آموزش مدیریت اقتصادی‌؛ به روزترین چالش خانواده‌های ایرانی

یاسین سعیدی
کارشناس ارشد مدیریت آموزشی

مدیریت اقتصادی در بین خانواده‌‌های ایرانی یکی از تازه‌ترین، علمی‌ترین و درعین‌حال پرتنش‌ترین موضوعات در حال حاضر بوده و ازجمله به‌روزترین چالش‌‌های پیش‌روی خانواده‌‌های ایرانی است. دلیل به‌کارگیری واژه مدیریت و اقتصاد در کنار هم، تاکید عمیق بر این دو واژه است. این دو واژه در عین داشتن ارتباط تنگاتنگ باهم، به دو معنی مشابه به کار گرفته می‌شود. منظور از مدیریت علم و هنر، آگاهی و تجربه و منظور از اقتصاد خانواده چگ‌‌ونگی سازمان‌دهی و مدیریت منابع خانه است.

در تعریف دیگری از اقتصاد خانواده می‌توان گفت؛ اقتصاد خانواده عبارت است از تخصیص منابع محدود قابل‌دسترسی به مهم‌ترین نیازها و خواسته‌‌های خانواده. در این تعریف منظور از «منابع» همان راه‌‌های درآمدی خانواده است که طبیعتا محدود اما قابل حصول است و «نیازها» همان مسائل متعددی است که بقا و شالوده خانواده به ارضای آنها بستگی دارد و به‌طورکلی شامل نیازهای اولیه و ثانویه خانواده است. سرپرست خانواده با در نظر گرفتن درآمد محدود و وجود نیازهای اساسی باید بهترین ترکیب را در میزان هزینه‌‌ها به وجود آورد و از درآمد حاصل، بهره‌برداری بهینه کند؛ اما یکی از مهم‌ترین مسائلی که در بین خانواده‌‌های ایرانی کمتر به آن به‌عنوان مساله اصلی توجه می‌شود، بحث انتخاب است. مساله انتخاب به حدی در کشورهای توسعه‌یافته مهم است که از آن به‌عنوان قلب اقتصاد خانواده یاد می‌شود. بهترین انتخاب، یک تصمیم اقتصادی است. بدیهی است که این تصمیم‌گیری برای خانواده‌‌های مختلف، متفاوت است و با توجه به درآمد خانواده‌‌ها، ترجیحات و سلیقه‌‌های اعضای خانواده، نوع زندگی، سن و جنس اعضا و آداب‌ و رسوم آنها تعیین می‌شود و هر خانواده، خود باید بهترین انتخاب را به عمل آورد. با برخورد آگاهانه، کسب دانش و فراگیری اصول علمی اقتصاد خانواده، می‌توان بهترین تصمیم‌‌ها را به‌منظور دست‌یابی به اهداف بهتر اتخاذ و زندگی بهتر و مرفه‌تری فراهم کرد.

