مراقب باشید کار زیاد تبدیل به عادت نشود
مترجم: مریم مرادخانی
مدیران دوست دارند کارمندان صبح و شب کار کنند، ایمیلهای خود را بیستوچهار ساعته چک کنند و بدون هیچ اعتراضی از ساعات مرخصی و تعطیلات خود چشمپوشی کنند.
مشکل اینجاست که بیش از حد کار کردن، پس از مدتی تبدیل به یک عادت میشود و مانند یک بیماری به تمام سطوح سازمان سرایت میکند. این تنها یکی از دلایل زیادهروی در کار است. ما بیش از حد کار میکنیم چون مدیرانمان به ما اینطور دستور میدهند.
اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که باعث میشوند در کار کردن افراط کنیم.
مدیران دوست دارند کارمندان صبح و شب کار کنند، ایمیلهای خود را بیستوچهار ساعته چک کنند و بدون هیچ اعتراضی از ساعات مرخصی و تعطیلات خود چشمپوشی کنند.
مشکل اینجاست که بیش از حد کار کردن، پس از مدتی تبدیل به یک عادت میشود و مانند یک بیماری به تمام سطوح سازمان سرایت میکند. این تنها یکی از دلایل زیادهروی در کار است. ما بیش از حد کار میکنیم چون مدیرانمان به ما اینطور دستور میدهند.
اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که باعث میشوند در کار کردن افراط کنیم.
مترجم: مریم مرادخانی
مدیران دوست دارند کارمندان صبح و شب کار کنند، ایمیلهای خود را بیستوچهار ساعته چک کنند و بدون هیچ اعتراضی از ساعات مرخصی و تعطیلات خود چشمپوشی کنند.
مشکل اینجاست که بیش از حد کار کردن، پس از مدتی تبدیل به یک عادت میشود و مانند یک بیماری به تمام سطوح سازمان سرایت میکند. این تنها یکی از دلایل زیادهروی در کار است. ما بیش از حد کار میکنیم چون مدیرانمان به ما اینطور دستور میدهند.
اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که باعث میشوند در کار کردن افراط کنیم. در بعضی از سازمانها این باور وجود دارد که کارکنان، حتی مدیران ارشد به شدت تحت تاثیر و کنترل نوسانات اقتصادی، فرهنگ سازمانی و تکنولوژی هستند. در این حالت کسی به شما دیکته نمیکند که چگونه کار کنید بلکه شما تحت تاثیر هنجارهای سازمان، خود را بهکار بیش از حد وادار میکنید. روانشناسان اما از منظر دیگری به این پدیده نگاه میکنند. به باور آنها ما بیش از حد کار میکنیم چون تحتتاثیر محرکهایی چون جاهطلبی، طمع، استرس، احساس گناه، لذت، غرور، دریافت پاداش و وظیفهشناسی هستیم. بعضی از این محرکهای درونی منفیاند اما بسیاری از آنها مثبت هستند. تحقیقات بسیار در این زمینه حاکی از آن است که ساعات کاری از ساعاتی که در خانه هستیم کماسترسترند. از نظر بسیاری از کارکنان، محل کار پناهگاه امنی است که در آنجا احساس قدرت و اعتماد به نفس میکنند.
اما مساله این نیست که «چه کسی مقصر است»، سوال اینجاست که «آیا زیادهکاری نتیجهبخش است؟» آیا زیادهروی در کار واقعا ما را به اهدافی که تصورش را داریم نزدیک میکند؟ آیا در ساعات اضافهکاری، واقعا کار مفیدی انجام میشود؟
مهم نیست که انگیزه اصلی ما برای انجام کار بیشتر چیست. تحقیقاتی که طی سالیان سال انجام شده نشان میدهد که کارِ بیش از حد، کمکی به ما نمیکند. بر اساس مطالعات اخیر «ارین رِید» استاد دانشگاه بوستون، میان کسانی که طی هفته واقعا ۸۰ ساعت کار میکنند و کسانی که تنها وانمود میکنند در حال انجام کاری هستند، تفاوتی نیست. طی این تحقیقات، پروفسور رِید دریافت شواهدی وجود ندارد که نشان دهد کسانی که بیشتر کار میکنند، بیشتر نتیجه میگیرند. در حقیقت، ممکن است کارمندان ساعتها مشغول به انجام کار باشند اما در واقع کاری از پیش نرود یا پیشرفتی حاصل نشود.
