باز هم اسید آمینه‌ها
آزاده سهرابی شما به تازگی به ایران بازگشتید و بعد از چهارسال یک نمایشگاه انفرادی در تهران برپا کردید. چقدر موفقیت حضورتان در نمایشگاه‌های خارج و داخل بعد از موفقیتتان در حراج کریستیز رخ داد؟
یکی از نمایشگاه‌های گروهی که من در نیویورک حضور داشتم پیش از برگزاری حراج کریستیز دبی بود و اساسا خریداران و بازدیدکنندگان در آمریکا زیاد حراج کریستیز دبی را رصد نمی‌کنند. در واقع آنها دنبال تنوع هستند و همچنین منحصر به فرد بودن کارها. در طول هفته نمایشگاه‌های زیادی در شهرهای مختلف آمریکا برگزار می‌شود و شهری مثل چلسی بیش از 500 گالری دارد.
پس آنجا چه چیز کاری را منحصر به فرد می‌کند؟
به نظرم وقتی هویت،جغرافیا و ملیت نقاش در کارها منعکس باشد. لااقل در کارهای ایرانی دیده‌ام و می‌دانم اینکه کار ایرانی باشد برایشان مهم است.
آیا می‌شود نام شما را نقاشی تجربه‌گرا گذاشت؟
پیش‌تر خیلی تجربه‌گرا بودم و مدیاهای متنوعی را تجربه می‌کردم، اما در حال حاضر اعتقاد به تجربه‌گرایی ندارم و بیشتر سعی می‌کنم، تکنیک و معنای آثارم را عمیق‌تر کنم. توالی خاطرات، دغدغه‌ها و روزمرگی‌ها، همه آن چیزهایی است که فکرم را به خود مشغول می‌کند. مطالعاتم روی معنای آثارم تاثیر دارد و البته ناخودآگاهم. هر چند هنوز هم وقتی رو به روی یک تابلو می‌ایستم از قبل طرح و نقشه‌ای ندارم و بداهه کار می‌کنم، اما این به دلیل تجربه‌گرایی نیست. انگار ذهنم منسجم‌تر شده است.
« اسیدآمینه‌ها» از کجا آمدند؟
راستش اسیدآمینه‌ها اولین بار در شعرها و نوشته‌هایم پیدا شد و کم کم عنوانی شد برای تمامی آثارم، اعم از: شعر، نقاشی، حجم و. . . و هرآنچه من خلق می‌کنم، همگی به این عنوان خوانده می‌شدند: «اسیدآمینه». سال‌ها بود مفاهیمی چون اصالت، هویت، سنت و مدرنیته و تضاد بین اینها دغدغه ذهنی‌ام بود و بر آن اساس تحقیق می‌کردم و گاهی می‌نوشتم، اصالتی کاملاعلمی و تثبیت شده برای همه موجودات زنده یافتم که موجودات در ابتدا همه از آن شکل می‌گیرند و به تدریج تبدیل به موجوداتی با تنوع زیستی و با اشکال گوناگون می‌شوند که این اصالت علمی همان «اسیدآمینه‌ها» بود. پس از آن من هم هرچه خلق کردم چون اسیدآمینه‌ای می‌پنداشتم که تدریجا بر صفحه بوم شکل می‌گیرد و تبدیل به اثری می‌شود.