گفتوگو با امیرحسین رستمی که این روزها به تلویزیون بازگشته است
هر ریسکی را میپذیرم
نژلا پیکانیان امیرحسین رستمی این روزها با سریال «آخرین بازی» به تلویزیون برگشته، سریالی به کارگردانی حسین سهیلیزاده که موضوعش فوتبال و اتفاقهای آن است. رستمی که پیش از این نیز با سهیلیزاده تجربه همکاری داشته میگوید: اولین کاری که من با آقای سهیلیزاده همکاری داشتم، سریال «سه پنج دو» بود و «دختران حوا» هم دومین سریال ایشان با بازی من بود که ملودرام بود. بعد از آن هم «آخرین بازی» که این روزها پخش میشود. نقش رستمی در این مجموعه تلویزیونی خاکستری است، نقشی که خودش معتقد است با همه منفی بودنش دوست داشتنی است.
نژلا پیکانیان امیرحسین رستمی این روزها با سریال «آخرین بازی» به تلویزیون برگشته، سریالی به کارگردانی حسین سهیلیزاده که موضوعش فوتبال و اتفاقهای آن است. رستمی که پیش از این نیز با سهیلیزاده تجربه همکاری داشته میگوید: اولین کاری که من با آقای سهیلیزاده همکاری داشتم، سریال «سه پنج دو» بود و «دختران حوا» هم دومین سریال ایشان با بازی من بود که ملودرام بود. بعد از آن هم «آخرین بازی» که این روزها پخش میشود. نقش رستمی در این مجموعه تلویزیونی خاکستری است، نقشی که خودش معتقد است با همه منفی بودنش دوست داشتنی است. گفتوگوی ما با این بازیگر را در ادامه میخوانید. چرا بیشتر علاقه دارید در ژانر طنز بازی کنید؟
هیچ وقت دوست نداشتم تکراری بازی کنم یا نقشهای شبیه به هم را ایفا کنم. به همین خاطر تمام تلاشم را میکنم که انتخابهای متفاوتی داشته باشم. من بعد از بازی در «شمسالعماره» که کاراکتر طنزی را بازی کردم سعی کردم در همه پیشنهادهایی که بعد از آن داشتم و کم هم نبودند یکسری مسائل را رعایت کنم و نقش تکراری بازی نکنم. الان هم اگر به سریالهایی که در چند وقت اخیر بازی کردم نگاه کنید، متوجه خواهید شد که اگر در کاری کاراکتری طنز بازی کردم، حتما در سریال بعدی یک نقش جدی و کاملا متفاوت را ایفا کردم. ضمن اینکه من از همان اول دوست داشتم نقشهای جدی بازی کنم و در چند کار هم این اتفاق افتاد. ولی سال گذشته در سریالهای ملودرام زیادی حضور داشتم و بعد دوباره به طنز نزدیک شدم. خوشحالم که این اتفاق افتاده و مخاطبان مرا بهعنوان کاراکتر جدی هم پذیرفتند. مردم من را با شکور دیدند و او را به شدت پذیرفتند. این کاراکتر به خاطر کارگردانی دقیق و قوی سامان مقدم و ویژگیهای جذابی که داشت بین مردم جا باز کرد و واقعا محبوب شد. به همین خاطر فکر میکنم مردم تمایل ندارند کسی را که در آن کاراکتر دیدند و پذیرفتند در نقش منفی یا خنثی ببینند؛ اما ما بازیگرها هم دوست داریم تجربههای متفاوت داشته باشیم. امیدوارم مردم این را از ما بپذیرند، چون هیچکس از تکرار خوشش نمیآید.
در زندگی هم تکرار را دوست ندارید؟
من بهمن ماهیام و همیشه از تجربیات جدید استقبال میکنم. به نظرم تکرار آدم را تنبل میکند. اما من عاشق هیجانهای شغلمان هستم که با تجربههای متفاوت به دست میآید. در زندگی هم همینطور است، اتفاقهای تازه جدید روح آدم را تازهتر میکند و انگیزه بیشتری برای آینده میدهد.
فکر میکنید مردم با شر و شوری که از امیر حسین رستمی سراغ دارند بیشتر دوست دارند او را در چه نقشهایی ببینند؟ جدی یا طنز؟
مردم همیشه یک بازیگر را با یک نقش ویژه که در دلشان جا میکند میشناسند و دوست دارند. حتی شاید اولین نقشی که بهصورت جدی از یک بازیگر دیدند برای مدتها در ذهنشان بماند. معمولا ذائقه مردم این است که بازیگرشان را در همان قالبی که برای اولین بار دیدند، پذیرفتند و اجازه دادند وارد خانههایشان بشود، ببینند.
