شبهجزیره اسرارآمیز(بخش سیزدهم)
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
اثر کلی فضای سرکوب این است که سکوت در کرهشمالی غیرممکن است و حمایت آشکار از رژیم را نشان نمیدهد؛ همچنین خلق یک عرصه خصوصی هم آشکارا ممکن نیست: در تمام زندگی باید در چارچوب اجماعِ سوسیالیستی جوچه زندگی کرد. سیستم مجازات با سیاست «yongoje» یا پاکسازی خانوادگی تقویت میشود که به موجب آن جرم هر فرد منجر به مجازات کل خانواده و دوستان و همکاران نزدیک فرد مهاجم و خاطی میشود. این مساله جَو «خود سانسوری» را افزایش میدهد. شهادت پناهندگان نشان میدهد که درجه خودسانسوری فراتر از سایر کشورها مانند چین میرود؛ کشوری که مردمانش هنوز دو گونه یا دو حالت ابراز بیان دارند: یکی برای صحبت با خانواده و دوستان و دیگری برای صحبت با هر کس دیگری؛ یعنی به اصطلاح بحث سیاسی استاندارد یا آنچه چینیها آن را «biaozhun shuyu» مینامند. چین شناسی به نام «پِری لینک» وضعیت در چین را اینگونه توصیف میکند:«یک سیستم کنترلِ اساسا روانی که در وهله اول متکی است به خودسانسوری» که به موجب آن مقامها میتوانند دست به دستگیری و مجازات بزنند اما ارعاب و کنترل تا حد زیادی متکی است بر ترس از وقوع چنین اتفاقی. درحالیکه به نظر میرسد این سیستم در چین در حال از هم گسستن باشد اما در کرهشمالی سفت و سخت اجرا میشود و اطلاعرسانی به خانواده و دوستان هم تشویق میشود.
این رویکرد همچنین گسترده بوده و اغلب به چند نسل قبل در یک خانواده باز میگردد تا «صفات غیرقابل اعتماد» را بیابند و هر کس هم به یکی از این سه گروه تقسیم میشود: طبقه هستهای یا مرکزی، طبقه مردد و طبقه متخاصم. در داخل هر طبقه، زیرشاخه یا طبقات فرعی دیگری هم وجود دارد. گذار یا عبور از این تعریف طبقاتی دشوار است درحالیکه سهمیه، آموزش و تحصیل، کار، مراقبتهای بهداشتی، مسکن و دسترسی به محصولات همگی تا حد کم یا زیادی به طبقه تعیین شده شما بستگی دارد.جامعه همواره از سوی «وزارت امنیت خلق» (MPS) و «وزارت امنیت کشور» (SSD) که هر دو از محافظان و مدافعان موثر رژیم هستند نظارت و رصد میشود و در سطح محلی هم با ممنوعیت یا کمیتههای خیابانی رصد میشود. نتیجه این میشود که مردم سر خود را پایین انداخته و تا جایی که امکان دارد فقط به خود و خانواده خود میاندیشند. این الگوی زندگی اکثر مردم، با وجود گزارشهای دورهای از حمله به کادرها، طرح کودتاهای نظامی و سنگسار اتومبیلهای نخبگان در پیونگ یانگ، است؛ دیگران هم به سادگی تصمیم به ترک کشور و رفتن به سوی چین میگیرند. هماکنون هیچ دولتی در جهان به اندازه پیونگ یانگ منزویتر و مشکوکتر و مخالف با تعاملات و تماسهای بینالمللی نیست. کنترل بر کل نظام اجتماعی همانا ریشه در مفهوم ملی- سیاسی جوچه دارد. برای درک کامل منطق نظری اقتصاد کرهشمالی، تاکید آن بر سنتهای نظامی و ارتباط آن با جهان گستردهتر، بسیار مهم است که بنیانهای نظری جوچه، کاربرد آن و تاثیرش بر توسعه این کشور را درک کنیم.
