مدیر عامل فولاد مبارکه اصفهان به مناسبت روز ملی صادرات تشریح کرد
کنترل هزینهها و تولید محصولات کیفی، تنها راه حضور در بازارهای جهانی
به مناسبت روزملی صادرات هر سال صادر کنندگان کشور طی مراسمی با حضور مقامات کشوری و فعالان اقتصادی از تمامی بخشها گرد هم میآیند و از دستاوردهای صادراتی آنها قدردانی میشود.
درحال حاضر پس از مواد پتروشیمی بیشترین سهم در صادرات غیر نفتی کشور به صنعت فولاد اختصاص دارد. ازاین رو با بهرام سبحانی مدیر عامل فولاد مبارکه اصفهان که نیمی ازفولاد کشور را تولید میکند در خصوص میزان صادرات و برنامههای صادراتی شرکت و همچنین چشم اندازها،فرصتها و چالشهای صنعت فولاد کشور به گفت وگو نشستیم که در پی میخوانید.
درحال حاضر پس از مواد پتروشیمی بیشترین سهم در صادرات غیر نفتی کشور به صنعت فولاد اختصاص دارد. ازاین رو با بهرام سبحانی مدیر عامل فولاد مبارکه اصفهان که نیمی ازفولاد کشور را تولید میکند در خصوص میزان صادرات و برنامههای صادراتی شرکت و همچنین چشم اندازها،فرصتها و چالشهای صنعت فولاد کشور به گفت وگو نشستیم که در پی میخوانید.
به مناسبت روزملی صادرات هر سال صادر کنندگان کشور طی مراسمی با حضور مقامات کشوری و فعالان اقتصادی از تمامی بخشها گرد هم میآیند و از دستاوردهای صادراتی آنها قدردانی میشود.
درحال حاضر پس از مواد پتروشیمی بیشترین سهم در صادرات غیر نفتی کشور به صنعت فولاد اختصاص دارد. ازاین رو با بهرام سبحانی مدیر عامل فولاد مبارکه اصفهان که نیمی ازفولاد کشور را تولید میکند در خصوص میزان صادرات و برنامههای صادراتی شرکت و همچنین چشم اندازها،فرصتها و چالشهای صنعت فولاد کشور به گفت وگو نشستیم که در پی میخوانید.
سبحانی معتقد است: با وجود صادرات همچنان بر سر راه صنعت فولاد مشکلات متعددی قرار دارد،مشکلاتی که به خصوص در سال جاری به اوج خود رسیده و موجب شده که از این سال به عنوان سال سخت صنعت فولاد یاد شود.
فولاد در جهان امروز دورانی بحرانی را سپری میکند و به نظر میرسد این بحران تا اواسط سال آینده با همین شدت ادامه یابد. با این حال فولاد مبارکه توانسته است با همت و تلاش کارکنان خود و تولید محصولات کیفی و صادرات آن به بازارهای جهانی همچنان خود را در شرایط رقابتی حفظ کند. پنجمین شرکت برتر بورس امسال برای تولید ۷.۵ میلیون تن فولاد برنامه ریزی کرده که از این رقم قرار است حدود ۲۰ درصد به کشورهای منطقه، آسیایی و اروپایی صادر شود.
با توجه به جایگاه فولاد مبارکه در صنعت فولاد کشور، چشم انداز این شرکت برای سال 1404 چیست؟ لطفا درخصوص بازارهای هدف و برنامه ریزیهای خود برای تحقق این اهداف صحبت بفرمایید.
با توجه به اینکه محصولات ما بر اساس سفارش مشتریان تولیدمی شود، برای هر بخش متناسب با نیاز و استانداردهای خاص آن بخش تولید میکنیم.به عنوان مثال، برای مشتریانی که قصد تولید لوازم خانگی دارند یک نوع محصول لازم است و برای سازنده خودرو نوعی دیگر.بر همین اساس اغلب تولیدات ما بر اساس سفارش انجام میشود.در بخش صادرات هم بازار خوبی در اختیار داریم و تقریبا میتوان گفت هر محصولی را که بخواهیم به هر نقطه از جهان که مایل باشیم صادر میکنیم و ازاین باب مشکل خاصی نداریم، چراکه تقریبا نفوذ خوبی در بازارهای خارجی داریم و به واسطه نمایندگیهایی که در کشورهای مختلف اروپایی مانند ایتالیا و آلمان داریم، تجار معروفی در سراسر جهان در حال همکاری با ما هستند که دامنه این همکاریها از شرق تا غرب گسترش یافته و در منطقه هم در کشورهای مختلفی مانند عراق و افغانستان و ... دنبال میشود.
عمده ترین بازارهای شما کدام کشورها هستند؟ میزان صادرات مبارکه به چه میزان است؟
بیش از ۵۰ درصد صادرات ما به مقصد کشورهای اروپایی است. مابقی هم به خاورمیانه و جنوب شرق آسیا صادر میشود.
در سال 92 شرکت ما حدود یک میلیون و 18 هزار تن یعنی مبلغی معادل 500 میلیون دلار صادرات داشت که این رقم در سال 93 به یک و نیم میلیون تن یعنی حدود 750 میلیون دلار رسید.در شش ماهه اول سال 94 هم با این که سال بسیار بدی برای صنعت فولاد به شمار میرود، تاکنون حدود 750 هزار تن صادرات داشتهایم .
صادرات محصولات فولاد مبارکه به بازارهای هدف به چه میزان است؟
در پی هدفگذاری جسورانه صادرات ۵/ ۱ میلیون تن محصول، هم در سال ۹۳ و هم در سال ۹۴ همین مقدار را مد نظر قراردادهایم که تا پایان شهریورماه سال جاری حدود ۷۴۷ هزار تن یعنی تقریباً ۵۰ درصد برنامه محقق شده است که در شرایط موجود با توجه به مشکلات خاصی که در بازار داخل و صادرات وجود دارد، میتوان گفت صادرکردن این میزان محصول عملکرد خوبی است.
هم اکنون 63درصد از این میزان به بازارهای اروپایی، 29 درصد خاورمیانه و 8 درصد به خاور دور صادر شده است و طبق آمار موجود، صادرات فولاد مبارکه به بازارهای اروپایی 10 درصد رشد نشان میدهد.
دلیل رشد صادرات محصول به بازارهای اروپایی ، کیفیت بسیار خوب محصولات فولاد مبارکه است و در اتحادیه اروپا به دلیل همین کیفیت مطلوب محصول از جایگاه خوبی برخورداریم.
لطفا درخصوص دغدغهها و موانع پیش روی صادرات فولاد توضیح بفرمایید.