اما یکی از مواردی که به‌طور کامل در بین خانواده‌‌های ایرانی از ابعاد مختلف به‌ویژه مدیریت اقتصادی خانواده، مورد غفلت واقع‌شده است و در حال حاضر شاهد به افول رفتن و عدم کنترل وضعیت بد اقتصادی و معیشتی خانواده‌‌ها هستیم، بحث «آموزش» است. در بهترین و ساده‌ترین تعریف برای آموزش می‌توان گفت آموزش عبارت است از ایجاد تغییر در رفتار یک شخص. آموزش ابتدا در خانواده‌‌ها و توسط پدر و مادر صورت می‌پذیرفت؛ رفته‌رفته با گسترش یکجانشینی و تشکیل اجتماعات کوچک روستایی آموزش بیشتر در معابد و مکان های مقدس انجام می‌شد و بعدها مکتب‌خانه‌‌ها نیز به مکان‌‌های آموزشی اضافه شدند. با گذشت زمان و گسترش اجتماعات بشری انسان‌‌ها برای آموزش و پرورش فرزندان خود اقدام به تاسیس مدرسه و بعد دانشگاه نمودند. درواقع در این دوران یک نظام آموزشی نیز تدوین و طراحی شد که بر اساس آن مدارس و دانشگاه‌‌ها، فعالیت‌‌های خود را در جهت آموزش افراد آغاز کردند. آموزش ابعاد مختلفی دارد ازجمله آموزش کسب مهارت در زمینه‌‌های مختلف، آموزش سخنوری، آموزش یادگیری، آموزش زندگی اجتماعی، آموزش صحیح اداره زندگی و...؛ اما ازجمله مهم‌ترین آموزش‌‌هایی که اغلب دختران/ زنان و پسران/ مردان ایرانی از آموزش و فراگیری آن غفلت کرده‌اند، آموزش مدیریت اقتصادی در خانواده است. اهمیت بررسی موضوع مدیریت اقتصادی در بین خانواده‌‌های ایرانی ازآنجا بیشتر اهمیت پیدا می‌کند که این موضوع را ابتدا در بین کشورهای توسعه‌یافته بررسی کنیم.

اقتصاد (Economies) در زبان یونانی از دو کلمه (okios) به معنای خانه و (Nomos) به معنای قانون تشکیل شده و معنای واقعی آن خانه‌داری است. امروزه نیز در دانشگاه‌‌های دنیا رشته‌‌هایی به‌عنوان اقتصاد خانه (Home Economies) و اقتصاد خانواده (Family Economies) تدریس می‌شود؛ اما در کشورمان و در بین خانواده‌‌ها این مقوله به موضوع بی‌اهمیتی تبدیل‌شده که حتی کسی رغبت صحبت در مورد آن را ندارد. به‌بیان‌دیگر می‌توان گفت فرق اساسی بین اقتصاد خانواده و اقتصاد در بازار این است که در اقتصاد بازار فرض می‌شود واحدهای اقتصادی خودخواه هستند و هدف آن ها حداکثر کردن سود است؛ اما در خانواده اولا هدف حداکثر کردن سود یا حداقل کردن مصرف نیست؛ بلکه رضایت خاطر اعضا و حداکثر استفاده آنها با توجه به اهداف خانواده است و ثانیا خانواده خودخواه فرض نمی‌شود، بلکه منافع افراد خانواده به هم مرتبط است. با توجه به اهمیت آموزش اقتصاد خانه و خانواده و مدیریت اقتصادی در کشورهای توسعه‌یافته، در ادامه به نقش آموزش در روند بهبود مدیریت اقتصادی در بین خانواده‌‌های ایرانی پرداخته می‌شود.

نقش آموزش در روند بهبود مدیریت اقتصادی در بین خانواده‌‌های ایرانی

در حال حاضر؛ بهبود مدیریت اقتصادی برای خانواده‌‌ها به‌عنوان یک ضرورت مطرح است و نه یک فرصت. این ضرورت برای خانواده‌‌های ایرانی بیش‌ازپیش احساس می‌شود؛ چراکه نیازهای خانواده‌‌ها تغییر کرده، جامعه تغییر کرده، تجارب افراد از بهبود شرایط اقتصادی تغییر کرده و مهم‌تر اینکه نحوه زندگی و تفکر مردم در سطح جامعه تغییر کرده است. پس برای برخوردار شدن از شرایط بهتر اقتصادی در خانواده‌‌ها، باید به نقش آموزش در بهبود شرایط اقتصادی به‌عنوان ضرورت نگریسته شود و تربیت افرادی که در مواقع بحرانی بتوانند از نظر اقتصادی مثبت عمل کنند باید در صدر برنامه‌‌های آموزشی سازمان‌‌هایی چون خانواده، مدارس، دانشگاه و رسانه قرار گیرد.

