نگاه زیرچشمی به خبررسانی پلاسکو

شایان ربیعی

عضو‌گروه‌فرهنگ‌و‌هنر

به نظر می‏رسد بتوان فضای غالب بر واکنش رسانه‏ها را در چند مفهوم خلاصه کرد. ابتدا رسانه‏ها (اعم از فضای مجازی، خبرگزاری‌ها و رسانه‌های رسمی و صدا و سیما) در مقابل اتفاقی که برای ساختمان پلاسکو افتاد، شوکه شدند. در لحظات نخستین رخداد، متون منتشر شده کاملا توصیفی و خالی از هرگونه موضع‌گیری بود. این شرایط البته دیری نپایید و رسانه‏های مجازی به شایعات گسترده‏ای دراین‌باره دامن زدند. از آنجا که فروریختن ساختمان بسیار ناگهانی بود و اطلاعات دقیقی از ابعاد تلفات جانی و مالی آن وجود نداشت، دامنه شایعات گستردگی بیشتری یافت. همین موضوع موجب تمایل بسیاری از شهروندان تهران به حضور در محل حادثه شد.

با گذر از مرحله شوک به شایعه، بستر روانی جامعه و رسانه‏ای برای تحلیل‏هایی افراط‏گرایانه آماده شد و در واپسین ساعات روز پنج‌شنبه کانون خبرهای مربوط به پلاسکو از آمار تلفات و خسارات، به پیگیری مسوولیت‏ها و مقصران احتمالی شیفت کرد. از این زمان به یکباره فضای حاکم بر اطلاع‌رسانی درباره پلاسکو چند شاخه شد. به بیان ارتباطی، ارزش‏های خبری مورد تاکید رسانه‏های مختلف و رویکردهای اطلاع‌رسانی آنها شکل سازمانی بیشتری به خود گرفت. در همین شرایط بود که روال سه‌گانه انتشار- جریان‌سازی - تکذیب پیرامون خبرهای پلاسکو شدت گرفت. خبرها منتشر می‏شدند، جریان‌سازی می‌کردند و تکذیب می‏شدند. مراحل گذار فرمت خبررسانی پلاسکو از شوک به شایعه، ‏ از شایعه به تحلیل افراطی، از تحلیل افراطی به اتهام‌افکنی و از اتهام‌افکنی به جریان‌سازی سازمانی منتهی شد. این گذار رسانه‏ای با سلب اعتماد مخاطبان، پیگیری عمومی برای دنبال کردن خبرهای پلاسکو از رسانه‏ها را کاهش داد