درگفتگو با سرمربی تیم فوتبال« پدیده مشهد» مطرح شد:
راه کارهای استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در ورزش
دنیای اقتصاد- در گفتگویی با علیرضا مرزبان سرمربی تیم پدیده که امسال نماینده استان خراسان در لیگ برتر فوتبال ایران است، به چرایی عدم موفقیت بخش خصوصی در فوتبال ایران و دلایل جو ناسالم ورزشگاه های فوتبال پرداختیم که در ادمه مشروح این گفتگو خواهد آمد. به نظر شما چرا بخش خصوصی در فوتبال ایران موفق نبوده است ونمونههایی مانند استقلال اهواز و استیل آذین با خسارتهای فراوان از صحنه فوتبال ایران خارج شدهاند؟
بخش خصوصی در ایران امنیت ندارد و بههمین دلیل خیلی سخت وارد ورزش ایران میشود و بحث تبلیغات برای افرادی که وارد ورزش میشوند بسیار مهم است.
بخش خصوصی در ایران امنیت ندارد و بههمین دلیل خیلی سخت وارد ورزش ایران میشود و بحث تبلیغات برای افرادی که وارد ورزش میشوند بسیار مهم است.
دنیای اقتصاد- در گفتگویی با علیرضا مرزبان سرمربی تیم پدیده که امسال نماینده استان خراسان در لیگ برتر فوتبال ایران است، به چرایی عدم موفقیت بخش خصوصی در فوتبال ایران و دلایل جو ناسالم ورزشگاه های فوتبال پرداختیم که در ادمه مشروح این گفتگو خواهد آمد. به نظر شما چرا بخش خصوصی در فوتبال ایران موفق نبوده است ونمونههایی مانند استقلال اهواز و استیل آذین با خسارتهای فراوان از صحنه فوتبال ایران خارج شدهاند؟
بخش خصوصی در ایران امنیت ندارد و بههمین دلیل خیلی سخت وارد ورزش ایران میشود و بحث تبلیغات برای افرادی که وارد ورزش میشوند بسیار مهم است. بخش خصوصی زمانی میتواند در ورزش فعال باشد و به آن کمک کند که چهره بینالمللی داشته باشد و ما چون درگیر مسئله تحریمها هستیم و روابطمان با کشورهای جهان تقریبا نیمهبسته است، علیرغم وجود کارخانجات فعال در ایران نمیتوانند در بازارهای بین المللی فعال باشیم. ما در ایران مواد خام زیادی داریم و از لحاظ مواد اولیه غنی هستیم و نیازی نیست در این زمینه هزینه کنیم بهطور مثال واحدهای پتروشیمی خصوصی ایران منابع درآمدی فراوانی دارند و اگر آنها بتوانند اجناس را بفروش برسانند میتوانند به کمک فوتبال ایران بیایند. نیروهایی که وارد فوتبال ایران میشوند تا زمانی که تبلیغات به معرفی آنها کمک کند با فوتبال همراه هستند و زمانی که کارشان در این زمینه به اتمام میرسد، دیگر لزومی برای این کار نمیبینند. به همین دلیل بازار خصوصی برای فوتبال ضعیف است و ضعیف خواهد ماند.
تیمهای خراسانی همیشه با مشکل اسپانسر مواجه بودند، به نظر شما چه راهکارهایی وجود دارد که تیمهای خراسانی در جذب حامی مالی به دیگر تیمهای فوتبال بازنده نباشد؟
تبلیغات در دنیا دو روش عمده دارد: یکی اینکه نیروهای اصلی که وارد تبلیغات میشوند نیروهایی باشند که قصد معرفی خودشان را دارند. مثلا وقتی کارخانجات بزرگ میخواهند با یک تیم همکاری کنند، نیروهای اصلی را به عنوان بخش ماهیتی وارد بازار میکنند و نیروهای بعدی که در کنارتیم هستند، کسانی هستند که عشق به آن مجموعه آنها را به تیم نزدیک میکند. بهطور مثال در ورزشگاههای جهان در بخش VIP نیروهای اقتصادی با یکدیگر گفتگو و قرارداد امضاء میکنند و جایگاه ویژهای برای گفتگوی نیروهای اقتصادی که اسپانسر تیمهای اروپایی میشوند، وجود دارد. حتی برخی تیمها ۱۸۰اسپانسر دارند و شما به عنوان یک بیننده حتی نمیتوانید این اسپانسرها را ببینید و آنها نیز قبول دارند که نمیشود نام تمام اسپانسرها را روی پیراهن و ورزشگاه قیدکرد. این اسپانسرها کسانی هستند که وفادار و علاقمند به تیم منطقه هستند و از تیم حمایت میکنند و در پشت صحنه روابط اقتصادی خود را با آن ۱۷۹ اسپانسر دیگر دارند.