نقش خانواده در آموزش فرزندان برای مدیریت صحیح اقتصادی

خانواده نخستین نهاد اجتماعی و شالوده حیات اجتماعی محسوب می شود و وظایف متعدد از قبیل تولید اقتصادی، فرهنگ‌پذیر کردن افراد و... را برعهده دارد؛ بنابراین خانواده عامل واسطه‌ای است که قبل از ارتباط مستقیم فرد با گروه‌‌ها، سازمان‌‌ها و جامعه، نقش مهمی ‌در آموزش مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به وی ایفا می‌کند. از سوی دیگر با توجه به اینکه خانواده با نظام پایگاهی جامعه در ارتباط است، موقعیت فرد نیز تا حدودی مبتنی‌بر موقعیت اجتماعی خانواده‌اش خواهد بود. در اهمیت موضوع آموزش مدیریت اقتصادی خانواده به فرزندان، یکی از محققان می‌گوید: «تا آن اندازه که در فکر کفش پاهای فرزندانمان هستیم در فکر آموزش و پرورش ذهن آنها نیستیم. ما برای خریدن یک جفت کفش حداقل به پنج یا شش مغازه سر می‌زنیم تا از نظر رنگ، مرغوبیت، جنس، اندازه، مدل، قیمت و... مناسب باشد ولی برای آموزش و پرورش مغز و اندیشه آنها چه کار کرده‌ایم؟»

یکی از مهم‌ترین وظایفی که خانواده (به‌ویژه خانواده‌‌های ایرانی با توجه به وضعیت معیشتی حال حاضر) بر عهده دارد، آموزش صحیح فرزندان برای مدیریت اقتصادی در خانواده است.خانواده‌‌ها به شکل‌‌های مختلف می‌توانند این مقوله را به فرزندان خود آموزش دهند. یکی از این راه‌‌ها الگو بودن خود پدر و مادرها در خانواده‌‌ها هستند. اغلب رفتارهایی که فرزندان در خانه و جامعه انجام می‌دهند برگرفته از رفتارهای پدر و مادر خود است. این در صورتی است که اغلب پدر و مادرها در بین خانواده‌‌های کشورمان هنوز درک صحیحی از مدیریت اقتصاد نداشته و به‌جای آن، چشم و هم‌چشمی هنوز به‌عنوان موضوع اول در بین خانواده‌‌های ایرانی یکه‌تازی می‌کند. یکی دیگر از راه‌‌هایی که خانواده‌‌ها می‌توانند در آموزش فرزندان خود موثر عمل کنند، دادن مسوولیت اقتصادی کوچک به فرزندان خود است. برای مثال می‌توان به فرستادن فرزندان برای خرید خانه و خرید برای مراسم‌‌ بین خانواده اشاره کرد.

درواقع خانواده‌‌ها با این عمل فرزندان خود را در بوته آزمایش مسائل اقتصادی قرار داده و از این طریق پی به نقاط قوت و ضعف آنها می‌برند. یکی دیگر از راه‌‌های آموزش، در میان گذاشتن مسائل اقتصادی خانواده از طریق پدر و مادرها با فرزندان است. منظور از مسائل اقتصادی آن دسته از مسائلی هستند که به‌اندازه سن و درک فرزندان باشند. برای مثال پدر و مادرها می‌تواند در مورد یک سری از خریدهای رایج و تکرار شونده که برای خانه انجام می‌دهند نظر فرزندان خود را جویا شوند و از این طریق به طرز فکر و استعداد آنها در حوزه مسائل اقتصادی پی ببرند. یکی دیگر از راه‌‌های همیشه موثر در این زمینه گفت‌وگوی پدر و مادرها با فرزندان خود است. پدر و مادرها می‌توانند در مواقعی مناسب در مورد نقش اقتصاد در موفقیت خانواده‌‌ها با فرزندان خود به بحث و گفت‌وگو بنشینند و آنها را در این زمینه به فکر و ارائه نظر وادار کنند. تحقیقات بسیاری در جوامع توسعه‌یافته نشان داده است گفت‌وگوی پدر و مادرها می‌تواند عامل تاثیرگذار در آموزش فرزندان خود در مسائل مختلف باشد.

