مهم‌ترین رویدادهای اثرگذار بر موفقیت کسب‌وکارها در سال 2017

مترجم: مریم رضایی

مشاوران عرصه کسب‌وکار هر سال بر اساس اتفاقات گذشته، رویدادهایی را که به موفقیت‌ کسب‌وکارها در آینده منجر می‌شوند، پیش‌بینی می‌کنند. به همین منظور، مجله فوربس نیز رویدادهای مهمی را که عمدتا در حوزه بازاریابی هستند و در سال آینده به موفقیت کسب‌وکارها کمک می‌کنند، معرفی کرده است. برخی از این رویدادها تازه متولد شده‌اند و برخی دیگر به جریانی اصلی تبدیل شده و در حال رشد هستند. این الگوها صرف‌نظر از اندازه شرکت‌ها ظهور می‌یابند.

1) جمع‌سپاری اعتبار بخش محصولات جدید

موجب شگفتی است که جمع‌سپاری در سطح جهانی از سال جدید به رویداد غالب سرمایه‌گذاری‌های مشترک تبدیل خواهد شد. به گفته کلی هبرت، کارشناس بازاریابی و جمع‌سپاری، «شرکت‌های هوشمند از جمع‌سپاری استفاده می‌کنند تا نه تنها سرمایه خود را افزایش دهند، بلکه قبل از انجام سرمایه‌گذاری‌های اساسی در توسعه محصول، به محصولاتشان اعتبار ببخشند.» به عنوان مثال، شرکت Smith & Bradley که یک تولیدکننده ساعت مچی اسپرت است، هفت کمپین کیک‌استارتر (پلت‌فرم تامین مالی برای پروژه‌های خلاقانه) راه‌اندازی کرده تا طراحی‌های جدید خط تولید ساعت مچی‌های خود را مورد تایید قرار بدهد. پنج تا از این کمپین‌ها توانست اعتبار بازار را به دست آورد. ریان برادلی، از موسسان شرکت می‌گوید: «وقتی می‌خواستیم اولین ساعت مچی را تولید کنیم، از جمع‌سپاری استفاده کردیم تا سرمایه مورد نیاز برای ورود به بازار را تامین کنیم. چیزی که ابتدا متوجه آن نبودیم این بود که با این کار برای محصولمان قبل از ورود آن به بازار و معرفی آن، اعتبار ایجاد کردیم. براساس موفقیتی که در تلاشمان برای جمع‌سپاری به دست می‌آوریم، منابع را متناسب با نیاز بازار، تنظیم می‌کنیم.»

2) یکپارچه‌سازی فروش و بازاریابی محتوا

افزایش تحقیقات اینترنتی مشتریان و خریداران باعث شده سازمان‌هایی که عملکرد خوبی دارند سعی کنند فروش و بازاریابی محتوا را با هم تلفیق کنند. هدف از این کار این است که وقتی مشتری به‌دنبال ریسک‌ها، چالش‌ها و استراتژی‌های اجرای راه‌حل‌هایی است که ارائه می‌دهید، بتواند محتوایی را پیدا کند که پاسخگوی سوال‌های او باشد. مثلا وقتی شخصی می‌خواهد خودروی تسلا خریداری کند و به تحقیق اینترنتی بپردازد، مشاوران تسلا به او کمک می‌کنند گزینه‌ درست را انتخاب کند. شرکت تسلا مقالات و فیلم‌هایی منتشر می‌کند تا به مشتری اطلاعات کامل بدهد و در مورد خرید او اطمینان ایجاد کند. این شرکت به واسطه این نوع بازاریابی، توانست یک برند نوآورانه ایجاد کند.

3) فروشگاه‌های فیزیکی بدون تخصص ناپدید می‌شوند

فروشگاه‌های فیزیکی که صرفا کالایی عرضه می‌کنند و تخصص یا راهکار ارائه نمی‌دهند، به‌زودی دچار مشکل خواهند شد. مثلا فروشگاه نوردستروم (Nordstrom) توصیه‌هایی در مورد مد به مشتریان ارائه می‌کند. فروشگاه‌های مطرح لوازم خانگی مثل هوم دیپات (Home Depot) به افراد آموزش می‌دهند. چرا کاستکو اینقدر موفق بوده است؟ مشتریان این خرده‌فروشی به این باور رسیده‌اند که می‌توانند مجموعه‌ای از بهترین محصولات را با قیمتی فوق‌العاده تهیه کنند و خدمات استثنایی هم بگیرند. کاستکو با تضمین کیفیت و ارائه ارزش اطمینان ایجاد می‌کند. خرده‌فروش‌های فیزیکی که مشتری را به حال خود رها می‌کنند تا همه چیز را خودش پیدا کند، به‌زودی سهم بازار را از دست می‌دهند. وقتی قرار است مشتری بدون دریافت راهنمایی خودش دنبال چیزی بگردد، سراغ خرید آنلاین می‌رود.

