قراردادهای موقت کار؛ راه حلی معضل آفرین!
محمدعلی چمنیان
عضو هیأت رئیسه انجمن مدیران صنایع خراسان رضوی
اغلب کارآفرینان بر نقشِ کلیدیِ سرمایههایِ انسانی خود واقف هستند و این آگاهی را یا به مدد توسعه دانش مدیریتی خود به دست آوردهاند و یا این که به جبر روزگار و سعی و خطا و پرداخت هزینههای مستمر و سنگینِ تغییر نیروها به آنها ارزانی گردیده؛ همان هزینههای پنهانی که به تدریج به آشکار تبدیل شده است. بنابراین کمتر کارآفرین موفقی را بتوان سراغ گرفت که هنوز به نیروی انسانی کارآمد خود نگاه گذرا داشته و بر روی آن سرمایهگذاری نکند؛ پس دغدغه قراردادهای موقت کار از کدام واقعیت ناشی شده و با آن باید چه کار کرد؟
اگر چه تعداد سازمانهایی که در صنعت فعال ما دچار این مسأله هستند، بسیار کم است اما در بخشهای بحرانزده بیشتر با این معضل مواجه هستیم؛ در کارگاههایی که بر اثر رویارویی با مشکلات فراوان و خلقالساعه محیط کسب و کار، دیگر حتی از فردای خود هم مطمئن نیستند.
محمدعلی چمنیان
عضو هیأت رئیسه انجمن مدیران صنایع خراسان رضوی
اغلب کارآفرینان بر نقشِ کلیدیِ سرمایههایِ انسانی خود واقف هستند و این آگاهی را یا به مدد توسعه دانش مدیریتی خود به دست آوردهاند و یا این که به جبر روزگار و سعی و خطا و پرداخت هزینههای مستمر و سنگینِ تغییر نیروها به آنها ارزانی گردیده؛ همان هزینههای پنهانی که به تدریج به آشکار تبدیل شده است. بنابراین کمتر کارآفرین موفقی را بتوان سراغ گرفت که هنوز به نیروی انسانی کارآمد خود نگاه گذرا داشته و بر روی آن سرمایهگذاری نکند؛ پس دغدغه قراردادهای موقت کار از کدام واقعیت ناشی شده و با آن باید چه کار کرد؟
اگر چه تعداد سازمانهایی که در صنعت فعال ما دچار این مسأله هستند، بسیار کم است اما در بخشهای بحرانزده بیشتر با این معضل مواجه هستیم؛ در کارگاههایی که بر اثر رویارویی با مشکلات فراوان و خلقالساعه محیط کسب و کار، دیگر حتی از فردای خود هم مطمئن نیستند. لذا باید دقت کنیم که در بیان مسأله، معلول را علت فرض نکرده و توجه خود را بیشتر معطوف علل واقعیِ ایجاد فضای مبهم و ناامیدانه کنیم؛ همان علت اصلی که بعضی از اصحاب صنعت را در دوراهی سخت انتخاب قرار میدهد.البته ناکارآمدی نیروها و نیز سختگیریهای دادگاههای کار در کنار ضعفهای مشهود قانون عجیب کار را نیز نباید از نظر دور داشت که همه در زمره عوامل سختی محیط کسب و کار هستند.
چنانچه مأموریت ادارات کار بیش از آنچه امروز برای رسیدگی و حل دعواها تعریف شده در جهت توانمندسازی و اشتغال تعریف میشد، شاید قدمی مفید در راه حل قراردادهای موقت برداشته میشد. ما در کارِ خود گاهی با نیروهای توانمندی روبرو میشویم که بر خلاف برداشت رایج از معضل عنوان شده، حاضر به بستن قرارداد دراز مدت نیستند! که احتمالا با یک کار پژوهشی میتوان نتیجه گرفت که رابطه معناداری بین توانمندی نیروها و زمان مطلوب قرارداد وجود دارد ! و لزوما همه جا زمان کوتاه قرارداد نه تنها یک معضل شناخته نمیشود بلکه یک مطالبه از طرف کارگر توانمند محسوب میشود. امروزه شاهدیم که کشورهای زیادی عنوان وزارتخانه کار را کمی تغییر دادهاند و به عنوانِ سادهِ LABOUR کلماتی مانند EMPLOYMENT را افزودهاند و مسئولیت اصلی اشتغال و توسعه بستر آن را بر عهده گرفتهاند، توسعهای که توانمندسازی یکی از ارکان اصلی آن است، در حالی که در اینجا ما ترجیح دادیم کلمهی «رفاه» را در عنوان وزارتخانه یدک بکشیم تا هیچوقت یادمان نرود که «سنگ بزرگ» علامت چیست و انتظاری دور از دسترس در محیط ناآرام کسب و کار برای نیروها ایجاد کنیم و مسئولیت آن را نیز تماما بر عهده سنگ زیرین آسیاب بگذاریم، موجودی به نام نامیِ «کارآفرین».با جمع بندیِ عوامل فوق در این نوشتار مختصر، برخی از راهکارهای پایهای برای کاهش دغدغهای به نام «قراردادهای موقت» از نظر من به شرح زیر است:
۱- بهبود فضای کسب و کار در جهت افزایش امید کارآفرینان به آینده
۲- بهبود فضای کسب و کار در جهت کاهش مشکلات ناشی از قوانین کار
۳- قبول مسئولیت و ایفای نقشِ مؤثر از طرف حاکمیت در جهت توانمند سازی نیروی کار
۴- افزایش دانش مدیریتی مدیران
ارسال نظر