«دنیای اقتصاد» از وضعیت اقتصاد تئاتر در مشهد گزارش میدهد؛
رونق اقتصاد تئاتر؛ وابسته به نوع مدیریت
دنیای اقتصاد، گروه فرهنگ و هنر- زمانیکه مسئولان و دست اندرکاران از سبد فرهنگی صحبت میکنند و در آمار و ارقام خود به کمبودها و یا نبودها اشاره میکنند و معتقدند که بر فرض مثال کتاب از سبد فرهنگی خانوار حذف شده است، در وهله اول کتاب را یک کالا فرض کردهاند. حال تئاتر هم مانند کتاب میتواند یک کالا باشد و در سبد فرهنگی جایی بگیرد و با سیاستگذاری بهجا و مناسب موثر واقع شود. همانطور که یک کالا تولید میشود تا به دست مخاطب برسد، تئاتر هم تا مخاطب نداشته باشد کالا محسوب نخواهد شد و نمیتواند مفهوم «اقتصاد تئاتر» را شکل دهد.
دنیای اقتصاد، گروه فرهنگ و هنر- زمانیکه مسئولان و دست اندرکاران از سبد فرهنگی صحبت میکنند و در آمار و ارقام خود به کمبودها و یا نبودها اشاره میکنند و معتقدند که بر فرض مثال کتاب از سبد فرهنگی خانوار حذف شده است، در وهله اول کتاب را یک کالا فرض کردهاند. حال تئاتر هم مانند کتاب میتواند یک کالا باشد و در سبد فرهنگی جایی بگیرد و با سیاستگذاری بهجا و مناسب موثر واقع شود. همانطور که یک کالا تولید میشود تا به دست مخاطب برسد، تئاتر هم تا مخاطب نداشته باشد کالا محسوب نخواهد شد و نمیتواند مفهوم «اقتصاد تئاتر» را شکل دهد.
البته وقتی تئاتر را با دیگر کالاهای عینیتر مقایسه میکنیم، تعارضهایی به میان میآید که تحلیل را مشکل خواهد کرد اما بدیهی است که با توجه به تعریف کلی کالا، تئاتر که جزء اصلی هنرهای اجرایی محسوب میشود یک کالای فرهنگی است که هم مختصات یک کالای اقتصادی را دارد و هم شرایط تولید فرهنگی- هنری را. پس این کالای فرهنگی که در ذات خود از نظامی اقتصادی پیروی میکند، همچون سایر کالاها تابع سه عنصر اقتصادی تولید، توزیع و مصرف است و چنانچه موقعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه بهصورت همهجانبه مورد توجه واقع شود، تئاتر میتواند بهعنوان یک نهاد فرهنگساز، کارآفرین و سودآور در جامعه مطرح شود. برای رونق هرچه بیشتر تئاتر، باید ابعاد اقتصادی این هنر به درستی بررسی شود و روشهای جذب و انباشت سرمایه و هدایت منابع مالی مناسب که از مهمترین موانع و مشکلات موجود برسر راه رونق تئاتر است، مورد توجه قرار گیرد.
تئاتر هم مانند کالاهای دیگر که در پروسه تولید خود مواردی را احتیاج دارند، تولیدش موارد و زوایای مختلفی دارد که از میان آنها میتوان به «ماده اولیه»، «نیروی انسانی»، «هزینههای تولید» و «توزیع» اشاره کرد که مقوله «هزینههای تولید» بحث بسیار مهمی است. هزینههای تولید در تئاتر به معنای عام، به دو بخش تقسیم میشوند: هزینههای ثابت و هزینههای متغیر. هزینههای ثابت، آن دسته از هزینههایی است که با تغییر تولید کالا و مصرف آن دستخوش تغییر نمیشود، خواه مصرف صورت بگیرد خواه صورت نگیرد.
