گفتوگو با سیاوش عبدی آهنگساز به بهانه برگزاری کنسرتش به خوانندگی پیام عزیزی
موسیقی سنتی مخاطبان محدودی دارد
لیلا رضایی
سیاوش عبدی، نوازنده و آهنگساز جوانی است که موسیقی را نزد استادانی همچون ناصر فرهنگفر، داریوش زرگری، بهمن رجبی، محمدرضا لطفی، علیاکبر شکارچی، شمس نیکنام، علیرضا مشایخی، نادر مشایخی، فرهاد فخرالدینی، اسدالله شاهابراهیمی و خلیفه میرزاآقاغوثی و. . . آموزش دیده است. او تاکنون با گروههای مختلفی کنسرت برگزار کرده و در زمینه آهنگسازی نیز فعال است که در کارنامهاش همکاری با خوانندگانی همچون حسین علیشاپور، بیژن کامکار، امیر اثنیعشری، هادی حسنبیگی و صادق شیخزاده به چشم میخورد.
لیلا رضایی
سیاوش عبدی، نوازنده و آهنگساز جوانی است که موسیقی را نزد استادانی همچون ناصر فرهنگفر، داریوش زرگری، بهمن رجبی، محمدرضا لطفی، علیاکبر شکارچی، شمس نیکنام، علیرضا مشایخی، نادر مشایخی، فرهاد فخرالدینی، اسدالله شاهابراهیمی و خلیفه میرزاآقاغوثی و... آموزش دیده است. او تاکنون با گروههای مختلفی کنسرت برگزار کرده و در زمینه آهنگسازی نیز فعال است که در کارنامهاش همکاری با خوانندگانی همچون حسین علیشاپور، بیژن کامکار، امیر اثنیعشری، هادی حسنبیگی و صادق شیخزاده به چشم میخورد. قرار است هفته آینده کنسرت مشترک گروه دفنوازان فروزان و هوران به سرپرستی سیاوش عبدی و بهروز قهاری و به خوانندگی پیام عزیزی در تالار اندیشه حوزه هنری تهران برگزار شود. آنچه میخوانید گفتوگو با این آهنگساز به بهانه برگزاری این کنسرت است.
چطور شد که تصمیم گرفتید دو گروه موسیقی را با هم تلفیق کنید؟
هرکدام از ما از سال ۱۳۸۵ گروه خود را تشکیل داده و کار خود را در آن شروع کردهایم و سابقه کاری خوبی داشتهایم. از کارکردن با استاد مجید درخشانی گرفته تا استاد کامکار، استاد کیایی، استاد عندلیبی و... که با ما همکاری کردند. خوانندههای مختلفی با ما کار کردند و گروه هوران هم همینطور با هنرمندان با تجربهای همکاری داشته است. ما تصمیم گرفتیم یک کار مشترک انجام بدهیم. بیس قضیه هم روی دفنوازی است که براساس ملودیهای مقامی کردستان به خوانندگی پیام عزیزی و کارهای قدیمیاش آنها را اجرا میکنیم. قطعاتی که در این کنسرت اجرا میشود کارهای پیام عزیزی است که از سال ۷۷-۷۶ ساخته و ضبط شده که از ساختههای استاد جلیل عندلیبی، مجتبی میرزاده و چند تن از اساتید دیگر هستند. ما این آهنگها را با تنظیم جدید و سازبندی نوین براساس تعداد دفهای زیاد و خانقاهی طور اجرا میکنیم.
برای برقراری ارتباط بیشتر با مخاطبان موسیقی چه تمهیداتی درنظر گرفته شده است؟
موسیقی سنتی مخاطبان اندکی دارد البته نمیتوانم اسمش را موسیقی سنتی بگذارم و باید بگویم که موسیقی ایرانی مخاطبان کمی دارد و کمتر از دیگر انواع موسیقیها است. مثلا شاید ۷۰۰-۶۰۰ نفر برای تماشای کنسرت اینچنینی بیایند و ما نیز بتوانیم سالی یک یا دوشب اجرا بگذاریم. در این کنسرت ما از سازهای ایرانی استفاده کردهایم، سنتور ایرانی، کمانچه و عود و دف و تنبک، بالابان، سرنا و... و یک آنسامبل ساده ایرانی اجرا میکنیم. بقیه سازها هم ۷۰ الی ۸۰ دف داریم. چون دوست داریم کارها را به فرم مقامی و دفهای خیلی پرصدا اجرا کنیم. دستگاهمان شور است و یک قطعه شوشتری هم داریم و تمامی کارها هم کارهای قدیمی پیام عزیزی است. در این اجرا ما هیچ تفکر نویی نداریم و همهاش کارهای قدیمی است که با یک تنظیم جدید که قالبش بر دف استوار است انجام میشود. پیش از این کارهای نوی بسیاری انجام دادهایم با آقای کامکار و عندلیبی و... ولی این اجرا کاملا کارهای قدیمی اجرا میشود که همه با آنها خاطره دارند.