چقدر از آرامش و خونسردی خود واقعیتان را در نقشهایی که بازی میکنید پیاده میکنید یا حتی کمیک بودن؟
من دوست ندارم هیچ چیزی را به زور به مردم و مخاطبان کارهایم تحمیل کنم. شاید در بازیهای طنزم هم به همین دلیل است که متفاوت بودهام. در همه نقشهای طنزی هم که بازی کردم سعی کردم اگر ویژگیهایی از خودم هم بوده با کاراکتر قبلی متفاوت باشد.
در بازیگری خوش شانس بودید؟
من به شدت آدم ریسک پذیری هستم و همیشه از تجربههای متفاوت استقبال میکنم. خدارا شکر همیشه هم اتفاقهای خوب برایم افتاده و شانس همکاری با کارگردانهای خوب و درجه یکی را داشتم. برای اینکه نقش خوبی را بازی کنم که خودم هم به آن علاقهمندم همه جور ریسکی را میپذیرم و مطمئنم نتیجه خوب میشود. همکاری با کارگردانهایی همچون حمید نعمتالله، سامان مقدم، مهران مدیری و حسین سهیلیزاده و... جزو خوش شانسی من به حساب میآیند.
مردم این روزها خیلی برای تماشای برنامههای تلویزیون وقت نمیگذارند. فکر میکنید سریال «آخرین بازی» که این روزها پخش میشود چقدر میتواند مخاطب را درگیر کند؟
من فکر میکنم اگر تلویزیون ما کاری خوب و مطابق با سلیقه و ذائقه مخاطب ارائه دهد، مردم حتما دنبالش میکنند. اگر بیننده تلویزیون کم شده به این خاطر است که کیفیت بعضی کارها خیلی پایین است. مردم وقت و انرژی میگذارند و یکسری کارها را دنبال میکنند؛ اما بعد متوجه میشوند کارها استاندارد نیستند و از آن به بعد دیگر آن را دنبال نمیکنند. من قبل از شروع پخش «آخرین بازی» مطمئن بودم این سریال و قصهاش ویژگیهایی دارد که برای مخاطب جذاب است و تعلیقهای قصه او را با خود همراه میکند. الان که چندین قسمت از این سریال روی آنتن رفته، میبینیم که این اتفاق افتاده و خیلیها از این سریال و اتفاقاتش حرف میزنند.
شما در تلویزیون بازیگر پرکاری هستید و تئاتر هم بازی میکنید. این همه مشغله و درگیری کاری باعث نمیشود در زندگی شخصی تان دچار مشکل شوید؟
البته من الان خودم را خیلی پرکار نمیدانم؛ چون برای انتخاب نقشهایم خیلی دقت میکنم و هر کاری را نمیپذیرم. الان بیش از یک سال است که ترجیح میدهم نقشهای کوتاه بازی کنم؛ چون با بازی در این نقشها هم وقت کمتری ازمن گرفته میشود و هم اینکه خودم میتوانم تمرکز و انرژی بیشتری روی نقشم بگذارم. در این چند وقت چند بار نقش اول یک فیلم سینمایی به من پیشنهاد شده، اما وقتی فیلمنامه را میخوانم به کارگردان میگویم اگر میشود من آن نقشی را که کمتر است، بازی کنم. اما در کنار همه این مشغلهها تمام سعیام را میکنم تا مواقعی که سر کار نیستم، برای خانوادهام وقت بگذارم، با پسرم وقت بگذرانم و با هم تفریح کنیم. مواقعی که من سر فیلمبرداری نیستم وقتم به خانواده و ورزش اختصاص دارد. وقتی هم که با خانوادهام هستم همه ماجراها به پسرم ختم میشود.
گرههای قصه «آخرین بازی» زیاد است، این نقاط مبهم چقدر برای خودتان بهعنوان بازیگر مجموعه جذاب بود؟
خیلی زیاد؛ چون خیلی از این گرهها ما به ازای بیرونی دارد و همینطور به وجود نیامدهاند. همه این تعلیقها و نقاط مبهم هنرمندی یک نویسنده است.