هزینه ها در اقتصاد تئاتر
در اقتصاد تئاتر، هزینههای مربوط به پیش تولید و اجرا، هزینههای ثابت محسوب میشود. برای مثال حقوق نمایشنامهنویس، حقالزحمه کارگردان و بازیگران، هزینه طراحی و دوخت لباس، هزینه طراحی و ساخت موسیقی، هزینه طراحی و ساخت دکور، امکانات صحنه، آکسسوار، اجاره پالتو جهت تمرین، دستمزد کارکنان، اجاره دفتر و مانند آن هزینههایی هستند بنا به چگونگی تولید و شیوه مصرف تغییری در آنها حاصل نخواهد شد. در مقابل، آن دسته از هزینههای عملیاتی که در طول مدت اجرای یک نمایش صرف میشود، از شب افتتاح نمایش تا پایان اجرا، جزء هزینههای متغیر به حساب میآید. این هزینهها شامل سالن اجرا، عوامل فنی صحنه، نور، صدا، موسیقی، ایاب و ذهاب، دستمزد کارکنان سالن اجرا و هزینههای تبلیغات و درج آگهی میشود. این هزینهها در تئاتر خصوصی، طبعا باید از محل گیشه و فروش بلیت تامین شود که بهای بلیت اینگونه اجراها چیزی نیست بهجز قیمت تمامشده تولید و نهایت تلاش گروه و تهیهکننده بازگشت اصل سرمایه و هزینه است. همه اینها برای یک چیز دست به دست هم میدهند: مصرفکننده. حال باید دید که مصرفکننده به عنوان کسی که این کالا(فرهنگی)را برای استفاده شخصی خود مشاهده میکند، میتواند افراد بیشتری را به سالنهای نمایش بکشاند و مسأله عرضه و تقاضا را در این میان حل کند یا خیر.
مصرفکنندگان محصولات هنری و مخصوصا تئاتر به دو دسته تقسیمبندی میشوند که باز هرکدام را میتوان به شاخههای کوچکتری تقسیمبندی کرد. این دو دسته شامل عدهای میشود که خود شخصا انگیزه و منابع مالی و زمان کافی در اختیار دارند و با خیال آسوده به دیدن تئاتر مینشینند و میتوان آنها را مصرفکنندگان بالفعل نامید. اما در مقابل این افراد دیگرانی هستند که به طور بالفعل مصرف کننده محسوب نمیشوند. این عده تحت شرایط خاصی متقاضی و مصرفکننده تئاتر میشوند. علت عدماستقبال این افراد، عواملی همچون درآمد ناکافی و محدود برای دست یافتن به تمام چیزهایی است که به آن میل دارند. این گذری اجمالی بر اقتصاد تئاتر بود که در سطور فوق مطالعه کردید. در ادامه در خصوص فروش بلیت تئاتر، اقتصاد تئاتر استان و وضعیت تهیهکنندگی تئاتر در مشهد، با یک منتقد و یک مسئول در حوزه تئاتر خراسان گفتوگو کردیم که از نظرتان می گذرد.
امکانات فراهم است، مدیریت نیست
pic1
جواد اشگذری نویسنده و منتقد معتقد است وضعیت درآمد و فروش بلیت در مشهد دچار نوسان است، او میگوید: به نظر من باید این مشکل با برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت حل شود، الان ابزارهای لازم برای اقتصاد تئاتر مثل رسانه، فروش گیشه ، سالن نمایش و تماشاگر وجود دارد، ولی اتصال این عناصر در دست مدیریت دولتی است، ما باید برنامه منسجم عرضه و تقاضا را داشته باشیم، من به مردم مشهد افتخار میکنم چون به من یاد دادند که تئاتر را دوست دارند. در سال گذشته یک سانس از تئاتر در یک روز از فیلمی در سینما آفریقا هم بیشتر فروخته است و دلیل این نوسان هم این است که تمام تئاترهای ما تئاتر باکیفیتی نیست و مدیریت نمیشود و برنامهریزی برای روشن نگه داشتن چراغ سالنها برای ۳۶۵ روز سال انجام نمیشود.