نظریه دولت جوچه: سیاست خودکفایی
فلسفه هدایتگرِ کرهشمالی، «نظریه جوچه» (خودکفایی) است که به مثابه خدمتِ درخشان، انقلابی و بدیعِ کیم ایل- سونگ به تفکر ملی و بینالمللی از آن نام برده میشود. «جوچه» بر هر جنبه از زندگی در کرهشمالی نفوذ دارد و رسما مذهب مختار در کشور است که اسطوره ملیِ کشور را تشکیل داده و با جانشینی سلسله وار از پدر (کیم ایل- سونگ) به پسر (کیم جونگ- ایل) و نوه (کیم جونگ- اون) تقویت میشود. درک اصول اساسی و نظریههای جوچه و نیز سوابق نظری آن لازم است تا بتوان کرهشمالی امروز، جهان بینی و سیستم اقتصادیاش را شناخت. اگرچه «جوچه» در اصل بهعنوان پیشرفت مارکسیسم تلقی میشود، اما در حال حاضر از مارکسیسم - لنینیسم بهعنوان یک فلسفه سیاسی کمتر نام برده میشود. در عوض، تمام تلاشهای ایدئولوژیک بر ترویج جوچه متمرکز شده که به شکل منحصربهفردی تفکری کرهای پنداشته شده که سازگار با تمام کشورهای در حال توسعه است. در نتیجه، جوچه گرایشی جهانشمول یافته که بازتابِ عناصر مفهوم پیشامدرن چینی از «کل بزرگ سیستماتیک » است. «جوچه» کیم ایل- سونگ، کیم جونگ- ایل، جنگجویانِ چریکِ مبارزات آزادیبخش، ارتش و حزب کارگران کره را در بالاترین جایگاه در جامعه مینشاند. جوچه بهعنوان مسیری تلقی میشود که به واسطه آن کشور به «چاجوi » (استقلال) میرسد؛ آن هم در فرآیندی که برابر است با مفهوم مارکسیسم- لنینیسم از سوسیالیسم بهعنوان مرحله گذار به سوی کمونیسم. این فرآیند به سوی استقلال شامل توسعه یک اقتصاد مستقل از طریق «چاریپii » یا «خود پایداری» و ملتی میشود که قادر به دفاع از خود از طریق «چاویiii » (بهصورت تحت اللفظی «دفاع از خود») است. «چاجو» همچنین حکم میکند که هر ملتی در ارتباط با سایر ملتها از حقوقی برابر برخوردار است و این آشکارا بر سبک مذاکرات بینالمللی کرهشمالی تاثیر گذاشته است، درحالیکه ضرورت «چاوی» منجر به اتخاذ سیاست «ابتدا ارتش» شده که اولویت را به ارتش (در برابر پرولتاریا) داده است. به عبارت ساده، سیاست «ابتدا ارتش» ضامن استقلال سیاسی است که به نوبه خود ضامن شرایط برای اعتماد به نفسِ اقتصادی است.
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
اثر کلی فضای سرکوب این است که سکوت در کرهشمالی غیرممکن است و حمایت آشکار از رژیم را نشان نمیدهد؛ همچنین خلق یک عرصه خصوصی هم آشکارا ممکن نیست: در تمام زندگی باید در چارچوب اجماعِ سوسیالیستی جوچه زندگی کرد. سیستم مجازات با سیاست «yongoje» یا پاکسازی خانوادگی تقویت میشود که به موجب آن جرم هر فرد منجر به مجازات کل خانواده و دوستان و همکاران نزدیک فرد مهاجم و خاطی میشود. این مساله جَو «خود سانسوری» را افزایش میدهد. شهادت پناهندگان نشان میدهد که درجه خودسانسوری فراتر از سایر کشورها مانند چین میرود؛ کشوری که مردمانش هنوز دو گونه یا دو حالت ابراز بیان دارند: یکی برای صحبت با خانواده و دوستان و دیگری برای صحبت با هر کس دیگری؛ یعنی به اصطلاح بحث سیاسی استاندارد یا آنچه چینیها آن را «biaozhun shuyu» مینامند. چین شناسی به نام «پِری لینک» وضعیت در چین را اینگونه توصیف میکند:«یک سیستم کنترلِ اساسا روانی که در وهله اول متکی است به خودسانسوری» که به موجب آن مقامها میتوانند دست به دستگیری و مجازات بزنند اما ارعاب و کنترل تا حد زیادی متکی است بر ترس از وقوع چنین اتفاقی. درحالیکه به نظر میرسد این سیستم در چین در حال از هم گسستن باشد اما در کرهشمالی سفت و سخت اجرا میشود و اطلاعرسانی به خانواده و دوستان هم تشویق میشود.