همه ما میدانیم که فوتبال ورزش جذابی برای ایرانیهاست، فکر میکنید این جذابیت چقدر به بیشتر دیده شدن سریال کمک کرده است؟
فوتبال شاید برای خیلیها جذاب باشد، اما من به شخصه هیچ علاقهای به این ورزش ندارم، این تاثیر را نادیده نمیگیرم؛ اما بیشتر به این معتقدم که قصه اصلی داستان خود ویژگیهای جذابتری برای مخاطب به همراه دارد. ما در این سریال میگوییم فساد در فوتبال وجود دارد؛ ولی یک مقدار با زبان طنز میگوییم. ما در «آخرین بازی» میگوییم چکار کنیم تا این مساله کمرنگ شود و در شرایط ایدهآل از بین رود.
نگران واکنشها و اعتراضها به نقش سیاوش به خاطر خاکستری بودنش نبودید؟
نه اصلا، چون این سریال و نقش سیاوش رستمی کسی را متهم نمیکند و طعنه هم نمیزند. پس کسی که به این ماجرا اعتراض داشته باشد علاقهمند است تا فساد در فوتبال وجود داشته باشد و دستهای پشت پرده هم در این عرصه دخالت کنند. سیاوش رستمی تا الان شخصیتی خاکستری مایل به سیاه است، او یک نقش منفی است که بعید میدانم مردم بدشان بیاید. سیاوش رستمی یک بدمن دوست داشتنی است.
گفتید علاقهای به فوتبال ندارید، پس چرا در دو سریال با موضوع فوتبال بازی کردید؟
از همان ابتدا آقای سهیلیزاده گفتند که این کار یک فرم دیگر است و توضیحاتی که درباره قصه و کاراکتری که قرار بود من بازی کنم دادند و من هم قانع شدم که این کار؛ کار متفاوتی از آب در میآید. درباره نقشم هم فقط میدانستم این شخصیت منفی است، من همیشه دوست دارم متفاوت بازی کنم شخصیت آخری که بازی کردم بهروز «دودکش» بود که مثبت بود و حالا باید این نقش را بازی میکردم؛ اتفاقی که در روند کاری من باید بیفتد. من در «سه پنج دو» کمدی بازی کردم بعد در«دختران حوا» یک نقش جدی و منفی داشتم، بعد «دودکش» کمدی، شیرین و مفرح که همه دوستش داشتند و بلافاصله ۱۸۰ درجه معکوس با شخصیت سیاوش رستمی «آخرین بازی» که یک کاراکتر شارلاتان و دورو است.
اسم سریال چرا از «آخرین سلطان» به «آخرین بازی» تغییر پیدا کرد؟
نمیدانم واقعا چرا ما گاهی اوقات بیدلیل از برخی مسائل میترسیم، واقعا متوجه نمیشوم اگر این سریال با اسم آخرین سلطان پخش میشد چه اتفاقی میافتاد که حالا با اسم آخرین بازی دیگر آن اتفاق نمیافتد. دلیل این کار هم برای من روشن نیست و چرایش را نمیدانم.
هیچ وقت دوست نداشتم تکراری بازی کنم یا نقشهای شبیه به هم را ایفا کنم. به همین خاطر تمام تلاشم را میکنم که انتخابهای متفاوتی داشته باشم. من بعد از بازی در «شمسالعماره» که کاراکتر طنزی را بازی کردم سعی کردم در همه پیشنهادهایی که بعد از آن داشتم و کم هم نبودند یکسری مسائل را رعایت کنم و نقش تکراری بازی نکنم. الان هم اگر به سریالهایی که در چند وقت اخیر بازی کردم نگاه کنید، متوجه خواهید شد که اگر در کاری کاراکتری طنز بازی کردم، حتما در سریال بعدی یک نقش جدی و کاملا متفاوت را ایفا کردم. ضمن اینکه من از همان اول دوست داشتم نقشهای جدی بازی کنم و در چند کار هم این اتفاق افتاد. ولی سال گذشته در سریالهای ملودرام زیادی حضور داشتم و بعد دوباره به طنز نزدیک شدم. خوشحالم که این اتفاق افتاده و مخاطبان مرا بهعنوان کاراکتر جدی هم پذیرفتند. مردم من را با شکور دیدند و او را به شدت پذیرفتند. این کاراکتر به خاطر کارگردانی دقیق و قوی سامان مقدم و ویژگیهای جذابی که داشت بین مردم جا باز کرد و واقعا محبوب شد. به همین خاطر فکر میکنم مردم تمایل ندارند کسی را که در آن کاراکتر دیدند و پذیرفتند در نقش منفی یا خنثی ببینند؛ اما ما بازیگرها هم دوست داریم تجربههای متفاوت داشته باشیم. امیدوارم مردم این را از ما بپذیرند، چون هیچکس از تکرار خوشش نمیآید.