نقش مدارس در آموزش دانش‌آموزان برای مدیریت صحیح اقتصادی

مدرسه دومین پایگاه اجتماعی است که بعد از خانواده نقش مهمی در آموزش و پرورش کودکان ایفا می‌کند. کودکان حساس‌ترین سال‌‌های عمر خود را ابتدا در خانواده و سپس در مدرسه می‌گذرانند. در حقیقت مدرسه تکمیل‌‌کننده خانواده بوده و سعی در انتقال مفاهیم و آموزش‌‌های مهم را به کودک دارد. اگر تعلیمات خانواده و والدین با آموزش‌‌های مدرسه همگون و همسو باشد، کودکان با تضادهای کمتری مواجه می‌شوند؛ اما اگر آموزش‌‌های این دو نهاد باهم متفاوت باشد، کودکان برای مقابله با این تضادها واکنش‌‌های متفاوتی بروز می‌دهند. مدارس در آموزش صحیح مدیریت اقتصادی به دانش‌آموزان نقش بسیار حساسی بر عهده‌دارند؛ چراکه دانش‌آموزان در طول روز 5 الی 8 ساعت را در مدرسه می‌گذرانند. یکی از راه‌‌هایی که مدارس می‌توانند در آموزش صحیح مدیریت اقتصادی به دانش‌آموزان موثر واقع شوند گنجاندن بحث‌‌هایی درخصوص خانه، خانواده و مدیریت اقتصادی در کتاب‌‌هایی مانند مطالعات اجتماعی است.

البته در این مورد استفاده از معلمانی که خود درک صحیحی از این مسائل داشته و بتواند مسائل مطرح‌شده را در قالب مثال‌‌های عینی به دانش‌آموزان انتقال و آموزش دهند، قابل‌تامل است. یکی دیگر از راه‌‌های موثر در حیطه کاری مدارس، فعالیت‌‌های پرورشی است. مربیان پرورشی با توجه به فرصت‌‌هایی که برای آموزش و پرورش دانش‌آموزان در زمینه‌‌های گوناگون ازجمله تقویت حس مسوولیت‌پذیری، برگزاری جلسات همفکری و تعامل دانش‌آموزان با یکدیگر درباره مسائلی مانند خانه، خانواده، اقتصاد و مدیریت اقتصادی دارند، می‌توانند مثبت عمل کنند. یکی دیگر از راه‌‌های موثر در حیطه کاری مدارس، مشارکت دادن دانش‌آموزان و واگذاری مسوولیت‌‌هایی مانند برگزاری مناسبت‌‌ها و مراسم به دانش‌آموزان است. دانش‌آموزان با این کار مسائلی مانند پذیرفتن مسوولیت، تعهد به انجام کار و درگیر شدن با مسائل مالی این نوع مراسم‌‌، آموزش صرفه‌جویی و مدیریت اقتصادی را تجربه می‌کنند.

نقش دانشگاه‌‌ها در آموزش دانشجویان برای مدیریت صحیح اقتصادی

دانشگاه‌‌ها به‌عنوان بالاترین مراکز آموزشی، برای ایفای نقش خود وظیفه بزرگ و حساسی برای هدایت دانشجویان در جامعه و فراهم آوردن زمینه‌‌های پیشرفت و ارتقای علمی، اقتصادی و فرهنگی کشور بر عهده دارند و باید پیشرفت خود را به‌صورت مستمر ادامه دهند و دانشجویانی با روحیات شهروند جهانی که در زمینه‌‌های مختلفی ازجمله کنترل بحران‌‌هایی مانند بحران اقتصادی مهارت کسب کرده باشند، تربیت کنند. همچنین آموزش عالی نقش مهمی در ازدیاد توان فکری و قابلیت‌‌های علمی دانشجویان دارد و اعتبار دانشگاه‌‌ها و حفظ و شأن و جایگاه دیرین این نهاد در انجام درست کارکردهایش و پاسخگویی به مسائل و انتظارات مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نهفته است.

