سازمان‌ها و نهادهایی برای پیگیری بخشش ایجاد شود
مهدی بابایی «بخشش لازم نیست اعدامش کنید!»، کمتر کسی را می‌توان یافت که با شنیدن این جمله معروف به یاد دوران تحصیلش نیفتد، درسی در کتاب ادبیات برای تاکید بر نقش مهم ویرگول! محل قرار گرفتن این ویرگول اما برای برخی حقیقتا حکم همان مرگ یا زندگی را دارد و منتظرند ببینند تا خانواده فردی که به حکم قاضی موجب مرگش شده‌اند، این جزو کوچک در ادبیات فارسی را کجای پرونده زندگیشان قرار خواهند داد. این امید چندی است که با بخشش سه محکوم به اعدام در برخی دیگر از محکومان به این حکم تشدید شده، اما بخشش و گذشت از این حکم چگونه باید باشد و اجرای آنچه تاثیری بر افراد و جامعه خواهد گذاشت، همچنین برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات چه اقداماتی باید انجام داد؟ دکتر مسعود غفاری، روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده معتقد است که باید بخشش در شرایطی خاص و با همکاری از سوی نهادها یا سازمان‌های مردم نهاد انجام شود و آنها به دنبال کسب رضایت از اولیای دم باشند تا بخشش مجرم در شرایطی که وی در آستانه اعدام و مقابل طناب قرار گرفته انجام نشود. آنچه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو است که در آن بخشش، اثر آن بر جامعه، شرایط و نحوه انجام آن و... بررسی شده است.


پس از ماجرای بخشش قاتل فرزند فوتبالیست پیشکسوت مازندرانی موج بخشش از اعدام در جامعه به راه افتاد، به‌طوری‌که پس از آن در نیشابور و بندرعباس نیز مشابه این ماجرا تکرار شد، این موضوع را چه قدر مثبت می‌دانید؟
از نظر من هیچ اقدامی کار پیشگیری را انجام نمی‌دهد و باید در سطح جامعه به جای نشانه زدایی پیوسته به دنبال علت‌زدایی باشیم، بر همین اساس معتقدم مجازات‌هایی نظیر شلاق زدن و مجازات‌های سخت و سنگین و... نه‌تنها باعث کاهش جرم و احتمال بروز آن نشده، بلکه نتایج به دست آمده حاکی از آن است که آمار وقوع این جرائم افزایش
نیز داشته است.
پس با استناد به همین موضوع باید در پی علت‌زدایی باشیم و بررسی کنیم که چه شرایطی پیش آمده که کار برخی از مردم به جایی کشیده که دست به قتل یا دیگر اعمال مجرمانه بزنند و پس از آن نیز به دنبال بخشش باشیم. در واقع باید با شناسایی این علت‌ها، اقدامات پیشگیرانه را در این خصوص در دستور کار قرار داد تا اصلا کار به وقوع نکشد که بخواهیم به دنبال بخشش و رضایت گرفتن برویم.
اما در شرایط فعلی به هر دلیلی این اتفاق رخ نداده و برخی اکنون در آستانه اعدام هستند، آیا باید منتظر اعدام آنها بود یا برای بخشیده شدنشان تلاش کرد؟
در این خصوص معتقدم که باید نهادها یا سازمان‌های مردم نهاد وارد عمل شوند و مسوولیت این کار را بر عهده گیرند.
نقش این بخش‌ها را بیشتر تشریح می‌کنید؟
این بخش‌ها باید به جرائم افراد رسیدگی کنند و اگر بناست فردی بخشیده شود رسیدگی به این موضوع به آنان واگذار شود تا اقداماتشان را در خصوص مجرم و اولیای دم آغاز کنند.
اقداماتی که باید از سوی آنان انجام شود، چیست؟
فعالیت‌های مختلفی باید انجام شود، به عنوان مثال، مجرمانی که بناست بخشیده شوند باید پیش و پس از بخشش تحت آموزش قرار گیرند و خانواده اولیای دم نیز باید در جلسات مشاوره این نهادها
شرکت کنند.
همچنین باید پس از بخشش از توانایی و پتانسیل موجود در دو طرف نیز استفاده کرد و به کمک همین افراد، انجام اقدامات پیشگیرانه در جامعه را گسترش داد. باید از همین افراد در رسانه‌ها دعوت کرد و از این طریق به دنبال کاهش آمار این جرائم رفت.