با توجه به اینکه ساز تخصصیتان تنبک است، این ساز چه جایگاهی در این کنسرت دارد؟
ساز تخصصی من تنبک است و بعد از آن دف زدم. تقریبا ۲۷-۲۶ سال تنبک و ۲۴-۲۳ سال است که دف میزنم. با توجه به اینکه آلبومی ساختهام به نام مولانا جان که صادق شیخزاده آن را خوانده است و پایه جریان براساس تنبور است و به موسیقی مقامی و عرفانی علاقه بسیاری دارم، سلیقهام آن شکلی است و به همین دلیل با آقای قهاری سرپرست گروه هوران به این نتیجه رسیدیم که این کنسرت نیز حالت عرفانی داشته باشد. من یک کتاب نانوشتههای دف و آقای قهاری نیز یک کتاب به نام «بشنو از دف» که این دوکتاب، کتابهایی هستند که خیلی خوب به هنرجویان دف کمک میکنند. برای همین این فضا مقداری فضای کوبهای خواهد داشت. همچنین ما سعی بر این داریم که جایگاه این ساز را بالاتر ببریم به این دلیل که ساز تخصصیمان است. بهجز ما گروههای دیگری هم دارند این کار را میکنند اما نمیدانم که هدفشان از این کار چیست. عموما گروههای دفنوازی خیلی جنبه درآمدزایی دارند و بچههایی که وارد گروه میشوند به فکر درآمدزایی هستند.
این درحالی است که ما اصلا اینطور نیستیم. ما داریم تلاش میکنیم خودمختار باشیم به همین دلیل روابط خیلی زیادی نداریم و دوست داریم کارهایمان را خودمان انجام بدهیم، ما عموما فقط از موزیسینها برای حضور در کنسرت خود دعوت میکند و در این بین تشکر میکنم از خانم مینو رضایی سرپرست گروه «نایریکا» که ایشان هم خیلی دارند زحمت میکشند. کاری ندارم که سلیقه خیلیها هست و سلیقه خیلیها نیست ولی من خیلی دورادور ایشان را پیگیری میکنم و لذت میبرم. چند گروه دیگر هم از جمله گروه «دچار» به سرپرستی آقای نصیریفر که از گروههای خوب هستند و همینطور خیلی گروههای دیگر که به خوبی دارند کار میکنند. ما به این فکر هستیم که جایگاه خودمان را همانطور که گفتم بالا ببریم.
ساختار تلفیق شعر و موسیقی در این کنسرت بر چه اساسی است؟ ساختار وزن شعر و بهصورت سنتی یا ساختار وزنی را شکستید و به این مقوله نگاهی مدرن داشتهاید؟
از نظر ساختار تلفیق شعر و موسیقی آنچه ما در روز ۱۹ مردادماه اجرا میکنیم، موسیقی است که تقریبا چند سال پیش ساخته شده است. آن زمان مثل الان خیلی به تلفیق شعر و موسیقی اهمیت داده نمیشد. بله اشکال تلفیقی در کارهایمان هست اما چون موسیقیها، موسیقی مقامی است، ما اجازه این را به خودمان ندادیم که در آنها دست ببریم. چون ذاتا اجازه چنین کاری را نداریم که در موسیقی مقامی دست ببریم. به این دلیل ممکن است تلفیقش اشکال داشته باشد و ما خیلی نتوانیم آنها را تصحیح کنیم.
آیا این همکاری بهصورت تور در شهرهای دیگر هم اجرا خواهد داشت؟
هیچ چیز غیرممکن نیست شاید این همکاری به شکل تور ادامه یابد و شاید هم نه. درخصوص کنسرت در خارج از کشور نیز باید به آینده امیدوار بود.
ارسال نظر