اشگذری در ادامه از سلیقهای بودن قیمتگذاری بلیتهای تئاتر میگوید و تاکید میکند قیمتگذاریها بدون کارشناسی صحیح است، یکی از مهمترین عناصر اقتصاد تئاتر قیمتگذاری صحیح و منطقی است که تماشاگر احساس نکند که دارند جیبش را خالی میکنند. الان قیمتگذاریها توسط کارگردان انجام میشود، اما امسال یک مقداری قیمتگذاریهایی بر اساس سالن نمایش انجام شده است، من معتقدم قیمتگذاریها باید کارشناسی شوند. وی از تقویت بخش خصوصی و تهیهکنندگی تئاتر به عنوان لایههای زیرین اقتصاد تئاتر یاد میکند و میگوید وقتی مردم تئاتری را میبینند دوست دارند متناسب با نیازهای روزشان باشد، وقتی در سالن تئاتر با گرمای سالن و کیفیت نامطلوب مواجه میشوند دیگر به تماشای تئاتر نمیآیند، اینها مشکلات مدیریتی است که نیازهای تماشاگر را میبیند ولی به امکانات رفاهی تماشاگر احترام نمیگذارد. اگر چرخه نیروی انسانی تقویت شود چرخه مالی هم تقویت خواهد شد. تماشاگر است که چرخه اقتصادی تئاتر را تغذیه میکند لذا باید در آرامش تئاتر ببیند.
حضور چهرهها در مشهد منجر به حرفهایگری در تئاتر میشود
اشگذری درباره تاثیر آثاری که خارج از شهر مشهد مثل تهران، تبریز و ... روی پرده میروند بر اقتصاد تئاتر و هنرمندان مشهد میگوید و تصریح میکند: نمیتوانیم بگوییم این جریان صددرصد تاثیر مثبت یا منفی درپی دارد، هرجریانی اگر با برنامهریزی صحیح انجام شود تاثیر مثبت دارد، حضور چهرهها در مشهد، تئاتر مشهد را به سمت حرفهایگری بیشتری میبرد. امکانات سختافزاری و نرمافزاری تئاتر مشهد را به رخ پایتخت میکشد، ولی به شرط اینکه انتخاب کارها با مصلحتاندیشی نباشد و کار با کیفیت انتخاب شود، گاهی اوقات ما نمایشی میبینیم که با حضور چهرههای مطرح خود فقط به مشهد میآید که بفروشد و برای اقتصاد تئاتر خودش میآید نه اینکه اقتصاد تئاتر آن شهر را تقویت کند. تماشاگر مشهدی ثابت کرده که حاضر است برای تماشای تئاتر و کنسرت تا ۱۵۰ هزار تومان هم هزینه کند، بهعنوان مثال در تئاترهایی که از پایتخت آمدهاند صندلیهای اختصاصی قبل از همه صندلیها فروش رفته است. این نشان میدهد مردم برای تئاتر و هنر ارزش قائلند.
این منتقد تئاتر با تاکید بر جایگاه برجسته تئاتر استان ادامه میدهد: خراسان مهد نمایشهای سنتی آیینی بوده، الان چرا این نمایشها اجرا نمیشود؟ بحث اینجاست که با توجه به فرهنگ تماشاگرها باید نمایشی انتخاب شود که بتواند کل سالنهای شهر را پوشش دهد. اقتصاد تئاتر به معنی پر کردن جیب چند نفر نیست، اقتصاد تئاتر باید بتواند چرخه تماشاگر را زیاد کند. خیلیها بهخاطر تئاترهایی که از پایتخت میآید تماشاگر تئاتر میشوند و زمانیکه این فرهنگ تماشا ایجاد شود میتوان گفت که برنامهریزی برای اقتصاد تئاتر درست انجام شده است.