حتی باشگاهها در اروپا مهمانی برگزار میکنند و فعالان اقتصادی را دعوت میکند تا در آنجا مبادلات اقتصادی فیمابین اسپانسرها صورت بگیرد و این مسئله باتوجه به پتانسیل قوی خراسان در بخش خصوصی امکان پذیر است، اما باید بحث اعتماد و اعتقاد در مشهد ایجاد شود. اعتماد و علاقه داشتن به تیمی که به آن کمک میکنیم و اعتقاد به کاری که انحام میدهیم، بسیار مهم است. اگر این دو مورد در مشهد حل شود، کارخانجاتی در این شهر وجود دارند که بخواهند به فوتبال خراسان کمک کنند و خود را در تیمها شریک کنند و حتی سبب مطرح شدن تشکیلات خود شوند.
به نظرشما برای جلوگیری از افول فوتبال خراسان در سالهای آینده برنامه ای در نظر گرفته شده است؟
این مسئله نیازمند یک برنامه بلندمدت است و در حال حاضر چنین امری غیرممکن است و بازیکنان همیشه از شهرهای دیگر خواهند آمد. قبلا بهترین آکادمی فوتبال را آژاکس آمستردام داشت و در حال حاضر بهترین آکادمی را بایرن مونیخ دارد، با این حال هنوز هم از خارج از کشور بازیکن جذب میکنند. ما در مشهد آکادمی را در باشگاه سازماندهی کردیم و توماس هسلر که یکی از بهترین بازیکنان جهان است و در سال 1990 مارادونا درباره او گفت:«هسلر بهترین بازیکن جهان است» به عنوان کمک مربی در کنار ما است و با کمک او تیمهای پایه را سازماندهی خواهیم کرد. اما بحث ما فقط ساختن بازیکن نیست، بلکه ما بحث سالمسازی جامعه را در اولویت قرار دادهایم و نوجوانان را به سمت فوتبال سوق میدهیم که از خیابانها و فست فودها خارج شوند و به آنها کار تیمی را میآموزیم چراکه معتقدیم با ورزش میتوانیم معضلات اجتماعی را حل کنیم. بازیکنی که میآموزد در تیم بازی کند و هدفمند در کنار تیم باشد میآموزد که متحد باشد و به اصول و به حقوق طرف مقابل احترام بگذارد. اگر این مسائل به خوبی آموزش داده شود، این فرهنگ وارد خانوادهها میشود و زمانی که فرد به 20 سالگی برسد، بهطور مثال در رانندگی به طرف مقابلش احترام میگذارد یا اگر در یک آکادمی فوتبال 3 افغانستانی حضور داشته باشند، بازیکنان میآموزند که چطور با یکدیگر متحد باشند و نونهال ایرانی میفهمد که افغانها چه فرهنگی دارد و افغانها نیز بهراحتی جذب جامعه میشوند و آسیبها و مشکلات اتباع خارجی تا حدودی کاسته میشود.
در آلمان شهری وجود داردکه یک سوم جمعیت آن اتباع خارجی هستند و آنها برای اینکه مشکلات سیاسی اجتماعی خود را حل کنند، فرزندان خود را وارد آکادمیهای ورزشی میکنند، چون آنجا است که فرزندان فرا میگیرند که از چه حقوقی برخوردار هستند. به همین دلایل از نظر ما آکادمی فوتبال فقط فوتبال نیست و ما با ایجاد آکادمی قصد داریم که معضلات اجتماعی را کم کنیم.
