری نفوس مسکن در سال 1390، از جمعیت 75 میلیون نفری ایران، 7/5درصد جمعیت 65 سال و بالاتر یا به عبارت دیگر 8.2درصد جمعیت 60 سال و بالاتر دارند. در طول بیست سال آینده، متولدین سالهای 1355 تا 1370 تا سال 1420 به سن سالمندی رسیده و جامعه ایران با پدیده انفجار عمودی سالخوردگان( پیشی گرفتن سرعت رشد تعداد سالمندان از رشد کل جمعیت) روبهرو خواهد شد.
براساس آمار طی سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰، جمعیت بالای ۶۰ سال در ایران از ۳/۵درصد به ۱/۸ درصد افزایش یافته است. از ۱/۶ میلیون نفر جمعیت بالای ۶۰ سال، ۴.۲ میلیون نفر در شهرها و ۱.۹ میلیون نفر در روستاها زندگی میکنند. نرخ رشد جمعیت ۶۰ ساله و بالاتر در مناطق شهری طی سالهای ۶۵ تا ۹۰ برابر با ۴.۶ و در مناطق روستایی ۱.۶ بوده است. میزان باسوادی سالمندان تقریبا پایین است(۷/۳۵ درصد) و این نرخ در زنان سالمند (۲۴ درصد) پایینتر از مردان (۴۸ درصد) میباشد. کمترین میزان باسوادی برای مردان در استان سیستان و بلوچستان و برای زنان در استان کهکیلویه و بویراحمد است. در برخی استانها میزان باسوادی زنان باسواد کمتر از ۵ درصد است. بیشترین درصد سالمندان در استان گیلان(۵/۱۱ درصد)و کمترین درصد سالمندان در استان سیستان و بلوچستان (۷/۴ درصد) زندگی میکنند.
در میان سالمندان، 1/49درصد زن مجرد و 6/8 درصد مرد مجرد وجود دارد که با توجه به کاهش نسبت جنسی سالمندان از نسلی به نسل دیگر شاهد پدیده سالخوردگی زنانه خواهیم بود.
باتوجه به تغییرات و تحولات به خصوص باروری و سن ازدواج، نسبت سالمندانی که تنها زندگی میکنند در حال افزایش است و طی آمار در سال ۱۳۵۵، ۵/۸ درصد از جمعیت سالمند تنها زندگی میکردند که این آمار در سال ۱۳۸۸ به ۲/۱۵درصد رسیده است. نسبت زنانی که تنها زندگی میکنند بیشتر از مردان است و این امر به علت عدم ازدواج مجدد زنان بعد از فوت یا طلاق از همسر است که این موضوع منجر به زنانه شدن سبک زندگی شده است که شرایط زندگی را برای زنان دشوارتر خواهد کرد. ۵/۲۰درصد از زنان سالمند در مقابل ۸/۵ درصد از مردان سالمند تنها زندگی میکنند لذا با توجه به اهمیت جنس سالمند در وضعیت و کیفیت زندگی لازم است برنامههایی به تفکیک و بهویژه به تفکیک جنس تدوین شود. مثلا توانایی اقتصادی زنان و مردان متفاوت است و زنان معمولا با از دست دادن همسر خود شرایط سختی دارند و محدودیتهای اجتماعی آنان را آسیبپذیرتر میکند لذا باید عوامل آسیبزا را شناسایی کرد و زنان سالمند را در اولویت برنامههای رفاه اجتماعی و بهخصوص سلامت در نظر گرفت.
براساس آمار سال 1391 سازمان بهزیستی تعداد 13788 سالمند از خدمات مراکز شبانهروزی و 4379 سالمند از خدمات مراکز روزانه و 5204 سالمند از خدمت در منزل استفاده مینمایند. در کل کشور تعداد 242 مرکز نگهداری از سالمندان به صورت شبانهروزی و 87 مرکز نگهداری روزانه و 116 مرکز خدمت در منزل وجود دارد.