اگر دشواریهای موجود بر سر راه صادرات را در نظر بگیریم میتوان به طور کلی آنها را به دو گروه سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم کرد.بخش نرم افزاری بیشتر به بحث قوانین و مقررات و نقش و عملکرد دولت مربوط میشود که در این زمینه مشکل خاصی وجود ندارد. البته در دولت قبلی محدودیتهایی در این زمینه اعمال شده بود، گاه به طور کلی صادرات متوقف میشد و گاه کمی پیچ آن را باز میکردند و به شرکتها اجازه می دادند اندک صادراتی داشته باشند. اما در این دولت موانع برداشته شده و اعلام شده صادرات از هر نوع و به هر مقدار آزاد است.به عبارت دیگر، امروز هیچ محدودیتی در خصوص صادرات نداریم. اما بحثی که وجود دارد، این است که همان طور که وقتی مصرف داخل افزایش پیدا میکند دولت برای مدیریت بازار داخل صادرات را محدود میکند، انتظار میرود درحالت معکوس نیز مشوقهایی در نظر گرفته شود و در شرایطی مثل الان که بازار داخلی کساد است و تولیدکننده جنس مازاد در انبارهای خود دارد، دولت می تواند مانند کشورهای مختلف مشوقهایی را برای این بخش در نظر بگیرد.
آیا با تاثیر مثبت مشوقهای صادراتی موافقید؟
قطعا همین طور است.زمانی که سالانه ۱۵ تا ۲۰ درصد تورم داریم و سیاست دولت ثبات نرخ ارز است، اگر تولید کنندهای هر سال ۱۵ درصد بیش از سال قبل خود درآمد نداشته باشد زیان ده محسوب میشود. بر همین اساس لازم است اگر سیاست دولت حفظ نرخ ارز است حتما برای واحدهای صنعتی مشوقهایی در نظر گرفته شود.البته باید به این نکته نیز توجه داشت که این مشوقها صرفا به معنای تزریق نقدینگی نیست بلکه میتوان به شیوههای مختلف از جمله معافیتهای مالیاتی یا ارائه تسهیلات بانکی آنها را عملیاتی کرد.به عنوان مثال، دولت چین به عنوان مشوق صادراتی ۵۰ درصد هزینههای حمل و نقل دریایی را از صادرکننده دریافت نمیکند.
برنامه فولاد مبارکه برای دستیابی به بازارعراق به عنوان یکی ازبازارهای مهم منطقه چیست؟
طبیعی است که در بحث صادرات در وهله اول تمرکز ما بر روی کشورهای همسایه است.از میان این کشورها، عراق یکی از بازارهای مهمی است که حتی در آن چند پایگاه طراحی کردهایم که از طریق آنها تجار سرشناس عراق محصولات ما را توزیع میکنند.
به هرحال این کشور از طریق کشورهای دیگری مانند ترکیه هم واردات دارد. هرچند که با توجه به کیفیت محصولات فولاد مبارکه، رقابت خوبی برقرار است اما درنهایت تلاش داریم این کشور را به سمت سرمایهگذاری برای ایجاد واحدهای تولیدی هدایت کنیم؛ چرا که درحال حاضر واردات فولاد این کشور بیشتر به صنعت نفت عراق محدود میشود. اما اگر به عنوان مثال آنها حتی به طور مشارکتی یک کارخانه تولید لوله هم داشته باشند باتوجه به فعالیت پالایشگاههایی که در عراق وجود دارد، بازار خوبی برای محصولات ما خواهد بود.
نقش دولت در خصوص صادرات تا چه اندازه موثر است؟
به عنوان یک واحد صنعتی اعتقاد ما بر این است که دولت نباید به حیطه کاری ما ورود کند. بخش خصوصی خود میداند که سرمایه اش را در چه بخشهایی صرف کند اما به هرحال لازم است یک سیاستگذار هم وجود داشته باشد.به عبارت دیگر، نمیتوانیم بگوییم صادرکنندگان یک جزیره مستقل هستند و هیچ کاری با دولت ندارند اما اینکه گفته شود واحد صنعتی چه میزان تولید داشته باشد،چقدر صادرات و مسائلی از این دست، امر درستی نیست و دولت بیشتر باید به عنوان یک سیاستگذار و جریان هدایتگر فعالیت داشته باشد. علاوه بر این، همان طور که پیشتر اشاره شد نقش دولت در تامین زیرساختهای اولیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است.طی سالهای اخیر هرسال به بهانه کمبود گاز، زمستانها چند ماه سهمیه گاز واحدهای صنعتی را نصف میکنند یا زمانی که بحث برق میشود در اولین گام برای صنعت فولاد که مصرف برق بالا دارد محدودیت ایجاد میکنند. درحالی که لازم است شرایط مختلف تولید برای تولیدکننده وصادرکننده مهیا باشد.حتی طبق قانون گفته شده اگر تولیدکنندهای به دلیل قطع برق و گاز متضرر شود باید خسارت او پرداخت شود اما در عمل چنین اتفاقی نمیافتد.
در خصوص وضعیت صنعت فولاد در سال جاری توضیح بفرمایید.
طی این مدت قیمت جهانی فولاد کاهش پیدا کرده است. در بازارهای بینالمللی نیز رقابتی سخت و شدید وجود دارد و علاوه بر ما کشورهای چین،روسیه ،اکراین و ... هم مشغول فعالیت هستند .از سوی دیگر، اکنون کشوری مانند چین اقدام به دمپینگ کرده و از آنجا که ما قوانین ضد دمپینگ نداریم شرایط خاصی بر بازار ما حاکم شده است.اکنون بسیاری از کشورها برای واردات خود تعرفه تعیین کردهاند و همین موضوع کار را برای نفوذ به بازار این کشورها دشوار میکند .طی سالهای گذشته چین معمولا سالانه ۱۲ درصد رشد اقتصادی داشت اما سال گذشته یکباره این کشور با کاهش پنج درصدی مواجه شد.در چنین شرایطی چین با ۸۲۰ میلیون تن تولید فولاد با کاهش میزان مصرف داخلی مواجه میشود و طبیعی است میزان صادرات آن افزایش پیدا کند. این هم برای چین اهمیت چندانی ندارد که با چه قیمتی محصول خود را ارائه کند چراکه مشوقهای صادراتی متعددی در این کشور در نظر گرفته شده و اوضاع به گونهای پیش میرود که در هر شرایطی بتوانند بر بازار غالب شوند.
