آقایان مدیران اصفهانی «بههوش»
اقتصاد سردرگم اصفهانی
مهرنوش قائم مقام
سوال اینجاست که آیا اصفهان در معنای مفهومی توسعه، به نقطه قابل اتکایی رسیده است یا فاصله زیادی با نقطه هدف دارد؟ آیا اساسا نقطه هدفی در توسعه برای اصفهان قابل تصور است؟ پاسخ دادن به این دست سوالها معمولا با کلیگوییهای مرسوم در علم اقتصاد همراه میشود چراکه مراد ما از توسعه معمولا بهصورت کمّی در نیامده و الزاما در محافل کارشناسی اقتصاد، مقولات کیفی جذابیت بیشتری دارد. این جذابیت شاید به دلیل آسانی این گونه تحلیلها باشد یا در مرحله بعدی نبود آمار قابل اتکا برای ارائه تحلیلهای کمّی.
مهرنوش قائم مقام
سوال اینجاست که آیا اصفهان در معنای مفهومی توسعه، به نقطه قابل اتکایی رسیده است یا فاصله زیادی با نقطه هدف دارد؟ آیا اساسا نقطه هدفی در توسعه برای اصفهان قابل تصور است؟ پاسخ دادن به این دست سوالها معمولا با کلیگوییهای مرسوم در علم اقتصاد همراه میشود چراکه مراد ما از توسعه معمولا بهصورت کمّی در نیامده و الزاما در محافل کارشناسی اقتصاد، مقولات کیفی جذابیت بیشتری دارد. این جذابیت شاید به دلیل آسانی این گونه تحلیلها باشد یا در مرحله بعدی نبود آمار قابل اتکا برای ارائه تحلیلهای کمّی. این موضوع البته مخصوص اصفهان نیست و کل اقتصاد ایران با غلظت بیش و کم، گرفتار این تراژدی هست. حالا اما با این وضعیت کمی راحت میشود گفت: نمیدانیم اصفهان توسعهیافته تلقی میشود یا خیر، الزاما منطقهای برخوردار است یا میانه دوگانه برخوردار- محروم.
با تفسیر بالا، اقتصاددانان تعابیر مختلفی از مفهوم توسعه ارائه میدهند. طیفی توسعه را سطحی غیراقتصادی میپندارند و طیف دیگر اساسا داشتن رشد اقتصادی مدام و پایدار برای یک کشور را نشانه توسعه تلقی میکنند، بخش بزرگی از بن با توسعه مخالفند و آنرا مفهومی تهی برای اقتصاد میدانند. با هر سوی طیف که تحلیل توسعه انجام گیرد نشانهای از آن در سطح اقتصاد ایران یافت نمیشود، اصفهان هم از این امر مستثنی نیست. یکی از دلایلی که از قضا، محاسبه رشد اقتصادی بجای توسعهیافتگی در اقتصاد ایران اولویت میدهد، شاید همین موضوع باشد. با محاسبه رشد اقتصادی که دستگاههای تولید آمار کشور موظف به ارائه و انتشار آن بهصورت منظم هستند، راحتتر و البته سریعتر میشود به نمایی از وضعیت اقتصاد اصفهان دست یافت. تردیدی نیست که مفهوم توسعه در سطحی فراتر از محاسبه شاخص رشد اقتصادی میتواند شرایط حاکم و تحلیل وضعیت یک زیست بوم را شرح دهد اما زمانی که دستکم این شاخص در نقطه نهادی تلاقیهای اقتصادی قرار میگیرد، بالطبع، محاسبه آن سختتر و همسو کردن طیفها در خصوص آن بهشدت ناهموارتر است.
ضعف ساختاری نبود آمارهای دقیق برای رصد وضعیت اقتصادی در این بخش بیشتر نمایان خواهد شد. در بهترین حالت میشود ذیل حسابهای منطقهای مرکز آمار ایران جدول زیر را یافت که اطلاعاتی را در خصوص اقتصاد اصفهان داده است. این آمارها برای اقتصاد اصفهان در سال ۹۲ است که آخرین آمارهای رسمی منتشر شده تلقی میشود. حالا تصور کنید چطور میشود نسبت به وضعیت اقتصاد اصفهان در سال ۹۵ اظهار نظر کرد. کلیگوییهایی در این خصوص میتوان انجام داد که مثلا اقتصاد اصفهان نسبت به سال ۹۱ در حد تقریبا دودرصدی بهبود داشته است اما هرگز چنین تحلیلی نمیتواند به روز و برای سال ۹۵ قابل تسری باشد.
آقایان مدیر اصفهانی! نمیتوانیم چون نمیدانیم
این تنها بخشی از مشکلاتی است که کارشناسان با آن روبهرو هستند، نمیدانم چگونه کارشناسان دستگاههای استان اصفهان برنامهریزی میکنند. بدون داشتن پشتوانه دقیق اطلاعاتی نمیتوان اظهار نظری در خصوص اقتصاد اصفهان کرد. مشکلات نهادی اقتصاد اصفهان از جمله مسائل زیست محیطی، چالش آب، بیکاری و حجم عظیم مشکلات بازنشستگان و بسیاری دیگر را در این تحلیل جا ندهید، این دست مشکلات اقتصادی که با سیاستگذاری میتوانند بهبود یابند، چرا حل نمیشوند. اخیرا در اصفهان تغییر مدیریتی در ساختار سازمان مدیریت و برنامهریزی بوجود آمده که ارتباط ساختاری با همین وضعیت تولید آمارها دارد. علاوه بر آن مدیریت دانشگاهی حاکم بر سازمان برنامه میتواند اقتصاد را در همین سطح نخست یعنی نیل به استقرار نطام رشد پایدار سوق دهد. چنین انتظار میرود که نهادهای سیاستگذار استان اصفهان از استانداری گرفته و سازمان برنامه تا بخشداریها و نهادهای صف با تدبیر و همگرایی به مواجهه دقیق با مسائل پیشروی اقتصاد اصفهان بروند. سطح نخست سالمسازی و دادن وضعیت موجود اقتصاد اصفهان با تولید آمارهای دقیق و در مرحله دوم ترمیم شاخصهای توسعه، شاید بهروزآوری کاری که محسن رنانی سال ۸۴ برای اصفهان انجام داد.
ارسال نظر