این رویکرد همچنین گسترده بوده و اغلب به چند نسل قبل در یک خانواده باز میگردد تا «صفات غیرقابل اعتماد» را بیابند و هر کس هم به یکی از این سه گروه تقسیم میشود: طبقه هستهای یا مرکزی، طبقه مردد و طبقه متخاصم. در داخل هر طبقه، زیرشاخه یا طبقات فرعی دیگری هم وجود دارد. گذار یا عبور از این تعریف طبقاتی دشوار است درحالیکه سهمیه، آموزش و تحصیل، کار، مراقبتهای بهداشتی، مسکن و دسترسی به محصولات همگی تا حد کم یا زیادی به طبقه تعیین شده شما بستگی دارد.جامعه همواره از سوی «وزارت امنیت خلق» (MPS) و «وزارت امنیت کشور» (SSD) که هر دو از محافظان و مدافعان موثر رژیم هستند نظارت و رصد میشود و در سطح محلی هم با ممنوعیت یا کمیتههای خیابانی رصد میشود. نتیجه این میشود که مردم سر خود را پایین انداخته و تا جایی که امکان دارد فقط به خود و خانواده خود میاندیشند. این الگوی زندگی اکثر مردم، با وجود گزارشهای دورهای از حمله به کادرها، طرح کودتاهای نظامی و سنگسار اتومبیلهای نخبگان در پیونگ یانگ، است؛ دیگران هم به سادگی تصمیم به ترک کشور و رفتن به سوی چین میگیرند. هماکنون هیچ دولتی در جهان به اندازه پیونگ یانگ منزویتر و مشکوکتر و مخالف با تعاملات و تماسهای بینالمللی نیست. کنترل بر کل نظام اجتماعی همانا ریشه در مفهوم ملی- سیاسی جوچه دارد. برای درک کامل منطق نظری اقتصاد کرهشمالی، تاکید آن بر سنتهای نظامی و ارتباط آن با جهان گستردهتر، بسیار مهم است که بنیانهای نظری جوچه، کاربرد آن و تاثیرش بر توسعه این کشور را درک کنیم.
نظریه دولت جوچه: سیاست خودکفایی
فلسفه هدایتگرِ کرهشمالی، «نظریه جوچه» (خودکفایی) است که به مثابه خدمتِ درخشان، انقلابی و بدیعِ کیم ایل- سونگ به تفکر ملی و بینالمللی از آن نام برده میشود. «جوچه» بر هر جنبه از زندگی در کرهشمالی نفوذ دارد و رسما مذهب مختار در کشور است که اسطوره ملیِ کشور را تشکیل داده و با جانشینی سلسله وار از پدر (کیم ایل- سونگ) به پسر (کیم جونگ- ایل) و نوه (کیم جونگ- اون) تقویت میشود. درک اصول اساسی و نظریههای جوچه و نیز سوابق نظری آن لازم است تا بتوان کرهشمالی امروز، جهان بینی و سیستم اقتصادیاش را شناخت. اگرچه «جوچه» در اصل بهعنوان پیشرفت مارکسیسم تلقی میشود، اما در حال حاضر از مارکسیسم - لنینیسم بهعنوان یک فلسفه سیاسی کمتر نام برده میشود. در عوض، تمام تلاشهای ایدئولوژیک بر ترویج جوچه متمرکز شده که به شکل منحصربهفردی تفکری کرهای پنداشته شده که سازگار با تمام کشورهای در حال توسعه است. در نتیجه، جوچه گرایشی جهانشمول یافته که بازتابِ عناصر مفهوم پیشامدرن چینی از «کل بزرگ سیستماتیک » است. «جوچه» کیم ایل- سونگ، کیم جونگ- ایل، جنگجویانِ چریکِ مبارزات آزادیبخش، ارتش و حزب کارگران کره را در بالاترین جایگاه در جامعه مینشاند. جوچه بهعنوان مسیری تلقی میشود که به واسطه آن کشور به «چاجوi » (استقلال) میرسد؛ آن هم در فرآیندی که برابر است با مفهوم مارکسیسم- لنینیسم از سوسیالیسم بهعنوان مرحله گذار به سوی کمونیسم. این فرآیند به سوی استقلال شامل توسعه یک اقتصاد مستقل از طریق «چاریپii » یا «خود پایداری» و ملتی میشود که قادر به دفاع از خود از طریق «چاویiii » (بهصورت تحت اللفظی «دفاع از خود») است. «چاجو» همچنین حکم میکند که هر ملتی در ارتباط با سایر ملتها از حقوقی برابر برخوردار است و این آشکارا بر سبک مذاکرات بینالمللی کرهشمالی تاثیر گذاشته است، درحالیکه ضرورت «چاوی» منجر به اتخاذ سیاست «ابتدا ارتش» شده که اولویت را به ارتش (در برابر پرولتاریا) داده است. به عبارت ساده، سیاست «ابتدا ارتش» ضامن استقلال سیاسی است که به نوبه خود ضامن شرایط برای اعتماد به نفسِ اقتصادی است.
ارسال نظر