از سوی دیگر، قیمت سنگ آهن در بازارهای جهانی در یک سال گذشته حدود دو سوم کاهش پیدا کرده و از ۱۴۰ دلار به کمتر از ۴۰ دلار رسیده، در صورتی که در ایران این قیمتها نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه حدود ۲۰ درصد افزایش داشته است.قیمت حاملهای انرژی نیز در دنیا تابعی از قیمت نفت است و طی این مدت با کاهش چشمگیر قیمت نفت در این حوزه نیز کاهش قیمت جهانی را داشتهایم و به این ترتیب دو هزینه عمده صنعت فولاد در دنیا کاهش قابل توجه پیدا کرده و در ایران با افزایش قیمت مواجه بوده و همین مسئله رقابت ما در بازارهای جهانی را سخت تر از قبل ساخته است.
در کنار این موارد، بحث ارزش پول ملی کشورها نیز در این حوزه تاثیر گذار است.اکنون رقبای ما از جمله چین و روسیه به دلیل درگیریهای سیاسی با امریکا ارزش پولشان کاهش یافته و از نصف هم کمتر شده، این موضوع نیز شرایط مناسبی برای صادرات آنها فراهم میکند.در صورتی که در ایران ما در کنار تمام این مشکلات با تورم سالانه ۱۵ تا ۲۰ درصد مواجهیم و در مجموع تمام این مسائل رقابت ما را دشوارتر از قبل ساخته اما همچنان فولاد مبارکه توانسته است شرایط خاص خود را در بازارهای جهانی حفظ کند.
برنامههای شرکت را در زمینه تولید محصولات دارای ارزش تشریح بفرمایید.
در سند چشم انداز برای کشور اینگونه برنامه ریزی شده که در افق سال ۱۴۰۴ به تولید سالانه ۵۵ میلیون فولاد برسیم.این در حالی است که امروز تولید سالانه ما حدود ۲۰ میلیون تن است و با توجه به نقش ۵۰ درصدی ما در تولید فولاد کشور، هدف ما آن است که تا این مدت به تولید حدود ۲۰ میلیون تن برسیم. برای دستیابی به این هدف سه فاز نیز طراحی شده تا به این ترتیب در فاز اول طی دو سه سال آینده ظرفیت تولید خود را تا حدود ۱۲ میلیون تن افزایش دهیم.در فاز دوم مقرر شده است تولید فولاد مبارکه را به حدود ۱۶ میلیون تن برسانیم، و در نهایت در فاز سوم تا سال ۱۴۰۴ به تولید ۲۰ تا ۲۲ میلیون تنی دست پیدا کنیم. دراین میان محصولات دارای ارزش افزوده نیز برای ما از اولویت بالاتری برخوردارند و تلاش می کنیم تولیدات خود را به این سمت هدایت کنیم.
با توجه به اینکه هم اکنون صنعت فولاد از رکود جهانی برخوردار است، به نظر شما افزایش تولید در این شرایط توجیه منطقی دارد؟
رکود فعلی مقطعی است و تقریبا در هر دهه یک بار چنین رکودی در بازار رخ میدهد.در سالهای ۸۲ و۸۱ نیز دقیقا برای مدتی چنین وضعیتی حاکم شد و قیمت فولاد از حدود ۴۵۰ دلار به ۱۷۰ دلار رسید.بر همین اساس میتوان گفت این رکود به نوعی یک منحنی سینوسی دارد. اما نکته مهم این است که مصرف فولاد در دنیا با وجود تمام این افت و خیزها همیشه سیر صعودی دارد، کما اینکه این رقم از حدود یک میلیارد تن تولید ده سال پیش به حدود یک میلیارد و ۸۶۰ میلیون تن رسیده که رشدی ۶۰ درصدی را نشان میدهد.پیش بینیها هم حاکی از آن است که طی ۱۰ سال آینده این ظرفیت به دو میلیارد تن خواهد رسید.
در این میان نکته قابل توجه این است که دوره رکود، بهترین دوره برای ساخت محسوب میشود و با توجه به اینکه قیمتها در کف قرار دارد شرایط برای این منظور بسیار مهیاست.
باید در نظر داشت اکنون رکود در صنایع مختلف وجود دارد.به عنوان مثال، صنایعی مثل نفت و پتروشیمی را درنظر بگیرید.چرا قیمت نفت تا 40 دلار کاهش پیدا کرده است؟یا در صنایعی مثل خودرو و نساجی و ... آیا رکود نداریم؟به هر حال اگر نگاه بلند مدت داشته باشیم و با تجزیه و تحلیل درست بازار وارد عمل شویم میتوان از این رکود خارج شد.برای تولید فولاد دسترسی به منابع سنگ آهن و انرژی از موضوعات مهم است و با توجه به بهره مندی ایران از منابع غنی در این بخشها، میتوان گفت ایران از جمله کشورهایی است که برای تولید فولاد زمینه مناسبی دارد و اگر به گونهای برنامه ریزی کنیم که سرمایهگذاریهای ما در زمان پیک مصرف وارد فاز تولید شوند قطعا موفق خواهیم بود.ما اکنون معادن غنی سنگ آهن داریم و تنها در شرق کشور معدن سنگ آهن سنگان را با بیش از یک میلیارد تن ذخیره داریم که در کنار آن معادن یزد و کرمان هم هستند.
نکته دیگر اینکه اکنون تمام قدرتهای بزرگ دنیا کشورهایی هستند که تولید دارند.ما نمیتوانیم کشوری با جمعیت 75 میلیون نفر را بدون تولید اداره کنیم.تولید، اشتغال به دنبال دارد و اگر قرار باشد تولید نداشته باشیم و تنها درآمد نفت را میان مردم تقسیم کنیم، قطعا این امر مفسده های متعددی به همراه خواهد داشت. نمیتوان بدون تلاش و فعالیت جامعه، به شیوه کمیته امدادی به آن تزریق درآمد کرد.از سوی دیگر، اتکا به درآمدهای صرف نفتی نوعی خام فروشی است. علاوه بر این ،درآمدهای نفتی درآمد پایدار محسوب نشده و کلید بازار آن هم در دست ما نیست و به همین دلیل است که در دورهای قیمت نفت از 110 دلار به 40 دلار میرسد.