اشگذری با اشاره به حساسیت تهیهکنندگی در تئاتر در خصوص جایگاه این نقش در تئاتر استان به «دنیای اقتصاد» میگوید: این جریان روی لبه تیغ است، هم میتوانند به فکر پر کردن جیب خودشان باشند و هم میتوانند تئاتر خوب و باکیفیت روی صحنه ببرند، ولی در مجموع تهیهکنندگی جزء عناصر لاینفک تئاتر کشور شده و از سال گذشته در مشهد این جریان قوت گرفته است. تهیهکننده هم کسی نیست که شرایط مالی را ایجاد کند، تهیهکننده کسی است که شرایط تولید درست را ایجاد کند، چیزی که در تهیهکنندگی سینما هم داریم.
تئاترهای تهران به اقتصاد تئاتر استان کمک میکنند
pic2
رئیس انجمن نمایش استان خراسان رضوی نیز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» در پاسخ به این سوال که چگونه به آثاری که عملا آتراکسیون محسوب میشوند اما داعیه روشنفکری دارند میتوان بها داد و در مقابل فروش بالایشان و بلیتهای گرانشان سکوت کرد، میگوید: سعی ما بر این است که نمایشهایی که جنبه آتراکسیون دارند اجازه اکران در مجموعه تئاتر شهر را نداشته باشند، از نمایشهایی که جنبه آتراکسیون بالایی داشته باشد، استقبال نمیکنیم.
کیوان صباغ با ذکر این موضوع که اکنون در مشهد تهیهکنندگی در حال شکلگیری و جا افتادن است، ادامه میدهد: هنوز این جریان به حد ایدهآل نرسیده که هم به نفع گروه و هم به نفع تماشاچی باشد اما سعی میکنیم کسانی که به فکر منافع هنرمند و مردم باشند را حمایت کنیم. وی در ادامه با تاکید بر استقبال خوب مردم مشهد از تئاتر وضعیت بلیت فروشی را اینگونه تعریف میکند: سعی ما بر این است که نمایشهایی که هم به لحاظ فنی و هنری و هم به لحاظ فروش بلیت موفق باشند را به روی صحنه تئاتر ببریم تا تماشاچی را جذب کنند. خوشبختانه در مشهد آنقدر تماشاچی داریم که هیچ گاه متضرر نشدهایم اما مشکل ما امکانات تبلیغاتی است که اگر بتوانیم امکانات سختافزاری را از شهرداری بگیریم قطعا میزان فروش بلیت هم افزایش خواهد داشت.
صباغ در خاتمه با تاکید بر اهمیت استقبال از کارهای خارج از استان میگوید: آثاری که از تهران به مشهد میآیند به این خاطر که با استقبال تماشاچی همراه هستند به اقتصاد تئاتر استان کمک میکنند.
منابع مورد استفاده :
اقتصاد تئاتر ایران / قطبالدین صادقی
مروری بر مبانی اقتصاد و دیدگاههای اقتصاد فرهنگ / محسن فردرو
درآمدی بر اقتصاد تئاتر در ایران / حمیدرضا افشار
البته وقتی تئاتر را با دیگر کالاهای عینیتر مقایسه میکنیم، تعارضهایی به میان میآید که تحلیل را مشکل خواهد کرد اما بدیهی است که با توجه به تعریف کلی کالا، تئاتر که جزء اصلی هنرهای اجرایی محسوب میشود یک کالای فرهنگی است که هم مختصات یک کالای اقتصادی را دارد و هم شرایط تولید فرهنگی- هنری را. پس این کالای فرهنگی که در ذات خود از نظامی اقتصادی پیروی میکند، همچون سایر کالاها تابع سه عنصر اقتصادی تولید، توزیع و مصرف است و چنانچه موقعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه بهصورت همهجانبه مورد توجه واقع شود، تئاتر میتواند بهعنوان یک نهاد فرهنگساز، کارآفرین و سودآور در جامعه مطرح شود. برای رونق هرچه بیشتر تئاتر، باید ابعاد اقتصادی این هنر به درستی بررسی شود و روشهای جذب و انباشت سرمایه و هدایت منابع مالی مناسب که از مهمترین موانع و مشکلات موجود برسر راه رونق تئاتر است، مورد توجه قرار گیرد.