شواهد همچنین نشان میدهند که کار افراطی نهتنها مفید نیست بلکه به شما و سازمانی که در آن کار میکنید لطمه میزند. «ماریانا ویرتانن» و همکارانش در موسسه سلامت شغلی فنلاند پس از تحقیقاتی دریافتند که کار بیش از حد و استرس ناشی از آن سلامتی انسان را به مخاطره انداخته و ممکن است فرد پس از مدتی با مشکلاتی چون کمخوابی، افسردگی، دیابت، کمحافظگی و بیماریهای قلبی مواجه شود. از آنجایی که همین افراد هستند که بدنه سازمان را تشکیل میدهند، مشکلات سلامتی آنها رفتهرفته به سازمان منتقل میشود و چیزی نمیگذرد که این مشکلات خود را به شکل تاخیر یا غیبتهای طولانی، ریزش نیرو و افزایش هزینههای بیمه نشان میدهند. حتی مدیرانی که ذرهای به سلامت کارکنان خود اهمیت نمیدهند هم نمیتوانند هزینههای ناشی از ساعات کاری زیاد را انکار کنند.
اگر شغل شما به گونهایست که باید با دیگران ارتباط برقرار کنید، رفتارهای آنها را تفسیر کنید یا واکنشهای رفتاری خود را مدیریت کنید، اثرات سوء کار افراطی برای شما به مراتب بیشتر است. محققان معتقدند اگر زیاد کار کنید، استرس و خستگی ناشی از آن باعث میشود نتوانید با دیگران به درستی ارتباط برقرار کنید. حتی اگر شغل خود را دوست داشته باشید و داوطلبانه اضافهکاری کنید، وقتی خسته باشید، احتمال بروز اشتباه بیشتر است و فراموش نکنید که شما خیلی زودتر از آنچه فکر میکنید خسته میشوید. تنها ۱۳ درصد کارمندان میتوانند حتی با وجود کمخوابی، در محل کار خود با انرژی حاضر شوند. باقی افراد اگر کمتر از ۷ ساعت بخوابند، خستگی ناشی از کمخوابی روی عملکرد آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت.
شما بیشتر کار میکنید تا بیشتر بهدست آورید، غافل از اینکه نتیجه معمولا برعکس است. زمانیکه خستهاید، ممکن است یک کار را بارها و بارها انجام دهید اما نتوانید آن را درست به پایان برسانید.
ماجرای کار افراطی، داستان جدیدی نیست. در قرن نوزدهم، «اتحادیه کار سازمانیافته» از کارخانهداران خواست تا ساعات کاری خود را کاهش دهند. بر خلاف تصور همه، با کاهش ساعات کار، بازدهی کارکنان افزایش یافت و پس از آن خطاها و اشتباهات کمتری از آنها سر میزد. یک قرن بعد، «لزلی پرلو» و «جسیکا پورتر» از مدرسه کسبوکار هاروارد این تحقیقات را تکرار کردند. نتیجه این تحقیقات همچنان به قوت خود باقی است. بر اساس این تحقیقات، استراحت کافی، شامل شبها و آخر هفتهها از حقوق طبیعی و نیازهای اصلی نیروی کار است.
البته منظور محققان این نیست که هیچگاه تا دیروقت کار نکنید اما باید مراقب باشید که کارِ زیاد تبدیل به یک عادت نشود. گاهی لازم است که برای حل یک بحران کاری یا مسائل مالی، بیشتر از حد معمول کار کنید و این کاملا طبیعی است. اما اضافهکاری برای مدت زمان طولانی، خود بحرانی است که باید تلاش کنید از آن بپرهیزید.