ارزیابی جنابعالی درخصوص حمایتهای دولت یازدهم از صنایع چیست؟شعارهای دولت مبنی بر حمایت از بخش خصوصی تا چه اندازه محقق شده است؟
بحث اول به اعتقاد مسئولین رده بالای نظام، به خصوصی سازی مربوط میشود. در این زمینه تمام مسئولان رده بالا این اعتقاد را داشته و در عمل از چنین رویکردی در موارد متعدد دفاع کرده اند. در گذشته نیز با خصوصی سازی صنایع بزرگی مانند فولاد و ذوب آهن به سمت خصوصی سازی گام برداشتهایم. اما به نظر میرسد روندی که طی شد، روند درستی نبود.شاید انتظار این بود که به طور مثال دولت، فولاد مبارکهای را که با بودجه خود و پول نفت راه اندازی کرده و امروز بزرگترین کارخانه خاورمیانه شده به گونهای واگذار کند که با پول آن کارخانه دیگری راه اندازی شده و پس از مدتی آن هم در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد تا به این ترتیب صنعت کشور توسعه پیدا کند. اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و پولی که از خصوصی سازی صنایع ایجاد شده بود به خود آن صنایع بازنگشت. درحالی که حق بود هر صنعتی خصوصی میشود پولش به همان صنعت تزریق شود.
آیا اجرای طرحهای هشت گانه توسعه صنایع فولادی از توجیه اقتصادی برخوردار است؟
در آن دوره شاید خود دولت هم واقف بود که اجرای این طرحها توجیه اقتصادی ندارد، اما تصمیم دولت بر این بود که با اجرای این طرحها مناطق کمتر توسعه یافته و محروم را از نظر اقتصادی رونق دهد.در این خصوص باید به این نکته هم توجه داشت که محصولی که در نهایت قرار است دراین واحدها تولید شود، با چه قیمت تمام شدهای تولید شده و آیا در شرایط دشوار رقابت بین الملل توان ادامه خواهد داشت؟این طرح ممکن است در شرایطی که زیرساختها آماده است رونق اقتصادی در منطقه ایجاد کند اما وقتی دولت زیرساختهای اساسی مانند راه آهن،جاده،آب،برق و ... را ایجاد نکرده قیمت تولید به مراتب بالاتر میرود و در نهایت کارخانهای که با این شیوه و با هدف تولیدی حدود ۸۰۰ هزار تن ساخته شده قادر به رقابت نخواهد بود. اگر به جای این ظرفیتهای پائین، ظرفیتهای بالاتری برای این کارخانهها درنظر گرفته میشد، ممکن بود تهیه زیرساختها برای آن توجیه اقتصادی بیشتری داشته باشد چراکه امروز اصلا کارخانه فولاد با ظرفیت تولید کمتر از دو میلیون تن توجیه اقتصادی ندارد.
عملکرد دولت یازدهم در زمینه توسعه زیرساخت را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم توسعه زیرساختها امر مهمی است که اگر قرار باشد دولت سرمایهگذاری کند باید دراین بخش باشد.دولت قرار نیست کارخانه یا حتی نیروگاه راه اندازی کند، اما اگر زیرساختهایی مانند آب و راه و جاده را تامین کند برای سرمایه گذارانی که قصد راه اندازی کارخانه دارند هزینهها به شکل قابل ملاحظهای کاهش پیدا میکند؛ چراکه تا وقتی زیرساختها آماده نباشد هزینههای مختلفی به بخش خصوصی تحمیل میشود.
نظر جنابعالی درخصوص شرایط فولاد کشور در پساتحریم چیست ؟
به این موضوع خوشبینم و بر این باورم که پتانسیلهای زیادی وجود دارد که پس از این دوره، به فکر ایجاد کارخانهها و صنایعی باشیم که طی این سالها به دلیل تحریمها محدویتهایی در خصوص تامین منابع مختلف از جمله منابع مالی آنها وجود داشته است.صنعت فولاد صنعت پرهزینهای است که نمیتوان با وامهای یک تا سه میلیاردی بانک آنها را ایجاد کرد.برای این صنعت حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری لازم است و این رقم از طریق وام بانکی قابل تامین نیست. حتی اگر امکان دریافت وامی با این رقم وجود داشته باشد با بهرههای بانکی ۲۷ درصدی دریافت آن اصلا مقرون به صرفه نیست. بر همین اساس مجبوریم با فاینانس و وامهای خارجی کار را پیش ببریم. به همین دلیل امیدواریم پس از برداشته شدن تحریمها فضای مناسبی در این زمینه ایجاد شود و پای سرمایه گذاران خارجی به کشور باز شود.
همین حالا حداقل هشت طرح استانی روی زمین مانده اما سالها قبل زمانی که برای ساخت فولاد خراسان اقدام میکردم، پنج طرح توسعهای تعریف شده بود که در آن دوره با بهره گیری از منابع مالی خارجی ظرف سه تا چهار سال به نتیجه رسیدند.
آیا اهداف چشم انداز 1404 در بخش فولاد تحقق خواهد یافت؟
طی ۴۵ سال تولید فولاد به ظرفیت تولید ۲۰ میلیون تن رسیدهایم، لذا اینکه بخواهیم طی ۱۰ سال این ظرفیت را به بیش از دو برابر افزایش دهیم، از یک نظر کار سختی است. اما اگر کشوری مثل چین را در نظر بگیریم فقط طی یک سال ۲۰۰ میلیون تن حجم تولید خود را افزایش داده است. پس قطعا افزایش ظرفیت ۳۵ میلیون تنی ظرف ۱۰ سال کار چندان دشواری نخواهد بود. برای چنین هدفی نمیتوان کارخانههای ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزارتنی ایجاد کرد اما اگر کنسرسیومهایی ایجاد کنیم که مثلا پنج کارخانه با ظرفیت تولید هفت میلیون تن راه اندازی شود میتوان به این ظرفیت دست پیدا کرد، مشروط بر آنکه زیرساختها و حمایتهای لازم نیز مهیا باشد.
عملکرد تولید فولاد مبارکه در نیمه اول سال جاری را تشریح بفرمایید.
در این مدت گندله سازی فولاد مبارکه با تولید ۳ میلیون و ۹۵۷ هزار تن، نسبت به برنامه ۳ درصد جلوتر و نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز ۲ درصد رشد داشته است.
در بخش آهن اسفنجی میزان تولید در واحدهای احیای مستقیم فولاد مبارکه و سبا جمعاً به3 میلیون و 788 هزار تن رسیده است که این میزان تولید نسبت به مدت مشابه سال قبل، 3درصد رشد نشان میدهد.
همچنین میزان تولید تختال در فولاد مبارکه و سبا ۳ میلیون و ۱۰۶ هزارتن است که با این میزان تولید، در نیمه اول سال جاری یک درصد از برنامه جلوتر هستیم.