یکی از راه‌‌هایی که دانشگاه‌‌ها می‌توانند در آموزش مدیریت اقتصادی به دانشجویان موثر واقع شوند تلاش در جهت ایجاد رشته‌‌هایی مانند اقتصاد خانه و اقتصاد خانواده است. چیزی که در سیستم آموزش عالی کشورمان هیچ جایگاهی ندارد. دانشگاه‌‌ها با تاسیس این قبیل رشته‌‌ها، دانشجویانی تربیت خواهند کرد که وظیفه به‌مراتب سخت‌تر از یک دکتر و مهندس در جامعه ایفا می‌کنند؛ چراکه این دانشجویان بعد از فراغت از تحصیل وظیفه سنگینی در آموزش خانواده‌‌ها در زمینه مدیریت اقتصادی دارند. یکی دیگر از راه‌‌های موثر دانشگاه‌‌ها، برگزاری کنفرانس و سمینارهایی در زمینه خانه و خانواده و مدیریت اقتصادی خانواده است. کنفرانس‌‌هایی که می‌توانند با دعوت از استادان برجسته داخلی و خارجی در حوزه‌‌های ذکرشده مثبت باشند. همچنین ارائه طرح‌‌های تحقیقاتی و پژوهشی می‌تواند یکی دیگر از راه‌‌های مناسب و موثر باشد. طرح‌‌هایی که با حمایت‌‌های مالی می‌تواند بیش‌ازپیش بر اهمیت مقوله مدیریت اقتصادی در بین خانواده‌‌ها بیفزاید. یکی دیگر از راه‌‌های موثر استفاده از نظرات استادان خبره (به‌ویژه استادان رشته‌‌هایی چون جامعه‌شناسی، اقتصاد، مدیریت و روانشناسی) در حوزه مسائل خانه، خانواده و مدیریت اقتصادی و مهم‌تر آموزش مدیریت صحیح اقتصادی و تشویق به تالیف کتاب در حوزه‌‌های یادشده و ارائه راهکار است.

نقش رسانه در پرداختن به موضوع آموزش افراد برای مدیریت صحیح اقتصادی

رسانه‌‌ها در شرایط کنونی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای پیشرفت بشری و یکی از با ارزش‌ترین وسیله‌های آگاهی‌رسانی همگانی هستند که پیوسته و با سرعت سرسام‌آوری به دلیل جایگاه و اهمیت کلیدی و طبق نیازمندی متقاضیان در حال گسترش و فراگیری‌اند. در اهمیت رسانه‌‌ها این نکته کفایت می‌کند که در پرتو آگاهی‌دهی آنها، موانع جغرافیایی و تا حدودی سیاسی و فرهنگی از میان برداشته شده است. وظایف خبری و آموزشی یکی از مهم‌ترین کارکردهای رسانه‌‌هاست؛ و دلیل استقبال آن را در همه جای دنیا می‌توان در مواردی چون اﯾﺠﺎد اﻧﮕﯿﺰه ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺗﺪاوم آن، صرفه‌جویی در زﻣﺎن آﻣﻮزش، ارﺗﺒﺎط آﺳﺎن‌ﺗﺮ و ﺗﻔﻬﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮ، ﺷﻜﻞ‌دﻫﯽ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺮﯾﻊ‌ﺗﺮ، ﻋﻤﯿﻖ‌ﺗﺮ و ﭘﺎﯾﺪارﺗﺮ دید. با توجه به نقش و اهمیت رسانه در همه جای دنیا، متاسفانه رسانه‌‌های کشورمان در پرداختن به موضوع مدیریت اقتصادی ضعیف عمل کرده و این عملکرد ضعیف در مدیریت ضعیف خانواده‌ها در عرصه اقتصاد خانواده کاملا مشهود است.