برای سالمسازی جو حاکم بر ورزشگاههای فوتبال چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
ببینید وقتی مردم از وضعیت اجتماعی ناراحت هستند وقتی به استادیوم میآیند تمام ناراحتیشان را آنجا نشان میدهند.
مردم ما از نظر مسائل اجتماعی و حقوقی سطح بسیار خوبی دارند اما باید شرایط اجتماعی را طوری برای آنها مهیا کنیم که زمانی که فرد به استادیوم میآید احساس خوبی داشته باشد. بهجز مسائل اجتماعی که باید برای تماشاگر حل شود، استادیومهای ما باید مجهز باشند و فردی که برای تماشای بازی میآید به راحتی به آب آشامیدنی سالم و سالن غذاخوری دسترسی داشته باشد، بلیط را به راحتی تهیه کند، جای نشستناش مشخص باشد و... . این مشکلات را باید بهتدریج برطرف کنیم، اما ناهنجاریهای فوتبال ما، ربط مستقیمی به فوتبال ندارد و نوعی اعتراض به مشکلات است. ابتدا باید اعتقاد داشته باشیم که ما مردم بزرگی هستیم. ما اصل مهم احترام به حقوق یکدیگر را فراموش کردهایم و از یاد بردهایم که مسائل اجتماعی را باید در کنار یکدیگر حل کنیم. ما فراموش کردهایم که اگر مشهد را بهعنوان شهر خود انتخاب کردهایم همانند خانه خودمان باید از آن مراقبت کنیم و به همین دلیل نباید زبالههایمان را درخیابان بریزیم. یادمان رفته است که اگر درختی درب منزلمان است
باید آن را آبیاری کنیم و منتظر شهرداری نباشیم، زیرا خودمان از اکسیژن و زیبایی آن برخوردار هستم، این اصول باید همیشه در ذهن ما حاضر باشد. متاسفانه در فوتبال ما جنبه تخریبی فراگیر است، زیرا سعی نمیکنیم که به فردی که بهتر است برسیم یا از آن فرد، بهتر شویم و ترجیح میدهیم که آن فرد اصلا نباشد که متاسفانه این رفتار اصلا انسانی نیست.
برای مقابله با حاشیههای فوتبال مشهد چه راهکارهایی مد نظر دارید تا «پدیده» مانند تیمهای دیگر خراسان اسیر حاشیه نشود؟
من در زندگی آموختهام که در بخش عملیاتی خوب باشم و زمانی که در بخش عملیاتی خوب باشم، نیازی نیست که در برابر حرف دیگران عکسالعمل نشان دهم. ما قدرت تشکیلاتی بزرگ و قدرتمندی داریم و یقیین داریم که حاشیهها خللی در کارمان ایجاد نمیکند. من در زندگیام اتفاقات را به ۳ گروه خیلی مهم، مهم و غیرمهم تقسیم میکنم. حاشیههای فوتبال ایران در گروه غیرمهمها هستند، چون در غیر این صورت تفکرات من را از بین میبرند.
بخش خصوصی در ایران امنیت ندارد و بههمین دلیل خیلی سخت وارد ورزش ایران میشود و بحث تبلیغات برای افرادی که وارد ورزش میشوند بسیار مهم است. بخش خصوصی زمانی میتواند در ورزش فعال باشد و به آن کمک کند که چهره بینالمللی داشته باشد و ما چون درگیر مسئله تحریمها هستیم و روابطمان با کشورهای جهان تقریبا نیمهبسته است، علیرغم وجود کارخانجات فعال در ایران نمیتوانند در بازارهای بین المللی فعال باشیم. ما در ایران مواد خام زیادی داریم و از لحاظ مواد اولیه غنی هستیم و نیازی نیست در این زمینه هزینه کنیم بهطور مثال واحدهای پتروشیمی خصوصی ایران منابع درآمدی فراوانی دارند و اگر آنها بتوانند اجناس را بفروش برسانند میتوانند به کمک فوتبال ایران بیایند. نیروهایی که وارد فوتبال ایران میشوند تا زمانی که تبلیغات به معرفی آنها کمک کند با فوتبال همراه هستند و زمانی که کارشان در این زمینه به اتمام میرسد، دیگر لزومی برای این کار نمیبینند. به همین دلیل بازار خصوصی برای فوتبال ضعیف است و ضعیف خواهد ماند.