تولید محصولات گرم در فولاد مبارکه و سبا در مدت مذکور به ۲ میلیون و ۹۱۹ هزار تن رسیده است. در تولید محصولات سرد به ۶۸۹ هزارتن رسیدهایم و در تولید محصولات پوشش دار به ۱۷۸ هزار تن تولید دست یافتهایم.
میزان تولید محصولات کیفی فولاد مبارکه در نیمه اول سال جاری 844 هزار تن بوده که با این میزان تولید 22 درصد از برنامه جلوتر و نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز 5 درصد رشد داشتیم. دربخش حمل محصول 2 میلیون و 729 هزار تن محصول حمل شده است. میزان تولید آهن اسفنجی فولاد هرمزگان درنیمه نخست سال جاری 625 هزار تن است که در شش ماه اول سال 94 طبق برنامه باید 2 میلیون و 165 هزار تن فروش داخلی داشته باشیم که به دلایل شرایط موجود بر بازار 85 درصد برنامه محقق شده است.
درحال حاضر پس از مواد پتروشیمی بیشترین سهم در صادرات غیر نفتی کشور به صنعت فولاد اختصاص دارد. ازاین رو با بهرام سبحانی مدیر عامل فولاد مبارکه اصفهان که نیمی ازفولاد کشور را تولید میکند در خصوص میزان صادرات و برنامههای صادراتی شرکت و همچنین چشم اندازها،فرصتها و چالشهای صنعت فولاد کشور به گفت وگو نشستیم که در پی میخوانید.
سبحانی معتقد است: با وجود صادرات همچنان بر سر راه صنعت فولاد مشکلات متعددی قرار دارد،مشکلاتی که به خصوص در سال جاری به اوج خود رسیده و موجب شده که از این سال به عنوان سال سخت صنعت فولاد یاد شود.
فولاد در جهان امروز دورانی بحرانی را سپری میکند و به نظر میرسد این بحران تا اواسط سال آینده با همین شدت ادامه یابد. با این حال فولاد مبارکه توانسته است با همت و تلاش کارکنان خود و تولید محصولات کیفی و صادرات آن به بازارهای جهانی همچنان خود را در شرایط رقابتی حفظ کند. پنجمین شرکت برتر بورس امسال برای تولید ۷.۵ میلیون تن فولاد برنامه ریزی کرده که از این رقم قرار است حدود ۲۰ درصد به کشورهای منطقه، آسیایی و اروپایی صادر شود.
با توجه به جایگاه فولاد مبارکه در صنعت فولاد کشور، چشم انداز این شرکت برای سال 1404 چیست؟ لطفا درخصوص بازارهای هدف و برنامه ریزیهای خود برای تحقق این اهداف صحبت بفرمایید.
با توجه به اینکه محصولات ما بر اساس سفارش مشتریان تولیدمی شود، برای هر بخش متناسب با نیاز و استانداردهای خاص آن بخش تولید میکنیم.به عنوان مثال، برای مشتریانی که قصد تولید لوازم خانگی دارند یک نوع محصول لازم است و برای سازنده خودرو نوعی دیگر.بر همین اساس اغلب تولیدات ما بر اساس سفارش انجام میشود.در بخش صادرات هم بازار خوبی در اختیار داریم و تقریبا میتوان گفت هر محصولی را که بخواهیم به هر نقطه از جهان که مایل باشیم صادر میکنیم و ازاین باب مشکل خاصی نداریم، چراکه تقریبا نفوذ خوبی در بازارهای خارجی داریم و به واسطه نمایندگیهایی که در کشورهای مختلف اروپایی مانند ایتالیا و آلمان داریم، تجار معروفی در سراسر جهان در حال همکاری با ما هستند که دامنه این همکاریها از شرق تا غرب گسترش یافته و در منطقه هم در کشورهای مختلفی مانند عراق و افغانستان و ... دنبال میشود.
عمده ترین بازارهای شما کدام کشورها هستند؟ میزان صادرات مبارکه به چه میزان است؟
بیش از ۵۰ درصد صادرات ما به مقصد کشورهای اروپایی است. مابقی هم به خاورمیانه و جنوب شرق آسیا صادر میشود.
در سال 92 شرکت ما حدود یک میلیون و 18 هزار تن یعنی مبلغی معادل 500 میلیون دلار صادرات داشت که این رقم در سال 93 به یک و نیم میلیون تن یعنی حدود 750 میلیون دلار رسید.در شش ماهه اول سال 94 هم با این که سال بسیار بدی برای صنعت فولاد به شمار میرود، تاکنون حدود 750 هزار تن صادرات داشتهایم .
صادرات محصولات فولاد مبارکه به بازارهای هدف به چه میزان است؟
در پی هدفگذاری جسورانه صادرات ۵/ ۱ میلیون تن محصول، هم در سال ۹۳ و هم در سال ۹۴ همین مقدار را مد نظر قراردادهایم که تا پایان شهریورماه سال جاری حدود ۷۴۷ هزار تن یعنی تقریباً ۵۰ درصد برنامه محقق شده است که در شرایط موجود با توجه به مشکلات خاصی که در بازار داخل و صادرات وجود دارد، میتوان گفت صادرکردن این میزان محصول عملکرد خوبی است.
هم اکنون 63درصد از این میزان به بازارهای اروپایی، 29 درصد خاورمیانه و 8 درصد به خاور دور صادر شده است و طبق آمار موجود، صادرات فولاد مبارکه به بازارهای اروپایی 10 درصد رشد نشان میدهد.
دلیل رشد صادرات محصول به بازارهای اروپایی ، کیفیت بسیار خوب محصولات فولاد مبارکه است و در اتحادیه اروپا به دلیل همین کیفیت مطلوب محصول از جایگاه خوبی برخورداریم.
لطفا درخصوص دغدغهها و موانع پیش روی صادرات فولاد توضیح بفرمایید.
اگر دشواریهای موجود بر سر راه صادرات را در نظر بگیریم میتوان به طور کلی آنها را به دو گروه سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم کرد.بخش نرم افزاری بیشتر به بحث قوانین و مقررات و نقش و عملکرد دولت مربوط میشود که در این زمینه مشکل خاصی وجود ندارد. البته در دولت قبلی محدودیتهایی در این زمینه اعمال شده بود، گاه به طور کلی صادرات متوقف میشد و گاه کمی پیچ آن را باز میکردند و به شرکتها اجازه می دادند اندک صادراتی داشته باشند. اما در این دولت موانع برداشته شده و اعلام شده صادرات از هر نوع و به هر مقدار آزاد است.به عبارت دیگر، امروز هیچ محدودیتی در خصوص صادرات نداریم. اما بحثی که وجود دارد، این است که همان طور که وقتی مصرف داخل افزایش پیدا میکند دولت برای مدیریت بازار داخل صادرات را محدود میکند، انتظار میرود درحالت معکوس نیز مشوقهایی در نظر گرفته شود و در شرایطی مثل الان که بازار داخلی کساد است و تولیدکننده جنس مازاد در انبارهای خود دارد، دولت می تواند مانند کشورهای مختلف مشوقهایی را برای این بخش در نظر بگیرد.