رسانه‌‌ها می‌توانند نقش بسیار تعیین‌‌کننده در این زمینه داشته باشند؛ چراکه دیگر نه مانند مدارس و دانشگاه‌‌ها، محدودیت سن و جنس برایشان وجود دارد و نه محدودیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در بین خانواده‌‌ها. اغلب کشورهای توسعه‌یافته در مواقع بحرانی دست به دامن رسانه‌‌ها می‌شوند و به‌بیان‌دیگر از رسانه‌‌ها به‌عنوان پناهگاهی امن و کشتی نجات یاد می‌کنند.رسانه‌‌ها به طرق مختلفی می‌توانند خانواده‌‌ها را در مسائل اقتصادی (مدیریت اقتصادی خانواده) آگاه کنند. یکی از رایج‌ترین و مهم‌ترین و موثرترین برنامه‌‌های رسانه در این مورد می‌تواند تدارک دیدن برنامه‌‌های تلویزیونی و استفاده از کارشناسان خبره که به‌صورت زنده و مستقیم پخش می‌شود،باشد. برنامه‌‌های تلویزیونی با توجه به اینکه از امتیاز صدا و تصویر به‌طور همزمان برخوردارند می‌توانند آموزش و یادگیری را عمیق‌تر و پایدارتر سازند. همچنین فراهم‌سازی برنامه‌‌هایی چون داستان‌‌های کوتاه در زمینه مسائل اقتصادی خانواده همراه با طنز یا تهیه کردن گزارش‌‌هایی از دیدگاه‌‌ها و نظرات مردم در مورد مسائل اقتصادی و نحوه مدیریت اقتصادی، به‌ مراتب تاثیرگذاری بیشتری دارد. رادیو یکی دیگر از رسانه‌‌های پرمخاطب است که می‌توان در این زمینه از آن به‌طور موثری در آموزش و یادگیری استفاده کرد. اغلب افراد در مشاغل خود با رادیو (با توجه به شنیداری بودن این رسانه) ارتباط برقرار می‌کنند و این فرصت مناسبی برای اهالی رسانه است که از این طریق بحث‌‌های مفصلی همراه با ارائه شیوه‌‌های صحیح مدیریت اقتصادی خانواده‌‌ها به شنوندگان عرضه کنند.

رسانه‌‌های دیداری ازجمله مجله‌‌ها و روزنامه‌‌ها نیز با پرداختن به مساله اقتصاد در بین خانواده‌‌ها می‌توانند به آگاهی خانواده‌‌ها بیفزایند.به‌عنوان نکته پایانی می‌توان گفت، آموزش در تمامی موضوعات برای دولت‌‌ها، نوعی سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. این سرمایه‌گذاری برخلاف بسیاری از فعالیت‌‌های اقتصادی، دیر بازده و نتایج آن بعد از سال‌‌ها مشخص می‌شود؛ اما در این میان سرمایه‌گذاری دولت (در مفهوم عام) و مسوولان امر و دست‌اندرکاران (در مفهوم خاص) در بخش آموزش مسائل خانه، خانواده و مهم‌تر مدیریت صحیح اقتصادی در بین خانواده‌‌ها، کوتاه‌تر و نتایج آن زودبازده است. چیزی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، ضعف آگاهی اغلب خانواده‌‌ها در چگونگی مدیریت وضعیت اقتصادی و وضعیت نه‌چندان مناسب خانواده ازنظر معیشتی است. امید است مسوولین با نگاه واقع‌بینانه به این چالش توجه و شرایطی فراهم کنند تا آگاهی‌های مردم و خانواده‌‌ها در این خصوص افزایش‌یافته و با آموزش به کودکان، آنها را برای پذیرفتن مسوولیت اقتصادی خود در خانواده در آینده نزدیک، تربیت کنند.

آموزش مدیریت اقتصادی‌؛ به روزترین چالش خانواده‌های ایرانی

آموزش مدیریت اقتصادی‌؛ به روزترین چالش خانواده‌های ایرانی

آموزش مدیریت اقتصادی‌؛ به روزترین چالش خانواده‌های ایرانی