تیمهای خراسانی همیشه با مشکل اسپانسر مواجه بودند، به نظر شما چه راهکارهایی وجود دارد که تیمهای خراسانی در جذب حامی مالی به دیگر تیمهای فوتبال بازنده نباشد؟
تبلیغات در دنیا دو روش عمده دارد: یکی اینکه نیروهای اصلی که وارد تبلیغات میشوند نیروهایی باشند که قصد معرفی خودشان را دارند. مثلا وقتی کارخانجات بزرگ میخواهند با یک تیم همکاری کنند، نیروهای اصلی را به عنوان بخش ماهیتی وارد بازار میکنند و نیروهای بعدی که در کنارتیم هستند، کسانی هستند که عشق به آن مجموعه آنها را به تیم نزدیک میکند. بهطور مثال در ورزشگاههای جهان در بخش VIP نیروهای اقتصادی با یکدیگر گفتگو و قرارداد امضاء میکنند و جایگاه ویژهای برای گفتگوی نیروهای اقتصادی که اسپانسر تیمهای اروپایی میشوند، وجود دارد. حتی برخی تیمها ۱۸۰اسپانسر دارند و شما به عنوان یک بیننده حتی نمیتوانید این اسپانسرها را ببینید و آنها نیز قبول دارند که نمیشود نام تمام اسپانسرها را روی پیراهن و ورزشگاه قیدکرد. این اسپانسرها کسانی هستند که وفادار و علاقمند به تیم منطقه هستند و از تیم حمایت میکنند و در پشت صحنه روابط اقتصادی خود را با آن ۱۷۹ اسپانسر دیگر دارند.
حتی باشگاهها در اروپا مهمانی برگزار میکنند و فعالان اقتصادی را دعوت میکند تا در آنجا مبادلات اقتصادی فیمابین اسپانسرها صورت بگیرد و این مسئله باتوجه به پتانسیل قوی خراسان در بخش خصوصی امکان پذیر است، اما باید بحث اعتماد و اعتقاد در مشهد ایجاد شود. اعتماد و علاقه داشتن به تیمی که به آن کمک میکنیم و اعتقاد به کاری که انحام میدهیم، بسیار مهم است. اگر این دو مورد در مشهد حل شود، کارخانجاتی در این شهر وجود دارند که بخواهند به فوتبال خراسان کمک کنند و خود را در تیمها شریک کنند و حتی سبب مطرح شدن تشکیلات خود شوند.
به نظرشما برای جلوگیری از افول فوتبال خراسان در سالهای آینده برنامه ای در نظر گرفته شده است؟
این مسئله نیازمند یک برنامه بلندمدت است و در حال حاضر چنین امری غیرممکن است و بازیکنان همیشه از شهرهای دیگر خواهند آمد. قبلا بهترین آکادمی فوتبال را آژاکس آمستردام داشت و در حال حاضر بهترین آکادمی را بایرن مونیخ دارد، با این حال هنوز هم از خارج از کشور بازیکن جذب میکنند. ما در مشهد آکادمی را در باشگاه سازماندهی کردیم و توماس هسلر که یکی از بهترین بازیکنان جهان است و در سال 1990 مارادونا درباره او گفت:«هسلر بهترین بازیکن جهان است» به عنوان کمک مربی در کنار ما است و با کمک او تیمهای پایه را سازماندهی خواهیم کرد. اما بحث ما فقط ساختن بازیکن نیست، بلکه ما بحث سالمسازی جامعه را در اولویت قرار دادهایم و نوجوانان را به سمت فوتبال سوق میدهیم که از خیابانها و فست فودها خارج شوند و به آنها کار تیمی را میآموزیم چراکه معتقدیم با ورزش میتوانیم معضلات اجتماعی را حل کنیم. بازیکنی که میآموزد در تیم بازی کند و هدفمند در کنار تیم باشد میآموزد که متحد باشد و به اصول و به حقوق طرف مقابل احترام بگذارد. اگر این مسائل به خوبی آموزش داده شود، این فرهنگ وارد خانوادهها میشود و زمانی که فرد به 20 سالگی برسد، بهطور مثال در رانندگی به طرف مقابلش احترام میگذارد یا اگر در یک آکادمی فوتبال 3 افغانستانی حضور داشته باشند، بازیکنان میآموزند که چطور با یکدیگر متحد باشند و نونهال ایرانی میفهمد که افغانها چه فرهنگی دارد و افغانها نیز بهراحتی جذب جامعه میشوند و آسیبها و مشکلات اتباع خارجی تا حدودی کاسته میشود.