آیا با تاثیر مثبت مشوقهای صادراتی موافقید؟
قطعا همین طور است.زمانی که سالانه ۱۵ تا ۲۰ درصد تورم داریم و سیاست دولت ثبات نرخ ارز است، اگر تولید کنندهای هر سال ۱۵ درصد بیش از سال قبل خود درآمد نداشته باشد زیان ده محسوب میشود. بر همین اساس لازم است اگر سیاست دولت حفظ نرخ ارز است حتما برای واحدهای صنعتی مشوقهایی در نظر گرفته شود.البته باید به این نکته نیز توجه داشت که این مشوقها صرفا به معنای تزریق نقدینگی نیست بلکه میتوان به شیوههای مختلف از جمله معافیتهای مالیاتی یا ارائه تسهیلات بانکی آنها را عملیاتی کرد.به عنوان مثال، دولت چین به عنوان مشوق صادراتی ۵۰ درصد هزینههای حمل و نقل دریایی را از صادرکننده دریافت نمیکند.
برنامه فولاد مبارکه برای دستیابی به بازارعراق به عنوان یکی ازبازارهای مهم منطقه چیست؟
طبیعی است که در بحث صادرات در وهله اول تمرکز ما بر روی کشورهای همسایه است.از میان این کشورها، عراق یکی از بازارهای مهمی است که حتی در آن چند پایگاه طراحی کردهایم که از طریق آنها تجار سرشناس عراق محصولات ما را توزیع میکنند.
به هرحال این کشور از طریق کشورهای دیگری مانند ترکیه هم واردات دارد. هرچند که با توجه به کیفیت محصولات فولاد مبارکه، رقابت خوبی برقرار است اما درنهایت تلاش داریم این کشور را به سمت سرمایهگذاری برای ایجاد واحدهای تولیدی هدایت کنیم؛ چرا که درحال حاضر واردات فولاد این کشور بیشتر به صنعت نفت عراق محدود میشود. اما اگر به عنوان مثال آنها حتی به طور مشارکتی یک کارخانه تولید لوله هم داشته باشند باتوجه به فعالیت پالایشگاههایی که در عراق وجود دارد، بازار خوبی برای محصولات ما خواهد بود.
نقش دولت در خصوص صادرات تا چه اندازه موثر است؟
به عنوان یک واحد صنعتی اعتقاد ما بر این است که دولت نباید به حیطه کاری ما ورود کند. بخش خصوصی خود میداند که سرمایه اش را در چه بخشهایی صرف کند اما به هرحال لازم است یک سیاستگذار هم وجود داشته باشد.به عبارت دیگر، نمیتوانیم بگوییم صادرکنندگان یک جزیره مستقل هستند و هیچ کاری با دولت ندارند اما اینکه گفته شود واحد صنعتی چه میزان تولید داشته باشد،چقدر صادرات و مسائلی از این دست، امر درستی نیست و دولت بیشتر باید به عنوان یک سیاستگذار و جریان هدایتگر فعالیت داشته باشد. علاوه بر این، همان طور که پیشتر اشاره شد نقش دولت در تامین زیرساختهای اولیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است.طی سالهای اخیر هرسال به بهانه کمبود گاز، زمستانها چند ماه سهمیه گاز واحدهای صنعتی را نصف میکنند یا زمانی که بحث برق میشود در اولین گام برای صنعت فولاد که مصرف برق بالا دارد محدودیت ایجاد میکنند. درحالی که لازم است شرایط مختلف تولید برای تولیدکننده وصادرکننده مهیا باشد.حتی طبق قانون گفته شده اگر تولیدکنندهای به دلیل قطع برق و گاز متضرر شود باید خسارت او پرداخت شود اما در عمل چنین اتفاقی نمیافتد.
در خصوص وضعیت صنعت فولاد در سال جاری توضیح بفرمایید.
طی این مدت قیمت جهانی فولاد کاهش پیدا کرده است. در بازارهای بینالمللی نیز رقابتی سخت و شدید وجود دارد و علاوه بر ما کشورهای چین،روسیه ،اکراین و ... هم مشغول فعالیت هستند .از سوی دیگر، اکنون کشوری مانند چین اقدام به دمپینگ کرده و از آنجا که ما قوانین ضد دمپینگ نداریم شرایط خاصی بر بازار ما حاکم شده است.اکنون بسیاری از کشورها برای واردات خود تعرفه تعیین کردهاند و همین موضوع کار را برای نفوذ به بازار این کشورها دشوار میکند .طی سالهای گذشته چین معمولا سالانه ۱۲ درصد رشد اقتصادی داشت اما سال گذشته یکباره این کشور با کاهش پنج درصدی مواجه شد.در چنین شرایطی چین با ۸۲۰ میلیون تن تولید فولاد با کاهش میزان مصرف داخلی مواجه میشود و طبیعی است میزان صادرات آن افزایش پیدا کند. این هم برای چین اهمیت چندانی ندارد که با چه قیمتی محصول خود را ارائه کند چراکه مشوقهای صادراتی متعددی در این کشور در نظر گرفته شده و اوضاع به گونهای پیش میرود که در هر شرایطی بتوانند بر بازار غالب شوند.
از سوی دیگر، قیمت سنگ آهن در بازارهای جهانی در یک سال گذشته حدود دو سوم کاهش پیدا کرده و از ۱۴۰ دلار به کمتر از ۴۰ دلار رسیده، در صورتی که در ایران این قیمتها نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه حدود ۲۰ درصد افزایش داشته است.قیمت حاملهای انرژی نیز در دنیا تابعی از قیمت نفت است و طی این مدت با کاهش چشمگیر قیمت نفت در این حوزه نیز کاهش قیمت جهانی را داشتهایم و به این ترتیب دو هزینه عمده صنعت فولاد در دنیا کاهش قابل توجه پیدا کرده و در ایران با افزایش قیمت مواجه بوده و همین مسئله رقابت ما در بازارهای جهانی را سخت تر از قبل ساخته است.