تئاتر هم مانند کالاهای دیگر که در پروسه تولید خود مواردی را احتیاج دارند، تولیدش موارد و زوایای مختلفی دارد که از میان آنها میتوان به «ماده اولیه»، «نیروی انسانی»، «هزینههای تولید» و «توزیع» اشاره کرد که مقوله «هزینههای تولید» بحث بسیار مهمی است. هزینههای تولید در تئاتر به معنای عام، به دو بخش تقسیم میشوند: هزینههای ثابت و هزینههای متغیر. هزینههای ثابت، آن دسته از هزینههایی است که با تغییر تولید کالا و مصرف آن دستخوش تغییر نمیشود، خواه مصرف صورت بگیرد خواه صورت نگیرد.
هزینه ها در اقتصاد تئاتر
در اقتصاد تئاتر، هزینههای مربوط به پیش تولید و اجرا، هزینههای ثابت محسوب میشود. برای مثال حقوق نمایشنامهنویس، حقالزحمه کارگردان و بازیگران، هزینه طراحی و دوخت لباس، هزینه طراحی و ساخت موسیقی، هزینه طراحی و ساخت دکور، امکانات صحنه، آکسسوار، اجاره پالتو جهت تمرین، دستمزد کارکنان، اجاره دفتر و مانند آن هزینههایی هستند بنا به چگونگی تولید و شیوه مصرف تغییری در آنها حاصل نخواهد شد. در مقابل، آن دسته از هزینههای عملیاتی که در طول مدت اجرای یک نمایش صرف میشود، از شب افتتاح نمایش تا پایان اجرا، جزء هزینههای متغیر به حساب میآید. این هزینهها شامل سالن اجرا، عوامل فنی صحنه، نور، صدا، موسیقی، ایاب و ذهاب، دستمزد کارکنان سالن اجرا و هزینههای تبلیغات و درج آگهی میشود. این هزینهها در تئاتر خصوصی، طبعا باید از محل گیشه و فروش بلیت تامین شود که بهای بلیت اینگونه اجراها چیزی نیست بهجز قیمت تمامشده تولید و نهایت تلاش گروه و تهیهکننده بازگشت اصل سرمایه و هزینه است. همه اینها برای یک چیز دست به دست هم میدهند: مصرفکننده. حال باید دید که مصرفکننده به عنوان کسی که این کالا(فرهنگی)را برای استفاده شخصی خود مشاهده میکند، میتواند افراد بیشتری را به سالنهای نمایش بکشاند و مسأله عرضه و تقاضا را در این میان حل کند یا خیر.
مصرفکنندگان محصولات هنری و مخصوصا تئاتر به دو دسته تقسیمبندی میشوند که باز هرکدام را میتوان به شاخههای کوچکتری تقسیمبندی کرد. این دو دسته شامل عدهای میشود که خود شخصا انگیزه و منابع مالی و زمان کافی در اختیار دارند و با خیال آسوده به دیدن تئاتر مینشینند و میتوان آنها را مصرفکنندگان بالفعل نامید. اما در مقابل این افراد دیگرانی هستند که به طور بالفعل مصرف کننده محسوب نمیشوند. این عده تحت شرایط خاصی متقاضی و مصرفکننده تئاتر میشوند. علت عدماستقبال این افراد، عواملی همچون درآمد ناکافی و محدود برای دست یافتن به تمام چیزهایی است که به آن میل دارند. این گذری اجمالی بر اقتصاد تئاتر بود که در سطور فوق مطالعه کردید. در ادامه در خصوص فروش بلیت تئاتر، اقتصاد تئاتر استان و وضعیت تهیهکنندگی تئاتر در مشهد، با یک منتقد و یک مسئول در حوزه تئاتر خراسان گفتوگو کردیم که از نظرتان می گذرد.
