سپهر استیری چندی است که صنعت نشر کشور، با مشکلات اقتصادی زیادی دست به گریبان است. به گونه‌ای که اکثر ناشران برای بقای خود به انتشار کتب تجاری و بازاری روی آورده‌اند.
اما در این بین، هستند ناشرانی که نه تنها روی خوشی به کتب بازاری نشان نداده‌اند بلکه توانسته‌اند در ردیف ناشران موفق کشور جای بگیرند، نشر «کارنامه» نیز از این دست است. این انتشارات با مدیریت محمد زهرایی، توانست علاوه بر پای فشاری بر رسالت فرهنگی خویش، در این وضعیت اقتصادی نابسامان نیز موفق و فعال باشد. زهرایی آنچنان به فرهنگ این مرز و بوم اهتمام می‌ورزید که همواره به نقل از او شنیده‌ایم «من کلی کار دارم و وقت مردن ندارم!» اما ...
محمد زهرایی در سال ۱۳۲۸ درمشهد متولد شد و از همان کودکی ناگزیر به کار کردن بود. سال ۱۳۴۷ یا ۱۳۴۸ یک کتاب‌فروشی بزرگ و مطابق با معیارهای روز در مشهد تاسیس کرد، کتاب‌فروشی‌ای که پاتوق فرهنگیان و روشنفکران زمان خودش بود. در سال۵۰ بود که طعم زندان‌های شاه را چشید و پس از آن به تهران مهاجرت کرد و درانتشارات «پیام» و «گوتنبرگ»مشغول به کار شد. درهمان دهه فعالیت مستقل خود را با انتشارات «نیل»و به عنوان یکی از شرکای سه‌گانه آن آغاز کرد و به شهرت دست یافت. او درصدد ایجاد یک ساختار سازمانی برای ویرایش بود. حسین واحدی، نمونه‌خوان وقت انتشارات «نیل» و مدیر کنونی انتشارات «نوند» دقت محمد زهرایی را تحسین می‌کند و می‌گوید«بارها در نمونه‌خوانی بسیار دقت می‌کردم ولی محمد با تیزبینی خود، غلط‌های مانده را یک به یک بازگو می‌کرد.» محمد زهرایی با انتشارات نیل آثار بزرگی چون«هوای تازه»احمد شاملو و ده رمان بزرگ، شامل «جان کریستوف»، «جان شیفته»، «دن آرام» و... را منتشر کرد. او پس از انقلاب، انتشارات «چشم چراغ» را تاسیس و سپس واگذار کرد.در سال‌های پایانی دهه ۶۰ نشر «کارنامه» را بنیان نهاد و آثار ماندگاری چون «مستطاب آشپزی» نجف دریا بندری و «حافظ به سعی سایه» هوشنگ ابتهاج را از خود به یادگار گذاشت. محمد زهرایی چونان دقتی را ضمیمه کار خود می‌کرد که برای مثال انتشار کتاب«حافظ به سعی سایه» ۷ سال زمان برد.همچنین با نوآوری زهرایی این کتاب،برای اولین بار در ایران، در چند قطع و قیمت منتشر شد. تجربه کاری او شگفت‌انگیز است، برای مثال در مقطعی که ناشران با مشکل کاغذ مواجه بودند،گروهی از تولید خود کاستند و گروهی بهای کتاب‌هایشان را افزایش دادند، اما محمد زهرایی به مدد خلاقیت خویش و با استفاده از نوعی کاغذ نامرغوب و نامعمول برای کتاب (کرافت)، کتاب‌های زیبایی منتشرکرد.او در دهه ۶۰ به انتشار آلبوم‌های موسیقی نیز روی آورد که آلبوم «بیداد» با صدای محمد رضا شجریان و آهنگسازی پرویز مشکاتیان، یکی از مهمترین آثار اواست.محمد زهرایی در سال‌های اخیر علاوه بر مدیریت نشر کارنامه، مدیریت شهر کتاب نیاوران را نیز برعهده داشت. سرانجام او در ۲۷ مرداد ۹۲ و در سن ۶۴ سالگی، در دفتر کار خود، درگذشت.اما آنچه که بیش از پیش است، موفقیت زهرایی و انتشارات کارنامه است، بی آنکه به وادی نشر کتب تجاری و بازاری بیافتند. از همین روی سه نکته را که در موفقیت این ناشر فرهنگی موثر می‌دانم ذکر می‌کنم.