در کنار این موارد، بحث ارزش پول ملی کشورها نیز در این حوزه تاثیر گذار است.اکنون رقبای ما از جمله چین و روسیه به دلیل درگیریهای سیاسی با امریکا ارزش پولشان کاهش یافته و از نصف هم کمتر شده، این موضوع نیز شرایط مناسبی برای صادرات آنها فراهم میکند.در صورتی که در ایران ما در کنار تمام این مشکلات با تورم سالانه ۱۵ تا ۲۰ درصد مواجهیم و در مجموع تمام این مسائل رقابت ما را دشوارتر از قبل ساخته اما همچنان فولاد مبارکه توانسته است شرایط خاص خود را در بازارهای جهانی حفظ کند.
برنامههای شرکت را در زمینه تولید محصولات دارای ارزش تشریح بفرمایید.
در سند چشم انداز برای کشور اینگونه برنامه ریزی شده که در افق سال ۱۴۰۴ به تولید سالانه ۵۵ میلیون فولاد برسیم.این در حالی است که امروز تولید سالانه ما حدود ۲۰ میلیون تن است و با توجه به نقش ۵۰ درصدی ما در تولید فولاد کشور، هدف ما آن است که تا این مدت به تولید حدود ۲۰ میلیون تن برسیم. برای دستیابی به این هدف سه فاز نیز طراحی شده تا به این ترتیب در فاز اول طی دو سه سال آینده ظرفیت تولید خود را تا حدود ۱۲ میلیون تن افزایش دهیم.در فاز دوم مقرر شده است تولید فولاد مبارکه را به حدود ۱۶ میلیون تن برسانیم، و در نهایت در فاز سوم تا سال ۱۴۰۴ به تولید ۲۰ تا ۲۲ میلیون تنی دست پیدا کنیم. دراین میان محصولات دارای ارزش افزوده نیز برای ما از اولویت بالاتری برخوردارند و تلاش می کنیم تولیدات خود را به این سمت هدایت کنیم.
با توجه به اینکه هم اکنون صنعت فولاد از رکود جهانی برخوردار است، به نظر شما افزایش تولید در این شرایط توجیه منطقی دارد؟
رکود فعلی مقطعی است و تقریبا در هر دهه یک بار چنین رکودی در بازار رخ میدهد.در سالهای ۸۲ و۸۱ نیز دقیقا برای مدتی چنین وضعیتی حاکم شد و قیمت فولاد از حدود ۴۵۰ دلار به ۱۷۰ دلار رسید.بر همین اساس میتوان گفت این رکود به نوعی یک منحنی سینوسی دارد. اما نکته مهم این است که مصرف فولاد در دنیا با وجود تمام این افت و خیزها همیشه سیر صعودی دارد، کما اینکه این رقم از حدود یک میلیارد تن تولید ده سال پیش به حدود یک میلیارد و ۸۶۰ میلیون تن رسیده که رشدی ۶۰ درصدی را نشان میدهد.پیش بینیها هم حاکی از آن است که طی ۱۰ سال آینده این ظرفیت به دو میلیارد تن خواهد رسید.
در این میان نکته قابل توجه این است که دوره رکود، بهترین دوره برای ساخت محسوب میشود و با توجه به اینکه قیمتها در کف قرار دارد شرایط برای این منظور بسیار مهیاست.
باید در نظر داشت اکنون رکود در صنایع مختلف وجود دارد.به عنوان مثال، صنایعی مثل نفت و پتروشیمی را درنظر بگیرید.چرا قیمت نفت تا 40 دلار کاهش پیدا کرده است؟یا در صنایعی مثل خودرو و نساجی و ... آیا رکود نداریم؟به هر حال اگر نگاه بلند مدت داشته باشیم و با تجزیه و تحلیل درست بازار وارد عمل شویم میتوان از این رکود خارج شد.برای تولید فولاد دسترسی به منابع سنگ آهن و انرژی از موضوعات مهم است و با توجه به بهره مندی ایران از منابع غنی در این بخشها، میتوان گفت ایران از جمله کشورهایی است که برای تولید فولاد زمینه مناسبی دارد و اگر به گونهای برنامه ریزی کنیم که سرمایهگذاریهای ما در زمان پیک مصرف وارد فاز تولید شوند قطعا موفق خواهیم بود.ما اکنون معادن غنی سنگ آهن داریم و تنها در شرق کشور معدن سنگ آهن سنگان را با بیش از یک میلیارد تن ذخیره داریم که در کنار آن معادن یزد و کرمان هم هستند.
نکته دیگر اینکه اکنون تمام قدرتهای بزرگ دنیا کشورهایی هستند که تولید دارند.ما نمیتوانیم کشوری با جمعیت 75 میلیون نفر را بدون تولید اداره کنیم.تولید، اشتغال به دنبال دارد و اگر قرار باشد تولید نداشته باشیم و تنها درآمد نفت را میان مردم تقسیم کنیم، قطعا این امر مفسده های متعددی به همراه خواهد داشت. نمیتوان بدون تلاش و فعالیت جامعه، به شیوه کمیته امدادی به آن تزریق درآمد کرد.از سوی دیگر، اتکا به درآمدهای صرف نفتی نوعی خام فروشی است. علاوه بر این ،درآمدهای نفتی درآمد پایدار محسوب نشده و کلید بازار آن هم در دست ما نیست و به همین دلیل است که در دورهای قیمت نفت از 110 دلار به 40 دلار میرسد.
ارزیابی جنابعالی درخصوص حمایتهای دولت یازدهم از صنایع چیست؟شعارهای دولت مبنی بر حمایت از بخش خصوصی تا چه اندازه محقق شده است؟
بحث اول به اعتقاد مسئولین رده بالای نظام، به خصوصی سازی مربوط میشود. در این زمینه تمام مسئولان رده بالا این اعتقاد را داشته و در عمل از چنین رویکردی در موارد متعدد دفاع کرده اند. در گذشته نیز با خصوصی سازی صنایع بزرگی مانند فولاد و ذوب آهن به سمت خصوصی سازی گام برداشتهایم. اما به نظر میرسد روندی که طی شد، روند درستی نبود.شاید انتظار این بود که به طور مثال دولت، فولاد مبارکهای را که با بودجه خود و پول نفت راه اندازی کرده و امروز بزرگترین کارخانه خاورمیانه شده به گونهای واگذار کند که با پول آن کارخانه دیگری راه اندازی شده و پس از مدتی آن هم در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد تا به این ترتیب صنعت کشور توسعه پیدا کند. اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و پولی که از خصوصی سازی صنایع ایجاد شده بود به خود آن صنایع بازنگشت. درحالی که حق بود هر صنعتی خصوصی میشود پولش به همان صنعت تزریق شود.