اما چرا با این وجود هنوز به رویه خود ادامه میدهیم و گاهی به خود استراحت نمیدهیم؟
ممکن است از خطرات و عواقب کار افراطی خبر نداشته باشیم. شاید کارِ زیاد برای ما تبدیل به یک عادت شده یا شاید فکر میکنیم به اندازه کافی قوی هستیم که اتفاقی برایمان نیفتد. شاید هم گاهی ناچاریم بنا بهدلیلی چون نوسانات اقتصادی یا دستور مدیران، بیش از حد معمول کار کنیم. دلیل شما هر چه باشد، بهتر است گاهی به خود استراحت بدهید تا بتوانید با انرژی بیشتری در محل کار خود حاضر شوید و مفیدتر باشید. اینطور به نتایج بهتری نیز خواهید رسید.
منبع: HBR
مدیران دوست دارند کارمندان صبح و شب کار کنند، ایمیلهای خود را بیستوچهار ساعته چک کنند و بدون هیچ اعتراضی از ساعات مرخصی و تعطیلات خود چشمپوشی کنند.
مشکل اینجاست که بیش از حد کار کردن، پس از مدتی تبدیل به یک عادت میشود و مانند یک بیماری به تمام سطوح سازمان سرایت میکند. این تنها یکی از دلایل زیادهروی در کار است. ما بیش از حد کار میکنیم چون مدیرانمان به ما اینطور دستور میدهند.
اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که باعث میشوند در کار کردن افراط کنیم. در بعضی از سازمانها این باور وجود دارد که کارکنان، حتی مدیران ارشد به شدت تحت تاثیر و کنترل نوسانات اقتصادی، فرهنگ سازمانی و تکنولوژی هستند. در این حالت کسی به شما دیکته نمیکند که چگونه کار کنید بلکه شما تحت تاثیر هنجارهای سازمان، خود را بهکار بیش از حد وادار میکنید. روانشناسان اما از منظر دیگری به این پدیده نگاه میکنند. به باور آنها ما بیش از حد کار میکنیم چون تحتتاثیر محرکهایی چون جاهطلبی، طمع، استرس، احساس گناه، لذت، غرور، دریافت پاداش و وظیفهشناسی هستیم. بعضی از این محرکهای درونی منفیاند اما بسیاری از آنها مثبت هستند. تحقیقات بسیار در این زمینه حاکی از آن است که ساعات کاری از ساعاتی که در خانه هستیم کماسترسترند. از نظر بسیاری از کارکنان، محل کار پناهگاه امنی است که در آنجا احساس قدرت و اعتماد به نفس میکنند.
اما مساله این نیست که «چه کسی مقصر است»، سوال اینجاست که «آیا زیادهکاری نتیجهبخش است؟» آیا زیادهروی در کار واقعا ما را به اهدافی که تصورش را داریم نزدیک میکند؟ آیا در ساعات اضافهکاری، واقعا کار مفیدی انجام میشود؟
مهم نیست که انگیزه اصلی ما برای انجام کار بیشتر چیست. تحقیقاتی که طی سالیان سال انجام شده نشان میدهد که کارِ بیش از حد، کمکی به ما نمیکند. بر اساس مطالعات اخیر «ارین رِید» استاد دانشگاه بوستون، میان کسانی که طی هفته واقعا ۸۰ ساعت کار میکنند و کسانی که تنها وانمود میکنند در حال انجام کاری هستند، تفاوتی نیست. طی این تحقیقات، پروفسور رِید دریافت شواهدی وجود ندارد که نشان دهد کسانی که بیشتر کار میکنند، بیشتر نتیجه میگیرند. در حقیقت، ممکن است کارمندان ساعتها مشغول به انجام کار باشند اما در واقع کاری از پیش نرود یا پیشرفتی حاصل نشود.