۱- همواره یکی از مشکلات موجود در بعضی مباحث اقتصادی، پیش‌فرض "شفافیت بازار"است. بدین معنا که اطلاعات موجود در بازار باید به گونه‌ای صحیح و کامل در اختیار تمامی بازیگران بازار قرار گیرد،اما در دنیای واقع این امرمیسر نیست. برای مثال مولف و یا مترجمی را در نظر بگیرید که بدون هیچ اطلاعی وارد بازار شده است و نمی‌داند که کتاب خود را برای انتشار به کدام ناشر بسپارد؛ یا خریداری را تصورکنیدکه وارد نمایشگاه کتاب شده و با چندین ناشر مواجه است اما نمی‌داند خرید از کدام ناشر، او را در آینده پشیمان نمی‌کند.هر یک ازاین افراد برای یافتن ناشر مناسب، نیازمند صرف زمان و هزینه هستند؛ از دیگر سو ناشران در چنین بازاری باید در انتظار آزمون و خطای متقاضیان باشند تا پس از امتحان تمامی ناشران و عیان شدن عیارشان، به قضاوت و انتخاب آنها مبادرت ورزند. اما زهرایی چنین انفعالی را برای خود و نشر «کارنامه» نمی‌پسندید، لذا با گزیده کاری و انتشار کتب به نحو احسن، نشر کارنامه را میان ناشران کشور چنان شهره ساخت که مولفان، مترجمان و خریداران، با آرامش خاطر از عملکرد نشر کارنامه به مبادله با این بنگاه اقتصادی می‌پردازند. در نتیجه ما نیز می‌توانیم در شرایط عدم شفافیت بازار، با اشتهار به ویژگی‌های مثبت، حس اعتماد نسبت به عملکرد بنگاه اقتصادی خود را در جامعه گسترش دهیم و بسیاری را به معامله با خود ترغیب کنیم.
۲- از آنجا که زهرایی در مراحل مختلف نشر یک کتاب،حضور داشت، آشنایی خوبی با بازار کتاب و متقاضیان هر یک از کتب منتشر شده داشت. او با استفاده از آگاهی و تجربه خویش، برای بهره‌مندی هرچه بیشتر و بهتر متقاضیان یک کتاب تلاش می‌کرد. به عنوان مثال محمد زهرایی با آگاهی از مقدار تقاضای موجود برای قیمت‌های مختلف (کشش‌های قیمتی تقاضا)، برای نخستین بار به انتشار یک کتاب در سه قطع و سه قیمت اقدام کرد و از این راه امکان بهره‌مندی تعداد بیشتری از متقاضیان هر کتاب را فراهم نمود. نکته جالب توجه اینجاست که انتشار کتاب مذکور در سه قطع و سه قیمت،نه تنها متقاضیان را به تفاوت‌های قیمتی کتاب‌ها واقف می‌کرد،بلکه احساس برد-برد میان نشر «کارنامه» و متقاضیانش را گسترش می‌داد. در جایی دیگر نشر «کارنامه» ارج‌گذاری نسبت به مخاطبانش را در انتشار کتاب «مستطاب آشپزی» نشان می‌دهد. زهرایی معتقد بود کتابی که بانوان در آشپزخانه استفاده می‌کنند، باید جلد سختی داشته باشد و یا به بیان خودشان ضد ضربه باشد.از دیگر ویژگی‌های زهرایی عدم تعیین زمان مشخص برای اتمام کارهای انتشارات بود،حتی اوبرای اتمام کار مترجمان و مولفان زمان مشخصی تعیین نمی‌کرد. این مسئله به وضوح بیانگر این امر است که نشر «کارنامه»علاوه بر انتشار کتاب، به محتوا و عملکرد خود نیز توجه ویژه داشت و به نوعی برای خواننده کتاب ارزش قائل بود.راهکارهای اوبرای مقابله با عدم شفافیت بازار و بهره‌مندی هرچه بیشتر و بهتر متقاضیان،تنها قسمتی از نوآوری‌ها و چگونگی فعالیت زهرایی است. این روزها نیز اخباری از راه ‌اندازی جایزه‌ای به نام محمد زهرایی به گوش می‌رسد.یادش گرامی