در آلمان شهری وجود داردکه یک سوم جمعیت آن اتباع خارجی هستند و آنها برای اینکه مشکلات سیاسی اجتماعی خود را حل کنند، فرزندان خود را وارد آکادمیهای ورزشی میکنند، چون آنجا است که فرزندان فرا میگیرند که از چه حقوقی برخوردار هستند. به همین دلایل از نظر ما آکادمی فوتبال فقط فوتبال نیست و ما با ایجاد آکادمی قصد داریم که معضلات اجتماعی را کم کنیم.
برای سالمسازی جو حاکم بر ورزشگاههای فوتبال چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
ببینید وقتی مردم از وضعیت اجتماعی ناراحت هستند وقتی به استادیوم میآیند تمام ناراحتیشان را آنجا نشان میدهند.
مردم ما از نظر مسائل اجتماعی و حقوقی سطح بسیار خوبی دارند اما باید شرایط اجتماعی را طوری برای آنها مهیا کنیم که زمانی که فرد به استادیوم میآید احساس خوبی داشته باشد. بهجز مسائل اجتماعی که باید برای تماشاگر حل شود، استادیومهای ما باید مجهز باشند و فردی که برای تماشای بازی میآید به راحتی به آب آشامیدنی سالم و سالن غذاخوری دسترسی داشته باشد، بلیط را به راحتی تهیه کند، جای نشستناش مشخص باشد و... . این مشکلات را باید بهتدریج برطرف کنیم، اما ناهنجاریهای فوتبال ما، ربط مستقیمی به فوتبال ندارد و نوعی اعتراض به مشکلات است. ابتدا باید اعتقاد داشته باشیم که ما مردم بزرگی هستیم. ما اصل مهم احترام به حقوق یکدیگر را فراموش کردهایم و از یاد بردهایم که مسائل اجتماعی را باید در کنار یکدیگر حل کنیم. ما فراموش کردهایم که اگر مشهد را بهعنوان شهر خود انتخاب کردهایم همانند خانه خودمان باید از آن مراقبت کنیم و به همین دلیل نباید زبالههایمان را درخیابان بریزیم. یادمان رفته است که اگر درختی درب منزلمان است
باید آن را آبیاری کنیم و منتظر شهرداری نباشیم، زیرا خودمان از اکسیژن و زیبایی آن برخوردار هستم، این اصول باید همیشه در ذهن ما حاضر باشد. متاسفانه در فوتبال ما جنبه تخریبی فراگیر است، زیرا سعی نمیکنیم که به فردی که بهتر است برسیم یا از آن فرد، بهتر شویم و ترجیح میدهیم که آن فرد اصلا نباشد که متاسفانه این رفتار اصلا انسانی نیست.
برای مقابله با حاشیههای فوتبال مشهد چه راهکارهایی مد نظر دارید تا «پدیده» مانند تیمهای دیگر خراسان اسیر حاشیه نشود؟
من در زندگی آموختهام که در بخش عملیاتی خوب باشم و زمانی که در بخش عملیاتی خوب باشم، نیازی نیست که در برابر حرف دیگران عکسالعمل نشان دهم. ما قدرت تشکیلاتی بزرگ و قدرتمندی داریم و یقیین داریم که حاشیهها خللی در کارمان ایجاد نمیکند. من در زندگیام اتفاقات را به ۳ گروه خیلی مهم، مهم و غیرمهم تقسیم میکنم. حاشیههای فوتبال ایران در گروه غیرمهمها هستند، چون در غیر این صورت تفکرات من را از بین میبرند.
ارسال نظر