اما در برخی از موارد شاهد این بودیم که گاه مجرم تا چند قدمی یا حتی بالای طناب دار نیز رفته، سپس اولیای دم رضایت داده‌اند و پس از بخشش نیز آن‌طور که اشاره کردید از ظرفیت این افراد استفاده نمی‌شود.
تا هنگامی که این موضوع به شکلی که امروز وجود دارد، اجرا شود، آن‌طور که باید تاثیرگذار نبوده و گاهی نیز متاسفانه دارای ایراد است. همان‌طور که اعدام در ملأ عام ممکن است تاثیرات منفی داشته باشد بخشش در همین شرایط نیز ممکن است پیامدهای سوئی به دنبال داشته باشد.
اینکه از ظرفیت‌های برخی افراد شناخته شده برای بخشش و گرفتن رضایت اولیای دم استفاده شود، چقدر موثر است؟
با اینکه بخواهیم از افراد مختلف برای بخشش مجرمان کمک بگیریم چندان موافق نیستم و معتقدم که باید این اتفاقات نیز در قالب همان نهاد‌ها و سازمان‌های مسوولی که اشاره کردم انجام شود، باید رفتار و عملکردها در این خصوص به گونه‌ای باشد که منجر به کاهش گرفتاری‌ها شود.
موج بخشش از اعدام که طی چند روز اخیر در جامعه ایجاد شد، چقدر تاثیرگذار بوده است؟
برای اظهارنظر قطعی در این خصوص باید نظرسنجی از سوی نهادی معتبر انجام گیرد و نتایج آن اعلام شود، اما به نظر من چندان جنبه مثبتی نداشته است و جنبه مثبت آن تنها زمانی نمود پیدا می‌کند که اقدامات پیشگیرانه را با استفاده از ظرفیت همین افراد و... در جامعه آغاز کنیم.
در بحث نحوه بخشش، اشاره کردید که گاه تا چند قدمی یا حتی بالای دار رفتن مجرم و سپس بخشیدن وی چندان موثر نیست و حتی دارای ایراد است، اما گاهی اولیای دم به دنبال این هستند تا با قرار دادن مجرم در شرایط مرگ به نوعی از وی انتقام بگیرند، سپس رضایت دهند.
بله این موضوع در مواردی وجود داشته که معتقدم باید همان نهادها یا سازمان‌های مذکور در این زمینه اقدام کنند و با انجام یکسری اقدامات و آموزش‌ها شرایطی را ایجاد کنند که اولیای دم پیش از رفتن متهم به پای چوبه‌دار و حتی پیش از اجرای حکم رضایت خود را اعلام کنند، که تحقق این امر مستلزم این است که این افراد شناسایی شده و اقدامات روانی رویشان انجام شود که میل به انتقام گیری و... در آنان وجود نداشته باشد.
موضوع دیگری که وجود دارد، این است که ممکن است برخی افراد از عملکرد خود پشیمان نبوده و حتی به امید بخشش دست به اقداماتی نظیر قتل بزنند. آیا برای بخشش این افراد نیز باید وارد عمل شد و اصلا چقدر احتمال دارد که فردی با این امید دست به قتل بزند؟
من فکر نمی‌کنم کسی باشد که به امید بخشش و رضایت گرفتن دست به قتل یا جرائمی نظیر آن بزند و معتقدم چنین افرادی که دست به اقدامات خلاف قانون می‌زنند دارای شخصیت ضد اجتماعی بوده و تحت آموزش‌های نادرست قرار داشته‌اند. همچنین ممکن است این افراد از نظر هوشی نیز شرایط مناسبی نداشته باشند و موارد بسیار دیگری که باید با بررسی روانی و موردی مجرم
به وجود آن پی برد.
البته ممکن است که برخی از افراد پس از ارتکاب قتل یا هر جرم دیگری از عمل خود پشیمان شده و درصدد جبران یا گرفتن رضایت از اولیای دم باشند که این موضوع با اینکه فردی به امید بخشش دست به قتل بزند متفاوت است.
رسانه‌ها چطور باید این موضوعات را بازتاب دهند؟
به‌طور کلی باید قبل و بعد از چنین وقایعی با انجام نظرسنجی از میزان تاثیر آن بر جامعه و افراد آن مطلع شد، رسانه‌ها نیز در این زمینه می‌توانند نتایج این تحقیقات را منتشر کنند و همچنین از تجربیات افرادی که مورد بخشش قرار گرفته یا بخشیده شده‌اند، مطالبی را منتشر کنند.