امکانات فراهم است، مدیریت نیست
pic1
جواد اشگذری نویسنده و منتقد معتقد است وضعیت درآمد و فروش بلیت در مشهد دچار نوسان است، او میگوید: به نظر من باید این مشکل با برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت حل شود، الان ابزارهای لازم برای اقتصاد تئاتر مثل رسانه، فروش گیشه ، سالن نمایش و تماشاگر وجود دارد، ولی اتصال این عناصر در دست مدیریت دولتی است، ما باید برنامه منسجم عرضه و تقاضا را داشته باشیم، من به مردم مشهد افتخار میکنم چون به من یاد دادند که تئاتر را دوست دارند. در سال گذشته یک سانس از تئاتر در یک روز از فیلمی در سینما آفریقا هم بیشتر فروخته است و دلیل این نوسان هم این است که تمام تئاترهای ما تئاتر باکیفیتی نیست و مدیریت نمیشود و برنامهریزی برای روشن نگه داشتن چراغ سالنها برای ۳۶۵ روز سال انجام نمیشود.
اشگذری در ادامه از سلیقهای بودن قیمتگذاری بلیتهای تئاتر میگوید و تاکید میکند قیمتگذاریها بدون کارشناسی صحیح است، یکی از مهمترین عناصر اقتصاد تئاتر قیمتگذاری صحیح و منطقی است که تماشاگر احساس نکند که دارند جیبش را خالی میکنند. الان قیمتگذاریها توسط کارگردان انجام میشود، اما امسال یک مقداری قیمتگذاریهایی بر اساس سالن نمایش انجام شده است، من معتقدم قیمتگذاریها باید کارشناسی شوند. وی از تقویت بخش خصوصی و تهیهکنندگی تئاتر به عنوان لایههای زیرین اقتصاد تئاتر یاد میکند و میگوید وقتی مردم تئاتری را میبینند دوست دارند متناسب با نیازهای روزشان باشد، وقتی در سالن تئاتر با گرمای سالن و کیفیت نامطلوب مواجه میشوند دیگر به تماشای تئاتر نمیآیند، اینها مشکلات مدیریتی است که نیازهای تماشاگر را میبیند ولی به امکانات رفاهی تماشاگر احترام نمیگذارد. اگر چرخه نیروی انسانی تقویت شود چرخه مالی هم تقویت خواهد شد. تماشاگر است که چرخه اقتصادی تئاتر را تغذیه میکند لذا باید در آرامش تئاتر ببیند.
حضور چهرهها در مشهد منجر به حرفهایگری در تئاتر میشود
اشگذری درباره تاثیر آثاری که خارج از شهر مشهد مثل تهران، تبریز و ... روی پرده میروند بر اقتصاد تئاتر و هنرمندان مشهد میگوید و تصریح میکند: نمیتوانیم بگوییم این جریان صددرصد تاثیر مثبت یا منفی درپی دارد، هرجریانی اگر با برنامهریزی صحیح انجام شود تاثیر مثبت دارد، حضور چهرهها در مشهد، تئاتر مشهد را به سمت حرفهایگری بیشتری میبرد. امکانات سختافزاری و نرمافزاری تئاتر مشهد را به رخ پایتخت میکشد، ولی به شرط اینکه انتخاب کارها با مصلحتاندیشی نباشد و کار با کیفیت انتخاب شود، گاهی اوقات ما نمایشی میبینیم که با حضور چهرههای مطرح خود فقط به مشهد میآید که بفروشد و برای اقتصاد تئاتر خودش میآید نه اینکه اقتصاد تئاتر آن شهر را تقویت کند. تماشاگر مشهدی ثابت کرده که حاضر است برای تماشای تئاتر و کنسرت تا ۱۵۰ هزار تومان هم هزینه کند، بهعنوان مثال در تئاترهایی که از پایتخت آمدهاند صندلیهای اختصاصی قبل از همه صندلیها فروش رفته است. این نشان میدهد مردم برای تئاتر و هنر ارزش قائلند.
