ریشههای بنیادین جرم
درک ریشههای بنیادین و اینکه چرا افراد مرتکب جرم میشوند، یکی از مواردی است که میتواند در برخورد با این معضلات اجتماعی راهگشا باشد. تاکنون تحقیقات زیادی پیرامون عواملی که موجب ارتکاب جرائم میشوند، انجام شده است. جرم و جنایت پدیدهای است که پدیدار شدن آن ناشی از شرایط نامساعد اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و اقتصادی است. برای پیشگیری از وقوع جرم، مهم است درکی از ریشههای آن داشته باشیم. حقیقت آن است که عوامل پیچیده و به هم مرتبطی در شکل گرفتن جرم و جنایت در یک جامعه و تبهکار شدن یک فرد نقش دارند که بهطور عمده میتوان آنها را در ۳ بخش اصلی تقسیمبندی کرد:
دسته نخست عوامل اقتصادی و فقر هستند، دسته دوم را محیطزیست اجتماعی شکل میدهد و دسته سوم به ساختارهای خانوادگی برمیگردد.
درک ریشههای بنیادین و اینکه چرا افراد مرتکب جرم میشوند، یکی از مواردی است که میتواند در برخورد با این معضلات اجتماعی راهگشا باشد. تاکنون تحقیقات زیادی پیرامون عواملی که موجب ارتکاب جرائم میشوند، انجام شده است. جرم و جنایت پدیدهای است که پدیدار شدن آن ناشی از شرایط نامساعد اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و اقتصادی است. برای پیشگیری از وقوع جرم، مهم است درکی از ریشههای آن داشته باشیم. حقیقت آن است که عوامل پیچیده و به هم مرتبطی در شکل گرفتن جرم و جنایت در یک جامعه و تبهکار شدن یک فرد نقش دارند که بهطور عمده میتوان آنها را در ۳ بخش اصلی تقسیمبندی کرد:
دسته نخست عوامل اقتصادی و فقر هستند، دسته دوم را محیطزیست اجتماعی شکل میدهد و دسته سوم به ساختارهای خانوادگی برمیگردد.
عوامل اقتصادی، فقر: علاوه بر فقدان منابع مالی لازم، فقر خود را به شکلهایی همچون از دست رفتن فرصتهای آموزشی، از دست رفتن دستیابی به شغلی مناسب، مسکن نامناسب و ضعیف، از بین رفتن امیدها و ایجاد نوعی تعصب در بسیاری از افراد نشان میدهد.
محیطزیست اجتماعی: ساختار اجتماعی ما بازتابی برای شهروندان و ساکنین جوامع ایجاد میکند و چیزهایی را که بهعنوان ارزش میپذیریم علاوه بر اولویتبندیهای زندگی ما تعیین میکند، مواردی همچون نابرابری، تقسیم نکردن قدرت، فقدان حمایت از سوی خانوادهها و همسایهها، عدم دسترسی مناسب به خدمات، ارزش پایین قایل شدن برای کودکان و رفاه افراد و بسیاری از موارد دیگر.
ساختارهای خانوادگی
باور بسیاری از کارشناسان بر این است که خانوادهها میتوانند یکی از مهمترین بخشها باشند که در سلامت روانی یک جامعه نقش دارند. اما وظیفه پرورش کودکان از خانوادهها فراتر میرود و در حقیقت جامعه را نیز در بر میگیرد. زمانی که خانوادهها با شرایطی روبهرو باشند که به واسطه آن عملکردشان با دشواری یا سوء عملکرد مواجه شود، در پرورش آینده کودکان شکست خواهند خورد و چنین ساختارهای نامناسبی میتواند موجب پرورش یافتن تبهکاران بیشتر شود. بیکفایتی والدین، درگیری و دعوای بین آنها، مجرم بودن پدر و مادر، فقدان ارتباطات مناسب (هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی)، فقدان احترام و مسوولیت، سوءاستفاده و نادیده گرفتن فرزندان و خشونت در میان اعضای خانواده از مهمترین عواملی هستند که در این حیطه بر تبهکار شدن یک کودک درآینده اثر میگذارند. برای پیشگیری از جرم و جنایت باید هر سه حوزه ذکر شده را با دقت مورد بررسی قرار داده و آنها را بهبود داد.
برای پیشگیری از جرم و جنایت سه سطح را میتوان مد نظر قرار داد. سطح نخست پیشگیری اولیه است که در آن تلاش میشود از سلامت جامعه پیرامون اطمینان حاصل و برای از بین بردن شرایط نامناسب تلاش شود. برنامههایی که حمایت والدین را بیشتر میکنند و از خانواده و مسکن نسبتا مناسبی حمایت میکنند، راهکاری است که در برخی کشورهای غربی اتخاذ شده است. پیشگیری اولیه تقریبا مقرون به صرفهترین روش برای برخورد با این مساله است زیرا میتواند هزینهها را در بسیاری از حوزههای مختلف در بلندمدت کاهش دهد. برنامههای عمومی نیز تا آنجایی که بتوانند توانایی جمعیتهای آسیبپذیر را افزایش داده و از آنها حمایت کنند، موثرند. پیشگیری ثانویه شامل تلاشهایی است که مانع از بروز یک جرم خاص میشوند، آن هم درست پس از اینکه «نشانههای هشدار» ظاهر شدند. یک مثال از این دست را میتوان برگزاری برنامههایی دانست که بر مشکل خاص یا گروه دارای مشکل خاصی تمرکز دارند. رفتار ضد اجتماعی یا متخلفانه مانند رنگپاشی روی دیوارها و برخی موارد از این دست را غالبا میتوان با مداخله اندکی پیش از آنکه به مشکلات جدیتری تبدیل شده و منجر به جنایات سنگین شود، حل کرد.
در پیشگیری مرحله سوم بیشتر نقش قانون پر رنگ میشود. محکوم کردن یک شخص به زندان این اطمینان را ایجاد میکند که حداقل تا مدتی دست به کارهای مجرمانه نخواهد زد. با این حال و به رغم اینکه چنین اطمینانی برای جامعه ایجاد میشود، اثرات کارهایی که فرد پیش از محکوم شدن انجام داده قابل برگشت نیست. بهطور کلی تلاشهایی را که برای پیشگیری از ارتکاب جرم انجام میشوند میتوان کاهش دادن وقایع جدی و مشکلات رفتاری و احساسی در کودکان، ارتقای وضعیت اجتماعی، احساسی و رفتاری، تقویت تواناییهای جوامع برای پاسخگویی موثر نسبت به کودکان و خانوادههای آنها که در شرایط آسیبپذیری قرار دارند، دانست.
ارسال نظر