در زندگی هم تکرار را دوست ندارید؟
من بهمن ماهیام و همیشه از تجربیات جدید استقبال میکنم. به نظرم تکرار آدم را تنبل میکند. اما من عاشق هیجانهای شغلمان هستم که با تجربههای متفاوت به دست میآید. در زندگی هم همینطور است، اتفاقهای تازه جدید روح آدم را تازهتر میکند و انگیزه بیشتری برای آینده میدهد.
فکر میکنید مردم با شر و شوری که از امیر حسین رستمی سراغ دارند بیشتر دوست دارند او را در چه نقشهایی ببینند؟ جدی یا طنز؟
مردم همیشه یک بازیگر را با یک نقش ویژه که در دلشان جا میکند میشناسند و دوست دارند. حتی شاید اولین نقشی که بهصورت جدی از یک بازیگر دیدند برای مدتها در ذهنشان بماند. معمولا ذائقه مردم این است که بازیگرشان را در همان قالبی که برای اولین بار دیدند، پذیرفتند و اجازه دادند وارد خانههایشان بشود، ببینند.
چقدر از آرامش و خونسردی خود واقعیتان را در نقشهایی که بازی میکنید پیاده میکنید یا حتی کمیک بودن؟
من دوست ندارم هیچ چیزی را به زور به مردم و مخاطبان کارهایم تحمیل کنم. شاید در بازیهای طنزم هم به همین دلیل است که متفاوت بودهام. در همه نقشهای طنزی هم که بازی کردم سعی کردم اگر ویژگیهایی از خودم هم بوده با کاراکتر قبلی متفاوت باشد.
در بازیگری خوش شانس بودید؟
من به شدت آدم ریسک پذیری هستم و همیشه از تجربههای متفاوت استقبال میکنم. خدارا شکر همیشه هم اتفاقهای خوب برایم افتاده و شانس همکاری با کارگردانهای خوب و درجه یکی را داشتم. برای اینکه نقش خوبی را بازی کنم که خودم هم به آن علاقهمندم همه جور ریسکی را میپذیرم و مطمئنم نتیجه خوب میشود. همکاری با کارگردانهایی همچون حمید نعمتالله، سامان مقدم، مهران مدیری و حسین سهیلیزاده و... جزو خوش شانسی من به حساب میآیند.
مردم این روزها خیلی برای تماشای برنامههای تلویزیون وقت نمیگذارند. فکر میکنید سریال «آخرین بازی» که این روزها پخش میشود چقدر میتواند مخاطب را درگیر کند؟
من فکر میکنم اگر تلویزیون ما کاری خوب و مطابق با سلیقه و ذائقه مخاطب ارائه دهد، مردم حتما دنبالش میکنند. اگر بیننده تلویزیون کم شده به این خاطر است که کیفیت بعضی کارها خیلی پایین است. مردم وقت و انرژی میگذارند و یکسری کارها را دنبال میکنند؛ اما بعد متوجه میشوند کارها استاندارد نیستند و از آن به بعد دیگر آن را دنبال نمیکنند. من قبل از شروع پخش «آخرین بازی» مطمئن بودم این سریال و قصهاش ویژگیهایی دارد که برای مخاطب جذاب است و تعلیقهای قصه او را با خود همراه میکند. الان که چندین قسمت از این سریال روی آنتن رفته، میبینیم که این اتفاق افتاده و خیلیها از این سریال و اتفاقاتش حرف میزنند.