آیا اجرای طرحهای هشت گانه توسعه صنایع فولادی از توجیه اقتصادی برخوردار است؟
در آن دوره شاید خود دولت هم واقف بود که اجرای این طرحها توجیه اقتصادی ندارد، اما تصمیم دولت بر این بود که با اجرای این طرحها مناطق کمتر توسعه یافته و محروم را از نظر اقتصادی رونق دهد.در این خصوص باید به این نکته هم توجه داشت که محصولی که در نهایت قرار است دراین واحدها تولید شود، با چه قیمت تمام شدهای تولید شده و آیا در شرایط دشوار رقابت بین الملل توان ادامه خواهد داشت؟این طرح ممکن است در شرایطی که زیرساختها آماده است رونق اقتصادی در منطقه ایجاد کند اما وقتی دولت زیرساختهای اساسی مانند راه آهن،جاده،آب،برق و ... را ایجاد نکرده قیمت تولید به مراتب بالاتر میرود و در نهایت کارخانهای که با این شیوه و با هدف تولیدی حدود ۸۰۰ هزار تن ساخته شده قادر به رقابت نخواهد بود. اگر به جای این ظرفیتهای پائین، ظرفیتهای بالاتری برای این کارخانهها درنظر گرفته میشد، ممکن بود تهیه زیرساختها برای آن توجیه اقتصادی بیشتری داشته باشد چراکه امروز اصلا کارخانه فولاد با ظرفیت تولید کمتر از دو میلیون تن توجیه اقتصادی ندارد.
عملکرد دولت یازدهم در زمینه توسعه زیرساخت را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم توسعه زیرساختها امر مهمی است که اگر قرار باشد دولت سرمایهگذاری کند باید دراین بخش باشد.دولت قرار نیست کارخانه یا حتی نیروگاه راه اندازی کند، اما اگر زیرساختهایی مانند آب و راه و جاده را تامین کند برای سرمایه گذارانی که قصد راه اندازی کارخانه دارند هزینهها به شکل قابل ملاحظهای کاهش پیدا میکند؛ چراکه تا وقتی زیرساختها آماده نباشد هزینههای مختلفی به بخش خصوصی تحمیل میشود.
نظر جنابعالی درخصوص شرایط فولاد کشور در پساتحریم چیست ؟
به این موضوع خوشبینم و بر این باورم که پتانسیلهای زیادی وجود دارد که پس از این دوره، به فکر ایجاد کارخانهها و صنایعی باشیم که طی این سالها به دلیل تحریمها محدویتهایی در خصوص تامین منابع مختلف از جمله منابع مالی آنها وجود داشته است.صنعت فولاد صنعت پرهزینهای است که نمیتوان با وامهای یک تا سه میلیاردی بانک آنها را ایجاد کرد.برای این صنعت حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری لازم است و این رقم از طریق وام بانکی قابل تامین نیست. حتی اگر امکان دریافت وامی با این رقم وجود داشته باشد با بهرههای بانکی ۲۷ درصدی دریافت آن اصلا مقرون به صرفه نیست. بر همین اساس مجبوریم با فاینانس و وامهای خارجی کار را پیش ببریم. به همین دلیل امیدواریم پس از برداشته شدن تحریمها فضای مناسبی در این زمینه ایجاد شود و پای سرمایه گذاران خارجی به کشور باز شود.
همین حالا حداقل هشت طرح استانی روی زمین مانده اما سالها قبل زمانی که برای ساخت فولاد خراسان اقدام میکردم، پنج طرح توسعهای تعریف شده بود که در آن دوره با بهره گیری از منابع مالی خارجی ظرف سه تا چهار سال به نتیجه رسیدند.
آیا اهداف چشم انداز 1404 در بخش فولاد تحقق خواهد یافت؟
طی ۴۵ سال تولید فولاد به ظرفیت تولید ۲۰ میلیون تن رسیدهایم، لذا اینکه بخواهیم طی ۱۰ سال این ظرفیت را به بیش از دو برابر افزایش دهیم، از یک نظر کار سختی است. اما اگر کشوری مثل چین را در نظر بگیریم فقط طی یک سال ۲۰۰ میلیون تن حجم تولید خود را افزایش داده است. پس قطعا افزایش ظرفیت ۳۵ میلیون تنی ظرف ۱۰ سال کار چندان دشواری نخواهد بود. برای چنین هدفی نمیتوان کارخانههای ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزارتنی ایجاد کرد اما اگر کنسرسیومهایی ایجاد کنیم که مثلا پنج کارخانه با ظرفیت تولید هفت میلیون تن راه اندازی شود میتوان به این ظرفیت دست پیدا کرد، مشروط بر آنکه زیرساختها و حمایتهای لازم نیز مهیا باشد.
عملکرد تولید فولاد مبارکه در نیمه اول سال جاری را تشریح بفرمایید.
در این مدت گندله سازی فولاد مبارکه با تولید ۳ میلیون و ۹۵۷ هزار تن، نسبت به برنامه ۳ درصد جلوتر و نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز ۲ درصد رشد داشته است.
در بخش آهن اسفنجی میزان تولید در واحدهای احیای مستقیم فولاد مبارکه و سبا جمعاً به3 میلیون و 788 هزار تن رسیده است که این میزان تولید نسبت به مدت مشابه سال قبل، 3درصد رشد نشان میدهد.
همچنین میزان تولید تختال در فولاد مبارکه و سبا ۳ میلیون و ۱۰۶ هزارتن است که با این میزان تولید، در نیمه اول سال جاری یک درصد از برنامه جلوتر هستیم.
تولید محصولات گرم در فولاد مبارکه و سبا در مدت مذکور به ۲ میلیون و ۹۱۹ هزار تن رسیده است. در تولید محصولات سرد به ۶۸۹ هزارتن رسیدهایم و در تولید محصولات پوشش دار به ۱۷۸ هزار تن تولید دست یافتهایم.
میزان تولید محصولات کیفی فولاد مبارکه در نیمه اول سال جاری 844 هزار تن بوده که با این میزان تولید 22 درصد از برنامه جلوتر و نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز 5 درصد رشد داشتیم. دربخش حمل محصول 2 میلیون و 729 هزار تن محصول حمل شده است. میزان تولید آهن اسفنجی فولاد هرمزگان درنیمه نخست سال جاری 625 هزار تن است که در شش ماه اول سال 94 طبق برنامه باید 2 میلیون و 165 هزار تن فروش داخلی داشته باشیم که به دلایل شرایط موجود بر بازار 85 درصد برنامه محقق شده است.
ارسال نظر