شواهد همچنین نشان میدهند که کار افراطی نهتنها مفید نیست بلکه به شما و سازمانی که در آن کار میکنید لطمه میزند. «ماریانا ویرتانن» و همکارانش در موسسه سلامت شغلی فنلاند پس از تحقیقاتی دریافتند که کار بیش از حد و استرس ناشی از آن سلامتی انسان را به مخاطره انداخته و ممکن است فرد پس از مدتی با مشکلاتی چون کمخوابی، افسردگی، دیابت، کمحافظگی و بیماریهای قلبی مواجه شود. از آنجایی که همین افراد هستند که بدنه سازمان را تشکیل میدهند، مشکلات سلامتی آنها رفتهرفته به سازمان منتقل میشود و چیزی نمیگذرد که این مشکلات خود را به شکل تاخیر یا غیبتهای طولانی، ریزش نیرو و افزایش هزینههای بیمه نشان میدهند. حتی مدیرانی که ذرهای به سلامت کارکنان خود اهمیت نمیدهند هم نمیتوانند هزینههای ناشی از ساعات کاری زیاد را انکار کنند.
اگر شغل شما به گونهایست که باید با دیگران ارتباط برقرار کنید، رفتارهای آنها را تفسیر کنید یا واکنشهای رفتاری خود را مدیریت کنید، اثرات سوء کار افراطی برای شما به مراتب بیشتر است. محققان معتقدند اگر زیاد کار کنید، استرس و خستگی ناشی از آن باعث میشود نتوانید با دیگران به درستی ارتباط برقرار کنید. حتی اگر شغل خود را دوست داشته باشید و داوطلبانه اضافهکاری کنید، وقتی خسته باشید، احتمال بروز اشتباه بیشتر است و فراموش نکنید که شما خیلی زودتر از آنچه فکر میکنید خسته میشوید. تنها ۱۳ درصد کارمندان میتوانند حتی با وجود کمخوابی، در محل کار خود با انرژی حاضر شوند. باقی افراد اگر کمتر از ۷ ساعت بخوابند، خستگی ناشی از کمخوابی روی عملکرد آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت.
شما بیشتر کار میکنید تا بیشتر بهدست آورید، غافل از اینکه نتیجه معمولا برعکس است. زمانیکه خستهاید، ممکن است یک کار را بارها و بارها انجام دهید اما نتوانید آن را درست به پایان برسانید.
ماجرای کار افراطی، داستان جدیدی نیست. در قرن نوزدهم، «اتحادیه کار سازمانیافته» از کارخانهداران خواست تا ساعات کاری خود را کاهش دهند. بر خلاف تصور همه، با کاهش ساعات کار، بازدهی کارکنان افزایش یافت و پس از آن خطاها و اشتباهات کمتری از آنها سر میزد. یک قرن بعد، «لزلی پرلو» و «جسیکا پورتر» از مدرسه کسبوکار هاروارد این تحقیقات را تکرار کردند. نتیجه این تحقیقات همچنان به قوت خود باقی است. بر اساس این تحقیقات، استراحت کافی، شامل شبها و آخر هفتهها از حقوق طبیعی و نیازهای اصلی نیروی کار است.
البته منظور محققان این نیست که هیچگاه تا دیروقت کار نکنید اما باید مراقب باشید که کارِ زیاد تبدیل به یک عادت نشود. گاهی لازم است که برای حل یک بحران کاری یا مسائل مالی، بیشتر از حد معمول کار کنید و این کاملا طبیعی است. اما اضافهکاری برای مدت زمان طولانی، خود بحرانی است که باید تلاش کنید از آن بپرهیزید.
اما چرا با این وجود هنوز به رویه خود ادامه میدهیم و گاهی به خود استراحت نمیدهیم؟
ممکن است از خطرات و عواقب کار افراطی خبر نداشته باشیم. شاید کارِ زیاد برای ما تبدیل به یک عادت شده یا شاید فکر میکنیم به اندازه کافی قوی هستیم که اتفاقی برایمان نیفتد. شاید هم گاهی ناچاریم بنا بهدلیلی چون نوسانات اقتصادی یا دستور مدیران، بیش از حد معمول کار کنیم. دلیل شما هر چه باشد، بهتر است گاهی به خود استراحت بدهید تا بتوانید با انرژی بیشتری در محل کار خود حاضر شوید و مفیدتر باشید. اینطور به نتایج بهتری نیز خواهید رسید.
منبع: HBR
ارسال نظر