این منتقد تئاتر با تاکید بر جایگاه برجسته تئاتر استان ادامه میدهد: خراسان مهد نمایشهای سنتی آیینی بوده، الان چرا این نمایشها اجرا نمیشود؟ بحث اینجاست که با توجه به فرهنگ تماشاگرها باید نمایشی انتخاب شود که بتواند کل سالنهای شهر را پوشش دهد. اقتصاد تئاتر به معنی پر کردن جیب چند نفر نیست، اقتصاد تئاتر باید بتواند چرخه تماشاگر را زیاد کند. خیلیها بهخاطر تئاترهایی که از پایتخت میآید تماشاگر تئاتر میشوند و زمانیکه این فرهنگ تماشا ایجاد شود میتوان گفت که برنامهریزی برای اقتصاد تئاتر درست انجام شده است.
اشگذری با اشاره به حساسیت تهیهکنندگی در تئاتر در خصوص جایگاه این نقش در تئاتر استان به «دنیای اقتصاد» میگوید: این جریان روی لبه تیغ است، هم میتوانند به فکر پر کردن جیب خودشان باشند و هم میتوانند تئاتر خوب و باکیفیت روی صحنه ببرند، ولی در مجموع تهیهکنندگی جزء عناصر لاینفک تئاتر کشور شده و از سال گذشته در مشهد این جریان قوت گرفته است. تهیهکننده هم کسی نیست که شرایط مالی را ایجاد کند، تهیهکننده کسی است که شرایط تولید درست را ایجاد کند، چیزی که در تهیهکنندگی سینما هم داریم.
تئاترهای تهران به اقتصاد تئاتر استان کمک میکنند
pic2
رئیس انجمن نمایش استان خراسان رضوی نیز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» در پاسخ به این سوال که چگونه به آثاری که عملا آتراکسیون محسوب میشوند اما داعیه روشنفکری دارند میتوان بها داد و در مقابل فروش بالایشان و بلیتهای گرانشان سکوت کرد، میگوید: سعی ما بر این است که نمایشهایی که جنبه آتراکسیون دارند اجازه اکران در مجموعه تئاتر شهر را نداشته باشند، از نمایشهایی که جنبه آتراکسیون بالایی داشته باشد، استقبال نمیکنیم.
کیوان صباغ با ذکر این موضوع که اکنون در مشهد تهیهکنندگی در حال شکلگیری و جا افتادن است، ادامه میدهد: هنوز این جریان به حد ایدهآل نرسیده که هم به نفع گروه و هم به نفع تماشاچی باشد اما سعی میکنیم کسانی که به فکر منافع هنرمند و مردم باشند را حمایت کنیم. وی در ادامه با تاکید بر استقبال خوب مردم مشهد از تئاتر وضعیت بلیت فروشی را اینگونه تعریف میکند: سعی ما بر این است که نمایشهایی که هم به لحاظ فنی و هنری و هم به لحاظ فروش بلیت موفق باشند را به روی صحنه تئاتر ببریم تا تماشاچی را جذب کنند. خوشبختانه در مشهد آنقدر تماشاچی داریم که هیچ گاه متضرر نشدهایم اما مشکل ما امکانات تبلیغاتی است که اگر بتوانیم امکانات سختافزاری را از شهرداری بگیریم قطعا میزان فروش بلیت هم افزایش خواهد داشت.
صباغ در خاتمه با تاکید بر اهمیت استقبال از کارهای خارج از استان میگوید: آثاری که از تهران به مشهد میآیند به این خاطر که با استقبال تماشاچی همراه هستند به اقتصاد تئاتر استان کمک میکنند.
منابع مورد استفاده :
اقتصاد تئاتر ایران / قطبالدین صادقی
مروری بر مبانی اقتصاد و دیدگاههای اقتصاد فرهنگ / محسن فردرو
درآمدی بر اقتصاد تئاتر در ایران / حمیدرضا افشار
ارسال نظر