در اینجا به هفت مورد مهم که به شما کمک بزرگی می‌کند، اشاره می‌کنیم:

1- بر شخصیت و شناخت خود کار کنید. این کار را به تنهایی نمی‌توانید انجام دهید و باید از یک متخصص کاردان کمک بگیرید. اما حتما و قطعا باید درمان خود را پیگیری کنید و مداومت داشته باشید تا پروسه درمان کامل شود. فکر نکنید که با شش یا ده جلسه مشاوره مشکل شما حل می‌شود، حداقل باید یک سال زمان بگذارید و پیگیری مستمر داشته باشید. خودآگاهی به شما کمک می‌کند که معنای جدیدی برای زندگی پیدا کنید. این مهارت شما را به خودتان باز می‌گرداند و روش صحیح زندگی کردن را به شما می‌آموزد. این مهارت بهترین و بدترین فرد زندگی‌تان را به شما نشان می‌دهد و یاد می‌دهد که چطور این دو را دوست بدارید. این مهارت شما را به سفر اعجاب انگیز درون‌تان می‌برد. در طول درمان شما باید خود را، احساسات، علایق، نفرت‌ها، غم‌ها، خشم‌ها، رنجش‌ها، رفتار‌ها، عادات و ده‌ها مساله دیگر درباره خود را کشف کرده و بشناسید. نگویید من خودم را می‌شناسم، شما اصلا خود را نمی‌شناسید؛ اطلاعات شما از خودتان ذره‌ای بیش نیست.

2. مسائل سرکوب شده درون خود را شناسایی کرده و به کمک یک مشاور یا درمانگر کاردان راهکار‌های لازم برای بهبودی آنها را پیش بگیرید. سرکوب یکی از مهم‌ترین دلایل ابتلا به افسردگی است. خشم‌ها، رنجش‌ها، خواسته‌ها، حرف‌ها و ترس‌های سرکوب شده همگی نیروی قدرتمندی هستند که افراد را دچار افسردگی می‌کنند.

3. صحبت کنید. نه با هر کسی! بلکه با یک متخصص جلساتی را بگذرانید که در آن جلسات فقط صحبت کنید. برای این جلسات باید مدت زمان تعریف شود، یعنی به‌عنوان مثال، بیست، سی یا پنجاه جلسه. اگر زمان و تعداد جلسات را نبندید، جلسات از حالت درمانی خارج شده و به درد دل با فرد معمولی تبدیل می‌شود.

4. تمرین کنید خودخواه شوید! می‌دانیم که بزرگ‌ترین باور شما عدم خودخواهی و رسیدگی به دیگران است، اما اگر می‌خواهید درمان شوید باید خودخواه شوید. باید توجه‌تان را از روی دیگران برداشته و به خودتان معطوف کنید. مهم نیست چه می‌گویند و چه قضاوتی دارند. مهم نیست چه توقعی دارند. مهم نیست درباره شما چه فکری می‌کنند. شما مسوول انجام وظایف آنها نیستید. مهم نیست اگر گاهی از شما ناراحت و یا عصبانی می‌شوند. تنها کسی که فعلا مهم است و بیشترین نیاز را به کمک، محبت و توجه دارد، خود شما هستید. سلامتی شما در اولویت است. کار‌هایی که دوست دارید و خوشحال‌تان می‌کند را در زندگی خود انجام دهید و از پرستاری افراطی دیگران دست بردارید. بعد‌ها که حال‌تان بهتر شد می‌توانید به حالت تعادل بازگردید.

5- الگوی غذایی خود را تغییر دهید. غذا‌هایی بخورید که مواد مورد نیاز بدن شما را تامین کنند. غذا‌هایی میل کنید که شادی‌آور باشند. غذا‌های سالم میل کنید. لطفا در این زمینه هم از یک متخصص کمک بگیرید و نگویید که خودم بلد هستم. به صراحت بگوییم که شما اگر بلد بودید افسرده نمی‌شدید!

6- از فضا‌ها و افراد سمی دوری کنید. درون شما در حال حاضر پر از سم است. بنابراین، نیاز به سم بیشتر ندارید! پس از فضا‌ها و افرادی که انرژی منفی می‌دهند دوری کنید. زمانی که سم موجود در شما دفع شد و قوی‌تر شدید آن وقت یاد می‌گیرید که چطور با افراد و موقعیت‌های سمی برخورد کنید. فعلا از خود مراقبت کنید و دور از این افراد باشید.

7- بینش‌های غلط خود را اصلاح کنید. باور‌های مهر طلبانه، تعصب‌های بیهوده، دیدگاه برنده-بازنده، پنهان کاری احساسات، باور قربانی بودن، باور نا لایق بودن، کافی نبودن، دوست داشتنی نبودن، متعلق نبودن، بر آوردن توقعات دیگران و ده‌ها بینش غلط دیگر را شناسایی کرده و یک به یک آنها را تغییر دهید. باز هم فراموش نکنید که مسیر بهبودی از افسردگی باید با حمایت یک فرد کاردان صورت بگیرد.