4) بخش‌بندی‌ها، توجه بیشتری جلب می‌کنند

وقتی به پزشک مراجعه می‌کنید، یک تشخیص کلی نمی‌خواهید، بلکه ترجیح می‌دهید پزشک گزارشی مختص خودتان ارائه کند. در رستوران، دوست ندارید چیزی را که بیشتر مردم از آن لذت می‌برند بخورید، بلکه دوست دارید دقیقا چیزی که خودتان از آن حس خوبی به دست می‌آورید سفارش بدهید. بازاریاب‌ها و متخصصان فروش به همین نتیجه رسیده‌اند. بیشتر ما وقتی ایمیلی عمومی را که برای همه ارسال شده یا مقالات بازاریابی با محتوایی کلی را می‌بینیم، حتی اگر موضوع جالبی داشته باشد، به‌صورت شرطی آن را نادیده می‌گیریم. در حالی که اتوماسیون برای ارسال چنین ایمیل‌ها و پیام‌هایی برای هزاران نفر به‌صورت همزمان مورد استفاده قرار گرفته و شرکت‌های نوآور از همین اتوماسیون برای ارسال ایمیل‌های انفرادی و اختصاصی استفاده کرده‌اند. ریان لوسک در کتاب پرفروش خود به نام «بپرس» نشان می‌دهد که چگونه باید لیست‌ها را بخش‌بندی کرد و شرکت‌ها در صنایع مختلف چگونه این رویکرد را مورد استفاده قرار داده‌اند تا کسب‌وکارشان را با بخش‌های محدودشده رشد دهند.

لوسک می‌گوید: «یکی از نگرانی‌هایی که کارآفرینان در بخش‌بندی بازار خود اغلب عنوان می‌کنند این است که بخش‌بندی‌های بازار آنها برای این که به‌صورت انفرادی به آن رسیدگی شود، بیش از حد کوچک است. بنابراین، به محصولات و پیام‌هایی روی می‌آورند که برای همه یکسان است. اما واقعیت این است که وقتی یک چیز را برای همه در نظر می‌گیرید، در نهایت هیچ چیز به هیچ کس ارائه نمی‌دهید. شرکت‌هایی - چه کوچک و چه بزرگ - که یک استراتژی بخش‌بندی شده اتخاذ می‌کنند، بیش از هر زمان دیگری در فضای بازار امروز رشد می‌کنند.» البته پیام‌هایی که به‌صورت اختصاصی به مشتریان ارسال می‌شود، فراتر از این است که صرفا نام آنها بالای پیام حک شود. باید سوالات درست از هر کس پرسیده شود، علایق آنها شناسایی شود و محتوایی متناسب با هر فرد ارسال شود.

5) نسل هزاره آماده رهبری است

امروز نسل هزاره تقریبا بخش عمده جمعیت بیشتر کشورها را تشکیل می‌دهد. نسل هزاره مثل نسل‌های قبلی، در قالب گروهی از مدیران جدید ظاهر خواهد شد. شرکت‌هایی که عملکرد خوب دارند، سعی می‌کنند نقاط قوت آنها را تقویت کنند و سیستم‌هایی را ایجاد کنند که اگر نقصی در این نسل وجود دارد، جبران شود. این روند تکاملی در نسل‌های گذشته نیز اتفاق افتاده است. به گفته براد زولوس، کارشناس رهبری میان‌نسلی و نویسنده کتاب «رهبری سیال،» «نمی‌توانید شخصی را با فرض این که مهارت‌های لازم را دارد در یک نقش رهبری بگمارید تا ۱۰ سال دیگر به او آموزش دهید. اگر می‌خواهید نسل هزاره به موفقیت برسد، همین امروز در پیشرفت‌های رهبری آنها سرمایه‌گذاری کنید.»

منبع: Forbes