شما در تلویزیون بازیگر پرکاری هستید و تئاتر هم بازی میکنید. این همه مشغله و درگیری کاری باعث نمیشود در زندگی شخصی تان دچار مشکل شوید؟
البته من الان خودم را خیلی پرکار نمیدانم؛ چون برای انتخاب نقشهایم خیلی دقت میکنم و هر کاری را نمیپذیرم. الان بیش از یک سال است که ترجیح میدهم نقشهای کوتاه بازی کنم؛ چون با بازی در این نقشها هم وقت کمتری ازمن گرفته میشود و هم اینکه خودم میتوانم تمرکز و انرژی بیشتری روی نقشم بگذارم. در این چند وقت چند بار نقش اول یک فیلم سینمایی به من پیشنهاد شده، اما وقتی فیلمنامه را میخوانم به کارگردان میگویم اگر میشود من آن نقشی را که کمتر است، بازی کنم. اما در کنار همه این مشغلهها تمام سعیام را میکنم تا مواقعی که سر کار نیستم، برای خانوادهام وقت بگذارم، با پسرم وقت بگذرانم و با هم تفریح کنیم. مواقعی که من سر فیلمبرداری نیستم وقتم به خانواده و ورزش اختصاص دارد. وقتی هم که با خانوادهام هستم همه ماجراها به پسرم ختم میشود.
گرههای قصه «آخرین بازی» زیاد است، این نقاط مبهم چقدر برای خودتان بهعنوان بازیگر مجموعه جذاب بود؟
خیلی زیاد؛ چون خیلی از این گرهها ما به ازای بیرونی دارد و همینطور به وجود نیامدهاند. همه این تعلیقها و نقاط مبهم هنرمندی یک نویسنده است.
همه ما میدانیم که فوتبال ورزش جذابی برای ایرانیهاست، فکر میکنید این جذابیت چقدر به بیشتر دیده شدن سریال کمک کرده است؟
فوتبال شاید برای خیلیها جذاب باشد، اما من به شخصه هیچ علاقهای به این ورزش ندارم، این تاثیر را نادیده نمیگیرم؛ اما بیشتر به این معتقدم که قصه اصلی داستان خود ویژگیهای جذابتری برای مخاطب به همراه دارد. ما در این سریال میگوییم فساد در فوتبال وجود دارد؛ ولی یک مقدار با زبان طنز میگوییم. ما در «آخرین بازی» میگوییم چکار کنیم تا این مساله کمرنگ شود و در شرایط ایدهآل از بین رود.
نگران واکنشها و اعتراضها به نقش سیاوش به خاطر خاکستری بودنش نبودید؟
نه اصلا، چون این سریال و نقش سیاوش رستمی کسی را متهم نمیکند و طعنه هم نمیزند. پس کسی که به این ماجرا اعتراض داشته باشد علاقهمند است تا فساد در فوتبال وجود داشته باشد و دستهای پشت پرده هم در این عرصه دخالت کنند. سیاوش رستمی تا الان شخصیتی خاکستری مایل به سیاه است، او یک نقش منفی است که بعید میدانم مردم بدشان بیاید. سیاوش رستمی یک بدمن دوست داشتنی است.
گفتید علاقهای به فوتبال ندارید، پس چرا در دو سریال با موضوع فوتبال بازی کردید؟
از همان ابتدا آقای سهیلیزاده گفتند که این کار یک فرم دیگر است و توضیحاتی که درباره قصه و کاراکتری که قرار بود من بازی کنم دادند و من هم قانع شدم که این کار؛ کار متفاوتی از آب در میآید. درباره نقشم هم فقط میدانستم این شخصیت منفی است، من همیشه دوست دارم متفاوت بازی کنم شخصیت آخری که بازی کردم بهروز «دودکش» بود که مثبت بود و حالا باید این نقش را بازی میکردم؛ اتفاقی که در روند کاری من باید بیفتد. من در «سه پنج دو» کمدی بازی کردم بعد در«دختران حوا» یک نقش جدی و منفی داشتم، بعد «دودکش» کمدی، شیرین و مفرح که همه دوستش داشتند و بلافاصله ۱۸۰ درجه معکوس با شخصیت سیاوش رستمی «آخرین بازی» که یک کاراکتر شارلاتان و دورو است.
اسم سریال چرا از «آخرین سلطان» به «آخرین بازی» تغییر پیدا کرد؟
نمیدانم واقعا چرا ما گاهی اوقات بیدلیل از برخی مسائل میترسیم، واقعا متوجه نمیشوم اگر این سریال با اسم آخرین سلطان پخش میشد چه اتفاقی میافتاد که حالا با اسم آخرین بازی دیگر آن اتفاق نمیافتد. دلیل این کار هم برای من روشن نیست و چرایش را نمیدانم.
ارسال نظر