با توجه به اینکه احترام به بزرگترها در فرهنگ دینی و ملی ما ارزشی والا به شمار میرود، تا چه اندازه این نگاه ارزشی میتواند دربرخورد با پدیده سالمندی انعکاس یابد؟ همینطور اینکه تغییر سبک زندگی در سالهای اخیر تا چه میزان توانسته برخورد با این دوره از زندگی و با افراد سالمند را تحت تاثیر قرار دهد؟
با توجه به شرایط نسل کنونی سالمندان از ظرفیت بالایی از حمایت اجتماعی غیررسمی و خویشاوندی برخوردارند و همچنان شبکه خویشاوندی نسبت به شبکههای همسایگی، دوستان و همکاران نقش برجستهای را ایفا میکند اما تحت تاثیر شرایط نوسازی و شهرنشینی فرزندان گرایش به زندگی مستقل دارند و در واقع روابط اجتماعی سالمندان بر اصل استقلال والدین- فرزندان استوار است و وجود یا فقدان همسر نقش مهمی در شبکه روابط اجتماعی دارد لذا این نگرانی وجود دارد که ظرفیت حمایتهای خویشاوندی و غیررسمی در کشور بهویژه در مناطق روستایی کاهش یافته و همزمان با کاهش سیستم حمایت خویشاوندی تعداد کودکان به دلیل کاهش باروری، کاسته شود و در آینده با حجم گستردهای از سالمندان متقاضی استفاده از خدمات مراکز نگهداری از سالمندان باشیم که این امر هزینههای زیادی را به دولت و جامعه تحمیل میکند. از اینروی برای ارتقای کیفیت زندگی این گروه از سالمندان توسعه سیستمهای حمایت اجتماعی رسمی و نهادها و موسسات نگهداری از سالمندان با توجه به تجارب کشورهای پیشرفته و تدوین برنامههایی متنوع مرتبط با سالمندان و استانداردسازی خدمات و مراقبتهای سالمندی در مراکز نگهداری سالمندان ضروری است.
با توجه به اینکه در حال حاضر سیستم حمایت اجتماعی رسمی و موسسات و نهادها به قدر کافی و متناسب با افزایش جمعیت سالمندان توسعه نیافتهاند لازم است دولت ازطریق کمک به فرزندان برای حمایت از والدین سالمندشان حمایت کند و برنامههایی را جهت مراقبت از سالمندان در منزل پیش بینی کند. همچنین حمایت اجتماعی از سالمندان آسیبپذیر مانند سالمندان کهنسال با توجه به نیاز بیشتر به مراقبتهای طولانی مدت، زنان سالمند، سالمندانی که تنها زندگی میکنند، سالمندان فقیر بهویژه بدون همسر یا دارای همسر بدون فرزند، سالمندان مبتلا به بیماریهای خاص و پرهزینه از سوی دولت ضروری است.
برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندی و توانمند سازی این قشر از جامعه و کاهش هزینههای درمانی و خدماتی،چه راهکارهایی وجود دارد؟
در بین افراد ۷۹-۶۰ ساله بیشترین علت مرگ ناشی از بیماریهای مزمن و غیرواگیر، ناتوانی و اختلالات روانی است.
لذا ارتقای سلامت و رفتار سالم در تمام سنین برای جلوگیری یا به تاخیر انداختن پیشرفت بیماریهای مزمن، به حداقل رساندن عواقب ناشی از بیماریهای مزمن در مراحل اولیه و بالابردن کیفیت خدمات، ایجاد محیطهای فیزیکی و اجتماعی که سلامت و مشارکت سالمندان را تقویت نمایند همچنین تغییر نگرشهای اجتماعی به سمت تشویق هر چه بیشتر سالمندان میتواند در کاهش بیماریهای روانی و افزایش سلامت جسمی آنان تاثیرگذار باشد ضمن اینکه از کارافتادگی میتواند نیاز به دریافت کمک در منزل، بستری شدن، خدمات پرستاری در منزل را افزایش دهد و از لحاظ اقتصادی هزینه بالایی را به جامعه تحمیل کند.
از آنجا که مساله سلامت سالمندان منحصر به مساله سلامت جسمی نیست و موضوعی اجتماعی- اقتصادی است چرا که در شرایط فعلی مراقبتهای اولیه سلامت بیشتر در ارتباط با سلامت جسمی است در حالیکه درخصوص سالمندان مسائل روانی و اجتماعی را نیز باید در نظر گرفت. در بیشتر کشورهای دنیا انواع خدمات، مراقبتها، داروها وسایل کمکی و آزمایشهای کلینیکی و پاراکلینیکی مورد نیاز سالمند تحت پوشش نظام بیمه است که متاسفانه این اتفاق هنوز در کشور رخ نداده است. مهمترین مانع ایجاد و گسترش خدمات و مراقبتهای سالمندی عدم نگاه علمی به نظام پرداخت بیمهای سالمندی است. حرکت جهانی در راستای تغییر جهت مراقبتهای بیمارستانی به سمت مراقبت در منزل است و باید نظام سلامت را درخصوص سالمندی تغییر دهیم. آموزش به پزشکان عمومی جهت مراقبتهای ویژه از سالمندان، مناسبسازی و رعایت استاندارهای فیزیکی، فضاها، اماکن و مراکز نگهداری از سالمندان و آموزشهای مراقبت از سالمندان در منزل میتواند مشارکت اجتماعی و اقتصادی آنان را افزایش دهد.
