شبه‌جزیره اسرارآمیز(بخش یازدهم)
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کره‌شمالی یکی از ناشناخته‌ترین مکان‌ها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کره‌شمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارش‌ها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کره‌شمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر می‌شود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس می‌سازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان داده‌می‌شود (یا اصلا نشان داده نمی‌شود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانه‌های دولتی به‌عنوان پایتخت انقلاب نشان داده می‌شود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمه ای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کره شمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمده باشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصل‌هایی از کتاب مذکور است می‌تواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کره شمالی می‌گذرد به خواننده ارائه دهد.
سرگرمی‌های خانگی عمدتا شامل تلویزیون می‌شود که بسیار گسترده است هرچند به‌دلیل سازمان قدرتمند «تبلیغات و سرگرمی» بسیار سانسور شده است؛ این سازمان ماهانه دستورالعمل‌هایی برای پوشش رسانه‌ای صادر می‌کند. شهروندان ملزم به گزارش دادنِ خرید رادیو و تلویزیون هستند. مقام‌های کره‌شمالی کانال‌های تلویزیونی را کنترل می‌کنند تا اطمینان یابند که این دستگاه‌ها کانال‌هایی غیر از برنامه‌های رسمی کره را نمی‌گیرد. به استثنای برخی اقلام اجتماعی خاص، مالکیت کتاب‌ها، مجلات و روزنامه‌های خارجی ممنوع است. با این حال، برخی اخبار از دنیای خارج از طریق رادیوهای موج کوتاه به صورت غیرقانونی و محدود قابل دریافت است. محبوبیت آوازهای کره‌جنوبی و برخی قطعات موسیقایی ژاپنی - که از سوی رهبری کره‌شمالی با عنوان «الحان ناله‌وار» رد می‌شود- و پخش آنها در سال‌های اخیر نشانه‌هایی از این محدودیت است. نشانه‌های دیگری هم هست که دال بر تغییر در جامعه کره‌شمالی است. روزنامه ژاپنی «سانکی شیمبون» به یک سند 16 صفحه‌ای محرمانه دست یافت که در سال 2002 میان مقام‌های ارشد این کشور توزیع شده بود. این سند شامل نظراتی می‌شد که باید در سخنرانی‌های عمومی استفاده می‌شد. این سند می‌گفت:«زنان رژ لب‌های خارجی بر لب و مژه‌های خارجی بر چشم می‌گذارند و «دامن‌های کوتاه» می‌پوشند». این سند در ادامه آورده بود که طلاق رو به فزونی است و طالع‌بینان در حال کسب محبوبیت هستند. این سند همچنین فاش کرده بود که این رادیوها چنان محبوبیت یافته‌اند که بسیاری از مردم به برنامه‌های ساخت کره‌جنوبی و سایر همسایگان گوش فرا می‌دهند و جوانان آوازهای همسایه جنوبی را از بَر کرده و به آن می‌بالند.

گاهی اوقات تغییر می‌تواند کوچک اما اثرگذار و آشکار باشد. در سال 2003 کیم جونگ ایل رسما بودجه تخصیص کلوچه در دانشگاه‌های کره‌شمالی را بالا برد. به همین ترتیب آنها توانستند همبرگر را هم در زمره فهرست غذایی بیفزایند. گشودن مغازه‌های همبرگر فروشی (و سپس تعطیلی زودهنگام آنها) یک جزء اصلی پوشش خبرگزاری رسمی کره‌شمالی (KCNA) بود. افزون بر این، در اکتبر 2003، اولین کارخانه تولید آدامس در پیونگ یانگ افتتاح شد. آدامس به‌عنوان یک محصول بی‌فایده‌ی سرمایه‌دارانه نگریسته می‌شد اما‌ ادعا می‌شود که این کارخانه جدید سالانه 1200 تُن آدامس تولید می‌کند. نشانه‌های دیگر تغییر ظهور شبکه تلفن همراه GSM است که پیونگ‌یانگ، نامپو و بندر آزادِ راسون را پوشش می‌دهد. کره‌شمالی مدعی است که در فاصله نوامبر 2002 و اوت 2003 چیزی حدود 2 هزار دستگاه تلفن همراه در پیونگ‌یانگ فروخته شده است. «کوریولینک»- که از سوی شرکت مصری «اوراسکوم» اداره می‌شود- مدعی است که تا ژوئن 2011 سرویس تلفن همراه را برای 600 هزار شهروند کره‌شمالی فراهم کرده است و تقریبا پس از چندین سال فقدان اینترنت (با وجود برخی ارتباطات از طریق شرکت شنیانگ در چین) خبرگزاری رسمی کره‌شمالی راه‌اندازی یک سرویس اینترنت جدید در سال 2003 را اعلام کرد؛ این سرویس از سوی «مرکز ارتباطات بین‌المللی کره‌شمالی» اداره می‌شد و ظاهرا امنیت ایمیل را رایگان تامین می‌کرد. با این حال، اینترنت برای بسیاری از شهروندان کره‌شمالی هنوز غیرقابل دسترس است.درحالی‌که تغییراتی مانند رژ‌لب، آدامس و آوازهای پاپ ممکن است نشانه‌های یک جامعه نسبتا واگرا باشد اما این واقعیت که استفاده از تلفن‌های همراه و اینترنت به جای اینکه نشانه اصلاحات ساختاری باشد محدود به نخبگان است صرفا بازتاب این است که چگونه نخبگانِ مستقر می‌توانند زیرساخت‌های دولتِ در حال فروپاشی را آنگاه که نیازهایشان واقعی شود، دور بزنند.

زندگی در سرزمین خوشی‌های تمام‌عیار
کره‌شمالی آشکارا کشور سختی‌ها و محرومیت‌ها برای بسیاری از شهروندان این کشور است. در اکتبر ۱۹۶۲، در جلسه اولِ سومین مجمع عالی خلق، کیم ایل‌سونگ اعلام کرد که «هر کسی که در خانه‌های با سقف شیب‌دار زندگی می‌کند پس از اتمام طرح توسعه هفت ساله برای هر وعده غذایی، یک کاسه برنج داغ و سوپ با گوشت گاو خواهد خورد». کیم همچنین در سال ۱۹۷۹ اعلام کرد که کره‌شمالی کشوری است که در آن «مردم ما از زندگی لذت‌بخشی به حد کفایت برخوردارند بدون اینکه نگرانی‌ای از غذا، لباس، تجهیزات پزشکی و آموزش داشته باشند. هیچ «بهشتی» بهتر از کشور ما و «هیچ سرزمینی با خوشی‌های تمام عیار» مثل کشور ما وجود ندارد». آشکار است که این اهداف تحقق نیافت.

ادامه دارد...