تاکنون چه اقدامات دولتی درخصوص سالمندان صورت گرفته است؟
در این راستا اقدامات خوبی صورت گرفته که من به ترتیب آنها را توضیح خواهم داد:
1- تشکیل شورای ملی سالمندان: این شورا با هدف فراهم کردن امکان تداوم حضور سالمند در جامعه، تاکید بر حفظ موقعیت و جایگاه سالمند در خانواده، تامین حداقل نیازهای اساسی سالمندان نیازمند در کشور، تاکید بر حفظ احترام شأن و حرمت سالمند و فراهم کردن امکان مشارکت مردم، انجمنها و موسسات غیردولتی تشکیل شد. در آییننامه اجرایی که در اردیبهشت ماه سال 83 به تصویب رسید و ابلاغ شد سیاستگذاری در جهت تامین سلامت و رفاه سالمندان کشور، تصویب برنامههای مربوط به سالمندان در دستگاههای اجرایی و هماهنگی بین دستگاههای اجرایی برای سازماندهی امور سالمندان و اجرای برنامههای مصوب شورا بهعنوان وظایف شورای ملی سالمندان در نظر گرفته شد. همچنین سازمان بهزیستی کشور بهعنوان دبیرخانه این شورا مکلف به تدوین سیاستها و برنامههای مرتبط با سلامت و رفاه سالمندان، تعیین دستور جلسات شورا و برگزاری جلسات و دعوت از اعضا، پیگیری اجرای تصمیمات شورا و دریافت گزارش عملکرد از دستگاههای ذیربط، تهیه گزارش پیشرفت برنامهها و تخلفات دستگاهها از اجرای تصمیمات و تهیه بانک اطلاعات سالمندان کشور با همکاری دستگاههای ذیربط شد. هم اکنون نیز طرح تدوین سند جامع سالمندی با هدف مهیاسازی زیرساختها برای آمادگی کشور جهت پذیرش جمعیت رو به رشد سالمند کشور در دست اقدام است که امیدواریم با اختصاص بخش مختص به سالمندان در برنامه ششم توسعه، این اهداف محقق شود.
۲- مراکز نگهداری بهزیستی: براساس آمار سال ۱۳۹۱ سازمان بهزیستی تعداد ۱۳۷۸۸ سالمند در مراکز شبانهروزی و ۴۳۷۹ سالمند از خدمات مراکز روزانه و ۵۲۰۴ سالمند از خدمت در منزل استفاده میکنند. در کل کشور تعداد ۲۴۲ مرکز نگهداری از سالمندان به صورت شبانهروزی و ۸۷ مرکز نگهداری روزانه و ۱۱۶ مرکز خدمت در منزل وجود دارد. pic۱
3- طرح شهید رجایی کمیته امداد: در این طرح از سالمندان روستایی و عشایر نیازمند و افراد تحت تکفل آنها حمایت صورت میگیرد. براساس آمار کمیته امداد امام(ره) در سال 91 تعداد 678 هزار و 587 خانوار که در مجموع 1 میلیون 391 هزار و 214نفر هستند که از خدمات این نهاد حمایت دریافت میکنند.
چه نکاتی را باید در زمینه برنامهریزی در حوزه سالمندان لحاظ کرد؟
همانطور که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مشاهده شده است مهمترین چالش پیش رو در حوزه سالمندان سلامت آنان و بهخصوص بیماریهای غیرواگیر و مزمن است که نیازمند خدمات بهداشتی و سلامتی مستمر و پرهزینه است. از این رو سیاستهای پیشگیری، ارتقای سلامت و درمان زودهنگام سالمندان به جهت صرفه جویی هزینهها در درازمدت از اهمیت زیادی برخوردار است. بررسیها نشان میدهد که سالمندان تنها مشمول یک درصد از مجموع قوانین تصویب شده می شوند که از این مقدار 62 درصد اقتصادی، 22 درصد اجتماعی و 16 درصد رفاهی و بهداشتی است. مجموع یک درصد سهم سالمندان از کل قوانین مصوب، نشان میدهد که این تعداد قوانین نیز اعتنای خاصی به مسائل و ضرورتهای خاص و عمیق سالمندان نداشتهاند. مجموع مطالعات و بررسیها نشان میدهد که سالمندان و سالمندی تعریف روشنی چه در نظام و قانونگذاری و چه در فرهنگ عمومی نیافته است.
با توجه به رشد جمعیت سالمندان در کشور، لزوم حرکت در جهت توانمندسازی جسمی، روحی و معنوی، بهبود وضعیت معیشتی، گسترش فرهنگ تکریم، ایجاد زمینه بهرهگیری از تجارب و ارتقای وضعیت مراقبتهای بهداشت، درمان و توانبخشی سالمندان ازطریق ساز و کارهایی نظیر آموزش سبک زندگی سالم، بهبود وضعیت معیشتی و بیمهای سالمندان و بازنشستگان، توسعه برنامههای غربالگری بیماریها، افتتاح بنیادهای فرزانگان، راهاندازی نهضت ایجاد شهرهای دوستدار سالمند باید در دستورکار قرار گیرد.
ارسال نظر